دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ابتدای ظهور


ابتدای ظهور
● پرسش: از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟
▪ پاسخ: مطابق مباحثی که قبلاً به آن اشاره شد ما به مهدی موعود شخصی معتقدیم نه نوعی، یعنی به ظهور شخصی به نام مهدی (ع) فرزند امام حسن عسکری (ع) با خصوصیات ظاهری وباطنی اعتقاد داریم، ولذا هیچ گاه در تطبیق آن اشتباه نخواهیم کرد، خصوصاً آنکه معجزه نیز مؤیّد ومثبت وجود او است. وامامان از اهل بیت، نیز هر کدام خصوصیات او را ذکر نموده‏اند.
البته ما منکر سوءاستفاده از مفهوم عالی مهدویت نیستیم، چنان که از مقام منیع ربوبیّت ومقام نبوّت نیز سوءاستفاده‏هایی شده است. وظیفه ما است که امام زمان (ع) را با تمام اوصاف مشخّص شده از طرف پیامبر وامامان: بشناسیم تا فریب مدّعیان دروغین مهدویت را نخوریم.
● پرسش: امام زمان‏علیه‏السلام چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهی می‏یابد؟
▪ پاسخ: این سؤال گاه از دیدگاه شخص غیرشیعی مطرح گشته وگاه نیز از شخص شیعه امامی مطرح می‏گردد. در صورتی که سؤال از شخص غیر امامی مطرح گردد دو گونه می‏توان به او پاسخ داد:
الف) اینکه این موضوع را باید همانند سایر مسائل اجتماعی بررسی کرد، به این معنا که هر گاه مصلحت اسلام وبشریّت اقتضای ظهور حضرت را داشته باشد، به طور حتم امام زمان (ع) ظهور خواهد کرد.
ب) اینکه امام (ع) از آنجا که از جانب خداوند متعال مورد تأیید است دستور ظهورش را مستقیماً از جانب او خواهد گرفت.
ودر صورتی که سؤال از شخصی امامی است در جواب سؤال او چند طرح ونظر داده شده است:
۱) اینکه آن حضرت به زمان ظهور خود به جهت روایاتی که از آباء واجدادش رسیده آگاهی دارد. این احتمال در ادله نقلی به آن اشاره نشده است.
۲) اینکه امام (ع) به طور اعجاز از زمان ظهورش آگاهی دارد به این نحو که خداوند هنگام رسیدن وقت ظهورش معجزه‏ای ایجاد خواهد کرد و با آن، حضرت به وظیفه‏اش که همان ظهور است التفات پیدا می‏کند. در روایات اشاره به این احتمال شده است:
راوندی مرسلاً از امام کاظم (ع) در حدیثی راجع به حضرت مهدی (ع) نقل کرده که فرمود: «... إذا حان وقت خروجه انتثر ذلک العلم من نفسه، وأنطقه اللَّه عزّوجلّ فناداه: أُخرج یا ولیّ اللَّه! فاقتل أعدآء اللَّه، وله سیف مغمّد إذا حان وقت خروجه اقتلع ذلک السیف من غمده وأنطقه اللَّه عزّوجلّ فناداه السیف: أُخرج یا ولیّ اللَّه! فلایحلّ لک أن تقعد عن أعدآء اللَّه...»؛ «هر گاه وقت خروج حضرت رسید علم به خروج در نفس او منتشر خواهد شد. آن علم او را ندا داده که ای ولّی خدا! خروج کن ودشمنان خدا را به قتل برسان. وبرای او شمشیری است، هنگامی که وقت خروج او فرا رسد از غلافش بیرون می‏آید وحضرت را ندا داده، می‏گوید: ای ولیّ خدا! خروج کن، که برای تو حلال نیست که از دشمنان خدا صرف نظر کنی.»( خرائج وجرائح، ج ۳، ص ۱۱۶۷، ح ۶۴ ؛ کمال الدین، ص ۱۵۵ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱، ح ۴)
صدوق نیز از مفضّل بن عمر نقل کرده که از امام صادق (ع) درباره تفسیر جابر سؤال کردم؟ حضرت فرمود: «... إنّ منّا إماماً مستتراً، فإذا أراد اللَّه عزّوجلّ إظهار أمده نکت فی قلبه نکتة وأمر بأمر اللَّه عزّوجلّ»؛ «همانا از ما امامی است پنهان، هر گاه خداوند اراده کند تا او را از پرده غیبت به در آورد، در قلب او علامتی می‏نهد، آن گاه به امر خدا سفارش خواهد کرد.»( کمال‏الدین، ص ۳۴۹، ح ۴۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۵۷، ح ۴۹ ؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳، ح ۳۰)
در حدیثی از امام زمان (ع) رسیده که فرمود: «علمنا علی ثلاثة أوجه: ماضٍ وغابر وحادث، أمّا الماضی فتفسیر، وأمّا الغابر فموقوف، وأمّا الحادث فقذف فی القلوب ونقر فی الأسماع وهو أفضل علمنا...»؛ «علم ما اهل بیت بر سه نوع است: علم به گذشته وآینده وحادث. علم گذشته، تفسیر است. علم آینده، موقوف است. وعلم حادث، انداختن در قلوب وزمزمه در گوش‏هاست. این بخش بهترین علم ماست...».( دلائل الامامه، ص ۵۲۴، ح ۴۹۵)
۳) اینکه حضرت مهدی (ع) با آن ذکاوت وخُبْرَوِیّتی که دارد وقت ظهور را دریابد.
احتمال دوّم مطابق روایات وعقل است.
● پرسش: حکمت معین نبودن وقت ظهور حضرت چیست؟
▪ پاسخ: گاهی این سؤال در ذهن انسان خطور می‏کند که چرا وقت ظهور در منابع اسلامی معین نشده است؟ در جواب این سؤال می‏گوییم:
۱) کسی که منتظر شخص دوست‏داشتنی است ووقت آمدن او را نمی‏داند همیشه در حال انتظار است، همیشه آماده است، همیشه درصدد پیاده کردن دستورات او در خود واجتماع است. ولی در صورتی که زمان رسیدن او را بداند خصوصاً آنکه بداند که بسیار دور است، مأیوس شده وهرگز خود را به این زودی آماده نمی‏کند.
۲) معین نبودن وقت ظهور، یک نوع امتحانی است برای مردم تا معلوم گردد آیا مردم با این همه سختی‏های مختلف، روحیه خود را از دست می‏دهند یا خیر.
۳) گاه مصلحت در تقدیم وتأخیر زمان غیبت است که این معنا با معین بودن زمان ظهور سازگاری ندارد. ولذا در قصه حضرت موسی (ع) به جهت ادامه ملاقات او با خداوند از سی روز تا چهل روز، عده‏ای به انحراف کشیده شدند.
۴) در صورت معین بودن ظهور، دشمنان حضرت (ع) درصدد تدارک برآمده وبا حضرت در همان زمان به مقابله برخواهند خواست. لذا در روایات اسلامی از عنصر «ناگهانی بودن ظهور» به عنوان عنصر اساسی در پیروزی حضرت یاد شده است.
امام صادق (ع) به ابن النعمان فرمود: «ای پسر نعمان! به راستی عالم نمی‏تواند به هر چه اطلاع دارد تو را آگاه سازد... پس عجله نکنید، به خدا سوگند! سه بار این امر -امر فرج- نزدیک شد ولی به جهت آنکه شما آن را فاش کردید خداوند آن را به تأخیر انداخت. به خدا سوگند! نزد شما سرّی نیست مگر آنکه دشمنان شما به آن از شما آگاه‏ترند».
۵) در صورت عدم تعیین وقت ظهور، حالت انقطاع وتوجه وتضرّع خاصّی بر انسان‏ها حاکم خواهد شد، که چه بسا این امر سبب تعجیل در فرج امام زمان (ع) گردد. ولی اگر وقت ظهور به طور قطع مشخّص باشد دیگر از این اثر معنوی خبری نیست.
۶) از آنجا که وقت ظهور همانند علایم ظهور، متعلّق «بدا» واقع می‏شود، لذا نباید به طور دقیق وقت ظهور مشخص باشد تا مردم به کارهایی تشویق شوند که مؤثّر در ظهور امام زمان (ع) است.
۷) از آنجا که ممکن است ظهور حضرت به طول انجامد، لذا وقت آن معین نشده است تا مردم مأیوس نباشند وبا احتمال ظهور حضرت در هر لحظه حالت انتظار مثبت را از دست ندهند.
● پرسش: آیا تعیین وقت ظهور صحیح است؟
▪ پاسخ: تعیین تاریخ ظهور امام زمان (ع) به چند نحو متصور است:
۱) اینکه تاریخ ووقت ظهور حضرت را به طور دقیق وتفصیلی معین کنیم که در فلان سال، وفلان ماه وفلان روز خواهد بود. این احتمال باطل است، زیرا در هیچ روایتی به آن اشاره نشده است ومضافاً به اینکه در برخی از احادیث تعیین کننده وقت ظهور مورد لعن قرار گرفته است.
۲) اینکه موعد ظهور به نحو اجمال تعیین گردد، به اینکه بگوییم: هر گاه خداوند اراده کند آن حضرت ظهور خواهد کرد. این احتمال به طور حتم اشکالی نداشته وصحیح است.
۳) اینکه از طریق قواعد حساب وجفر، به طور اجمال یا تفصیل به زمان ظهور حضرت علم پیدا کرده واز آن خبر دهیم. این احتمال گر چه در برخی روایات به آن اشاره شده ولی از سند معتبری برخوردار نیست. خصوصاً آنکه تاریخ ظهور، ممکن است مورد بدا واقع شود.( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۰۶، ح ۱۳)
۴) اینکه مطابق برخی از روایات به طور کلّی واجمال به زمان ظهور آن حضرت اشاره گردد:
طبرسی از امام صادق (ع) نقل کرده که: «لایخرج القآئم إلّا فی وتر من السنین، سنة إحدی أوثلاث أوخمس أوسبع أوتسع»؛ «قائم در سال وتر [فرد] ظهور خواهد کرد، سال یک یا سه یا پنج یا هفت یا نه.»( اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۶ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱، ح ۳۶)
ونیز به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «ینادی باسم القآئم فی لیلة ثلاث وعشرین من شهر رمضان ویقوم فی عاشورآء، وهو الّذی قتل فیه الحسین بن علی (ع)...»؛ «به اسم قائم در شب بیست وسوّم ماه رمضان ندا داده خواهد شد ودر روز عاشورا قیام خواهد کرد، وآن روزی است که حسین بن علی در آن روز به شهادت رسید.»( همان)
● پرسش: آیا جمله «کما ملئت ظلماً وجوراً» با صالح بودن مردم منافات دارد؟
▪ پاسخ: در مورد سؤال فوق می‏گوییم:
ـ اولاً: در بیشتر روایات جمله «کما ملئت...» به کار رفته نه «بعد ما ملئت»، واین جمله در حقیقت تشبیه حکومت پر از عدل است به حکومتی پر از ظلم، یعنی چگونه حکومتی پر از ظلم می‏شود، همان گونه که حکومت حضرت پر از عدل خواهد بود.
ـ ثانیاً: گسترش ظلم وتعدی وتجاوز، به نحو سببیت برای ظهور در این روایات ذکر نشده است، بلکه به عنوان شرط مقارن ظهور است.
ـ ثالثاً: در این روایات خبر از واقعیتی خارجی هنگام ظهور می‏دهد، نه اینکه مردم را تشویق به ظلم کند تا با گسترش آن، حضرت ظهور کند، بلکه ما وظیفه داریم گسترش دهنده عدالت، یعنی همان چیزی باشیم که حضرت به جهت آن ظهور می‏کند ودر این امر بزرگ سهیم شویم.
● پرسش: معنای ظهور امام زمان‏علیه‏السلام چیست؟
▪ پاسخ: در اینکه معنای ظهور امام زمان (ع) چیست، سه احتمال داده شده که قابل جمع است:
۱) اینکه مقصود از ظهور، بروز وانکشاف بعد از محجوب بودن واستتار باشد. این معنا مختص فهم شیعی است که معتقد به غیبت برای امام زمان (ع) است.
۲) اینکه مقصود اعلان انقلاب وقیام به جهت پیاده کردن اسلام ناب ودر سایه حکومت عدل باشد. این مفهوم با دیدگاه امامی ودیگران نیز سازگاری دارد.
۳) مقصود از ظهور، پیروزی وسیطره بر عالم است. این معنا بعد از آن حاصل می‏شود که حضرت از پرده غیبت به در آمده وامور او مرتّب گردد.
● پرسش: مراد از ظهور اصغر واکبر چیست؟
▪ پاسخ: همان گونه که برای تثبیت وجا افتادن غیبت کبرا، خداوند متعال برای امام زمان (ع) غیبت صغرا را مقدّر کرد تا زمینه برای غیبت کبرا فراهم گردد، در مورد ظهور حضرت نیز گفته شده که قبل از ظهور اکبر، خداوند برای ایجاد آمادگی برای آن، ظهور اصغری را پیش‏بینی کرده است.
به این معنا که خداوند مدّتی قبل از ظهور اکبر، سطح علمی مردم را در طبقات مختلف جامعه بالا می‏برد تا برای درک عصر حضرت مهدی (ع) قابلیت لازم را پیدا نمایند. این آمادگی از دو طریق حاصل می‏شود:
۱) بالا بردن شعور وآگاهی مردم نسبت به احتیاج داشتن حکومت جهانی توحیدی.
۲) بالا بردن سطح علمی مردم برای پذیرش چنین حکومتی.
● پرسش: چه عواملی زمینه‏ساز حکومت واحد جهانی است؟
▪ پاسخ: ممکن است گفته شود با توجه به تشتّت آرا واختلاف مذاهب وتنوع حکومت‏ها وناسازگاری آنها نسبت به یکدیگر، تشکیل حکومت واحد جهانی ممکن به نظر نمی‏رسد؛ چگونه می‏توان همه میلت‏ها را تحت حکومت واحدی جمع کرد. نه تنها تشکیل حکومت واحد جهانی ممکن ومیسور است، بلکه امری حتمی ولازم به نظر می‏رسد وعلل وعوامل زیادی در زمینه سازی آن دخیل می‏باشند:
۱) خطر جنگ وخونریزی که همواره مانند کابوس وحشتناکی بر سر جوامع انسانی سایه افکنده، تنها با وحدت حکومت در سطح جهان ویکپارچگی همه امت‏ها برطرف می‏شود.
۲) به تصریح دانشمندان «تضاد منافع» ریشه اصلی واوّلی برخوردهای خونین وپیکارهای سهمگین حکومت‏ها با یکدیگر است. حال اگر بدانیم که شعار حکومت حضرت، عدل وانصاف برای کلّ جامعه بشری است، همگی به سوی حکومت عدل جهانی سوق داده می‏شوند.
۳) یکی دیگر از عوامل تشکیل حکومت جهانی، تکامل عقول وادراکات بشر است که به نوبه خود می‏تواند زمینه‏ساز حکومت جهانی گردد؛ زیرا بشر هم از ناحیه خود در راه حرکت به سوی کمال وترقّی وتکامل عقلانی است وهم در هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) به کمال نهایی خود نایل می‏گردد، ولذا می‏توانند با یکدیگر تألّف کرده وبه حکومت جهانی تن دهند، زیرا همه تعارض وتزاحم‏ها از ناحیه کم عقلی وجهل وکم‏خردی است.
● پرسش: ظرفیت کلّی برای ظهور حضرت مهدی‏علیه‏السلام چیست؟
▪ پاسخ: شکی نیست که هر کار اجتماعی احتیاج به آماده کردن ظرفیت‏های مناسب دارد. در مورد ظهور منجی کل بشری که پدیده اجتماعی عظیمی است احتیاج به تحقق مقدمات وشرایط خاصی است؛
۱) پیشرفت دینی در میان امت اسلامی ولو در طبقه خاصی از آنها.
۲) گسترش انحراف عمومی در بین مردم.
۳) گسترش ظلم وفساد در سطح عموم ودر نتیجه دور شدن مردم از دین ومتابعت از هوای نفس.
۴) پیشرفت بشر در صنعت وتکنولوژی.
۵) آماده شدن یاران خاص حضرت برای نصرت ویاری او.
● پرسش: امام زمان‏علیه‏السلام در ظاهر با چه سنّی ظهور می‏کنند؟
▪ پاسخ: مطابق روایات شیعه وسنّی، امام زمان (ع) در حالی که ظاهر او جوان وبه سنّ چهل سالگی است ظهور خواهند کرد. اینک به برخی از روایات اشاره می‏کنیم:
۱) ابن صباغ مالکی به سندش از رسول خدا (ص) نقل کرده که در حدیثی فرمود: «مهدی از اولاد من با سن چهل سال است...».( الفصول المهّمة، ص ۲۱۷)
۲) شیخ صدوق؛ به سندش از اباصلت هروی نقل می‏کند که گفت: به امام رضا (ع) عرض کردم: قائم شما هنگام خروج چه علامتی دارد؟ حضرت فرمود: «علامت او این است که او از حیث سنّ پیر است ولی در ظاهر جوان نشان داده می‏شود، به حدی که هر گاه کسی به او نظر می‏افکند گمان می‏کند که او سی ساله یا کمتر است. واز جمله علامات او آن است که به مرور ایام وشب‏ها پیر نمی‏شود تا آنکه مرگ او فرا رسد».( کمال الدین، ص ۶۵۲، ح ۱۲)
نعمانی به سندش از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «اگر قائم قیام کند مردم او را انکار خواهند کرد؛ زیرا در حالی که جوان رشیدی است به سوی آنها باز می‏گردد...».( الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۸)
ممکن است روایاتی که اشاره به سن چهل سالگی دارد مقصود آن باشد که جسد وجسم او در حدّ کمال است؛ زیرا بدن تا چهل سالگی به کمال رشد خود می‏رسد. گر چه برخی روایات نیز به سنّ ۱۸ سالگی و۵۱ سالگی اشاره کرده است ولی روایت اوّل از محمّد بن حمیر نقل شده نه از یکی از معصومین:.
وروایت دوّم گر چه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده ولی از صحت سند برخوردار نیست، خصوصاً آنکه هر دو روایت با روایات مستفیضی که دلالت بر ظاهر چهل سالگی دارد مخالف است.
● پرسش: خصوصیات جسمی امام زمان‏علیه‏السلام هنگام ظهور چگونه است؟
▪ پاسخ: مطابق برخی از روایات سنّی وشیعی، امام زمان (ع) هنگام ظهور دارای صفات وخصوصیات جسمی خاص است از قبیل:
۱) أجلی الجبهه: یعنی پیشانی وسیع وعریض.( سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۲)
۲) اقنی الأنف: وسط بینی او برآمده ولی دو سوراخ آن تنگ است.( همان)
۳) کأنّ وجهه کوکب درّی: گویا صورت او همانند ستاره‏ای درخشان است.( الفصول المهمة، ص ۳۱۷)
۴) اللون لون عربی: با چهره‏ای گندم گون.( البیان، ص ۹۴)
۵) افرق الثنایا: ما بین دندان‏های او باز است.( همان، ص ۹۶)
۶) اکحل العینین: مژه‏های او سیاه است.( همان)
۷) براق الثنایا: با دندان‏های سفید.( همان)
۸) أزج الحاجبین: با ابروانی کشیده وباریک.( الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۴۷)
۹) مربوع القامة: قامتش متوسط.( الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۱ ؛ ارشاد مفید، ص ۳۴۲)
۱۰) الجسم جسم اسرائیلی: جسم او تنومند است.( البیان، ص ۹۴)
۱۱) علی خدّه الایمن خال اسود: بر گونه راست او خالی سیاه است.( الفصول المهمة، ص ۳۱۷.)
● پرسش: آیا علایم قریب برای ظهور، با اینکه حضرت به طور ناگهانی ظهور می‏کند منافات دارد؟
▪ پاسخ: مطابق برخی از روایات، ظهور وقیام حضرت مهدی (ع) به طور ناگهانی خواهد بود، واین از عنایات خداوند در حق آن حضرت است تا دشمنان را غافلگیر کرده وجلو تدابیر آنها را گرفته وهر گونه اقدامی را بر ضد حضرت از آنها سلب کند.
طبرسی توقیعی را از ناحیه مقدسه به شیخ مفید؛ نقل کرده که در آخر آن چنین آمده است: «هر کس باید کاری کند که محبت ما را به خود جذب کرده واز کاری که کراهت وسخط ما را بر می‏انگیزد دوری کند. پس همانا امر ما یک دفعه وبه طور ناگهانی اتفاق خواهد افتاد».( احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۴)
در توجیه اشکال فوق می‏گوییم:
علایم قریب برای ظهور حضرت مهدی (ع) همانند ندای آسمانی وفرورفتن زمین بیدا با اهلش ودیگر علایم، برای آگاهی مخلصین ومؤمنان است، تا از قرب ظهور آگاهی داشته باشند، ولذا ظهور برای آنها ناگهانی نخواهد بود. آری عنصر اتفاق وظهور ناگهانی برای دشمنان حضرت مهدی (ع) است تا از این غفلتی که خداوند در آنها قرار می‏دهد حضرت بتواند به مقاصد عالی خود که همان سلطه بر ظالمان وگسترش عدل وداد است برسد.
● پرسش: خداوند متعال چه عنایتی به جهت پیروزی حضرت مهدی‏علیه‏السلام هنگام ظهور انجام خواهد داد؟
▪ پاسخ: مطابق روایات، خداوند متعال هنگام ظهور امام زمان (ع) امدادهای غیبی را به کمک آن حضرت خواهد فرستاد که از آن جمله است:
۱) عنصر ناگهانی وغفلت دشمنان
مطابق روایات، حضرت هنگامی ظهور می‏کنند که دشمنان، همه از ظهور او غافلند. ودر دانش نظامی این مطلب به خوبی روشن است که چقدر عنصر غفلت وناگهانی هجوم در پیروزی بر دشمن تأثیر دارد.
امام زمان (ع) در توقیعی که به شیخ مفید؛ فرستاد فرمود: «...پس همانا امر ما به طور ناگهانی است...».( احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۴)
۲) ایجاد رعب ووحشت
یکی دیگر از راه‏های نفوذ بر دشمن که در علم نظامی از آن بهره‏گیری فراوان می‏شود ایجاد ترس وخوف ورعب در قلوب دشمن است، تا از این راه تسلیم گردند.
نعمانی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «أمر اللَّه عزّوجلّ أن لاتستعجل به حتّی یؤیده [اللَّه] بثلاثة [أجناد]: الملائکة، والمؤمنین، والرعب»؛ «خداوند عزّوجلّ امر نمود تا به آن عجله نکنی تا اینکه او -مهدی (ع)- را به سه لشکر تأیید نماید: ملائکه، مؤمنین ووحشت.»( الغیبة، نعمانی، ص ۱۹۸)
۳) جذب تمام مسلمین
یکی دیگر از تأییدات الهی در حقّ حضرت آن است که به عنایت الهی از راهی قیام خود را شروع خواهد کرد که مورد اتفاق تمام مسلمانان است. از جمله آنکه:
الف) ظهور خود را از مسجدالحرام شروع خواهد کرد که مورد اتفاق تمام مسلمانان است.
ب) خطابه‏ای که در مسجدالحرام هنگام ظهورش می‏خواند به امور مشترک واتفاقی بین مسلمانان اشاره دارد.
ج) قیام خود را با همان شعارهای رسول خدا (ص) شروع می‏کند.
د) مطالبه خون امام حسین (ع) می‏کند.
۴) تأیید از جانب ملائکه
از جمله تأییدات الهی نسبت به حضرت مهدی (ع) کمک فرستادن ملائکه برای یاری حضرت وقتال به همراه حضرت بر ضدّ ظالمان است.
گنجی شافعی به سند خود از علی بن ابی‏طالب (ع) در حدیثی در رابطه با مهدی (ع) نقل کرده که فرمود: «خداوند او را با سه هزار از ملائکه یاری خواهد کرد...».( البیان، ص ۹۶)
قندوزی حنفی از کتاب «اسعاف الراغبین» صبان نقل کرده که در روایات فراوان آمده است که هنگام ظهور حضرت بر بالای سر او فرشته‏ای ندا می‏دهد: «این خلیفه خداست او را متابعت وپیروی کنید... وهمانا خداوند متعال او را با سه هزار فرشته یاری خواهد کرد...».( ینابیع الموده، ص ۵۶۳)
نعمانی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «خداوند متعال او -مهدی (ع)- را با سه لشکر یاری خواهد کرد: با ملائکه...».( الغیبة، نعمانی، ص ۱۲۸)
این تأیید به نوبه خود در توجه مردم به حضرت نقش به سزایی دارد، زیرا هنگامی که مخالفان مشاهده کنند که حضرت مشمول نصرت فرشتگان خداوند است ترس سراسر وجود آنها را فرا گرفته وپی به الهی بودن این قیام خواهند برد ودر نتیجه طوعاً یا کرهاً خود را تسلیم حضرت می‏کنند.( همان)
● پرسش: اولین مکانی که حضرت در آنجا ظهور می‏کند کجاست؟
▪ پاسخ: مطابق روایات شیعه واهل سنّت اولین مکانی که حضرت در آنجا ظهور می‏کند بین رکن ومقام است.
سیوطی به سندش از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «مهدی از مدینه به سوی مکه خروج می‏کند، مردم از او می‏خواهند که از میانشان خروج کند آن گاه با او بین رکن ومقام بیعت می‏کنند در حالی که کراهت دارد...».( الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۲)
شیخ طوسی به سندش از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: «گویا قائم را در روز عاشورا، روز شنبه، ایستاده بین رکن ومقام مشاهده می‏کنم...».( همان، ص ۱۰۲)
این اخبار به جهت کثرت وتظافر آنها قابل اثبات تاریخی است.
● پرسش: حضرت مهدی‏علیه‏السلام بعد از ظهور چه عملی انجام می‏دهند؟
▪ پاسخ: مطابق روایات، بعد از ظهور، بین رکن ومقام خطبه‏ای خوانده، آن گاه مردم را به بیعت با خود دعوت می‏نماید:
نعمانی به سندش از جابر بن یزید جعفی از امام باقر (ع) نقل کرده که در حدیثی طولانی فرمود: «وقائم در آن روز در مکه است، تکیه بر بیت‏الحرام داده وبه آن پناه می‏برد. آن گاه ندا می‏دهد: «یا أیّها الناس!...».(الغیبة، نعمانی، ص ۱۵۰)
مجلسی به سندش از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: «همانا او -امام زمان (ع)- به سوی مسجدالحرام به حرکت در می‏آید ودر آنجا کنار مقام ابراهیم چهار رکعت نماز می‏گزارد وبا تکیه بر حجرالأسود حمد خدا وثنای او را به جای آورده ویادی نیز از پیامبر کرده وبر او درود می‏فرستد. آن گاه سخنی را آغاز خواهد کرد که هرگز کسی چنین سخن نگفته است...».( بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۱۸۰)
نعمانی به سندش از امام باقر (ع) نقل کرده که در حدیثی فرمود: «گویا بر او نظر می‏کنم در حالی که بین رکن ومقام مردم با او بیعت می‏کنند...».( الغیبة، نعمانی، ص ۱۳۹)
● پرسش: اوّل کسی که با حضرت مهدی‏علیه‏السلام بیعت می‏کند چه کسی است؟
▪ پاسخ: مطابق روایات، اول کسی که با حضرت مهدی (ع) بیعت می‏کند جبرئیل است.
ابان بن تغلب از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «همانا اول کسی که با قائم (ع) بیعت می‏کند جبرئیل است...».
طبرسی از ابی‏عبداللَّه (ع) نقل کرده که در حدیثی فرمود: «...پس خداوند عزّوجلّ جبرئیل را می‏فرستد تا نزد او آمده وسؤال کند، به او می‏گوید: به چه چیزی دعوت می‏کنی؟ قائم او را از ماهیت دعوت خبر می‏دهد. جبرئیل می‏گوید: پس من اوّل کسی هستم که با تو بیعت می‏کنم. آن گاه می‏گوید: کف دستت را بده، وآن را بر دست خود مسح می‏کند...»( احتجاج، ص ۴۳۱)
در اینکه بیعت جبرئیل به چه معنا است، دو احتمال وجود دارد:
۱) معنای رمزی: به این معنا که مقصود از آن تأیید الهی برای حضرت است، زیرا جبرئیل بزرگ‏ترین نماینده الهی است. ولی این معنا در صورتی صحیح است که حمل بر معنای صریح وظاهر آن ممکن نباشد، در حالی که چنین نیست.
۲) معنای رایج: به این معنا که مقصود به بیعت همان معنای رایج آن است که مردم با خلیفه ودیگران انجام می‏دهند. وفایده آن دو چیز است:
الف) توجه مردم به لزوم بیعت با حضرت.
ب) تأیید حرکت وقیام امام زمان (ع).
● پرسش : آیا جبرئیل بعد از وفات رسول خداصلی الله وعلیه وآله عهد کرده که بر زمین نازل نشود؟
▪ پاسخ : اربلی در «کشف الغمه» از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «جبرئیل نزد رسول خدا (ص) به جهت عیادت آمد وعرض کرد: سلام بر تو ای محمّد! این آخرین روزی است که به سوی دنیا فرود می‏آیم».( کشف الغمه، ج ۱، ص ۱۹و۱۸)
ونیز از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: «هنگامی که وفات رسول خدا (ص) نزدیک شد... در آن هنگام جبرئیل گفت: ای محمّد! این آخرین نزول من به دنیا بود...».( همان)
ـ اولاً: همه این روایات مقید به قیدی است وآن اینکه تا مادامی که مصلحتی در بین نباشد.
ـ ثانیاً: مقصود جبرئیل آن بود که به جهت نزول وحی دیگر بعد از وفات پیامبر نازل نمی‏شود، زیرا شریعت با رحلت ایشان کامل خواهد شد.
ـ ثالثاً: بر فرض تعارض، روایات نزول حضرت جبرئیل وبیعت با امام زمان (ع) از حیث تعداد بیشتر بوده واز حیث سند صحیح‏تر است.
● پرسش: مقصود از اصلاح امر حضرت مهدی‏علیه‏السلام در یک شب چیست؟
▪ پاسخ: مطابق روایات شیعه وسنّی، خداوند متعال امر حضرت مهدی (ع) را در یک شب اصلاح خواهد کرد؛
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «خداوند عزّوجلّ امر او را در یک شب اصلاح خواهد نمود».
ونیز از امام حسین (ع) نقل است که فرمود: «قائم ما اهل بیت [کسی است که] خداوند متعال امر او را در یک شب اصلاح وآماده خواهد نمود».
ابن ماجه از امام علی (ع) نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: «مهدی از ما اهل بیت است که خداوند (امر) او را در یک شب اصلاح وآماده خواهد نمود».( سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۷۶)
مقصود به اصلاح امر حضرت در یک شب آن است که مقدمات نصر وپیروزی را در اسرع وقت، ودر یک شب فراهم کرده واو را مأمور به ظهور خواهد نمود. واولین اقدامی که برای او خواهد نمود اجتماع اصحاب خاص آن حضرت است.
ولی چیزی که باقی می‏ماند اینکه چگونه امر حضرت در یک شب اصلاح وآماده می‏شود در حالی که مطابق روایات، گروهی همانند جیش سفیانی ودجال ودیگران به مبارزه با او خواهند پرداخت.
ـ اولاً: ممکن است مقصود از «یک شب» که در روایات آمده کنایه از سرعت اصلاح امر امام زمان (ع) باشد.
ـ ثانیاً: ممکن است مقصود از اصلاح امر حضرت (ع) پیروزی در یک شب باشد.
ـ ثالثاً: ممکن است مقصود از اصلاح امر حضرت، تنها مقدمه‏سازی برای اعلان ظهور باشد، گر چه پیروزی نهایی به طول انجامد.
ـ رابعاً: از آنجا که معارضه با مخالفان به سرعت وبا اعجاز انجام می‏گیرد، لذا تعبیر به یک شب شده است.
● پرسش: غلبه بر جهان با یاران اندک چگونه ممکن است؟
▪ پاسخ: اگر چه در روایات به یاران محدود حضرت یعنی ۳۱۳ نفر اشاره شده است، ولی پیروزی آنان بر مستکبران به رهبری حضرت مهدی (ع) از جهاتی دور از انتظار نیست زیرا:
۱) در روایات به یاران دیگری در حدود ده هزار نفر نیز اشاره شده که بدون تحقق آنها حضرت مهدی (ع) ظهور نخواهد کرد.
۲) غلبه حضرت بر جهان ممکن است از طریق اعجاز باشد، زیرا خداوند متعال ضمانت کرده تا گروه اندک را در صورت استقامت بر گروه زیاد پیروز گرداند.( سوره بقره، آیه ۲۴۹)
۳) از طریق علل واسباب عادی وظاهری نیز حصول چنین فتح وپیروزی امری دور از انتظار نخواهد بود، زیرا حضرت در موقعی ظهور خواهند کرد که اوضاع واحوال اجتماعی، اخلاقی وسیاسی کاملاً مساعد باشد. در آن موقع همه ملل به جهت سرخوردگی از نظام‏های مختلف وقتل وغارت‏ها به تنگ آمده‏اند، ولذا در انتظار چنین حکومتی به سر می‏برند، ومردم به مجرّد شنیدن خبر ظهور به آن حضرت وحکومتش روی خوش نشان می‏دهند، وایشان تنها با گروه خاصی درگیر خواهند شد.
۴) از آنجا که جهان به مانند دهکده‏ای کوچک درآمده وهر چه از عمر آن بگذرد این ارتباط تنگ‏تر خواهد شد، لذا با به دست گرفتن نقطه‏های کلیدی وبا استعانت از خداوند متعال، حکومت جهانی حضرت تحقق خواهد یافت.
● پرسش: آیا پیروزی حضرت مهدی‏علیه‏السلام بر مخالفان وگسترش حکومتش همراه با اعجاز است؟
▪ پاسخ: در مورد سؤال فوق سه احتمال وجود دارد:
۱) اینکه نصرت حضرت وپیاده کردن حکومت جهانی تماماً با اعجاز وقدرت خارق‏العاده الهی باشد. ولی این احتمال از جهاتی قابل مناقشه است:
الف) اگر اعجاز راه صحیحی برای دعوت الهی بود، حضرت می‏توانست در خلال غیبت صغرا از آن برای سیطره بر عالم استفاده کند.
ب) با اعجاز احتیاج به تعداد زیادی از اصحاب نیست.
ج) مطابق برخی روایات بین حضرت ومخالفینش جنگ وخونریزی شدیدی در خواهد گرفت، ودر صورت اعجاز تام، احتیاج به این کارها نیست.
۲) اینکه خداوند متعال اراده کرده که حضرت مهدی (ع) به صورت عادی بر دشمنان خود غالب شده وحکومت عدل جهانی را گسترش دهد، بدون آنکه کوچک‏ترین کمکی از راه اعجاز در پیشبرد اهداف او بشود.
این احتمال نیز خالی از اشکال نیست زیرا مطابق روایات، حضرت مهدی (ع) مورد عنایت وتأیید خاص الهی در جهت ظهورش خواهد بود.
۳) با ردّ دو احتمال پیشین به این نتیجه می‏رسیم که نصرت حضرت به طور طبیعی وعادی خواهد بود، گر چه این نصرت همراه با تأییدات جزئی وخاصّی از جانب خداوند است، زیرا همان گونه که می‏دانیم بشر در عصر ظهور مورد ظلم وستم فراوان است، واز طرفی از حیث فرهنگی ورشد عقلانی، عموم بشر به بالاترین سطح خود رسیده است، ولذا به دنبال چنین رهبری الهی می‏گردد که با لبیک به دعوتش از او پیروی نماید. هرگز ابرقدرت‏ها با همه امکاناتی که دارند نمی‏توانند در مقابل اراده ملت‏ها بایستند. اگر مردم همگی یکپارچه ویک صدا فریاد برآورند، دشمنانشان به زانو در خواهند آمد. مگر نبود که در صدر اسلام چگونه مردم فوج فوج داخل اسلام شده ودعوت پیامبر را پذیرفتند؟ در عصر ظهور نیز هنگامی که مردم دنیا از وسایل ارتباط جمعی خبر قیام مصلحی جهانی را بشنوند به او گرویده واز او حمایت خواهند کرد، وکسی نمی‏تواند در صورت اقبال مردم با اراده آنها مقابله کند. گر چه هر کجا که مانعی خاص پیدا شده خداوند متعال به کمک او آمده واز حضرت حمایت خواهد نمود.
ولذا در روایات آمده است که امام زمان (ع) با نصرت وترسی که در دل دشمنان می‏افتد حمایت خواهد شد. این ممکن است که به صورت عادی باشد؛ زیرا با نصرت مردم که به عنایت خداوند واقبال مردم است، چنان رعبی در دل دشمنان خواهد افتاد که همه امکانات خود را گذارده، فرار خواهند نمود.
امیر مؤمنان علی (ع) می‏فرماید: «هنگامی که حضرت مهدی (ع) ظهور می‏کند نام مبارکش بر سر زبان‏ها خواهد بود، ووجود مردم سرشار از عشق به مهدی است، به گونه‏ای که جز نام او هیچ نامی در یاد وزبان آنان نیست، وبا دوستی او روح خود را سیراب می‏کنند».( الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۸)● پرسش: آیا حضرت مهدی‏علیه‏السلام با شمشیر قیام خواهد کرد؟
▪ پاسخ: برخی سؤال می‏کنند که مطابق برخی روایات، امام زمان (ع) با شمشیر قیام خواهد کرد وبا آن به مقابله با مخالفان حق وحقیقت وظالمان خواهد پرداخت. این مسأله قابل پذیرش نیست، زیرا چگونه ممکن است یک نفر با شمشیر در مقابل تسلیحات کشتار جمعی جدید ومخرّب که می‏تواند کلّ کره زمین را چندین بار نابود کند ایستاده ومقابله کند.
اصل این مسأله در روایات به آن اشاره شده است. محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: «... وأمّا شبهه من جدّه المصطفی (ص) فخروجه بالسیف وقتله أعداء اللَّه وأعداء رسوله(ص) والجبّارین والطواغیت، وأنّه ینصر بالسیف والرعب...»؛ «وامّا شباهت مهدی به جدّش مصطفی (ص) به خروج با شمشیر وکشتن دشمنان خدا ودشمنان رسولش وجبّاران وطاغوت‏ها است. وهمانا او به توسط شمشیر وترس نصرت ویاری خواهد شد...».( بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۲۱۸)
ولی بحث در آن است که مقصود از شمشیر چیست؟آیا شمشیر موضوعیّت وخصوصیّت دارد، یا اشاره به چیزی دیگر است؟
ـ اولاً: چه اشکالی دارد که شخصی با شمشیر ولی همراه با اعجاز الهی که حضرت را مساعدت می‏کند با دشمنان خود به مقابله پردازد؟
ـ ثانیاً: به احتمال زیاد مقصود از شمشیر، قوّت واسلحه است زیرا مسلمانان در آن عصر یعنی قبل از هزار سال اسلحه‏ای به جز شمشیر نداشته وهرگز به ذهن آنها چنین تسلیحاتی خطور نمی‏کرده است، لذا از «اسلحه» به شمشیر تعبیر شده است.
در این صورت دو احتمال وجود دارد:
الف) اینکه امام زمان (ع) نیز به قدرت واعجاز الهی ویا از راه تسلط بر تسلیحات موجود بر ضد مخالفان وظالمان استفاده می‏کند.
ب) احتمال دیگر آن است که امام زمان (ع) با تسلط بر مراکز تصمیم‏گیری واز کار انداختن وسایل جنگی آنها که با هسته‏های مرکزی ارتباط دارد، تمام آنها را از راه اعجاز یا طریق عادی از کار می‏اندازد.
ـ ثالثاً: مطابق برخی روایات، شمشیرهای اصحاب حضرت از آهن است، ولی نه مثل این آهن‏هایی که در دسترس ما قرار دارد، بلکه به گونه‏ای است که اگر یکی از آنان با شمشیر خود بر کوه زند، آن را دو نیم می‏کند. وبنابر تعبیر دیگر، وسیله دفاعی آنان به گونه‏ای است که اسلحه دشمن هرگز بر آنها کارگر نیست.( بصائر الدرجات، ص ۱۴۱)
لذا ممکن است اسلحه‏ای را که حضرت ویاورانش به کار می‏برند از وسایلی باشد که بتواند همه دستگاه‏های دشمنان را از کار بیندازد ولی در مقابل، هیچ دستگاهی بر آن کارگر نباشد، همان گونه که در این زمان، بشقاب پرنده‏ها واشیای نورانی شناخته نشده را مشاهده می‏کنیم.
ـ رابعاً: پیروزی عمده امام زمان (ع) وسیطره آن حضرت بر جهان از راه اقبال مردمی به سوی ایشان است. ودیگر از راه ترس ورعبی است که خداوند در قلوب مخالفان وظالمان قرار می‏دهد تا تمام تسلیحات خود را بر زمین گذارده، فرار کرده یا تسلیم می‏شوند، خصوصاً آنکه در ابتدای ظهور، وقتی مقداری از معجزات حضرت را مشاهده کردند می‏فهمند که امر او الهی است ونمی‏توان با مرد الهی مقابله کرد، بدین جهت تسلیم حضرت می‏شوند وگروه اندکی نیز که به مخالفت ومقابله می‏پردازند نابود می‏شوند.
ـ خامساً: از کجا که در زمان ظهور حضرت مهدی (ع)، این اسلحه خطرناک در اختیار بشر باقی مانده باشد؛ زیرا ممکن است که در اثر حوادث وآشوب‏ها وجنگ‏های جهانی که پیش از ظهور آن حضرت اتفاق می‏افتد این اسلحه‏ها نابود شود.
ـ سادساً: جنگ‏ها وکشتارهای بی‏رحمانه، نتیجه جهل وضلالت وبی خردی بشر است. حال اگر در عصر ظهور، عقل مردم کامل شود، بر فرض که سلاح‏های خطرناک در اختیار داشته باشند آن را بر ضدّ یکدیگر به کار نمی‏گیرند؛ ونیروهایی که آن سلاح‏ها را در اختیار دارند پی به حقّانیت حضرت برده ویا با ایجاد رعب ووحشت که در دلشان قرار می‏گیرد از به کار بردن آن بر ضدّ حضرت خودداری می‏کنند.
● پرسش: کشتاری که در روایات مهدویت به آن اشاره شده به چه وقتی اشاره دارد؟
▪ پاسخ: اخباری که در آنها، کشتار در حجم وسیعی را مطرح کرده‏اند بر دو قسم است:
الف) قسمتی از آنها مربوط به ملاحم وفتنه‏های قبل ظهور است وهیچ گونه ارتباطی به دوران ظهور ندارد وتنها ناظر به اوضاع نابسامان جهان پیش از ظهور است. بیشتر این روایات از روایات مرسه اهل سنت است.
ب) دسته‏ای دیگر از روایات مربوط به هنگامه ظهور وحکومت امام زمان (ع) است.
این نوع روایات نیز بر دو گونه‏اند:
۱) روایاتی که از طریق عامه واز نبویّات است وبیشتر آنها مشکل سندی دارد، به طوری که بعضی از آنها مرسل، وبرخی دیگر به پیامبر (ص) منتهی نمی‏شود، بلکه از افرادی مانند کعب‏الاحبار نقل شده که در زمان پیامبر مسلمان نبوده است.
عمده این روایات از اسرائیلیات است که با اغراض مختلفی وارد کتاب‏های روایی شده‏اند. عالمی از اهل سنّت مانند ابن‏کثیر، هنگامی که به روایات امثال کعب‏الاحبار می‏رسد می‏گوید: «خدا ما را از این همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها وکتاب‏های روایی و... شده، بی‏نیاز کند...».( تفسیر ابن‏کثیر، ج ۴، ص ۱۷)
۲) روایاتی که از طرق اهل بیت: نقل شده ویا در کتاب‏های شیعه ذکر شده است. در این کتاب‏ها، اخبار منقول از اهل بیت: وبرخی دیگر که نقل شده به آن حضرت منتهی نمی‏شود.
● پرسش: حجم کشتارها وخونریزی‏ها در هنگام قیام حضرت مهدی‏علیه‏السلام چه مقدار است؟
▪ پاسخ: نمی‏توانیم ادعا کنیم که هنگام قیام امام زمان (ع) هیچ گونه قتل وکشتاری رخ نمی‏دهد؛ زیرا مسلّماً این واقعه عظیم بدون برطرف کردن خارها ودشمنان سر راه آن حضرت میسّر نخواهد شد.
ولذا در روایات مشاهده می‏کنیم که اهل بیت: بر اصل قتل وخونریزی هنگام ظهور وقیام حضرت اشاره کرده‏اند.
بشیر بن ابی‏اراکه نبّال می‏گوید: هنگامی که به مدینه وارد شدم به طرف منزل ابوجعفر امام باقر (ع) رفتم... عرض کردم: مرجئه می‏گویند: هنگامی که قیام قائم روی دهد همه کارها برای او هموار خواهد شد وبه اندازه یک ظرف حجامت هم خون نمی‏ریزد. حضرت فرمود: «... کلّا والّذی نفسی بیده حتّی نمسح وأنتم العرق والعلق...»؛( الغیبة، نعمانی، ص ۲۸۳ ؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۶)
«هرگز چنین نیست، سوگند به آن که جانم به دست اوست کار به اینجا می‏انجامد که ما وشما عرق وخون بسته شده را پاک خواهیم کرد.»
به این مضمون روایات دیگری نیز رسیده است. ولی از طرفی دیگر تاریخ گواهی می‏دهد که پیامبر اسلام (ص) وامامان اهل بیت: سعی داشته‏اند امور را به طور عادی واز مسیر طبیعی آن انجام دهند، وحتّی‏الامکان دست به شمشیر نبرند، زیرا هدف آنان ارشاد وهدایت مردم است، جز آنکه گسترش عدل در جامعه اقتضای کشت وکشتاری گر چه در حدّ محدود را دارد، وقرار نیست که تمام امور از طریق معجزه حلّ شود، ولی اندیشه افراطی نیز در این مسأله صحیح نیست وهرگز دلیلی عقلی وعقلایی ونقلی بر گستردگی کشتارها در حدّی وسیع وجود ندارد، خصوصاً آنکه مطابق ادعای برخی، از هر نه نفر هفت نفر یا از هر هفت نفر پنج نفر کشته می‏شوند.!
● پرسش: مطابق روایات شیعه، قتل‏ها در چه وقتی خواهد بود؟
▪ پاسخ: با توجه به احادیث اهل بیت: پی خواهیم برد که جهان اندکی قبل از ظهور شاهد جنگ‏های خونین خواهد بود. ولذا می‏توان گفت که مردم با مشاهده ومواجهه با این جنگ‏ها به استقبال مصلحی عالمی خواهند رفت، وحضرت نیز از این موقعیت استفاده کرده وبا کمترین استقامتی از طرف مخالفین خود وظالمین، عالم را فتح خواهد کرد.
امام صادق (ع) فرمود: «لایکون هذا الأمر حتّی یذهب ثلث الناس. فقیل له: إذا ذهب ثلث الناس فما یبقی؟ فقال۷: أما ترضون أن تکونوا الثلث الباقی؟»؛ «این امر -قیام امام زمان (ع)- واقع نمی‏شود تا اینکه دو سوّم مردم از بین بروند. راوی می‏گوید: به حضرت عرض کردم: اگر دو سوّم مردم از بین بروند، چه کسی باقی می‏ماند؟ حضرت فرمود : «آیا راضی وخرسند نمی‏شوید که شما از یک سوم باقی مانده باشید.»( کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۶و۶۵۵، باب ۵۷، ح ۲۹)
زراره می‏گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا ندای آسمانی حقیقت دارد؟ فرمود: «إی واللَّه حتی یسمعه کلّ قوم بلسانهم. وقال۷: لایکون هذا الأمر حتی یذهب تسعة أعشار الناس»؛ «آری به خدا سوگند، چنان است که هر قومی با زبان خودشان آن را می‏شنوند. آن حضرت فرمود: «این امر محقّق نمی‏شود تا اینکه نُه دهم (۹۱۰) مردم از میان بروند.»( الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۴، باب ۱۴، ح ۵۴)
سلیمان بن خالد می‏گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می‏فرمود: «قدّم القائم موتتان: موت أحمر وموت أبیض حتی یذهب من کلّ سبعة خمسة: الموت الأحمر، السیف، والموت الأبیض: الطاعون»؛ «قبل از قیام قائم دو نوع مرگ رخ می‏دهد، مرگ سرخ ومرگ سپید، تا اینکه از هر هفت نفر پنج نفر از بین برود. مرگ سرخ با شمشیر ومرگ سپید با طاعون است.»( کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۵، باب ۵۷، ح ۲۷)
با ملاحظه این احادیث واحادیث دیگر پی خواهیم برد که حجم وسیعی از کشتارها وخونریزی‏ها مربوط به دوران پیش از قیام حضرت مهدی (ع) وقبل از ندای آسمانی است.
گرچه برخی از روایات نیز از مجعولات واسرائیلیات بوده وبا اهداف وانگیزه‏های خاصّی مانند خدشه‏دار کردن چهره نهضت جهانی وحکومت حضرت مهدی (ع) ویا توجیه کشتارها در فتوحات و... وارد کتاب‏های روایی شده وکشتارهای زیادی را به امام زمان (ع) نسبت داده است.
ونیز یک سری از آنها مرسل ومرفوعه است ومشکل سندی دارد. همانند روایتی را که فضل بن شاذان مرفوعاً از امام صادق (ع) نقل می‏کند که حضرت فرمود: «یقتل القائم (ع) حتّی یبلغ السوق. فیقول له رجل من ولد أبیه...»؛ «حضرت قائم (ع) آن قدر از انسان‏ها را می‏کشد که تا ساق پا را خون فرا می‏گیرد، تا آنکه شخصی از فرزندان پدرش به او اعتراض شدید می‏کند...».( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۷، باب ۲۷، ح ۲۰۳)
البته همچنان که اشاره شد این حدیث مرفوعه بوده ومشکل سندی دارد. واز طرفی محتوا ودلالتش ناتمام است، زیرا ممکن است که «سوق» که در روایت آمده مقصود از آن نام شهر یا محلّی همانند «سوق الاهواز» باشد. خصوصاً آنکه در حدیث مذکور سخن از خون به میان نیامده است. لذا چنین به نظر می‏رسد که «سوق» محل ومکان مخصوص باشد.
ونیز برخی از روایات به جهات دیگری ضعف سند دارد: در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «...وبه حدّی از ظالمان را خواهد کشت که جاهلان می‏گویند: اگر این مرد از ذریّه محمّد بود ترحم می‏کرد».
ولی این روایت از حیث سند مورد اشکال است؛ زیرا در سند آن احمد بن عثمان آدمی است که مجهول می‏باشد.( مستدرک علم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۳۶۵)
زرّ بن حبیش می‏گوید: از علی (ع) شنیدم که می‏فرمود: «خداوند به واسطه مردی از ما فتنه‏ها وآشوب‏ها را برطرف می‏سازد وآنان -فتنه‏گران- را خوار وذلیل می‏گرداند وبر آنان جز شمشیر وارد نمی‏کند. شمشیر بر دوش نهاده وهشت ماه به شدت مبارزه می‏کند تا اینکه می‏گویند: به خدا سوگند این از فرزندان فاطمه نیست، اگر از فرزندان فاطمه بود به ما رحم می‏کرد».( کنز العمال، ج ۱، ص ۵۸۹)
واز عیسی بن خشاب نقل شده که به امام حسین بن علی (ع) عرض کردم: آیا شما صاحب این امر هستید؟ فرمود: «لا، ولکن صاحب الأمر الطرید الشرید الموتور بأبیه المکنّی بعمّه، یضع سیفه علی عاتقه ثمانیة أشهر»؛ «خیر، ولی صاحب امر، رانده شده، دور افتاده، خونخواه پدرش ودارای کنیه عمویش می‏باشد.شمشیرش را هشت ماه بر دوش خود می‏نهد.»( کمال الدین، ج ۱، ص ۳۱۸، باب ۳۰، ح ۵)
واز ابوبصیر نقل شده که فرمود: شنیدم که امام باقر (ع) می‏فرمود: «یضع السیف علی عاتقه ثمانیة أشهر هرجاً هرجاً حتّی یرضی اللَّه. فقلت: فکیف یعلم رضی اللَّه؟ قال: یلقی اللَّه فی قلبه الرحمة...»؛ «...شمشیر را هشت ماه بر دوش خود می‏نهد وبه شدّت مبارزه می‏کند تا اینکه خداوند راضی شود. عرض کردم: چگونه رضایت خدا را می‏داند؟ فرمود: خداوند در دل ایشان رحمت قرار می‏دهد.»( الغیبة، نعمانی، ص ۱۶۴)
این روایات از حیث سند ضعیف هستند، زیرا در سند اول ودوم عمر بن قیس وعیسی بن خشاب وجود دارند که هردو مجعولند.
ودر سند روایت سوّم ابن ابی‏حمزه واقع شده که او هم مورد تضعیف قرار گرفته است.
از طرفی دیگر ممکن است که مقصود از این احادیث، مدّت عملیات تهاجمی لشکریان حضرت باشد که در طول هشت ماه ادامه می‏یابد.
این نکته نیز قابل توجه است که کاری بس عظیم که حضرت انجام می‏دهد یعنی همان گسترش حکومت عدل جهانی در سطح کره روی زمین اقتضای چنین قتل وکشتاری گر چه در حدّی محدود را دارد، زیرا با قیام حضرت هرگز ستمگران ساکت نخواهند بود، ولی این کشتارها را در مقابل قیام‏ها ونهضت‏های دیگر که ملاحظه می‏کنیم چندان قابل توجه نیست.
● پرسش: با امکان هدایت بشر از راه دعوت اخلاقی وتربیت انسانی، چرا امام زمان‏علیه‏السلام از شمشیر استفاده می‏کند؟
▪ پاسخ: از کارهای حتمی امام موعود (ع) جنگی تمام عیار با تمام انسان‏های خون آشام است. در مسأله جنگ ممکن است چنین انگاشته شود که هدایت انسان وساختن جامعه بشری با دعوت اخلاقی وتربیت درست، امکان‏پذیر است ونیازی به خونریزی وجنگ نیست.
مطالعه تاریخ بشری -از روزی که تاریخی بر جای مانده است- به خوبی این واقعیت را آشکار می‏سازد که موانع راه رشد وتکامل انسان جز با قدرت وخونریزی از سر راه برداشته نمی‏شود، وتعالیم اخلاقی واصول تربیتی هر چند تأثیرهای ژرف وگسترده داشته است لیکن این تأثیرها در برخی از افراد نجیب انسانی بوده است، ودر طبقه سلطه‏طلب ودنیادار واستثمارگر که منابع اقتصادی، سیاسی ونظامی جامعه‏ها را در دست داشته ودارند، یا هیچ تأثیری نداشته و یا تأثیر آن تحوّل‏آفرین ودگرگون‏ساز نبوده است. برای تربیت وهدایت آنان باید عامل دیگری به کار می‏رفته است تا سدّ راه انسان‏ها نگردند وراه رشد را بر توده‏ها نبندند، تا همگان بتوانند بی‏هیچ‏گونه مانعی به راه رشد خویش ادامه دهند. از این رو مسأله جنگ وکاربرد نیروبه عنوان یک ضرورت برای دستیابی به هدف‏های انسانی مطرح می‏گردد. اسلام، با توجه به همین واقعیت‏ها جنگ را نه به عنوان هدف وآرمان بلکه به عنوان راه ووسیله برای تحقق توحید و عدل پذیرفته است.
در قرآن کریم آمده است: {وَقاتِلُوهُمْ حَتّی لاتَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ للَّهِِ...}؛
«با آنان نبرد کنید تا دیگر فتنه‏ای نباشد ودین، همه‏اش برای خدا گردد...».( سوره بقره، آیه ۱۹۳)
از این رو پیامبر اسلام که «رحمة للعالمین» است فرمود:«الخیر کلّه فی السیف وتحت ظلّ السیف، ولایقیم الناس إلّا السیف، والسیوف مقالید الجنّة والنار»؛«تمام نیکی وخیر در شمشیر است ودر زیر سایه شمشیر، ومردمان را جز شمشیر راست نمی‏کند. وشمشیرها کلیدهای بهشت ودوزخند.»( وسائل الشیعة، ج ۱۱، ص۵)
امام باقر (ع) فرمود: «...إنّ فی القائم من آل محمّد شبهاً من خمسة من الرسل... وأمّا شبهه من جدّه المصطفی فخروجه بالسیف وقتله أعداء اللَّه وأعداء رسوله والجبّارین والطواغیت، وأنّه ینصر بالسیف والرعب ...»؛ «قائم آل محمد: شباهت‏هایی با پنج تن از پیامبران دارد... امّا شباهت او به جدّ خود رسول اکرم (ص) قیام با شمشیر است وکشتن دشمنان خدا وپیامبرش، وجبّاران وسرکشان، او با شمشیر وترس [که در دل جباران افکنده می‏شود] مدد می‏گردد.»( کمال الدین، ج ۱، ص ۷)
● پرسش: شیوه ورفتار امام زمان‏علیه‏السلام با ظالمان ودشمنان چگونه خواهد بود؟
▪ پاسخ: مطابق برخی از روایات کسانی مورد غضب امام عصر (ع) قرار می‏گیرند که حجت بر آنان تمام شده ولی عناد وسرکشی کرده وحجّت خدا را نمی‏پذیرند.
امام صادق (ع) فرمود: «...در این هنگام قائم (ع) ظهور می‏کند وسبب نقمت خدا وخشم وغضب او بر بندگان می‏گردد؛ زیرا خداوند از بندگانش انتقام نمی‏گیرد مگر بعد از آنکه حجّتش را انکار کنند».
● پرسش: آیا بیشتر قتل‏ها که توسط حضرت انجام می‏گیرد از مسلمانان است؟
▪ پاسخ: برخی می‏گویند: مستفاد از روایات آن است که بیشتر قتل‏ها در محدوده بلاد اسلامی وبین مسلمانان اتفاق خواهد افتاد، سؤال این است: چگونه چنین خواهد شد با آنکه می‏دانیم مشرک وکافر از حقّ دورترند تا مسلمان، ولذا آنها به کشته شدن سزاوارترند تا مسلمان.
ـ اولاً: روایات دلالت ندارد بر اینکه کشتارها وقتل‏ها فقط در محدوده مسلمانان است وحضرت کسی از کفار را به قتل نمی‏رساند، بلکه ظاهر برخی از روایات عموم است که شامل هر معاندی که درصدد ایجاد مانع از برپایی حکومت حضرت است، می‏شود.
ـ ثانیاً: گر چه اسامی برخی از جماعاتی که توسط حضرت واصحابشان به قتل می‏رسند در روایات ذکر شده است، ولی این دلالت ندارد که قتل وکشتار در دسته‏ها وجماعات دیگر اتفاق نمی‏افتد وحضرت از کفار ومشرکان کسی را به قتل نمی‏رساند.
ـ ثالثاً: بر فرض که روایات، ظهور در اختصاص کثرت قتل‏ها در مسلمین داشته باشد، این امری غیرمنتظره نیست، بلکه مطابق با قواعد کلّی است؛ زیرا مطابق برخی از روایات، بسیاری از بلاد کفر تسلیم حضرت خواهند شد، وکثرت قتل در بین مسلمین به جهت پاک‏سازی آنان از عناصر نامطلوب است. در میان امت اسلامی حجّت در تمام جوانب برای مردم تمام شده است لذا از هیچ کس عذری پذیرفته نمی‏شود.
توضیح این مطلب اینکه: یکی از مشکلاتی که امام مهدی (ع) با آن روبه‏رو می‏شود مشکل انحراف‏ها وبرداشت‏ها وتفسیرهای نادرستی است که در راه وروش‏های دین خدا واصول وفروع احکام الهی پدید آمده وقرن‏ها در ذهن جامعه اسلامی نفوذ ورسوخ کرده است. این موضوع، مانعی عظیم بر سر راه امام مهدی (ع) است. مانع کفر وبی‏دینی وبی‏اعتقادی در برابر این مانع امری ساده است. کفر به سلاحی مجهّز نیست وانسان بی اعتقاد حقّی را به نام اسلام واژگونه نیاموخته است، وبرای او اصل یا اصولی را نادرست تفسیر نکرده است، وچیزی را به شکل انحرافی ونادرست به نام دین خدا در ذهن جای نداده است، وآیه یا حدیثی را به دلخواه خویش معنی نکرده است. ولی با مسلمان ومدّعی خداشناسی که تعالیم دین یا بخش‏هایی از آن را به گونه‏ای انحرافی آموخته ومعنای بسیاری از احادیث وآیات قرآنی را واژگونه فهمیده است، وبه اصول ومبانی وراه وروش‏هایی پای‏بند ومعتقد است که در حقیقت ضدّ دین خدا وراه وروش پیامبران است، چگونه می‏توان روبه‏رو شد؟ بخشی از برنامه‏های کشتار گسترده وفراگیر امام مهدی (ع) در جامعه‏های اسلامی شاید به این علت باشد که مسلمانان با حربه اسلام انحرافی -که در حقیقت ضدّ اسلام است- به جنگ با امام بر می‏خیزند، وامام ناگزیر با قاطعیّت با آنان روبه‏رو می‏شود وکار آنان را یکسره می‏کند، البته در صورتی که از افکار واندیشه‏های نادرست خویش دست برندارند.
امام صادق (ع) فرمود: «... وإنّ القائم یخرجون علیه فیتأوّلون علیه کتاب اللَّه ویقاتلونه علیه»؛ «لیکن قائم [در هنگام رستاخیز خویش] با مردمی روبه‏رو می‏شود که رو در روی او می‏ایستند وآیه‏های کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تأویل می‏کنند، ودر همین راستا با او به نبرد بر می‏خیزند.»( الغیبة، نعمانی، ص ۲۹۷)
● پرسش: آیا امام زمان‏علیه‏السلام بعد از ظهور با اعراب به جنگ برمی‏خیزد؟
▪ پاسخ: مجلسی به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «ما بقی بیننا وبین العرب إلّا الذبح، وأومأ بیده إلی حلقه»؛ «بین ما وبین عرب چیزی به جز ذبح باقی نمی‏ماند. آن گاه حضرت به دست مبارک خود به حلقشان اشاره نمودند.»( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۴۹)
۱) ظاهر حدیث این است که عرب هر یک از ائمه اهل بیت: را به قتل خواهد رساند.
۲) احتمال دیگر اینکه امام صادق (ع) اشاره به جنایات وقتل وذبحی است که منصور عباسی در عصر آن حضرت نسبت به بنی‏هاشم وذریه پیامبر اکرم (ص) داشته است. ومطابق تاریخ تعداد زیادی از آنها را به قتل رسانید.
● پرسش: اینکه امام زمان‏علیه‏السلام هنگام‏ظهوربر عرب شدید است به چه معناست؟
▪ پاسخ: در غالب روایاتی که در آن سخن از سنت جدید، قضاوت جدید، امر جدید وکتاب جدید به میان آمده این تعبیر به چشم می‏خورد: «علی العرب شدید»، معنای این جمله چیست.
آنچه به ذهن می‏آید -والعلم عند اللَّه تعالی- اینکه: حضرت مهدی (ع) قیام خود را از مکه که سرزمین عرب است شروع خواهد کرد. حضرت با برنامه‏ای اصلاحی وتوسعه همه جانبه، مقصد ومرام خویش را به پیش خواهد برد. طبیعی است که پیاده کردن این برنامه‏ها با مشکلات فراوانی همراه است، درگیری با سفیانی‏ها ودجّال‏ها ودیگر منحرفان که با برنامه‏های حضرت به مقابله برخواهند خاست، در همین منطقه خواهد بود. طبیعی است که با چنین شرایطی برنامه حضرت در عصر سختی پیاده خواهد شد. لذا عرب سختی‏های فراوانی از آن خواهد کشید، گرچه امام زمان (ع) از امکانات اعجازی نیز استفاده وبهره خواهند برد. شاهد این معنا اینکه در برخی از روایات ذیل جمله «علی العرب شدید» چنین آمده است: «ویل للعرب من شرّ قد اقترب» یعنی وای بر عرب از شرّی که بر او نزدیک شده است. واین ممکن است که به جهت اظهار ترحّم بر آنها باشد.( بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۴، ح ۴۲)
● پرسش: آیا امام زمان‏علیه‏السلام در مقابله خود با منحرفان، از منحرفان شیعه شروع می‏کند؟
▪ پاسخ: مفضل بن عمر می‏گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می‏فرمود: «اگر قائم ما قیام کند از دروغ‏گویان شیعه شروع کرده، آنها را به قتل خواهد رساند».( اختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۵۸۹)
در توجیه این حدیث می‏گوییم:
ـ اولاً: بعد از چشم‏پوشی از ضعف سند حدیث، می‏دانیم که کلمه «شیعه» فرقه امامیه، اسماعیلیه، زیدیه ودیگر فرقه‏های شیعی را شامل می‏شود، همان گونه که بر کسی که خود را به تشیّع نسبت داده ولی بعد از مدّتی از خطّ اهل بیت منحرف شده است اطلاق می‏گردد. ابوالخطاب، مغیرة بن سعید، احمد بن هلال عبرتایی، ابن ابی‏العزاقر ودیگر منحرفین که ادعای تشیّع داشتند، در حالی که اهل بیت: از آنها بی‏زار بودند از این دسته‏اند. لذا کشّی خبر فوق را تحت عنوان «ما روی فی محمّد بن ابی‏زینب» معروف به ابوالخطاب که فرقه خطابیه به او نسبت داده می‏شود، نقل کرده است. او کسی بود که احادیث زیادی از طرف امام در مورد لعن ونفرین او صادر شد واز خداوند طلب نمود که حرارت شمشیر را به او بچشاند.( همان، ص ۵۹۱)
در نتیجه: مقصود از کذابین شیعه، همین افراد ویا فرقه‏های دیگر شیعه، غیر از امامیه‏اند که با نسبت‏های ناروا ودروغ، گروهی را منحرف کرده‏اند ولذا امامان شیعه آنها را لعن کرده وحکم به کفر آنها نموده واز آنها تبرّی جسته‏اند. وهنگام ظهور نیز امام زمان (ع) در ابتدا آنها را نابود خواهد کرد.
ـ ثانیاً: از آن جهت که حضرت مهدی (ع) مردم را دعوت به اسلام ناب محمّدی که در تشیّع اصیل متبلور است دعوت می‏کند، باید در مرتبه اوّل منحرفین از این راه اصیل را از بین برده، تا بتواند دیگران را به این راه وارد کند. کسانی که مقابله با آنها به مراتب سخت‏تر ودشوارتر از کفّار وصاحبان ادیان ومذاهب دیگر است.
در نتیجه: حدیث فوق هرگز ربطی به راویان حدیث اهل بیت: ندارد، آن‏هایی که علوم اهل بیت را اخذ کرده وبا دقت تمام به دست آیندگان رساندند. آنان کسانی بودند که از طریق امامان شیعه مورد مدح وستایش قرار گرفتند که می‏توان در رأس آنها از زراره، محمّد بن مسلم، برید عجلی، ابوبصیر نام برد.
● پرسش: وظایف حضرت عیسی‏علیه‏السلام بعد از نزول از آسمان چیست؟
▪ پاسخ: ابوهریره در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل می‏کند که فرمود: «...او از آسمان فرود می‏آید... با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد کرد، صلیب را خرد کرده وخوک را می‏کشد وجزیه وضع می‏کند. خداوند در عصر او همه ملت‏ها به جز اسلام را نابود می‏گرداند ومسیح دجال را نیز به هلاکت می‏رساند. در روی زمین چهل سال درنگ می‏کند وبعد از وفات، مسلمانان بر او نماز می‏گزارند».( سنن ابی‏داوود، ج ۲، ص ۳۱۹، ح ۴۳۲۴ ؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۳۳۳، ح ۳۸۸۴۳)
ممکن است که مقصود از کشتن خوک، کنایه از تحریم خوردن آن بر مسیحیان آن عصر باشد. ومقصود از وضع جزیه، کنایه از ابطال جمیع ادیان است.( المسیح المنتظر ونهایة العالم، ص ۲۴۰)
● پرسش: حضرت عیسی‏علیه‏السلام بعد از نزول به چه شریعتی عمل می‏کند؟
▪ پاسخ: از برخی روایات استفاده می‏شود که حضرت عیسی (ع) بعد از فرود آمدن از آسمان، به شریعت اسلام عمل می‏کند نه به شریعت خود.
سمره از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «عیسی بن مریم در حالی که تصدیق کننده به محمّد (ص) وبر ملت او است نزول می‏کند، آن گاه دجال را به قتل می‏رساند...».( مسند احمد، ج ۵، ص ۱۳ ؛ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۲۲۱)
ابن حبّان در صحیح خود از ابوهریره نقل کرده که گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم که می‏فرمود: «...وهنگامی که سر از رکوع برمی‏دارد «سمع اللَّه لمن حمده» می‏گوید...».( صحیح ابن حبّان، ج ۵، ص ۲۲۳)
● پرسش: منجی ورهبر در حکومت عدل توحیدی جهانی کیست؟
▪ پاسخ: در مورد سؤال فوق سه احتمال وجود دارد:
۱) منجی ورهبر جهانی همان عیسی بن مریم است، ومنظور از مهدی نیز اوست.
۲) منجی ورهبر، مهدی موعود اسلامی است، که از او به مسیح نیز تعبیر شده‏است.
۳) منجی ورهبر، حضرت مهدی است که حضرت عیسی نیز از جانب خداوند به مساعدت او می‏شتابد.
ادلّه احتمال اول
۱) لفظ مسیح که مقصود از آن، نجات بخش ومنجی است لقب حضرت عیسی (ع) می‏باشد.
۲) در برخی از اناجیل وروایات اسلامی به طول عمر حضرت مسیح در آخرالزمان اشاره شده است.( انجیل متّی، ۲۰-۱۹/۲۸)
۳) در برخی از روایات آمده: «ولا مهدیّ إلّا عیسی بن مریم»؛ «ومهدی به جز عیسی بن مریم نیست.»
ـ اولاً: نامگذاری حضرت عیسی (ع) به مسیح بر استقلال او در برپایی حکومت عدل جهانی دلالت ندارد؛ زیرا نام «مسیح» را برخی از کاتبان اناجیل بر حضرت مسیح اطلاق نمودند وقرآن نیز به جهت شهرت آن بر آن حضرت اطلاق کرده است. ودیگر اینکه کافی است در لقب دادن حضرت عیسی به مسیح به جهت آنکه در تأسیس حکومت عدل جهانی مشارکت دارد.
ـ ثانیاً: توافق اسلام ومسیحیت در بازگشت حضرت عیسی (ع) در آخرالزمان وطول عمر او دلالت بر استقلال ایشان در تشکیل حکومت ورهبری ندارد.
ـ ثالثاً: در مورد حدیث «ولا مهدیّ إلّا عیسی بن مریم» که ابن ماجه آن را در سنن خود نقل کرده اشکالاتی وجود دارد:
الف) این حدیث معارض با روایات متواتری است که مهدی را از ذریه رسول‏خدا (ص) معرفی کرده است.
ب) این روایت از منفردات محمّد بن خالد جندی است وتنها اوست که آن را نقل کرده است در حالی که او کسی است که به تعبیر آبری، نزد اهل سنّت معروف نیست. وبه تعبیر حاکم نیشابوری، مجهول بوده ونقل حدیثش به جهت تعجب است.( المنار المنیف، ص ۱۲۹) لذا قرطبی می‏گوید: «احادیث نبوی که دلالت بر خروج مهدی (ع) از عترت پیامبر (ص) واز اولاد فاطمه (س) دارد اصحّ از این حدیث است وحکم، مطابق آن احادیث است».( التذکرة، ج ۲، ص ۲۹۹)
ابونعیم اصفهانی نیز حدیث را غریب می‏داند.( حلیة الاولیاء، ج ۹، ص ۱۶۱)
دلیل احتمال دوم:
مسیح در لغت گر چه به معنای مسح شده است ولی این کلمه لقب کسی قرار گرفته که از جانب خداوند مسح شده وقابلیّت برای نجات عالم را دارد، ومطابق روایات این قابلیّت تنها برای حضرت مهدی (ع) است.
پاسخ:
ـ اولاً: لقب دادن حضرت مهدی (ع) به «مسیح» به معنایی که ذکر شده گر چه امر معقولی است ولی در روایات به آن اشاره نشده است.
ـ ثانیاً: از مجموعه احادیث استفاده می‏شود که حضرت مسیح با تشریک مساعی با حضرت مهدی (ع) امر حکومت جهانی را به پیش خواهند برد.
ادلّه احتمال سوم:
از مجموعه قرائن وادله به دست می‏آید که حکومت جهانی با رهبری حضرت مهدی (ع) وتشریک مساعی حضرت عیسی (ع) بر پا خواهد شد زیرا:
۱) امام مهدی (ع) وارث طرح کامل حکومت عدل جهانی توحیدی از رسول اکرم (ص) است.
۲) در روایات اسلامی آمده است که حضرت عیسی از امامت جماعت بر مسلمین امتناع کرده وامام مهدی (ع) را به عنوان امامت معرفی می‏کند.
۳) حکمت اقتضا می‏کند که رهبر حکومت جهانی از امت اسلام باشد.
۴) در عبارات اناجیل آمده است که حضرت عیسی به کمک شخصی به نام «فرزند انسان» از آسمان فرود آمده وبا مساعدت او این حکومت بر پا خواهد شد.
● پرسش: زندگانی حضرت عیسی‏علیه‏السلام بعد از نزول چه مقدار است؟
▪ پاسخ: از برخی روایات استفاده می‏شود، حضرت عیسی بعد از نزول به زمین چهل سال عمر می‏کند ودر این مدت ازدواج کرده، بعد از رحلت مسلمانان بر او نماز می‏گزارند:
۱) ابوهریره در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «...او -مسیح- چهل سال در روی زمین مکث خواهد کرد وبعد از وفاتش مسلمانان بر او نماز می‏گزارند».( مسند احمد، ج ۲، ص ۴۰۶ ؛ سنن ابی‏داوود، ج ۲، ص ۳۱۹)
۲) عبداللَّه بن عمر از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «عیسی بن مریم به زمین فرود می‏آید وازدواج می‏کند وفرزنددار می‏شود».( المنتظم، ج ۲، ص ۳۹)
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی