یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فیلم چهارشنبه سوری ساخته «اصغر فرهادی»


نگاهی به فیلم چهارشنبه سوری ساخته «اصغر فرهادی»
چهارشنبه سوری پس از فیلم های «رقص در غبار» (۱۳۸۱) و شهر زیبا (۱۳۸۲) سومین ساخته اصغر فرهادی در عرصه سینما است. این فیلم در بیست و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم فجر موفق شد چهار سیمرغ بلورین بهترین كارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن (هدیه تهرانی)، بهترین تدوین و فیلم منتخب تماشاگران را از آن خود كند.
پیشینه سینمایی فرهادی نشان از علاقه اش به سینمای قصه گو دارد. او در پردازش قصه هایش دقت زیادی می كند و مراحل روایی را در قالب فیلم نامه هایی كه می نویسد لحاظ می كند. حاصل دو فیلمی كه در عرصه سینما ساخته از حساسیت خود به مسایل اجتماعی و روایت داستان هایی از طبقه فرودست جامعه حكایت دارد.
چهارشنبه سوری داستانی از آدم های گرفتار در حلقه ریا و كشمكش مردان و زنان جامعه برای رسیدن به حقیقت است. آخرین ساخته فرهادی با نمایی تاریك آغاز می شود. ابتدا صداها به گوش می رسد و با روشن شدن تصویر درمی یابیم صداها متعلق یك زوج جوان است كه سوار بر یك موتورسیكلت در حال تماشای عكس های خانوادگی هستند. سه شنبه آخر سال است كه روحی (ترانه علیدوستی) به اتفاق نامزدش با موتور سیكلت از امامزاده هاشم به تهران می آید. سكانس بعدی در یك موسسه خدمات منزل می گذرد.
روحی كارگر این موسسه است و موقعیت از جایی شكل می گیرد كه او برای نظافت به خانه مرتضی (حمید فرخ نژاد) و مژده (هدیه تهرانی) می رود. فیلم از موقعیت آدم های حاشیه نشین فاصله می گیرد و وارد زندگی آدم هایی از شأن و طبقه اجتماعی دیگر می شود. خرابی زنگ منزل به عنوان ابزاری مهم برای ارتباط با صاحب خانه و شیشه شكسته پنجره در نمای ابتدایی برای حضور دختر كارگر می تواند نشانگر نوعی نابسامانی در خانواده باشد. شخصیت داستان با در بسته ای مواجه می شود كه پیش از این كه به ایجاد سد بین دو طبقه از جامعه مربوط باشد دال بر وضعیت ارتباطی بین وابستگان به طبقه ای است كه روحی می خواهد وارد حیطه شان شود. آدم هایی كه در هاله ای از دروغ و ریا سپری می كنند و خلأ ارتباطی بین شان با خرابی زنگ مورد تاكید قرار گرفته است. روحی نمادی از طبقه فرودست جامعه است با كمبودهایی كه به همراه دارد، در بدو ورود با برخورد سرد مژده مواجه می شود كه از او می خواهد خانه را ترك كند. روحی دختری تودار است، بی مهری مژده را تاب می آورد ابتدا مژده زنی خوشبخت جلوه می كند. او برخوردار از یك زندگی نسبتا خوب است. به تدریج كه با زندگی او آشنا می شویم علت عدم توازن روانی و رفتاری او بر ما آشكار می شود. با ورود روحی به منزل است كه آشفتگی حالت افزون تری می گیرد و با چیدمانی كه كارگردان از اوضاع اسباب داخل خانه ارایه كرده ترجمان ذهنی آدم های داخل خانه عینیت می یابد. زخمی شدن دست مرتضی و شكسته شدن شیشه مزید بر علت است تا آشفتگی زندگی مشترك در ذهن پررنگ تر شود.
مژده در سرتاسر فیلم زنی ناآرام و بی قرار است. او بر این باور است كه بین همسرش و یكی از همسایگان به نام سیمین ارتباط پنهانی وجود دارد. سیمین زن تنهایی است كه از راه آرایشگری امرار معاش می كند. كارگردان زندگی سیمین را در هاله ای از ابهام قرار می دهد و مردی را به عنوان شوهر سابق سیمین نشان می دهد كه در خودروی خود چشم به پنجره خانه سیمین دوخته و چنین وانمود می كند كه او نیز قربانی رابطه ای مخدوش است.سادگی روحی موجب می شود مژده از او به عنوان قاصدی برای كسب اطلاع از سیمین استفاده كند و نقل برخی مسایل از زبان روحی شك و تردید او را نسبت به همسرش افزایش می دهد. فیلمنامه خط داستانی را طوری پیش می برد كه مخاطب می پندارد مرتضی به همسرش وفادار است و مژده شكاك است و از بیماری روانی رنج می برد. این نوع روایت باعث ایجاد تعلیق و كشش در مخاطب می شود. حضور روحی در سرتاسر فیلم و سخنان تعیین كننده اش در سرنوشت خانواده جذابیت به فیلم داده و آن را از یك درام صرف خانوادگی به اثری اجتماعی بدل كرده است كه تفاوت برداشت های متفاوت لایه های اجتماع درباره زندگی و معنای سخنان را نشان می دهد.
مخاطب در سرتاسر اثر به دنبال دختر خدمتكار از زوایای مختلف زندگی فردی و عمومی مرتضی، مژده و سیمین به صورت تدریجی اطلاع حاصل می كند. مخاطب دائما بین محق پنداشتن مژده، مرتضی و سیمین در تردد است و گاه حق را به این می دهد و گاه آن دیگری را بی گناه می پندارد. روحی آگاه یا ناآگاه مسایلی را كه با دیگران و درباره آنها بازگو می كند با نوعی افراط و تفریط همراه می كند. فرهادی در درام اجتماعی اش جوش و خروش شب عید را بین دوطبقه اجتماعی به طور موازی به تصویر می كشد. در یك سو بدگمانی، زیاده خواهی ویژه لایه های بالانشین و در دیگر سو آرامش و حق نگری را همیشه با خود به همراه دارد اما به دلیل احتیاط و اعتدالی كه در تصویر كردن روابط شخصیت های فیلم رعایت شده چهارشنبه سوری از آغاز تا پایان با ضرباهنگی متعادل پیش می رود.
مرحله پایانی چهارشنبه سوری كه هر كدام از آدم های آن آپارتمان در خلوت خود آرام و بی صدا در گوشه ای آرمیده اند ظاهرا حكایت از پایانی نامتعادل از داستان تعریف شده دارد. تنهایی آدم ها و خلأ عاطفی بین شان كه تحت الشعاع رفتارهای شك آلودشان واقع شده است و روحی را با چهره ای تغییر یافته و پوششی متفاوت از منزل آن ها روانه خانه اش می كند.
حسین فصیحی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید