سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کاهش جمعیت؛ محوری اساسی در جنگ نرم


کاهش جمعیت؛ محوری اساسی در جنگ نرم
یکی از آسیب های اساسی در حوزه فرهنگ عمومی کشور، مطلق دانستن برخی مسائل عرفی است که ناظر بر رفتار یا اعتقاد خاصی است که البته بیشتر ریشه های آموزشی و تربیتی دارند. عرف در برخی زمینه ها در ایران چنان پر رنگ است و حاکمی بلامنازع بر رفتارها تلقی می شود به گونه ای که به منزله تابویی رویینه از هر نقد و نقبی است و پا گذاردن به حریم آن و به زیر سئوال بردن «باور مسلط» همچون انجام دادن کبیره ای نابخشودنی و معصیت آلود تلقی می شود خاصه اگر این عرف از پوسته و قشری علمی نیز برخوردار باشد.
یکی از انگاره های عرفی که اکنون دیگر در بین خانواده های ایرانی تبدیل به «تابو» شده است جمله ای است که به مراتب شنیده شده و یا بر دیوارهای مراکز بهداشتی و آموزشگاه ها دیده ایم، شعاری قدیمی و ایده ای لوکس و مجهول که حالا در جامعه ایرانی دارای ریشه های عمیق و در عین حال کاذبی شده است: «فرزند کمتر، زندگی بهتر»!
ایده فوق شعار اساسی «برنامه تنظیم خانواده» است که از سال ۴۶ در ایران شروع شد و البته یاریگران آن نه تنها اشعار طنز یا کاریکاتورهای فراوان بلکه فعالیت تمام عیار رسانه های گروهی و مراکز بهداشتی بوده که متاسفانه کارشناسان آن در دانشگاه ها با متون به اصطلاح علمی وارداتی و در اصل متونی حامل و حاوی ارزش های «جهانی سازی» و دارای ماهیتی استعماری، رشد و پرورش یافته، متون و ایده هایی مربوط به رشته دانشگاهی ارتباطات سلامت عمومی برخاسته در دهه هفتاد میلادی که حاصل دو دهه فعالیت پژوهشی «دانشگاه جان هاپکینز» به عنوان طرف قرارداد ارتش آمریکا از سال ۱۹۴۸ برای ارایه یک برنامه هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته با منابع غنی بود.
در این طرح استعماری، کنترل موالید در کشورهای در حال توسعه در صورتی با موفقیت اجرا می شد که دولت ها پای کار بیایند و در این فرآیند از طریق برنامه های آموزشی، تبلیغاتی و بکارگیری مکانیسم های تشویقی و تنبیهی مشارکت داشته باشند و در این میان البته دیدگاه هایی به دولت های هر کشور القاء می شد، که در پرتو عقاید و علایق آنها می گنجید و نهادهای بین المللی برای تبلیغ و تشویق این ایده به ظاهر بهداشتی به شکلی تمام عیار وارد عمل شدند که حاصل آن در ایران پس از قریب ۴ دهه جا افتادن این شعار در جامعه ایرانی و در برنامه های تنظیم خانواده به گونه ای است که به یک رفتار موجه، عاقلانه و مثبت اجتماعی تبدیل شده است البته بدون دو وقفه کوتاهی که قابل رصد است ـ در آغاز طرح این شعار به وسیله مخالفت گروه های دین مدار و نیز در چند سال نخست وقوع انقلاب اسلامی ـ
چاشنی های عینی به باور رساندن جوامع در حال توسعه در مورد این ایده، مباحث روز دهه های قبل مانند: جنگ بر سر منابع و زمین بر اثر ازدیاد جمعیت و در نتیجه ناکافی بودن منابع کشور مهاجم، فقر، ترساندن به جهت از دست رفتن رفاه خانواده و تخریب محیط زیست و در حال حاضر «پدیده گرم شدن زمین بر اثر افزایش نفوس و ازدیاد دی اکسید کربن و گاز متان» است. در این چهار دهه شعاری که در صدر منطق دانشگاهیان، روشنفکران، برنامه ریزان اجتماعی و گروه های سبز در سطح جهانی حاکم بوده این است: « هر آرمانی را دنبال کنی بی فایده است مگر این که اول جمعیت را کنترل کنی.»
در همین رابطه تصویر ترویجی مسلط برای جا انداختن شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» ترساندن طبقه حقوق بگیر و آپارتمان نشین فعلی از تصور شرایط ۵۰ سال گذشته خانواده های ایرانی بوده آن گونه که در زیر به نقل از یک نقد تحلیلی در مخالفت با ازدیاد جمعیت عنوان می شود:
«... مادر بزرگ های ما ۱۴ سالگی شوهر می کردند و تا ۴۰ سالگی هر دو یا سه سال یک شکم می زاییدند. نیمی از بچه ها نفله می شدند و هفت، هشت تای آن ها زنده می ماندند. خانواده ده، دوازده نفری، توی یک اتاق زندگی می کرد، هر وقت پدر اراده می کرد رختخواب ها را پهن می کردند. هیچ چیز مخفی و خصوصی وجود نداشت. کودکان نیمه گرسنه با سر و تن پر از شپش و شلوار های وصله دار از پدر و برادر بزرگ کتک می خوردند. فرزند، بخشی از سرمایه خانواده و تعداد زیاد پسران مایه افتخارخانواده بود. پسران از ۵، ۶ سالگی برای کار روانه کوچه و بازار می شدند. در دعواهای خانوادگی و قومی، پسران سنگ انداز و چوب به دست وسط معرکه بودند...»
صرف نظر از اینکه ممکن است بعضی از این تصاویر آشنا به نظر برسد ـ که بخش اعظم آن حاصل دریافت های رسانه ای ما در قالب فیلم و سریال است ـ آیا ما به خاطر نداشته و نداریم خانواده هایی ایرانی را که دارای فرزندان متعدد با تربیت و تحصیلات مطلوب و در کل عاقبت به خیر باشند؟
هر چند که بحمدالهی این تاثیر تبلیغات برنامه های تنظیم خانواده در روستاهای کشور کمتر بوده ـ به علت تاثیر کمتر رسانه های گروهی ـ اما کیست که نداند فرزند در روستا به منزله بازوی خانواده و نیرویی مولد از لحاظ اقتصادی است که در کل باعث افزایش تولید ناخالص ملی و افزایش قدرت دفاعی کشور می گردد؟
طراحان جهانی برای کشورهای در حال توسعه با منابع غنی در قالب متون دانشگاهی و شیوه های تبلیغاتی نسخه تنظیم خانواده را با چشم اندازهای ذیل پیچیده اند:
کشورهایی کم جمعیت با روستاهایی تهی ، شهرهایی پر ازدحام با زندگانی محدود در چارچوبه آپارتمان، فردگرایی مفرط بوسیله تضعیف مکانیسم های عمومی ادیان الهی با ترویج سکولاریسم و نحله های شبه عرفانی انزوا طلب ... و در نتیجه دست نخورده ماندن ذخایر و منابع این چنین ملت های ضعیف با واحدهای اجتماعی محافظه کار متشکل از خانواده هایی مرفه و کم جمعیت و ...
یکی از مزایای بوجود آمدن نهضت تولید علم که مبتنی بر داده های بومی و اقلیمی کشور است به یقین کشیدن خط بطلان بر عرف بوجود آمده در این ۴ دهه در مباحث جمعیت و خانواده است که می بایست در آن تجدید نظر اساسی صورت گیرد.
نگاهی به تحولات بین المللی و منطقه ای معطوف به ایران و گفته ها و نوشته های استراتژیست های غربی نشان دهنده آن است که کشور ما یکی از کشورهای هدف «جنگ نرم» قدرت های غالب به حساب می آید. جنگی که در آن بر خلاف نمونه عراق از اشغال جغرافیایی خبری نیست تا هر نوع مانع یا انگیزه مقاومت ملی، اخلاقی، حیثیتی، هویتی و دینی در ذهن مخاطب بوجود نیاید، جنگی که برخلاف ستیزه های کلاسیک با اتکا به قدرت سخت حتا دو جنگ جهانی قبلی یا تجربه جنگ ۸ ساله از زور و تهدید خبری نیست، تاسیسات زیربنایی از قبیل کارخانجات، پل ها، سدها مورد هجوم قرار نمی گیرند بلکه ملت هدف نه از روی اجبار و اکراه، که با رضایت مندی تن به خواسته های قدرت جدید می دهند و سر به راه و همسو می شوند.
به تعبیر دکتر کرلانتزیک، پژوهشگر بنیاد کارنگی: «قدرت نرم به آن دسته از قابلیت ها و توانایی های کشور اطلاق می شود که با به کارگیری ابزاری چون فرهنگ، آرمان یا ارزش های اخلاقی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار یا موجودیت دیگر کشورها اثر می گذارد. قدرت نرم توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران است تا قدرت دفاع را از حریف سلب نماید.»
به هر حال با رصد وضعیت فعلی کشور درخواهیم یافت که از ۴ دهه قبل درگیر جنگ جمعیتی بوده ایم که نظر به کاهش جمعیت ایرانیان داشته است. از طرفی رشد نامناسب یا افول جمعیت در کشورهای توسعه یافته و بی بند و باری اخلاقی که بعضاً حتی به ضرورت فرزند را بدون ازدواج قانونی و شرعی می خواهند باعث تشدید جنگ نرم جمعیتی با کشورهای هدفی چون ایران شده است.
کلام آخر اینکه تنها از رهگذار ایجاد نهضت تولید علم و ایجاد انگاره های جدید و متناسب با ظرفیت های کشور می توان خود را از کمند قدرت نرم دشمنان که در قالب مباحثی با ظواهر فریبنده مانند رفاه خانواده و آینده ای بهتر با فرزند کمتر! ارائه می شود افسون زدایی کرد.
امید حلالی
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران


همچنین مشاهده کنید