یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

سکان داری نه دکان داری


سکان داری نه دکان داری
« سکان داری » برای « دین » و در نقطه مقابل « دکان داری » برای « دنیا » از موضوعاتی هستند که در زندگی اجتماعی ما دارای مصادیق مشهود و نمونه های ملموس می باشند و هرکس با اندک دقت و توجه به وضوح می تواند این واقعیت را درک و فهم کند و ظهور و بروز آن را به نظاره بنشیند.
مقصود از سکان داری برای دین سعی وافر به منظور هدایت و ارشاد مردم و نمایاندن راه رشد و کمال معنوی و ایجاد حرکت وتلاش های سالم و مبتنی بر تعالیم و ارزش های اسلامی در آنان است و منظور از دکان داری برای دنیا فعالیت های فکری و اعتقادی ناسالم و آمیخته به تحریف و خرافه و موهوم به منظور نیل به اهداف و مطامع دنیایی می باشد که این عمل با ظاهری مقدس و در زیر پوشش دین و برای رسیدن به دنیا صورت می گیرد و از همین رو از حقیقت تهی است و ممزوج با نفسانیت و انگیزه ها و تلاش های غیرالهی می باشد.
سکان داری برای دین همچنان که دارای ابعاد گوناگون و مرتبط با موضوعات مختلفی می باشد که در جامعیت تعالیم و قوانین اسلام به آنها نظر گسترده شده است توسط مراکز و افراد و گروه های مختلفی که از فرهنگ و معارف دینی مطلع و آگاه می باشند در سطح جامعه و کشور تحقق می یابد.
پس از مراکز حوزوی و فقیهان و اندیشمندان و عالمان جامع الشرایط اسلام که به طور مستقیم متولی اصلی تبیین و تشریح و ترویج فرهنگ و معارف اسلامی می باشند و سکان داری برای دین در سطح کلان را به عهده دارند پژوهندگان و نویسندگان مسلط به فرهنگ و معارف اسلامی قرار دارند و بعد از آنها سازمان های فرهنگی و تبلیغی که متولیان رسمی دولتی برای برنامه ریزی و نظارت و سازمان دهی به امور دینی مردم در عرصه های فرهنگ و هنر می باشند و پس از آنها رسانه های گروهی و در مرحله بعد گروه هایی از مردم جامعه که از آگاهی های لازم اسلامی برخوردار می باشند. معلمین و مربیان آگاه و مسئول و مداحان و مرثیه سرایان مطلع و متعهد از این گروه به شمار می روند.
از گروه مزبور و اخیر هر کدام با مسئولیت هایی که به عهده دارند می توانند مرتبط با کار و فعالیت فرهنگی و تبلیغی خود به نوعی برای دین خدا سکان داری کنند و در هدایت و ارشاد مخاطبین کوشا باشند.
« دکان داری برای دنیا » می تواند توسط افراد و گروه های مختلف و به نام دین و به کام دنیا تحقق پذیرد و برخی از مداحان و مرثیه سرایان غیرمتعهد و ناسالم از آن جمله می باشند.
اینان که در نقطه مقابل مداحان و مرثیه سرایان آگاه و متعهد و مسئول قرار دارند برای ضربه زدن به دین و واژگونه کردن اهداف نهضت عاشورا به دو انگیزه و هدف به « دکان داری » اشتغال می ورزند : دکان داری برای اهداف ناسالم اعتقادی و معنوی و دکان داری برای اهداف فاسد اقتصادی ومادی .
دکان داری برای نیل به اهداف اعتقادی و معنوی ناسالم به این صورت است که با به کارگیری ابزار تحریف و دروغ و خرافه و موهوم وقایع و روضه هایی جعل می شود تا به این وسیله مردم به جهل و جمود گرفتار آیند و به صورت « مرید » های چشم و گوش بسته و مطیع و چاپلوس به تبعیت و پیروی کامل از این مداحان و مرثیه سرایان بپردازند و آنان را به شدت اکرام و احترام نهند و دانا و فهیم و مرشد بنامند و پرشورترین حمایت ها و جانبداری ها را به صورت احساسات خاص برای چنین کسان ابراز کنند! این امور و همانند این ها همان هدفمندی های اعتقادی و معنوی ویژه ای است که دکان داری مورد اشاره برای تحقق آن عینیت می یابد.
دکان داری با اهداف اقتصادی و مالی اگرچه امکان دارد در کنار دکان داری با اهداف اعتقادی و معنوی تحقق یابد لکن به طور مستقل و مجزا نیز مصداق دارد. این نوع دکان داری به « ثروت » نظر دارد و همه خرافه گرایی ها و تحریف و دروغ ها به منظور پرکردن کیسه ها و رسیدن به پول و ثروت های کلان صورت می گیرد و چه ضربه هایی که به نام « دین » بر « دین » وارد می شود و از این طریق « دنیا » آباد می گردد و هوس ها و طمع ها و زرق و برق ها فرصت های مناسب برای حضور در میادین مدح و مرثیه و روضه و عزاداری و تاخت و تاز به حقایق و فضایل و ارزش های مقدس نهفته در نهضت حسینی می یابند!
شگفت انگیز این است که برخی از این افراد برای تحریف گری و دروغ بافی و جعل هر فکر و عمل موهوم و خرافی « توجیه شرعی » ! می آورند. یعنی معتقد می شوند که جعل و دروغ بافی هایشان چون باعث تاثیرگذاری در مردم و گرایش و تمایل آنان به دین و قرآن و پبامبر و ائمه (ع ) می گردد نه تنها اشکالی ندارد که ممدوح و مشروع نیز می باشد!
در آثار متفکر شهید استاد مرتضی مطهری با شدت و صراحت به این « دکان داری » و توجیه های خلاف و غیرقابل انطباق با تعالیم دینی حمله می شود. استاد ابتدا به نمونه ای از این حرکت تخریبی درباره « جعل حدیث » اشاره می کند و توجیه های خلاف شرع درباره این عمل خطرناک و فاسد را اینگونه نفی می نماید :
« حدیثی است که در اغلب کتب تفسیر نوشته اند. ظاهرا در مقدمه مجمع البیان هم هست و من مکرر در کتاب ها خوانده ام . این حدیث را از ابی بن کعبه نقل می کنند در فضایل مخصوص قرائت سوره های قرآن ... همه هم از پیغمبر روایت شده . شخصی رفت از آن کسی که این حدیث را روایت می کرد پرسید : آخر چطور است که فقط تو این حدیث را روایت می کنی و یک نفر دیگر غیر از تو روایت نکرده
گفت : راستش را بخواهید من این حدیث را برای رضای خدا جعل کردم دیدم مردم در مجالس که می نشینند شروع می کنند به افسانه ها و تاریخ جاهلیت را نقل کردن و اشعار جاهلیت را خواندن . دیدم وقت مردم دارد بیهوده تلف می شود. برای این که به جای این کار بیهوده مردم را وادار به تلاوت قرآن کنم آمدم این حدیث را از زبان پیغمبر گفتم این که عیبی ندارد!
دیگری می آید برای فلان مقصد یک خواب جعل می کند و فکر می کند با این خواب مردم را هدایت می کند! » (۱ )
استاد مطهری این روش را که نوعی دکان داری از جنبه کسب وجهه اعتقادی و معنوی در میان مردم برای جلب نظر و اکرام آنان می باشد و با ظاهر و وجهه دینی و به نام هدایت مردم صورت می گیرد و عین ضلالت و گمراهی محسوب می شود نفی می کند و به سیره و روش پیامبر اکرم (ص ) ارجاع می دهد که هرگز از جهل و غفلت مردم برای هدایت آنان استفاده نمی کند و به روش هایی که با اسلام تنافی و تعارض دارد تمسک نمی جوید :
« پیغمبر چه می کند پیغمبر نمی خواهد از نقاط ضعف مردم برای هدایت مردم استفاده کند می خواهد از نقاط قوت مردم استفاده کند. پیغمبر نمی خواهد از جهالت و نادانی مردم به نفع اسلام استفاده کند می خواهد از علم و معرفت مردم استفاده کند. پیغمبر نمی خواهد از ناآگاهی و غفلت مردم استفاده کند می خواهد از بیداری مردم استفاده کند چون قرآن به او دستور داده : « ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه وجادلهم بالتی هی احسن » (به راه پروردگارت با حکمت و دلایل عقلی و اندرز نیکو دعوت کن و با بهترین روش به مباحثه و مجادله علمی بپرداز(۲ )
(براساس آیه شریفه مورد استناد سه روش « حکمت و برهان عقلی » « موعظه حسنه » و « مباحثه علمی » بهترین راه برای مقابله با کژی ها و انحراف ها در میان مردم و به راه آوردن و بهره مند ساختن آنان از نور هدایت است . این روش ها کجا و روش فاسد جعل حدیث برای هدایت و ارشاد مردم کجا ! آیا جز این است که این بیراهه خود عین جهل و جمود و گمراهی می باشد !)
متفکر شهید سپس به یک مصداق از جعل و دروغ های راه یافته در مراثی مربوط به نهضت امام حسین (ع ) اشاره می کند و روشی دیگر را از جانب کسانی که به دکان داری می پردازند معرفی می نماید. این روش عبارت است از بهره برداری از خواب غفلت و جهالت مردم و سکوت در برابر باورهای ناصحیح آنان نسبت به وقایع مرتبط با نهضت عاشورا تا به این وسیله مردم جاهل و در خواب غفلت فرو رفته همچنان به شکل صوری و ظاهری به حضرت امام حسین (ع ) معتقد باشند و برای او به سر و سینه بزنند و اشک بریزند! استاد در این باره توضیح می دهد :
« از همه عجیب تر به نظر من این است از وسیله نامقدس استفاده کردن یک مطلب است مطلب دیگر که از این هم رقیق تر و دقیق تر است این است که آیا از خواب مردم برای حق می شود استفاده کرد یا نه ... از خواب غفلت مردم از جهالت و نادانی مردم به نفع دین استفاده کردن ! به نظر می رسد کمتر کسی بگوید این کار مانعی دارد. می گویند : این بیچاره آدم جاهلی است آدم نادانی است آدم بی خبری است در همان عالم بی خبری و جهالت و نادانی خودش یک اعتقادهایی پیدا کرده .
فلان کسی از راه بی بی شهربانو مثلا یک عقیده و ایمانی پیدا کرده . حالا ما چه کار داریم که او را از خوابش بیدار کنیم او بالاخره از همین راه اعتقاد پیدا کرده که واقعا شهربانو مادر حضرت سجاد در کربلا بوده است و بعد که امام حسین شهید شده است یک مرتبه سوار اسبی که در آنجا بسته بوده شده و به این اسب شلاق زده و بعد هم اتباع عمر سعد او را تعقیب کرده اند او فرار کرده و آنها آمده اند. حالا اگر بگوییم اسب بی بی شهربانو نظر کرده بوده ناچار باید بگوییم اسب های لشگر عمر سعد هم نظر کرده بوده اند که صد و پنجاه فرسخ یک نفس آمدند!
و تازه آنها نظر کرده تر بوده اند چون بی بی شهربانو به آن کوه که رسید دیگر اسبش داشت از راه می ماند آنها داشتند می رسیدند وقتی او را می گرفتند میخواست بگوید « یاهو » مرا بگیر اشتباه کرد گفت : « یا کوه » مرا بگیر و کوه هم گرفت !
عجیب است ! گفت : خسن و خسین دختران مغاویه ! تاریخ و حدیث به ما می گوید والده مکرمه حضرت سجاد (سلام الله علیه ) در نفاس یعنی بعد از وضع حمل از دنیا رفت و اساسا در زمان کربلا وجود نداشت . یک مقتل را شما نمی بینید که گفته باشد والده حضرت سجاد (حالا بی بی شهربانو و هر کس دیگری ) اصلا در کربلا وجود داشته است افسانه ای است که افسانه سازها جعل کرده اند. یک عده هم به آن اعتقاد داشته اند. عده ای می گویند حالا ما چه کار به این حرف داریم دروغ است که دروغ باشد ولی مردم از همین راه بالاخره یک ایمان و اعتقادی پیدا کرده اند!(۳ )
استاد مطهری سکوت در برابر این تحریف و جعل و خرافه ها را تحت این عنوان که وسیله ای برای ترویج و تبلیغ نهضت امام حسین (ع ) است محکوم می نماید و با صراحت و قاطعیت اعلام می نماید :
« اسلام احتیاج به چنین چیزهایی ندارد. بگذار کسانی بروند از خواب های دروغ از جعل ها و از این جور « سکوت » ها استفاده کنند که دینشان منطق ندارد برهان و دلیل ندارد و آثار حقانیت دینشان روشن و نمایان نیست . اسلام نیازی به این جور چیزها ندارد... حق را با باطل آمیختن حق را از میان می برد. وقتی انسان حق را ضمیمه باطل کرد حق دیگر نمی ایستد خودش می رود حق تاب این که همراه باطل باقی بماند ندارد . » (۴ )
متفکر شهید استاد مطهری نه تنها موضوع مزبور بلکه هر موضوع دیگر مربوط به عزاداری امام حسین (ع ) را نیز در صورت آمیخته شدن با تحریف و جعل و خرافه نفی و طرد می کند و این امور را « بی دینی » میداند(۵ ) و اعلام می کند : « برای امام حسین (ع ) مساله این نیست که کشته بشود یا کشته نشود مساله این است که دین کشته نشود . » (۶ )
به این ترتیب آفت ها و آسیبهای بزرگ جعل و دروغ و خرافه گرایی در مراثی و عزاداری ها و واژگون کردن وقایع تاریخی نهضت امام حسین (ع ) نه تنها راه « سکان داری » برای دین خدا را ناهموار می نماید و باعث میگردد تا آنچه ائمه اطهار(ع ) درباره فلسفه و آثار سوگواری و گریستن برای سالار شهیدان و فرزندان و اصحابش بیان فرموده اند به تجلی و ظهور در نیاید که در نقطه مقابل « دکان داری » در جلوه های مختلف و با دو هدف ناسالم به دست آوردن وجهه دروغین معنوی در میان مردم و جلب مطامع و منافع اقتصادی نامشروع جامعه اسلامی در هر عصر و زمان را به شدت تهدید می نماید.
می بینیم که چگونه استفاده حلال و مفید و سازنده از مراثی و مدایح و عزاداری ها به منظور نشاندن عواطف و احساسات انسانی بر محمل بال های طایران بلندپرواز دیانت و عقلانیت به سو استفاده از عواطف مردم می انجامد و دیانت و عقلانیت در مسلخ دکان داری ها و هوا پرستی ها و منفعت گرایی های گوناگون ذبح می گردد.
از یاد نبریم که تعالیم و معارف اسلامی با این هشدارها و بیدارباش های مکرر که « هوای نفس آفت دین است » (۷ ) و « هر که عقل ندارد دین ندارد » (۸ ) و « دین را با دنیا حفظ کنید نه دنیا را با دین » (۹ ) به صراحت هرگونه نفسانیت و حرکت های ضد عقل و به نام دین را نفی می کنند و حفظ دنیاپرستی ها به وسیله دین را عین دکان داری های معمول و متداول در مراثی برای به دست آوردن مطامع و منافع بیشتر اگر چه با سرکوب و ضایع کردن اهداف و آرمان های حماسه حسینی ـ معرفی می نمایند.
پاورقی :
۱ ـ مجموعه آثار متفکر شهید آیت الله مرتضی مطهری مبحث سیره نبوی انتشارات صدرا ج ۱۶ ص ۹۸ و۹۹
۲ ـ سوره نحل (۱۶ ) آیه ۱۲۵
۳ ـ مجموعه آثار استاد مطهری ج ۱۶ ص ۱۰۷ و ۱۰۸ و ۱۰۹
۴ ـ همان منبع ص ۱۰۸ و ۱۱۰
۵ ـ همان منبع ص ۱۱۱
۶ ـ همان منبع ص ۱۱۳
۷ ـ نهج الفصاحه روایت اول
۸ ـ همان منبع روایت ۹۵۱
۹ ـ عذرالحکم ج ۱ ص ۳۴۴
« دکان داری » می تواند توسط افراد و گروه های مختلف و به نام دین و به کام دنیا تحقق پذیرد و برخی از مداحان و مرثیه سرایان غیر متعهد و ناسالم از آن جمله می باشند. اینان که در نقطه مقابل مداحان و مرثیه سرایان آگاه و متعهد و مسئول قرار دارند برای ضربه زدن به دین و واژگونه کردن اهداف نهضت عاشورا با دو انگیزه و هدف به « دکان داری » اشتغال می ورزند دکان داری برای اهداف ناسالم اعتقادی و معنوی و دکان داری برای اهداف فاسد اقتصادی و مالی
دکان داری برای نیل به اهداف اعتقادی و معنوی ناسالم به این صورت است که وقایع و روضه هایی جعل می شود تا به این وسیله مردم به جهل و خرافه گرفتار آیند و به صورت « مرید » های چشم و گوش بسته و مطیع و چاپلوس به تبعیت کامل از مداحان و مرثیه سرایان جاعل و تحریف گر بپردازند و آنان را به شدت اکرام و احترام نهند و دانا و فهیم و مرشد بنامند و پرشورترین حمایت ها و جانبداری ها را به صورت « احساسات خاص » برای چنین کسان ابراز کنند
تعالیم و معارف اسلامی با این هشدارها و بیدارباش های مکرر که « هوای نفس آفت دین است » « هر که عقل ندارد دین ندارد » و « دین را با دنیا حفظ کنید نه دنیا را با دین » به صراحت هرگونه نفسانیت و حرکت های ضد عقل و به نام دین را نفی می کنند و حفظ دنیا پرستی به وسیله دین را عین دکان داری های راه یافته در برخی عزاداری ها برای به دست آوردن مطامع و منافع بیشتر ـ اگر چه با سرکوب و ضایع کردن اهداف و آرمان های حماسه حسینی معرفی می نمایند
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی