سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حلقه های گسسته بی اعتمادی


حلقه های گسسته بی اعتمادی
در نظام های مبتنی بر آرای مردم نقش و جایگاه احزاب، تشکل ها و گروه های برخاسته از نهاد مردم بسیار بااهمیت و غیرقابل انکار است.
در چنین نظام هایی تحزب گرایی به عنوان یک اصل مهم، نهادینه شده و مردم با احزاب رابطه ای دوسویه دارند و احزاب نیز باید به عنوان چشم و گوش بینا و شنوای جامعه نماینده امین و قابل اعتماد افکار عمومی باشند.
با این حال احزابی که در خط خواسته های قانونی مردم قدم بردارند و مدافع راستین ارزش های شناخته شده و قابل احترام جامعه باشند بدون شک از پایگاه محکم مردمی برخوردار خواهند بود، اما اگر مردم احساس کنند حزب یا احزابی از مسیر مطالبات مردم منحرف شده و راه را به بیراهه می رود از آنان رویگردان می شوند و در مناسبات سیاسی هیچگونه توجهی به بیانیه ها و اظهارات آن حزب و گروه نخواهند کرد و رفته رفته پایگاه اجتماعی و سیاسی آن حزب در میان مردم متزلزل می گردد و از کانون توجهات مردمی حذف می شود.
نمونه بارز چنین احزابی را در بعد از انقلاب اسلامی و خصوصا پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات در ایران به خوبی شاهد بوده ایم.
احزابی که شعارهای رنگارنگی از جمله ایران برای همه ایرانیان، دانستن حق مردم است و... راسر می دادند به دلیل انجام فعالیت های غیرمردمی و حتی بعضا ضدارزشی امروزه هیچگونه پایگاهی مردمی ندارند و مردم نیز در چند دوره مکرر انتخابات مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و روستا و ریاست جمهوری با قاطعیت تمام آنان را کنار زدند.
گرچه سرویس گزارش روزنامه کیهان در اواخر آذرماه در ۳ شماره پی درپی به نقد عملکرد احزاب فعال در ایران پرداخت، اما اخیرا تحرکاتی از سوی برخی احزاب و خصوصا خانه احزاب در موضوع انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفته که لازم و ضروری به نظر می رسد تا در این باره با مردم و جمعی از صاحب نظران و کارشناسان به تجزیه و تحلیل فعالیت های حزبی بپردازیم. همراه این گزارش باشید.
● مردم چه می گویند؟
به اتفاق یکی از بچه های عکاسی کیهان به سطح شهر تهران رفتیم تا دیدگاه های اقشار مختلف مردم را درباره احزاب و نحوه آشنایی آنان با مسایل حزبی جویا شویم.
در این گزارش از مغازه دار و راننده تاکسی تا دانشجو و استاد دانشگاه درباره موضوع گزارش اظهار نظر کرده اند.
در حوالی میدان امام خمینی(ره) حمید اصغری که دکه مطبوعاتی دارد در پاسخ به این سؤال که چه شناختی درباره احزاب کشورمان دارید می گوید: هیچی! وی دلیل این ناآشنایی را متوجه ضعف اطلاع رسانی احزاب و عملکرد غیرمردمی آنان می داند و می گوید: «فکر می کنم خیلی ها با احزاب آشنایی ندارند چون خود احزاب تاکنون خدمتی به مردم انجام نداده اند تا شناخته شوند.»
«مجیدی» مغازه صوت و تصویر دارد ضمن بیان اینکه احزاب را نمی شناسد و تاکنون نیز به این موضوع فکر نکرده است، می گوید: «الان برای خیلی از مردم این سؤال پیش آمده که وظیفه احزاب چیست، آیا آنها باید فقط در زمان انتخابات حضور داشته باشند یا خیر،چون در ایام انتخابات معمولا پلاکاردهایی را در سطح شهر مشاهده می کنیم که بعضاً شعارهایی را بر روی آن نوشته اند و در گوشه ای هم از این پارچه نوشته ها نام یک حزب به چشم می خورد.»
حسن رحیمی که به اتفاق همسرش جهت خرید به بازار مولوی آمده در نزدیکی ایستگاه مترو ۱۵ خرداد مخاطب سؤالم قرار می گیرد. وی که خود را راننده اتوبوس های بین شهری معرفی می کند در پاسخ به این سؤال که نام چند حزب فعال در ایران را ذکر نمایید، به نام چند حزب منحله دوران گذشته اشاره می کند به او می گویم این احزاب در زمان پهلوی فعالیت داشته و اینک فعال نیستند، درحال حاضر بیش از ۲۴۰ حزب مجوزدار در کشورمان فعالیت دارند، وقتی که آمار احزاب را می شنود با تعجب می گوید: «این همه حزب داریم! پس تا حالا کجا بودند!؟»
وی علت ناآشنایی با احزاب را نداشتن پایگاه مردمی می داند و می گوید: «حزبی که مشکلات مردم را درک نکند و با دردهای جامعه بیگانه باشد همان بهتر که ناشناخته باقی بماند.»
محمدی فر، راننده تاکسی است، می گوید: «مردم ایران از احزاب دل خوشی ندارند، مثلا حزب توده یا رستاخیز وابسته به روس و انگلیس بودند و سایر احزاب نیز به همین شکل بیشتر مدافع منافع اجنبی بوده اند تا مدافع ملیت کشورمان، از همین رو می بینید عامه مردم هیچگونه اطلاعی از احزاب و نحوه فعالیت های حزبی ندارند.»
از او می خواهم تا نام چند حزب را ببرد، می گوید: «فکر می کنم ۲ یا ۳ حزب داریم، حزب مشارکت و کارگزاران و این حزب آقای کروبی!»
اما وقتی که می شنود بیش از ۲۴۰ حزب مجوزدار در ایران وجود دارد با تعجب می گوید: «فکر نمی کنم این همه حزب داشته باشیم!»
● بی اطلاعی از فعالیت احزاب
شاید برخی از احزاب یا خانه احزاب این گزارش را غیرواقعی تصور کنند و ما را متهم به فضاسازی علیه احزاب نمایند، اما واقعیت غیر از این نیست که خیل عظیمی از مردم واقعاً با فعالیت حزبی آشنا نیستند و از وظایف احزاب بی خبرند.
احزاب یا خانه احزاب اگر درباره این گزارش هرگونه شک و شائبه دارند می توانند خود به میان توده های مختلف مردم بروند و همین سؤال هایی که ما مطرح کرده ایم را بپرسند تا به واقعیت این موضوع مطلع شوند. در هفته های اخیر همایش فصلی خانه احزاب با موضوع انتخابات، مشارکت حداکثری و چالش های فراروی آن برگزار شد که در آن همایش اعضاء برخی احزاب اصلاح طلب تمامی هم و غم خود را متوجه انتخابات و صیانت از آراء مردم کردند. گرچه این دغدغه آنان قابل قبول است و انتظاری جز این از احزاب نمی رود اما جای این سؤال اساسی باقی است که چرا در چنین همایشی احزاب به دنبال ارایه راهکاری برای ارتقاء فرهنگ حزبی در کشورمان نیستند و از همه مهمتر چرا به آسیب شناسی فعالیت ها و عملکرد خود نمی پردازند.
«محمدرضا رویگران» تحلیل گر مسایل سیاسی می گوید: «به نظر من لازم است تا احزاب فعال امروزی به نقد منصفانه عملکرد خود بپردازند و به دنبال ایجاد پایگاه مردمی در جامعه باشند.»
وی می گوید: «اگر دقت کرده باشید خواهید دید که امروز احزاب از پایگاه مردمی قوی و محکمی برخوردار نیستند که چرایی این موضوع را باید در کارنامه سال های گذشته آنان جستجو کرد.»
این تحلیل گر مسایل سیاسی با اشاره به دولت ساخته و انتخاباتی بودن احزاب ایرانی می گوید: «یکی از بیماری های مهلکی که متوجه احزاب در ایران شده است این است که در سایه دولت ها شکل گرفته اند، از همین رو می بینیم با پایان کار آن دولت آنان نیز از عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی حذف می شوند و فقط در زمان انتخابات به صدور بیانیه ای اکتفا می کنند.»
کامران اصغرزاده، دانشجوی رشته علوم سیاسی معتقد است که حتی احزاب دولت ساخته نیز کارنامه مثبتی از خود بجای نگذاشته اند. وی می گوید: «در زمان دولت های سازندگی و اصلاحات احزابی سربرآوردند و به فعالیت پرداختند که پس از مدتی کوتاه شعار خروج از حاکمیت را سردادند یا حتی به تشویش اذهان مردم علیه ارزش های انقلاب دامن می زدند یا نمایندگان مجلس را به سمت استعفاء و تحصن هدایت می کردند، همین عملکردهای ضدارزشی به نوعی در حافظه جمعی افکار عمومی ماندگار شد و امروزه می بینیم که مردم واقعاً دل خوشی از احزاب و فعالیت های حزبی در کشورمان ندارند.»
● نگاه مردم از دو زاویه
«محمود اسلامی نیا» کارشناس علوم اجتماعی و استاد دانشگاه نگاه مردم به احزاب را از ۲ زاویه مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و می گوید: «مردم در نگاه به احزاب به دو دسته تقسیم می شوند، دسته اول کسانی هستند که حزب و کارکردهای آن را به خوبی می شناسند ولی به دلیل اینکه احزاب در سال های گذشته خصوصاً در دوران اصلاحات کارنامه درخشانی ندارند و بیشتر به دنبال کسب قدرت و ثروت بودند، از آنان رویگردانند و نه تنها دل خوشی از احزاب ندارند بلکه از هر نوع فعالیت حزبی متنفر و بیزارند.»
وی در ادامه می گوید: «حال برای ترمیم نگاه مردم به احزاب لازم است تا احزاب به نقد خود بپردازند و صادقانه در خدمت جامعه باشند، چون در حال حاضر متأسفانه احزاب هیچگونه پایگاه ارزشی در میان مردم ندارند و باید با اعتمادسازی و با صداقت و یکرنگی به جلب نظر مردم بپردازند.»
این استاد دانشگاه مردم از نگاه دوم را چنین بررسی می کند: «گروه دوم افرادی هستند که هیچگونه شناختی نسبت به احزاب ندارند و آنان را نمی شناسند، علت این مسئله را نیز باید درضعف اطلاع رسانی احزاب کشورمان جستجو کرد، یعنی هنوز احزاب ما نتوانسته اند بخش مهمی از جامعه را با نحوه فعالیت های حزبی آشنا کنند و آنقدر که به فکر برگزاری همایش های انتخاباتی برای رسیدن به قدرت بوده اند نیمی از آن را به فکر تشکیل پایگاه مردمی منسجم در جامعه و جلب اعتماد عمومی نبوده اند.»
● احزاب پایگاه مردمی ندارند
به مجلس شورای اسلامی می روم تا دیدگاه برخی از نمایندگان خانه ملت درباره احزاب را جویا شوم.
خانم دکتر طیبه صفایی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در راهروهای مجلس دقایقی از وقت خود را در اختیارمان قرار می دهد و می گوید: «من هم با گزارش های قبلی شما هم عقیده ام، ما تا زمانی که احزابی نداشته باشیم که پایگاه مردمی و اسلامی و انقلابی داشته باشند و در راستای اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی حرکت کنند نمی توانیم به فکر نهادینه کردن نظام حزبی باشیم.»
این نماینده تهران می گوید: «احزابی که به دنبال چراغ سبز نشان دادن به دشمنان هستند و مردم آنها را قبول ندارند قطعاً نبودشان از بودنشان بهتر است چون ضرورتی برای فعالیت های آنان در جامعه اسلامی ما وجود ندارد.»
خانم دکتر صفایی می گوید: «درحال حاضر مهمترین دستاورد کشورمان ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان آحاد ملت است که این مسئله در سایه رهبری عالیقدر حضرت آیت الله خامنه ای شکل گرفته و این موضوع یکی از بزرگترین توفیق ها برای کشورمان محسوب می شود، که در ایجاد چنین وحدت و یکدلی احزاب نیز باید نقش داشته باشند، این درحالی است که تاکنون در این راستا احزاب فعالیتی از خود نشان نداده اند.»
پرویز سروری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در این باره می گوید: «موضوع احزاب از مسایل مهمی است که متأسفانه الان با فقدان آن مواجه هستیم، علتش هم این است که احزاب در جمهوری اسلامی براساس اهداف کوتاه مدت شکل می گیرند و غالباً برای یک هدف انتخاباتی به وجود می آیند، به همین دلیل آن اهداف عالیه ای که باید یک حزب به دنبالش باشد تاکنون در ایران تحقق علمی پیدا نکرده است.»
سروری می گوید: «یک سری احزاب داریم که با دولت ها متولد می شوند، اینها چون براساس ساختار قدرت شکل می گیرند نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تقریباً یک شکل تشریفاتی از توجیه قدرت را برای مردم به دست می گیرند و آن کارکردی که احزاب باید داشته باشند را ندارند.»
یکی از عمده ترین مشکلاتی که پیش روی نظام تحزب گرایی وجود دارد نهادینه نشدن این فرهنگ در میان قشرهای مختلف مردم در جامعه ایرانیان است.
در آسیب شناسی این موضوع می توان به این نتیجه کلی و نهایی رسید که احزاب در ایران ازابتدای تولدشان تا امروز هیچگاه نتوانسته اند اعتماد عمومی را جلب کنند و حتی بعضاً نه تنها در این زمینه توفیقی کسب نکرده اند بلکه بر بی اعتمادی مردم نسبت به کارکردهای حزبی افزوده اند.
نیرنگ و دورویی احزابی که در زمان پهلوی مهره های اجنبی و عامل بیگانگان محسوب می شدند و بیشتر مدافع منافع بیگانه بودند تا منافع ملی کشور، تا احزابی که در دوران پس از انقلاب و خصوصاً در زمان اصلاحات سربرآوردند و بیشتر به موج سازی علیه ارزش های شناخته شده انقلاب و مردم پرداخته و به فکر خروج از حاکمیت و تحصن و تحریم انتخابات و... بودند، همه و همه نشان می دهد که نظام حزبی در افکار عمومی ایرانیان جایگاه ارزشی شناخته شده ای ندارد.
با این حال باید اذعان داشت که احزاب برای جلب نظر مردم باید به آسیب شناسی کارنامه گذشته و حال خود بپردازند، چرا که با پندآموزی از دلایل ناکامی در گذشته، باید درس ها و عبرت های دیروزی را چراغ راه امروز و فردا قرار دهند و از تکرار اشتباه و خطا بپرهیزند.
● احزاب حق نظارت بر انتخابات را دارند؟
کارشناسان و صاحب نظران مسائل سیاسی براین باورند که احزاب می توانند در نقش بازویی محکم و توانمند برای دستگاه های اجرایی و قانونگذاری و حتی قضایی کشورشان ظاهر شوند و وزنه تعادلی خوبی برای هدایت و کنترل جریان های سیاسی و اجتماعی باشند.
اما اخیراً زمزمه هایی از سوی برخی احزاب به گوش می رسد مبنی بر اینکه وزارت کشور برای احزاب حق نظارت بر انتخابات قائل شود و آنان بتوانند بر روند انتخابات و شمارش آرا نظارتی مستقیم داشته باشند.
فشار احزاب بر وزارت کشور تا بدانجا پیش رفت که آقای کامران دانشجو معاون سیاسی وزیر کشور در همایش فصلی خانه احزاب گفت: «در وزارت کشور تلاش خواهیم کرد با همکاری احزاب راهکارهای قانونی را برای تقویت نظارت احزاب در انتخابات بررسی کنیم.»
وی در این همایش گفت: «تلاش من این خواهد بود که با همکاری خود احزاب بررسی کنیم در قانون چگونه می شود نظارت احزاب را تقویت کرد. احزاب تعدادی نماینده به ما معرفی کنند، ما با صحبت با آنها به جمع بندی می رسیم و راهکار قانونی نظارت بیشتر احزاب را بررسی می کنیم اما اینکه تا چه حد پیش رود به میزان همکاری ها بستگی دارد.»
گرچه این خواسته احزاب کنونی کشورمان با عملکرد نه چندان خوشایند گذشته آنان قابل پذیرش افکار عمومی نیست، اما همین موضوع را با دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در میان گذاشتم. پاسخ های دکتر کوچک زاده در این باره چنین است: «اصولاً برای نظارت بر انتخابات سازوکار مشخص و تعریف شده ای در قانون اساسی دیده شده و اینطور نیست که هر فرد یا گروهی ادعای نظارت بر انتخابات را مطرح کند، اما اینکه می گویید برخی احزاب ادعای نظارت بر انتخابات را عنوان می کنند باید گفت که احزاب در وهله اول باید مقبولیت و مشروعیت خود را در میان مردم به اثبات برسانند و نشان دهند که مردم هوادار آنها هستند بعد ادعا کنند که حق نظارت بر انتخابات را دارند.»
دکتر کوچک زاده می گوید: «مصداق این ادعا حکایت فردی است که در ده راهش نمی دادند ولی سراغ کدخدای ده را می گرفت! شما اول باید ثابت کنید که صلاحیت نمایندگی مردم را دارید و جامعه نیز به خوبی شما را سخنگوی خود می داند سپس موضوع نظارت بر انتخابات را مطرح کنید.»
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه نظارت بر انتخابات راهکار قانونی و مشخصی دارد و شورای نگهبان مسئول آن است می گوید: «ملت ما در بسیاری از انتخابات های گذشته در کشورمان شاهد بوده اند که بسیاری از همین احزاب که داعیه نظارت بر انتخابات را دارند خود از تحریم کنندگان انتخابات بوده اند، حال احزابی که بیانیه در تحریم انتخابات صادر می کنند چه حقی بر نظارت بر انتخاباتی که در آن مقدرات مردم رقم می خورد را دارند؟ و به قول معروف این آقایان با طرح چنین موضوعی دست پیش گرفته اند تا مبادا پس بیفتند.»
دکتر کوچک زاده در ادامه همین بحث خطاب به احزاب می گوید: «شما اول برادری خودتان را ثابت کنید بعد ادعای ارث و میراث نمایید، احزابی که می گویند چرا به ما حق نظارت بر انتخابات را نمی دهید، باید اول ثابت کنند که خیرخواه ملت ایران و همسو با ارزش های شناخته شده و قابل احترام جامعه هستند. بعد چنین ادعایی را مطرح نمایند.»
● فاصله احزاب با مردم
امروزه با توجه به فضای اسلامی و انقلابی کشورمان احزابی می توانند از پایگاه مردمی برخوردار شوند که به ارکان اسلامی، ملی و انقلابی پایبند و معتقد باشند و در عملکرد خود این موضوع را به اثبات برسانند «فرهاد تجری»، نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی و نماینده مردم قصرشیرین در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «متأسفانه تاکنون احزاب در کشورمان نتوانسته اند جایگاه واقعی خود را پیدا کنند و چون از خواسته های مردم فاصله گرفته اند از همین رو مردم نیز رویکرد خاصی به آنان ندارند.»
نایب رئیس کمیسوین حقوقی و قضایی مجلس در ادامه می گوید: «بزرگترین معضلی که در حال حاضر پیش روی نظام حزبی کشورمان وجود دارد این است که متأسفانه احزاب در ایران اغلب دولت ساخته هستند و هرگاه موجی در کشور به راه می افتد آنان نیز براساس همان موج جایگاهی را برای خود تعریف می کنند و اما پس از مدتی که آن موج شکست می خورد و به حاشیه می رود همان حزب هم خاموش و ساکت می شود و به دست فراموشی سپرده می شود.»
تجری به نبود تجربه تحزب گرایی در ایران اشاره می کند و می گوید: «بارزترین نکته ای که درباره احزاب قابل تأمل و بررسی است این است که کشور ما تجربه تحزب گرایی خوبی ندارد، یعنی مردم ما هنوز یک اقدام شایسته و بایسته ای از کارکردهای حزبی را شاهد نبوده است و بعضاً زمینه های بی اعتمادی بیشتری رواج داشته و همین مسئله سبب گردیده که مردم با احزاب رابطه خوبی برقرار نکرده و احزاب نیز در دل مردم راهی باز نکرده اند.»
از نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی می خواهم تا درباره عدم تجربه تحزب گرایی در ایران بیشتر توضیح دهد، می گوید: «واقعیت امر چنین است که مردم ما همیشه از اعتماد به احزاب بیشترین ضربه را خورده و هیچگاه از آن بهره مند نگردیده اند، که البته دلایل این مهم را می توان در عملکرد گذشته و حال احزاب به دقت بررسی و آسیب شناسی کرد.»
تجری می گوید: «احزاب نیز از دو ناحیه آسیب پذیر بوده اند، اول نبود قانونی شفاف و صریح در بیان چارچوب های فعالیت حزبی است دوم نوع نگاه حاکمیت در طول تاریخ به احزاب بوده که تاکنون به آنها نگاهی کارآمدانه نشده و همین امر سبب گردیده تا در مسایل حزبی توفیق چندانی کسب نکنیم، از همه مهمتر اینکه خود احزاب نیز تاکنون نتوانسته اند به آن ظرفیت هایی که قانون اساسی برای آنها ترسیم کرده است دست یابند.»
نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در ادامه تحلیل کارشناسانه خود درباره احزاب سیاسی در ایران می گوید: «در کنار تمام این موارد باید اضافه کرد که در طول تاریخ تولد احزاب بعضاً دیده شده که برخی از آنان به دنبال منافع حزبی و گروهی خود بوده اند و حتی در بسیاری موارد منافع ملی و کلی کشور را فدای جریانات و باندبازی های حزبی کرده اند و راه را به بیراهه رفته اند، همه این موارد اینک به این موضوع منجر شده که مردم ما هیچگونه اعتمادی به احزاب ندارند.»
تجری معتقد است که باید احزاب به دنبال کسب اعتماد عمومی مردم نسبت به کارکردهای بالای حزبی باشند و عملا ثابت کنند که نظام تحزب گرایی نه تنها منفی نیست بلکه بسیار مفید به حال جامعه است.
● باز تعریف جایگاه احزاب
بسیاری از کارشناسان مسایل علوم اجتماعی بر این باورند که در ایران باید نظام حزبی به معنای واقعی تعریف و با تصویب قوانین لازم به رواج آن بپردازند، که البته لازمه این موضوع جلب اعتماد مردم به احزاب و تشویق آنان به فعالیت های حزبی است.
سید کاظم دلخوش، نماینده مردم صومعه سرا و عضو کمیسیون اقتصادی در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «سیستم کارکردی احزاب در سایر کشورها خصوصاً در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته به صورتی است که دو یا سه حزب در آنجا حاکم است و آنها به تجزیه و تحلیل اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه می پردازند و برای دولت و مردم به نحو کاملا دلسوزانه ای برنامه دارند و برای امور حکومت تلاش های مثمرثمری را انجام می دهند و در سیستم های اجرایی و قانونگذاری جایگاه ویژه، مهم و تأثیرگذاری دارند، مردم نیز در چنین فضایی کاملا به احزاب فعال در کشورشان اعتماد دارند و در جایی که حضور مردم لازم است، این احزاب هستند که به حرکت های مردم و حضور آنان شکل می دهند و مردم نیز چون احزاب را از خودشان می دانند دقیقاً به همان سمت و سویی می روند که احزاب آنان را هدایت و راهنمایی می کنند.»
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به احزاب ایرانی می گوید: «اما تفاوت چنین احزابی در کشورهای پیشرفته با احزاب ایرانی در این است که متأسفانه در کشورما و با توجه به تعداد احزابی که وجود دارد، این احزاب معمولا با دولت ها می آیند و با دولت ها می روند، از همین رو می بینیم فلان حزب که روزگاری میدان دار بود اینک آنچنان به حاشیه رفته که بود و نبودش فرقی به حال جامعه نمی کند، مردم ما نیز ناچارند نظاره گر موجی باشند که بعضاً از سوی آنان ایجاد می شود و همین مسایل سبب شده تا امروز جایگاه مشخصی برای احزاب در افکار عمومی ایرانیان وجود نداشته باشد.» نماینده مردم صومعه سرا در ادامه می گوید: «از طرفی هم بیشتر احزاب انتخاباتی هستند و با توجه به تعدد حزبی که وجود دارد می بینیم در ایام انتخابات پراکنده گویی های فراوانی به وجود می آید و اصولا حتی در ایام انتخابات هم کار اصولی از جانب احزاب برای انتخابات صورت نمی گیرد، یعنی همین پراکنده گویی برخی احزاب سبب می شود تا حمایت های احزاب از یک نامزد موردنظر هیچگونه تأثیری در رأی و اراده مردم در انتخاب نامزد نداشته باشد، این درحالی است که احزاب باید هدایت افکارعمومی خصوصاً در زمان انتخابات را به درستی به دست گیرند و صادقانه و خالصانه مردم را در انتخاب فرد اصلح یاری نمایند.»
دلخوش معتقد است که کشورمان باید به جایی برسد که احزاب آن از حالت کنونی خارج شود و با برنامه ای دقیق و حساب شده در سایه اعتمادعمومی مردم به ارایه راهکار در عرصه های مختلف جامعه بپردازد.
ایرج نظافتی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید