دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
خوراک آلو گوجه در خطر است
كاریكاتور در ایتالیا ابداع شد، معذلك در اثنای قرن هجدهم در انگلستان بود كه فنون طراحی ایتالیاییها با تصاویر واقعگرایانه هلندی برخوردار از مضامین اجتماعی درهم آمیخته شد و كارتون كنونی به وجود آمد. در طول این قرن، كاریكاتور به صورت وسیلهیی شناختهشده برای مباحث اجتماعی درآمد. این امر به دلایل سیاسی و سنتی رایج شد. انگلستان به دلیل پرهیز از حكومت مطلقه سلطنتی، بیش از هر كشور دیگر اروپایی از آزادی بیان برخوردار بود. این امر به همراه یك سلسله وقایع آشفتگی سیاسی و نیاز جامعه به آگاهی و تفسیر، موجب پیشرفت و ترویج كاریكاتور به شكل امروزی آن شد. برای كاریكاتور هیچ موضوعی كه از طرف روحانیون مسیحی،منع و نفرین شده استثنا پذیر نبود. جنبههای مختلف زندگی روزمره، كلیه طبقات اجتماعی، حرف مختلف و وقایع گوناگون قربانیان مسلم كاریكاتور محسوب میشد.
از این جهت، اشتیاق و شوق به این نوع روش هنری در تفسیر سیاسی و اجتماعی به كندی صورت میگرفت یا حداقل در اثنای نیمه اول این قرن چنین بود. در قرن هفدهم ویلیام سوم پادشاه هلند هنرمندانی چند نظر «رمین دو هوگ» را كه تخصصش در زمینه هجو سیاسی بود، با خود به همراه آورد. اساسا، طنز این زمان بطور مشهود از جنبه كنایهدار و تمثیلی نه چندان پخته برخوردار بود. هنرمندان در انگلستان آن زمان زمینه چندانی برای كاربرد استعدادهای طنزگونه خود نمیدیدند. كمی بعد، «فرانسیس لوپییر» مرموز كاریكاتورهای اشخاص را كه براساس مدل ایتالیایی طراحی كرده بود در قهوهخانههای لندن آشكارا به نمایش گذارد.
در دهه ۱۷۲۰ بود كه رسوایی مالی «حباب دریای جنوب» تحرك تازهیی به طنز ترسیمی بخشید. از سال ۱۷۳۰ به بعد، تصاویر طنزآلود و هجوگونه بطور مداوم تهیه شده تقریبا از اهمیت و جذابیتی برخوردار شد كه نشریات و روزنامههای تفسیركننده وقایع اجتماعی آن زمان در بر داشت. معذلك، كاریكاتور سیاسی هنوز با روزنامهنگاری مكتوب متحد نشده بود تا بتواند از نیروی تركیبی حاصل بهره بیشتری بگیرد، تنها نمونههایی در این مورد بطور پراكنده در فروشگاههای تجار مطالب چاپی به چشم میخورد و خریداری میشد.
كاریكاتوریستهای انگلیسی اوایل قرن هجدهم كه در زمینه سیاسی كار میكردند، بیشتر به كنایه و تمثیل متكی بودند تا مهارتشان در زمینه طراحی كاریكاتور چهره و این هنرمندان از نسخ جا افتاده سمبولیسم سنتی بهره میجستند. این سنت در خلال قرون شانزدهم و هفدهم به دلیل علاقه شدید به رمز و كنایات، یعنی نمایش تجسمی مفاهیم خاص ذهنی یا تعاریفی چون صدقه یا ازدواج، پدیدار شد. این سمبولها و اشارات در كتابهای كنایه و رمز به صورت مجموعه منتشر میشد. یكی از این كتابها كه به عنوان منبع مورد استفاده اكثر كاریكاتوریستهای انگلیسی بود، كتاب شمایل قیصر «ریپا» بود. این كتاب نخستین بار در سال ۱۵۹۳ در روم منتشر شد، معذلك، تا سال ۱۷۰۹ در انگلستان انتشار نیافت. در اواسط قرن هجدهم، با انتشار كتابهای جدیدتری در این زمینه، بر تعداد این نوع كتابهای سنتی افزوده شد. در این زمان بود كه بطور مثال، بریتانیا خود را مطلوب كاریكاتوریستهایی قرار داد كه در زمینه سیاسی كار میكردند.
«ویلیام هوگارت» بیتردید یكی از سرشناسترین طراحان آثار طنزآلود و كنایهدار در نیمه اول قرن هجدهم به شمار میرود، معذلك در انزوا قرار میگیرد. وی حكاك ماهری بود كه این وسیله را بهتر از سایرین به كار میبرد، در حالی كه جانشینان وی از سیاهقلم استفاده میكردند. «هوگارت» به ندرت بطور تفریحی و تفننی روی شخصیتها یا در زمینه سیاسی كار میكرد.
معذلك، در مقام مفسر آداب و رسوم و اخلاقیات زمان خود بیرقیب بود. مشهورترین مجموعه آثار وی «پیشرفت فاحشه» و «پیشرفت آدمی هرزه» نه تنها تصویری تمام عیار از زندگی قرن هجدهم را در ذهن متبادر میسازد، بلكه آنچه نشان داده میشود را نیز به قضاوت خود میكشاند. هوگارت مدعی بود كه آثار وی با «مد جدید یعنی كاریكاتور» هیچ ارتباطی ندارد، در عوض وی آن را «موضوعات اخلاقی مدرن» مینامید. وی همچنین اظهار میداشت: «سعی كردهام موضوعات خود را به عنوان نویسندهیی دراماتیك موردنظر قرار دهم. تصویر من سن نمایش مرا تشكیل میدهد و مردان و زنان بازیكنان را كه با رفتار و حركاتی خاص نشان دهنده نمایش صامت هستند. قالب و استخوانبندی نقاشی وی یكصد سال قبل توسط نقاشان سبك جنر هلندی خلق شده بود و شیوههای معماری و دكوراسیون فرانسه بدان ظرافت بخشید. معذلك، اشتیاق به قضاوت و در مسیر صحیح قراردادن قضاوت بیننده اثر است كه هوگارت را از نقاشی معمولی سبك جنر متمایز میسازد، آثار چاپی و نقاشیهای وی تحت پوششی ظاهرا طبیعتگرایانه، بیانگر كنایات اخلاقی است كه خود یكی از مهمترین جنبههای كاریكاتور به شمار میرود و جنبهیی است كه دمیه نیز به همان میزان موفق به بیان آن بوده است.
هوگارت در تعدادی از آثار خود كه محتوای پیچیدهتری دارند، مثل «خیابان یا كوچه جین» كه نمونه خوبی در این مورد است. در یكی از تصاویر هوگارت به نام «خیابان یا كوچه جین» یكدست بودن كار را كه از یك هنرمند تجسمی انتظار میرود در هم شكسته، صحنه خود را از وقایعی پر میكند كه از هیچگونه ارتباطی صوری و منطقی برخوردار نبوده، صرفا به عنوان سمبل در اثرش به كار میرود. بدین ترتیب، كنایه برای جوابگویی نیازهای عصر جدید شكل متحولی به خود میگیرد و به تكنیك قراردادن موضوعات بیربط و غیرمنطقی در كنار هم، موقعیت و وضع بهتری بخشیده میشود.
هوگارت گهگاه در زمینه سیاسی نیز به جرات اظهار عقیده میكرد. ولی كلیه كسانی را كه در احتكار «حباب دریای جنوب» دست داشتند مورد هجو قرار داد و وزیر غیر مردمی «لرد بیوت» را در اثر چاپی خود به نام «كلیشه اول تایمز» مورد حمایت قرار داد.
این اؤر شدیدا مورد انتقاد «جان ویلكن» كه شخصی طرفدار اصلاحات بود و بعدها هوگارت در اثر حكاكی شده با خشونت با وی برخورد میكند، قرار گرفت. هوگارت طرحهایی نیز كشید كه «والپول» و دربار را مورد حمله قرار میداد. بسیاری از سلسله طرحهای اجتماعی وی مثل «حركت به سوی فینچلی» محتوای تلمیحات سیاسی مشهودی است.
در سال ۱۷۴۰ كاریكاتور در انگلستان دستخوش تحول و تغییر جهت شده بود. بین سالهای ۱۷۳۷ و ۱۷۳۹، «آرتور پوند» آلبوم جالبی مشتمل بر بیست و یك اثر كاریكاتور كه تصاویری از كارهای «كاراكسی»، «پیرلئون گزی»، «جرینكو»، «واتو» و سایرین نیز در آن دیده میشود، منتشر كرد. این آلبوم كاریكاتور ایتالیا را در دسترس بینندگان انگلیسی كه از زمینه قبلی برخوردار بودند منجمله اشرافزادگان كه اثر «سفر بزرگ» را به وجود آورده بودند، قرار داد. این سبك غیرمنتظره برای كاریكاتور به شیوه ایتالیایی، هوگارت را كاملا قانع نمیكرد.
