دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


مجازات پرمناقشه تاریخ بشر


مجازات پرمناقشه تاریخ بشر
«جان» باارزش ترین نعمت و موهبت الهی است كه به انسان داده شده و در طول تاریخ بدترین مجازات ها گرفتن جان انسان بوده است. بدون بازگشت بودن این مجازات همواره باعث شده تا متفكرین، فیلسوفان و حقوقدانان در مورد جایز بودن گرفتن جان انسان توسط دولت ها و حكومت ها و یا دیگران به بحث و گفت وگو بپردازند.
● قدمت این مجازات كه با نام «اعدام»
(Capital Punishment) شناخته می شود به زمان غارنشینان نیز می رسد. برخی انسان شناسان اظهار كرده اند كه برخی از نقوش باقیمانده از انسان های غارنشین ماقبل تاریخ حاوی صحنه های اعدام می باشند. در قانون حمورابی در سال ۱۷۵۰ قبل از میلاد نیز این مجازات پیش بینی شده بود. تورات نیز در برخی جرایم مانند جادوگری، ارتداد، زنا و همجنس بازی، وطی بهایم مجازات اعدام را درنظر گرفته است. حتی این مجازات جان یكی از متفكران بزرگ یونان یعنی سقراط را گرفت. در قرون وسطی این مجازات با خشونت بسیار اجرا می شد و حتی مشروعیت آن توسط برخی از متفكران بزرگ دوران رنسانس و اصلاح طلبی مورد حمایت قرار گرفت.
گرگیوس، هابز و جان لاك این مجازات را توجیه پذیر می دانستند. ژان ژاك روسو معتقد بود كه انسان از حق كشته نشدن در جامعه برخوردار است تا جایی كه كسی را نكشته باشد. اشخاصی مانند مونتسكیو نیز از محدود شدن اجرای مجازات اعدام در جرایمی مثل قتل و برخی جرایم مالی حمایت كرده اند.
در سال ۱۸۴۶ ایالت میشیگان اولین جایی بود كه در آن مجازات اعدام به طور دائمی لغو شد. پس از آن این مجازات در ونزوئلا و پرتغال (در ۱۸۶۷) هلند (۱۸۷۰) كارستاریكا (۱۸۸۲) برزیل (۱۸۸۹) واكوادور (۱۸۹۷) لغو شد. كشور پاناما نیز كه در سال ۱۹۰۳ ایجاد شده بود، هیچ گاه مجازات اعدام را نپذیرفت، لیكن روند لغو مجازات اعدام در اوایل قرن بیستم كند شد.
دلیل این امر بیشتر ظهور رژیم های دیكتاتوری در اروپا پس از جنگ جهانی اول بود كه از جمله می توان از سر برآوردن نازی ها و هیتلر در آلمان نام برد كه از این مجازات به كرات استفاده می كردند.
اما پس از پایان جنگ جهانی دوم توجه به برخورداری انسان ها از حق حیات افزایش یافت. اعلامیه جهانی حقوق بشر كه در سال ۱۹۴۸ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد پذیرفته شد این حق را به طور مطلق پذیرفت.
در برخی از اسناد بین المللی بعدی نیز مثل «پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی»، «كنوانسیون اروپایی حقوق بشر» یك استثنای محدود برحق برخورداری از حق حیات دانسته شد.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر كه نقش مهمی در پیشرفت مبانی حقوق بشر در سطح جهانی داشته است، سخنی از مجازات اعدام به میان نیامده است، فقط در ماده ۳ آن از حمایت از حق حیات نام برده شده است. به نظر می رسد كه این شیوه از آن رو برگزیده شده است كه تصریح اعلامیه به حفظ یا لغو مجازات اعدام مخالفت هایی را در میان دولت های عضو برمی انگیخته است.
سه سند اصلی بین المللی كه در مورد لغو مجازات اعلام تنظیم شد در دهه ۱۹۸۰ بود. اولی در سال ۱۹۸۳ و دو تای دیگر در اواخر دهه ۸۰ منعقد گشتند. این اسناد عبارتند از:
«پروتكل ششم كنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادی های اساسی در مورد لغو مجازات اعدام»، «پروتكل اختیاری دوم معاهده بین المللی راجع به حقوق مدنی و سیاسی در مورد لغو مجازات اعدام» و «پروتكل الحاقی به كنوانسیون امریكایی حقوق بشر برای لغو مجازات اعدام». در حال حاضر ۴۹ دولت به این اسناد بین المللی پیوسته اند و تعداد آن ها رو به افزایش است.
منع مجازات اعدام در حقوق بین الملل در حقوق داخلی كشورها نیز آثار قابل توجهی داشته است. در حالی كه در سال ۱۹۴۵ تعداد كشورهای لغوكننده مجازات اعدام اندك بودند، در سال ۱۹۹۶ بیش از نیمی از كشورهای جهان این مجازات را رسماً یا عملاً لغو كرده بودند. شتاب این حركت پس از جنگ جهانی دوم و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در دهم دسامبر ۱۹۴۸ آغاز شد و هر دهه با شتاب بیشتری نسبت به دهه قبل از آن به جلو رفت. آمار زیر گویای این افزایش شتاب است.
در دهه ۱۹۵۷-،۱۹۴۸ شش كشور مجازات اعدام را لغو كردند. تعداد كشورهای لغوكننده مجازات در دهه ۱۹۶۷-،۱۹۵۸ هشت و در دهه ۱۹۷۷ و ۱۹۶۸ پانزده، در دهه ۱۹۸۷-۱۹۷۸ نوزده و از ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۶ ، ۳۷ كشور بوده است و در حال حاضر اكثریت كشورها یعنی ۱۰۸ كشور مجازات اعدام را لغو و ۸۳ كشور همچنان حفظ كرده اند. در حالی كه طبق آمار موجود در سال ،۱۹۹۳ تعداد ۱۰۳ كشور این مجازات را حتی برای جرایم عادی حفظ كرده بودند.
لغو مجازات اعدام در برخی از كشورها در یك مرحله و در بعضی دیگر در دو مرحله انجام شده است. بدین ترتیب كه در مرحله اول مجازات اعدام برای جرایم عادی لغو و در مرحله دوم برای كلیه جرایم (حتی جرایم جنگی یا جرایم ارتكاب یافته در شرایط خاص) لغو شده است. مرحله دوم معمولاً مدت زمان زیادی به طول می انجامد. به طوری كه مثلاً برای اتریش ۱۸ سال، دانمارك ۴۵ سال، فنلاند ۲۳ سال، هلند ۱۱۲ سال، نیوزیلند ۲۸ سال، نروژ ۷۴ سال، پرتغال ۱۱۰ سال و سوئد ۵۱ سال به طول انجامیده است.
مدارك و اسناد بین المللی ظرف این مدت با وضع ضابطه های گوناگون از جمله این كه مجازات اعدام فقط در مورد «شدیدترین نوع جرایم» قابل اعمال است و علیه زنان جامعه، كودكان و مجانین غیرقابل اعمال می باشد و باید بین زمان صدور حكم اعدام و اجرای آن یك حداقل وقفه زمانی وجود داشته باشد سعی در محدود كردن اجرای مجازات اعدام كرده اند.
● دلایل مخالفان و موافقان مجازات اعدام
۱) مخالفان
الف) دلیل مذهبی- فلسفی: به عقیده مخالفان اعدام حیات هدیه ای است از جانب خداوند به افراد بشر و هیچ كس حتی دولت ها حق محروم كردن انسان را از این موهبت الهی ندارند. در پاسخ موافقان اعدام ضمن اشاره به مذاهب بزرگ الهی اشاره كرده اند كه كمتر مذهبی از مذاهب بزرگ الهی حیات انسان ها را به طور مطلق مقدس و خدشه ناپذیر دانسته و از طرف دیگر در اجرای كیفرهای دیگر مثل حبس و تبعید هم با توجه به این كه آزادی هدیه ای است از جانب خداوند با مشكل مواجه خواهیم شد.
ب) اعدام و امكان اشتباه در اجرا: چه بسا در مراحل گوناگون كشف جرم، تعقیب، محاكمه و مجازات مجرم، خطایی رخ داده و بی گناهی به اشتباه مجازات شود. حال اگر این فرد بی گناه اعدام شود، دیگر راهی برای جبران اشتباه باقی نخواهد ماند و در پاسخ موافقان اعدام اشاره كرده اند كه امكان اشتباه در اجرا، مجوز لغو مجازات نمی شود. بلكه در این زمینه باید با توسل به اقداماتی چون آموزش مأموران مربوطه، مشكل تر كردن روش اثبات جرایمی كه مجازات آن ها اعدام است و دادن حق تجدیدنظرخواهی به متهم احتمال اشتباه را عملاً به صفر رسانید.
ج) اعدام و اعمال تبعیض در اجرای آن: به نظر این گروه در اكثر كشورها مجازات اعدام بیشتر علیه فقرایی كه امكان استخدام وكلای مبرز را ندارند یا اقلیت های نژادی كه ذهنیت قضات، اعضای هیأت منصفه و یا سایر مأموران مربوطه مخالف آن هاست به كار می رود و به نظر موافقان اعدام این ایراد در مورد سایر جرایم نیز صادق است و ربطی به مجازات اعدام به طور خاص ندارد.
د) اعدام و عدم توجه به امكان اصلاح مجرم: هیچ فردی را نمی توان ذاتاً غیرقابل اصلاح دانست در حالی كه با اعدام مجرم امكان اصلاح و بازگشت وی به جامعه از بین می رود. موافقان اعدام در پاسخ اظهار داشته اند این كه هدف اصلی مجازات ها را اصلاح مجرمین بدانیم محل شك و تردید است.
برای اجرای مجازات ها اهداف مهم تری مثل اجرای عدالت و حفظ اجتماع مشابه (به وسیله ایجاد ترس در مجرم و سایر مجرمین بالقوه) نیز وجود دارد.
ن) اعدام و عدم توجه به عوامل اجتماعی مجرم: به نظر این دسته با اجرای مجازات، دولت ها خود را از شر مجرمان رها می سازند بدون آن كه نیازی به تلاش در جهت از بین بردن عوامل جرم زا احساس نمایند.
در پاسخ به این اشكال گفته شده است كه این ایراد در قبال بقیه جرایم نیزصادق است و همچنین این كه ارتكاب جرم را ناشی از عوامل اجتماعی بدانیم و در این زمینه مسوولیت مجرم را نادیده انگاشته و به عبارت دیگر قوه اراده و اختیاری برای وی قائل نشویم به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
و) اثر سوء اعدام برخانواده مجرم كه هیچ خطایی را مرتكب نشده اند. كه البته به نظر موافقان اعدام هیچ مجازاتی از این اثر، خالی نیست.
هـ) اعدام و قساوت در اجرای آن: اعدام یك انسان به خودی خود عملی وحشیانه و یادآور دوران بربریت است و تحمیل درد و رنج بسیار در حین اعدام به متهم كه هدف اصلی در مجازات آن، گرفتن جان اوست قابل توجیه نیست. موافقان اعدام در پاسخ ضمن آن كه اجرای مجازات اعدام در علن را رد كرده اند اشاره می كنند كه كشتن انسان های دیگر به طور مطلق غلط و غیرقابل توجیه نیست. بی تردید كشتن دشمن و قتل او در میدان دفاع از میهن نه تنها مذموم شمرده نمی شود، بلكه عملی متهورانه و قابل ستایش و تمجید شمرده می شود. همچنین گرفتن جان مجرم بدون درد و رنج نیز مورد حمایت این دسته قرار گرفته ولی خاطر نشان كرده اند كه به این بهانه نمی توان این مجازات را مسكوت گذاشت و به علاوه این كه مقتول نیزدر هنگام قتل همین درد و رنج را تحمل كرده است و چند دقیقه احساس درد و رنج توسط قاتل دلیلی بر لغو آن نخواهد بود.
۲) دلایل موافقان مجازات اعدام
الف) تضمین اجرای عدالت: این مجازات در مورد برخی جرایم مثل قتل عمد به ویژه اگر توأم با شكنجه و آزار باشد عادلانه ترین مجازات است چرا كه مجرم همان چیزی را از دست می دهد كه قربانی خود را از آن محروم كرده است. ولی مخالفان اعدام مجازات هایی مثل حبس ابد را به اندازه كافی زجرآور می دانند.
ب) اعدام و ارعاب و ایجاد ترس در مجرمین بالقوه كه یكی از اهداف مهم مجازات هاست. ولی مخالفان اثر ارعابی مجازات های طولانی و مستمر را بیشتر می دانند به علاوه مجرمین بالقوه قبل از ارتكاب به پیامدهای منفی آن نمی اندیشند بلكه تنها پس از ارتكاب است كه مجازات ذهن آن ها را مشوش می كند.
ج) اعدام و نمایش قبح جرم از دیدگاه جامعه: یكی از اهداف مجازات ها تأثیر نمادین آن است كه میزان مجازات درجه قبح عمل مجرمانه را از نظر جامعه منعكس می كند و می تواند در درازمدت بر قضاوت افراد جامعه در مورد هر جرم خاص اثر بگذارد.
د) اعدام و جلوگیری از تحمیل هزینه های گزاف زندان به مردم: ولی مخالفان اعدام با اشاره به كار زندانیان در زندان و تأمین معاش خود و خانواده و همچنین برابری هزینه رسیدگی و تشریفات طولانی در اجرای مجازات اعدام در پی پاسخ به این ایراد برآمده اند.
ن) اعدام و جلوگیری از ارتكاب جرم توسط افرادی مثل محكومین به حبس دایم كه در زندان مرتكب جرایم دیگر و حتی قتل دیگر زندانیان و زندانبانان می شوند.
●● نتیجه گیری
تردیدی وجود ندارد كه روند كلی، چه در قوانین داخلی كشورها و چه در اسناد و مدارك بین المللی، حركت به سوی لغو مجازات اعدام بوده است. با این حال و با توجه به موافقان و مخالفان اعدام و با مراجعه به فطرت خویش و با مروری بر تجارب تاریخی و روزمره می توان دریافت كه حتی در جرایم سبكی مثل جرایم راهنمایی و رانندگی شدت مجازات در كاهش جرم مؤثر می باشد و اعدام، به دلیل محروم كردن شخص از بزرگترین سرمایه یعنی زندگی اش، شدیدترین و در نتیجه بازدارنده ترین نوع مجازات است كه در مواردی مثل قتل عمد می تواند عادلانه ترین نوع مجازات باشد.
به علاوه نگاهی به كشورهای لغوكننده مجازات اعدام نشان می دهد كه در آن ها لغو این مجازات نه از روی حسابگری های منطقی بلكه عمدتاً به دلیل فشارهای بین المللی یا تحت تأثیر افكار برخی از طبقات جامعه صورت گرفته است. همچنین بنابر قول یكی از اساتید دانشگاه آكسفورد طرفداران لغو مجازات اعدام معمولاً اعضای طبقات بالای جامعه مثل دانشگاهیان، نمایندگان پارلمان و اسقف ها هستند در حالی كه قربانیان قتل ها را معمولاً افراد عادی جامعه تشكیل می دهند و نكته دیگر آن كه لغو مجازات اعدام در برخی از كشورهای لغو كننده به رغم مخالفت عمومی با این كار و توسط نمایندگان كه اهمیت چندانی به احساسات و عواطف عامه مردم نمی داده اند انجام شده است.
هر از چند گاهی افكار عمومی كشورهای لغو كننده مجازات اعدام تحت تأثیر جرایم شنیعی كه توسط برخی از مرتكبین ارتكاب می یابند به شدت خواستار تصویب مجدد مجازات اعدام توسط مجالس قانونگذاری این كشورها می شود. معلوم نیست كه چرا نمی توان با استناد به اصل دموكراسی به این خواسته مردم پاسخ مثبت داد. به ویژه باتوجه به این كه پاسخگویی به چنین خواسته ای می تواند در عین اجرای عدالت موجب تشفی خاطر قربانیان جرم یا خویشان آن ها و نیز سایر مردم شده و ضمن بازگرداندن آرامش به جامعه از عكس العمل های افراطی مردم جلوگیری كند.
به رغم این نكته، نباید از خاطر دور داشت كه حیات گرانبهاترین سرمایه بشر و عطیه الهی است. با توجه به این مطلب و غیرقابل بازگشت بودن مجازات اعدام باید این مجازات در حد ضرورت و برای ارتكاب جرایم سنگین آن هم با اعمال دقت فراوان اجرا شود تا از بروز اشتباه و تبعیض جلوگیری به عمل آید.
حسین عطوف
پی نوشت: خوانندگان محترم می توانند جهت مطالعه بیشتر و دسترسی به آمار و ارقام و همچنین اسناد بین المللی در مورد اعدام به مقاله دكتر حسین میرمحمدصادقی كتاب حقوق جزای بین الملل مراجعه نمایند. این مقاله نیز تلخیص و ویرایش از این منبع بود.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید