شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ایران نگران جنگ در جهان


ایران نگران جنگ در جهان
سال خون، سال جنگ و زشتی های آن، سال اوج جنگ جهانی دوم، سالی بد و زیانبار برای ایران و جهان در راه بود. نیروهای آلمان نازی به دانمارك و نروژ یورش بردند و آن دو كشور را در مدت كوتاهی تصرف كردند. همچنین هلند، بلژیك و لوكزامبورگ در حمله ای برق آسا و غافلگیركننده، تسلیم ارتش آهنین رایش سوم شدند. اروپاییان اكنون در دیدگاه های متمدنانه خود دچار شك و بدبینی شده بودند.
آیا دموكراسی بهترین گونه اندیشه سیاسی بود؟ پس چرا و چگونه اروپای دموكرات این گونه در برابر توفان سهمگین دیكتاتوری و فاشیسم خم می شد و از پا درمی آمد؟ راهكار دموكراسی در این هنگامه آشوب و جنگ چیست؟ از دل آن اروپای دموكراتیك و از درون آن تكنولوژی خیره كننده اكنون فاشیسم تا دندان مسلح به مدرن ترین سلاح های پیشرفته سر برآورده بود! كژی از كجا پدیدار شد؟ آیا زائیده شدن این غول دهشت انگیز از كاستی های دموكراسی، «جامعه باز و دشمنانش» بود؟ آیا دانش بشری شتابان به سوی تباهی رفته و آن زرادخانه های عظیم را پدید آورده بود تا جهان را به خاك و خون بكشاند؟
به هر روی دولت های اروپایی هوادار دموكراسی نیز بر آن شدند تا با همبستگی و اتحاد، نیروی متفقین را تشكیل دهند تا جلو این سیل فاشیسم بنیان كن را بگیرند. نیروهای انگلستان در خاك نروژ پیاده شدند. در انگلستان وینستون چرچیل و در فرانسه مارشال پتن و در آمریكا- برای بار سوم - روزولت بر سر كار آمدند تا جلوگیر هجوم نازی ها شوند.
اما فاشیسم تنها در خاك آلمان چنگ و دندان نشان نداده بود، فاشیسم اصلی و بنیانگذار این واژه نوپای سیاسی یعنی موسولینی كه آرم درفش حزبی اش شكل تبر را نشان می داد، با اعلام جنگ به فرانسه به آلمان پیوست و جبهه متحدین را تقویت كرد. اینك اروپا آوردگاه دو اندیشه سیاسی فاشیسم و دموكراسی شده بود.
در ایران اما دوباره چرخش سیاسی چشمگیری پدیدار شد. رضاشاه، دكتر احمد متین دفتری هوادار آلمان ها را از نخست وزیری بركنار و بازداشت نمود و علی منصور هوادار انگلستان را به جای او نشاند. در این هنگام دكتر محمد مصدق نیز كه پدرزن و عموی دكتر متین دفتری بود و رضاشاه تاكنون به ملاحظات سیاسی وی را گرفتار نكرده بود، دستگیر و راهی زندان شد. چند روز بعد از زندان تهران نیز به زندان بیرجند منتقل شد. دكتر مصدق از مخالفان آشكار رضاشاه بود و در موضوع ماده واحده تغییر سلطنت از خاندان قاجاریه به پهلوی رای كبود داده بود. هنگامی كه نظامیان وی را به تبعیدگاه می بردند، در نیمه راه به سالن غذاخوری بزرگی می روند كه عكسی از رضاشاه بر دیوار آن نصب شده بود. مصدق با صدای بلند و خطاب به عكس رضاشاه می گوید: «ای زبردست زیردست آزار/ گرم تا كی بماند این بازار؟» و با خوردن مقداری تریاك اقدام به خودكشی می نماید كه با مطلع شدن مامورین محافظ از مرگ نجات می یابد.
در تابستان این سال ارباب كیخسرو شاهرخ نماینده میهن دوست و آزادیخواه زرتشتیان در مجلس شورای ملی نیز به طور مرموزی درگذشت. وی هنگامی كه از پیاده رو خیابان عبور می كرد، اتومبیلی وارد پیاده رو شد و او را زیر گرفت. وی از مشروطه خواهان و از كوشندگان راه آزادی ایران بود كه تا هنگام مرگ لحظه ای از كوشش فروننشست. ارباب كیخسرو آن چنان درستكار و پاكدامن بود كه شادروان سیدحسن مدرس درباره او گفته بود: «ما اگر در مجلس یك نماینده مسلمان واقعی داشته باشیم، آن هم ارباب كیخسرو شاهرخ است!»
هنر ایرانی نیز در این سال به سوگ نشست. استاد كمال الملك نقاش چیره دست ایرانی در سن ۹۶سالگی و در انزوای خودخواسته نیشابور روی در نقاب خاك كشید. از وی پرده هایی از هنر نقاشی به جای مانده كه موجب فخر و مباهات هنر ایرانی است. پیكر وی در آرامگاه عطار نیشابوری به خاك سپرده شد.
علما و محدثین شیعی نیز در ماه های پایانی این سال به سوگ حاج شیخ عباس قمی مولف كتاب «مفاتیح الجنان» نشستند. از مرحوم حاج شیخ عباس قمی، بیش از سی جلد كتاب در زمینه حدیث و علوم دینی بر جای مانده است.
شهرهای ایران نیز در این سال به طور رسمی سرشماری شدند: اصفهان تا شعاع شش كیلومتری دارای ۵۹۸/۲۰۴ نفر جمعیت، همدان ۸۷۴/۱۰۳ نفر، شیراز ۰۲۳/۱۲۹ نفر و كرمانشاه دارای ۶۲۲/۸۸ نفر جمعیت بود.
این سال را در حالی به پایان می بریم كه شعله های جنگ جهانگیر دوم هر لحظه گسترده تر و افروخته تر می شد. فرانسه تسلیم آلمان شد و نیروهای ایتالیا به آفریقا یورش بردند.
این نخستین حمله ای است كه جنگ را از قاره اروپا به قاره آفریقا می كشاند. با پیوستن ژاپن به آلمان و ایتالیا آتش جنگ به قاره آسیا نیز كشیده شد. با حمله ایتالیا به یونان و حملات سرسام آور هوایی آلمان ها به انگلستان و پیوستن مجارستان و بلغارستان به محور متحدین جنگ وارد مرحله خطرناك و دشواری شد. اكنون قاره های اروپا، آسیا و آفریقا در آتش جنگ جهانی دوم می سوخت و قاره آمریكا- كه پیشینیان ما آن را ینگی دنیا یعنی دنیای تازه و جدید می خواندند- در آن سوی دنیا و به دور از تیررس جنگ، نگران لحظه به لحظه آن بود!
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید