پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

در ستایش عشق، مرثیه ای بر گذشته


در ستایش عشق، مرثیه ای بر گذشته
این یک نقد فیلم نیست،لااقل به این خاطر که نویسنده این سطور تنها سعی در بیان تعلق خاطرو ابراز حس درونیی حاصل از مشاهدهء تهفه ای از هنر هفتم را در سر دارد.
درستایش عشق ساخته ژان لوک گدار ،به گفتهء اغلب منتقدین، سوگنامه ای برای عشق است،همانطور که اسم فرانسوی فیلم(Eloge de L’Amour)به آن اشاره می کند.
فیلم حکایت خاطره و حضور لحظات نوستالژیک در لابلای واقعیت هر روزه است.خاطره، آنچنان ارزشمند و تاثیر گذار است که حتی قربانی طمع می شود.به عبارتی دیگر فیلم غم نامه برای جوامع و ملتهایی است که تمام گوشه زندگیشان مقهور و تسلیم دنیای امروزه و نظام سرمایه داری شده،و آخرین دارایی این ملتها ،خاطرات،تاریخ،و عقبه فرهنگی،در حال از دست رفتن است.
گدار از سینماگران مؤلف و پیشتاز در سینمای هنری،و نه سرمایه داری هالیوودی است. او با بیانی تلخ و گزنده اما زیبا،روند این تحول و تسلیم را به تصویر می کشد و بطور مسقیم و بی واسطه به زانو در آمدن جوامع اروپایی که داعیه دار تمدن کهن و تاریخ هستند را در برابرحجمه سلطه سرمایه داریکه آمریکا نماینده تمام وکمال آن است به رخ می کشد.آمریکایی که در گوشه و کنار دنیا به دنبال دست هویت و پیشینه ای اصیل برای خود هستند.
در میان این تلخی ها،گدار،لحظاتی را به بیننده ارائه معنی سینمای واقعی را بچشد.ادگار،(شخصیت اصلی داستان که در جستجو است تا بازیگر برای فیلمی که قصد ساختن آن را دارد بیابد)،در خلال بحث های فلسفی خود با زنی که به عنوان هنر پیشه فیلمش در نظر گرفته،مضامین زیبایی را در رثای زندگی،عشق،واقعیت و خیال بیان می کند.شاید بتوان گفت تمام این مفاهیم،حتی،به چالشی جدید کشیده می شوند. هنگامی که ادگار در توصیفی از خیال و واقعیت می گوید: "وقتی به چیزی فکر می کنی همان موقع به چیزی غیر از آن موضوع فکر می کنی،همواره موضوعات تورا به سمت پس زمینه هایشان و خودت می کشاند..."به یاد بیننده می اورد که در حال دیدن فیلمی از موج نو سینماست و امواج سینما نوآر به ساحل قرن ۲۱ نیز رسیده است!
منبع : مجله آینه