شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ماتریالیسم، پست‌ماتریالیسم و انتخابات


ماتریالیسم، پست‌ماتریالیسم و انتخابات
آیا تحولا‌ت نوین جهان امروز گویای رشد گرایش‌های ماتریالیستی است؟ یا آنکه این تحولا‌ت نشانه تغییر نگرش‌های رایج در دنیای نو به سوی گرایش‌های فرامادی است؟ رونالد اینگلهارت در سال ۱۹۷۷ تحقیقی انجام داد که بر اساس آن پیش‌بینی کرده بود که یک تحول بزرگ در نظام ارزش‌های کشورهای بزرگ صنعتی در حال وقوع است که این تحول نه‌تنها محیط سیاسی و اجتماعی این کشورها بلکه دیگر کشورهای جهان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد.این تحول نام پست‌ماتریالیسم یا فراماده‌گرایی به خود گرفت. بر پایه این نظریه، نوع نگاه انسان‌ها به زندگی و خواسته‌های اساسی آنها در عرصه زندگی اجتماعی، در جوامع فراصنعتی در حال تغییر است. همان‌طور که آبراهام مازلو نیازهای انسان را رده‌بندی می‌کرد و معتقد بود که پس از برآورده شدن نیازهای اولیه زندگی انسان مانند خوراک و پوشاک ومسکن و مهم‌تر از همه، امنیت، نوبت به نیازهای اصالتا انسانی و متعالی‌تر انسان می‌رسد، اینگلهارت نیز چنین می‌اندیشد که با گذر از نیازهای مادی اولیه یعنی مایحتاج مادی و معاش، نیازهای به راستی انسانی که فراتر از نیازهای مادی هستند مانند نیاز به آزادی و کرامت و زیبایی‌های فکری و رضایت از حیات اجتماعی ظهور کرده و به تدریج در مرکز توجهات انسان به‌خصوص در جوامع فراصنعتی قرار می‌گیرد. هنگامی که انسان‌ها بیش از آنکه به نیازهای نخستین مادی گرایش داشته باشند به نیازهای معنایی تمایل نشان دهند، زمینه دگردیسی بنیادین در زندگی اجتماعی انسان که همان حرکت از سوی ماتریالیسم یا مادی‌گری به سوی پست‌ماتریالیسم یا فراماده‌گرایی است، فراهم آمده است.
تحقیقات او در بیش از ۴۳ کشور دنیا که از دهه ۱۹۸۰ تا دهه ۱۹۹۰ انجام شده است گویای آن است که پیش‌بینی او درست بوده و درصد گرایش مردم به‌ویژه مردم تحصیلکرده در کشورهای صنعتی به ارزش‌ها و خواسته‌های فرامادی روزافزون است. ‌
در حالی که حدود ۳۰ سال از نخستین پیش‌بینی اینگلهارت در این زمینه می‌گذرد، سوال این است که آیا رویدادهای سیاسی جهان امروز نیز موید رشد پست‌ماتریالیسم هست؟ یا مردمان امروزی همچنان در التهاب نیازها و خواسته‌های مادی خود قرار دارند؟ جدا از بهره‌برداری‌های ایدئولوژیک و تبلیغاتی که ممکن است از این نظر بشود، احتمالا‌ً می‌توان با کمک این دیدگاه، پنجره‌ای جدید برای فهم تحولا‌ت اخیر باز کرد. به‌عنوان نمونه در مورد نتایج نسبتاً شگفت‌انگیز انتخابات آمریکا جای این سوال باقی است که آیا این نتایج، محصول گرایش ماتریالیستی بیشتر در جامعه‌ای مانند آمریکا است یا نشانه پست‌ماتریالیسم؟ گروهی تلا‌ش می‌کنند که با تأکید بر نگرش‌های مادی‌گرایانه جاری در جامعه آمریکا، دلا‌یلی مانند گرایش مردم به تحول اقتصادی و نیز برخورداری از امنیت بیشتر را دلیل اقبال عمومی به باراک اوبامای سیاه‌پوست و تحول‌طلب بدانند. آنها معتقدند که شکست بوش در تامین این نیازهای اولیه مردم را به سوی کاندیدایی کشاند که احتمال می‌دهند بیش از طرف مقابل می‌تواند خواسته‌های آنان را برآورده کند. این تحلیل مبنایی کاملا‌ مادی‌گرایانه دارد زیرا بر این اعتقاد بنا شده است که گرایش اصلی و خواسته بنیادین مردم در جامعه‌ای مانند آمریکا خواسته‌های مادی محض است؛ اندکی رفاه و درآمد بیشتر و امنیت و مصرف افزون‌تر. اما نگرش‌ها و برداشت‌های فرامادی‌گرا معتقدند که این تحول جدی در جامعه آمریکا نمایانگر گرایش‌های نوین فرهنگی- اجتماعی پدیدآمده در این جامعه است. از دیدگاه این عده، تحولا‌ت نوین جامعه آمریکا تداوم یا به عبارت بهتر محصول جنبش حقوق مدنی در این سرزمین است که در پی برابری‌های نژادی، آزادی‌های عمیق‌تر و حقوق مدنی حاصل شده است.
از نظر آنها نفس انتخاب یک سیاه‌پوست روشنفکر در جامعه‌ای که مشهور به نژادپرستی بود گویای یک تغییر هنجاری در این جامعه است. در تحلیل‌های جاری در ایران کمتر به این نکته توجه شده است که این تحول بیش از آنکه نشانه خواسته‌های مادی بیشتر باشد گویای یک تغییر هنجاری است. این تغییر هنجاری به نظر می‌رسد که زمینه جهانی نیز دارد. شاید این نخستین‌باری است که در ۳۰ سال گذشته برخی از گروه‌های اجتماعی در دیگر کشورها نیز عکس‌العمل‌های مثبتی نسبت به دگرگونی قدرت در ایالا‌ت متحده داشته‌اند. در کشورهای آفریقایی و آسیایی به اندازه روشنفکران اروپایی از تحول سیاسی در آمریکا استقبال کرده‌اند. این نشان‌دهنده آن است که این تحول هنجاری می‌تواند زمینه‌ساز تحولی جهان‌شمول باشد. ‌
با توجه با این نکته جای این پرسش باقی است که حال که انتخابات در جامعه ایران نزدیک‌تر می‌شود، تحول سیاسی در ایران تا چه اندازه ماتریالیستی و تا چه اندازه پست‌ماتریالیستی تلقی می‌شود و گروه‌های سیاسی کدام نظام هنجاری را در پس ذهن خود داشته و مردم کدام یک را ترجیح می‌دهند؟ شعارهای سیاسی و تمایلا‌ت گروه‌های مختلف سیاسی تا چه حد روی نیازهای اولیه مادی متمرکز است و تا چه حد ارزش‌های والا‌ی انسانی مانند آزادی، کرامت و خشنودی از زندگی اجتماعی را در دستورکار دارند؟ اصولا‌ تعریفی که گروه‌های مختلف از کارکرد دولت در جامعه به دست می‌دهند اگر بیشتر حول و حوش معاش و نیازهای نخستین زندگی دور بزند بیشتر نوعی ماتریالیسم سیاسی را نمایندگی خواهد کرد و اگر بیشتر بر ارزش‌های متعالی مانند آزادی‌های اساسی و خشنودی از زندگی در دستور باشد گویای گرایش پست‌ماتریال است.
البته این به معنای آن نیست که رویکردهای پست‌ماتریال به نیازهای مادی مردم و توسعه پایدار اقتصادی بی‌توجهند یا از عهده برآوردن آن برنخواهند آمد، ای‌بسا خشنودی و محیط امن ناشی از تحقق ارزش‌های فرامادی زمینه‌ساز حل ریشه‌ای‌تر مشکلا‌ت اقتصادی و سازگاری با جهان جدید را نیز فراهم سازد اما مهم این است که چه تعریفی از انسان و جامعه خود داشته و گرایش‌های اصیل اجتماعی و سیاسی خود را بر چه مبنایی ‌سازیم. آیا به راستی ارزش قدرت سیاسی به اندازه‌ای است که می‌تواند حتی در جامعه ایران نیز نوعی ماتریالیسم پنهان را پدیدار سازد؟
حسین سلیمی
منبع : روزنامه اعتماد ملی