اثر چاپی وی به نام «شخصیتها و كاریكاتورها» كه در سال ۱۷۴۳ به عنوان نسخهیی بر مجموعه آثار خود به نام «ازدواج طبق مد روز» منتشر شد، در جوابگویی به «پوند» طراحی شد. در این اثر هوگارت سه سر را در كنار هم به نمایش میگذارد كه یكی از آنها بسیار مضحك و دو تای دیگر به نحوی شایسته و مطلوب به تصویر كشیده شده است.
هوگارت این تصاویر را از كارتونهای «رافائل» كه معیاری در نقاشی تاریخ محسوب میشوند و كاریكاتورهایی از «گزی»، «تاراكسی» و «لئوناردو داوینچی» اقتباس كرد. فضای بالای این قسمت را انبوه فراوانی از سرهای چهره معاصر كه بیان كننده شخصیتهای متفاوتی است، پر میكند. هوگارت این اثر را به منظور دلیلی مجسم بر حقانیت نقاشی خندهدار تاریخی به عنوان بخشی از نقاشی تاریخ، طراحی كرد. وی همچنین میخواست میزان اختلاف روش خود كه بر ابراز عقاید و احساسات متمركز بوده هرگز از حدود احتمالات و حقایق منحرف نمیشد، و مغایر با شیوههای مورد توصیه پاند بود، را نشان دهد.
عنصر بچگانه و مادهیی كه عمدا در كاریكاتور كلاسیك ایتالیا به كار میرفت، الهامبخش هنرمندان آماتور شده آنها را به تجزیه در استفاده از این عنصر واداشت، و توانایی خلق چنین آثاری، مثل توانایی رقصیدن، شمشیربازی یا مكالمه مودبانه به صورت یك مهارت اجتماعی در آمد كه از ارزش زیادی برخوردار بود.
یكی از این هنرمندان آماتور «جورج تانشند»، «ویسكانت چهارم» و «ماركوس اول» بود كه طبق گفته «هراس والپول» اولین كسی بود كه از كاریكاتور چهره در زمینه سیاسی استفاده كرد. برخلاف اكثر آثار چاپی طنزآلود قبلی كه حكاكی شده بودند، طرحهای «تانشند» بسیار ساده بود، و به نحو شایستهیی به عنوان سیاه قلم به چاپ رسید. آزادی و ظرافت شیوه طنز ترسیمی او، بسیاری از كاریكاتوریستهای بعد از وی را تحت تاثیر خود قرار داد.
دو تن از سرشناسترین پیروان وی در اواخر قرن هجدهم انگلستان، «توماس رلندسون» و «جیمز گیلری»، جنبههای متفاوت هنر وی را تكامل میبخشند. رلندسون تصویری جامع و زنده از زندگی معاصر ارایه میدهد كه در آن نقاط ضعف اخلاقی افراد را با شوخ طبعی فراوان و درك واقعی نكات خندهدار، مورد تفسیر قرار میدهد. وی به عنوان هجو نویس اجتماعی، جانشین بلافصل هوگارت محسوب می شود، و تعداد موضوعات وی بیشمار است.بطور مثال اثر «بیكارهها در شهر» این فرصت را به او میدهد كه تئاتر زمان خود و نیز افراد مدگرایی را كه به تئاتر میرفتند بشدت مورد تمسخر و هجو قرار دهد. معذلك، شاید وی در مقایسه با هوگارت از جدیت كمتری برخوردار بود، در ایجاد نقطه توجه اخلاقی در اثرش رغبت كمتری نشان دهد. وقتی كه وی «رقص مرگ» را با تمام نقاط قوت اخلاقی شدید آن مورد تفسیر خود قرار میدهد به نظر میرسد كه بیشتر مجذوب نكات عجیب و غریب و مضحك طرح خود شده است تا ترس و تنفر شدیدی كه در آن نهفته است.
به هر حال سبك زیبای رولندسون كه بیشتر مرهون شیوه معماری و دكوراسیون فرانسه است به همراه ظرافت و جذابیت آب رنگهای وی، چنان لطافت و بهبودی در كاریكاتور بخشید كه بعدها هنرمندان فرانسه و انگلیس را متاثر ساخت. «برداشت رولندسون از رقص مرگ، برداشتی بسیار جالب است. او این تصویر را در سال ۱۸۱۶ با شیوه كندهكاری رنگی خلق كرد. مضامین وی اگرچه اغلب تصاویر زشت و حتی نفرتانگیز را در بر میگیرد، معذلك طنز جوشان و حس شوخ طبعی وی به نظر میرسد مقدمه رفتاری اخلاقی و آموزشی به شیوه سنتی رقص مرگ باشد. در واقع، «رلندسون» زیركانه از انتخاب همهگیر بودن و ماهیت یك دست كننده مرگ به عنوان مضمون اثر خود طفره رفته در عوض، اوضاع و احوالی را كه مرگ به خود میگیرد به عنوان موضوع كار خود انتخاب میكند.
در این روش روایتی و نقلی، شخصیتهایی چون خانمهای باكره، عتیقه فروشان، آدمهای شارلاتان و زنان عشوهگر مورد بحث است كه با خطوط فراوان و سلیس و استفاده دكوراتیو و تزیینی رنگ صورت میگیرد. این تصویر كه در آن مرگ بر روی كرهیی نشسته است ممكن است نشانه معكوسی از «آخرین قضاوت» در رقص مرگ اثر «هولبین» باشد.
گیلری، برخلاف «رولندسون»، هجونویس پرقدرت در زمینه موضوعات سیاسی است، و طرحهایش خشنتر بوده از دقت بیشتری برخوردار است. كاریكاتورهای وی نه تنها محتوی دستخطهای ماهرانه جهت روشن كردن مفاهیم آنها است، بلكه تركیبی از طرحهای كنایهدار و كاریكاتور چهره را نیز در بر میگیرد بطور مثال، اثر «خوراك آلو گوجه در خطر است» كه وی در سال ۱۸۰۵ طراحی كرد، نشان دهنده كنتی با بینی نوك تیز و «استخوانی كوچك» است كه كلاه بزرگش او را كوتوله نشان میدهد. این دو در حال بریدن كره زمین مثل خوراك آلو گوجه هستند. كنت «پیت» سهم خود را با یك نیزه سه سر كه سمبل قدرت انگلستان بود در دست گرفته است. گیلری كه وابسته به هیچ حزب و جنبشی نبود، سیاستمداران محافظهكار و عضو حزب آزادیخواه انگلستان را با كینهیی یكسان مورد تمسخر و هجو قرار میدهد و احتمالا نخستین هنرمندی است كه طراحی كارتونهای سیاسی را وسیله امرار معاش خود قرار میدهد.
بروز انقلاب فرانسه و شركت متعاقب انگلستان در جنگ ناپلئون موجب تحریك و گسترش علاقه روزافزون مردم انگلستان به كاریكاتور شد. در سال ۱۷۹۶، مجلهیی به نام «مورنینگ كرونیكل» شكایت داشت كه سلیقه و توجه روز كاملا بر كاریكاتور قرار گرفته است و مردم علاقه فراوانی به آن نشان میدهند. ما احساس لذت خود نسبت به زیباییهای طبیعت را از دست دادهایم. دیگر به آداب و رسوم و آراستگی قانع نیستیم، باید چیز مضحك و بیتناسبی داشته باشیم كه با ابعاد بزرگ و تزیینات خود بسیار خستهكننده و دلآزار است.
كاریكاتور در دستهای «گیلری» سلاحی برای تبلیغات سیاسی است. هر وقت كه قرار بود چاپ جدیدی در معرض دید عموم قرار گیرد، جمعیت فراوانی پشت پنجره اتاق ناشرش ازدحام میكرد. یك مهاجر فرانسوی اظهار داشت كه «دیوانگی محض است، مجبور هستی راهت را با دستهایت در میان صحبت باز كنی.» یك نفر آلمانی كه در سال ۱۸۰۳ وارد انگلستان شده بود و از لندن دیدن میكرد چنین بیان داشت كه دیدار از تئاتر سلا و تجار اسب و كتابفروشیها و چاپخانهها روال عادی و روزمره زندگی یك انگلیسی را كه با «مد» پیش میرفت تشكیل میداد.
انقلاب فرانسه و آنچه بعد از آن روی میدهد، كاریكاتوریستها، بخصوص گیلری را ترغیب كرد كه نوعی افسانه شناسی را كه بر اشكال خاصی متمركز بوده گاهی به شكل كنایه و تمثیل و گاهی نیز اشخاص ذیحیات بود، خلق كنند. ناپلئون و ویلینگتون هر دو موضوع این كار بودند و كاریكاتور انگلستان افسانه كورسیكایی كوچك را حتی وقتی او را به تمسخر میگیرد، به وجود آورد.
كاریكاتور ایتالیا جز در یك مورد موفق به احیای خود در خلال قرن هجدهم نشد. «جی.دی.تیپولو» متولد ۱۷۲۸ پسر جیووانی باتیستای بزرگ، ظاهرا بخاطر تفریح و سرگرمی خود و خانوادهاش، مجموعهیی از طرحهایی بزرگ با عنوان «سرگرمی برای بچهها» را به وجود آورد. این طرحها مربوط به زندگی و مرگ «پولسی نلا» یكی از شخصیتهای كمدی هنری میشود، و «تیپولوی» كوچكتر از وی به عنوان آیینهیی برای منعكس كردن جنبههای مختلف زندگی استفاده میكند. وی همچنین هنر عصر خود را به تمسخر میگیرد. «جی.دی.تیپولو» بطور مثال در استهزای پدر سرشناس خود وسواس زیادی به خرج میداد. صحنهیی كه ازدواج والدین «پونچی» را نشان میدهد. تقلید مضحك و برجستهیی از «ازدواج باربا روسا» است كه جیووانی باتیستا آن را نقاشی كرده است. «سرگرمیها» یك غروب آشكار است، وداعی با این طرز تفكر كه در دهه ۱۵۹۰ در ایتالیا ابداع شده بود و كاریكاتور را وسیله سرگرمی خصوصی برای افراد زیرك و مستعد میدانست.
آثار كاریكاتور در فرانسه پیش از انقلاب یا تماما اجتماعی بود مثل «مجمع پیر دختران باكره» كه متعلق به سال ۱۷۶۰ است یا ملهم از شخصیتهای برجسته ولی بیخطر مثل والتر بود. كنایه و طنز كوچكی هم وجود داشت كه مستقیما متاثر از هنر بود. «نقاشی بوزینه» اثر چاردنی را در این مورد میتوان نام برد. این اثر ریشه در نقاشیهایی دارد كه نشاندهنده آرایش گران میمون و جراحان میمون اثر «دیوید تنییر» كوچك در قرن پیش است كه بعدا توسط كرنی بوئل حكاكی شد.
انقلاب فرانسه در انگلستان بیش از فرانسه به كاریكاتور كشیده شد. در حقیقت الهامبخش تعدادی از بیپرواترین و گویاترین آثار «گیلری» مثل «اوج عظمت فرانسه» و «خانوادهیی از انقلابیون افراطی و طرفدار»، «جمهوری در حال استراحت» و «آشامیدن بعد از خستگی روز» اكثر كاریكاتورهای فرانسه ضد سلطنت و شاه دوستی بود. در این مورد طرح بیدادگرانه «دیوید» از ماری آنتونت را كه در حال نزدیك شدن به گیوتین است میتوان نام برد. معذلك، بیباكترین طراحان در زمینه كارهای انقلابی «ویلنوو» است كه اثر ترسناك وی به نام «درس عبرتی برای دیگر شیادان سلطنتی» كه در سال ۱۷۹۳ منتشر شد، كاملا روح حكومت ترور و وحشت را به تصویر میكشاند. وی یك انقلابی قانع باقی نماند، اواخر عمرش را به عنوان حكاك تصاویر افراد وظیفهشناس و شاه دوست تحت حكومت اعاده یافته لویی هجدهم گذراند.
آثار كاریكاتور فرانسه در دوره انقلاب وقایع جاری را دنبال و ستایش میكرد كه این امر در آن دوره كاملا طبیعی مینماید. چرا كه حكومت ترور و وحشت از نوامبر ۱۷۹۳ تا ژوییه ۱۸۹۴، با كشتار دو هزار و ششصد نفر و سپردن آنها به تیغههای گیوتین تنها در پاریس، آنچنان قشرهای متعدد جامعه فرانسه را دچار ترس و وحشت كرده بود كه سكوت، عاقلانهترین و ایمنترین راه به نظر میرسید.
اثر شنیع سر بریده شده لویی شانزدهم را به نمایش میگذارد، حامل زنگ خطری در عنوان خود است: «درس عبرتی برای دیگر شیادان سلطنتی». نوشته پایین تصویر قسمتی از ترانه ملی فرانسه است كه در دوره انقلاب سروده شد: «چه خون كثیفی در رگهای ما جاری است».
ناپلئون كه از غریزه عالی تبلیغات برخوردار بود، بعد از به قدرت رسیدن، عمدا شوق و التهاب حمایتگرانه را تشدید كرد، كاریكاتوریستهای فرانسوی را به حمایت از سیاستهایش ترغیب كرد. از جمله نقاشان برجسته این عصر كه كاریكاتورهای ناپلئونی بدانها نسبت داده میشود «ج.بی.ایسابی»، «ال.ال.بویلی»، «جی.اچ وارنت» و «كارل ورنت» را میتوان نام برد.
جنگهای ناپلئون رنگ و بوی جدیتر از آنچه كاریكاتور از زمان اصلاحات به بعد داشت بدان میبخشد. «فجایع جنگ» اثر «گویا» كه ملهم از خشونتهای جنگ اسپانیاست، تنها در صورت تفسیر كاملا به دور از تعصب كلمه، كاریكاتور محسوب میشوند. معذلك به وضوح از آثار طنزآلود و كنایهدار وی «پرور بیوس»، «كاپریچوس» كه در آن به آداب و رسوم و سلوك و تعصب كاتولیسیزم اسپانیا حمله شده است و دیسپارتیز منشا گرفته است.
كنایات ترسیمی به دنبال ارتش ناپلئون در همه جا شایع شد،كه به تعبیری تجلیلی از آزادی سیاسی بود كه مهاجمان به همراه آوردند. این كنایات شامل طرحهایی اثر هنرمند سویسی آنتوان دنیكز به سال ۹۸۱ـ۷۹۷ و كاریكاتورهای ضد ناپلئون اثر «جان گوتفرید شاد» و «آی.تی.دبلیو. هافمن» دو تن از موسسان كاریكاتور آلمان جدید است.
در این اثنا، در زمینه هنر جدی، شیوه رایج معماری و دكوراسیون از دهه ۱۷۶۰ به بعد جای خود را به نئوكلاسیزم میبخشد كه با تاكیدی كه بر نظم، ترتیب و جدیت دارد مخالف كاریكاتور است.
معذلك سه تن از هنرمندان سوئدی اواخر قرن هجدهم به اسامی «الیاس مارتین»، «جوهان توبیاس سرجل» و «كارل آگوست ارنستوارد»، كه همگی با نئوكلاسیزم در ارتباط بودند، طرحهای كاریكاتور تخیلی و جذابی را صرفا بخاطر تفنن و لذت شخصی خلق كردند كه بر بهترین كاریكاتور قرن نوزدهم سبقت میجوید.به هرحال، نئوكلاسیزم، حداقل یك هنرمند قابل ذكر ارایه داد. تقلیدهای مسخرهآمیز «جی.اچ.رامبرگ» از ایلیاد بسیار موثر و جالبند چرا كه نه تنها این متن را بخوبی به تمسخر میگیرد بلكه فرمولی را هم كه «فلانكسمن» برای به تصویر كشاندن اشعار حماسی ابداع كرده بود مورد هجو قرار میدهد. این فرمول عبارت بود از طرحهای خطی نظیر طرحهایی برای مجسمهسازی برجسته بر روی سطوح.
منبع : روزنامه اعتماد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان انتخابات حجاب حسین امیرعبداللهیان جنگ حسن روحانی دولت سیزدهم انتخابات مجلس دوازدهم عراق
قتل شهرداری تهران فضای مجازی تهران هواشناسی شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی شهرداری سازمان هواشناسی آموزش و پرورش باران
خودرو بانک مرکزی قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو قیمت خودرو دلار مسکن یارانه ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون سینمای ایران سینما نمایشگاه کتاب دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی صداوسیما کتاب موسیقی مهران غفوریان سریال
معماری
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان ایالات متحده آمریکا نوار غزه طالبان
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر جواد نکونام مهدی طارمی سپاهان رئال مادرید بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال
باتری گوگل اینستاگرام آیفون سامسونگ اپل عکاسی ناسا
کاهش وزن فشار خون چای توت فرنگی کبد چرب