شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


نه، جنگ هنوز تمام نشده است


نه، جنگ هنوز تمام نشده است
«کی گفته جنگ تمام شده.» این پرسشی است که کاراکتر آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا در مقابل پدر رزمنده اش قرار می دهد؛ هنگامی که بر اثر انفجار یک مین پایش را از دست داده و در یک لحظه از انسانی سالم و فعال به موجودی علیل و زمین گیر مبدل شده است. در عالم سینما پاسخی به این پرسش داده نمی شود اما در عالم واقع باید به چنین پرسش کنندگانی گفت «نه، جنگ هنوز تمام نشده است»، ادامه دارد، دست کم برای ۵ استان غربی ایران میراث داران جنگ هنوز حاضرند. مین ها، سربازانی وظیفه شناس که هنوز قطعنامه صلح را نپذیرفته و به قرارداد ابتدایی خود با مبارزان پایبندند. قراردادی برای مرگ، تفاوتی نمی کند نظامی یا غیرنظامی آنها فقط وظیفه دارند بکشند یا زمین گیر کنند.
بنابر آمارهای رسمی دولت ایران ۱۶ میلیون مین از زمان جنگ در کشور باقی مانده است. ماحصل این حضور میلیونی کشته و مجروح شدن روزانه ۲/۲ نفر ایرانی است که مطابق آمارهای بین المللی رتبه ششم تلفات جهانی را به خود اختصاص داده است. عمده تلفات در روستاهای مرزی پنج استان آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام، خوزستان و کردستان است که در دهه ۶۰ به آسمان اطمینانی نداشتند و اکنون به زمین. هر گامی، گام مرگ است، تفاوتی هم نمی کند برای بازی باشد یا کار، مین ها در همه جا هستند، زیر پای «علی حق» نوجوان ۱۳ ساله ایلامی یا محمدرضا مرد ۴۰ ساله خرمشهری. در کنار خانه یی در روستای فیروزآباد یا مرکز شهر اهواز. مقتولان و مجروحان مین در ایران معمولاً زنان و کودکان هستند.
آنهایی که وارد ۵/۱ میلیون هکتار حریم اختصاصی مین ها در ایران شده اند. از این نظر ایران پس از کشور مصر دومین کشور آلوده به مین دنیا به شمار می آید، با این تفاوت که مین های آنجا وظیفه حراست از مرزهای صحرایی با رژیم اسرائیل را برعهده دارند و اینجا.... از نظر میزان تلفات ایران جایگاه مناسب تری را به خود اختصاص داده است، ششم. پس از افغانستان و چند کشور از قاره سیاه که بعضاً هنوز درگیر جنگ های داخلی هستند. رهاورد میزبانی مین ها تنها مرگ نیست که مرگ عینی ترین آن است.
تولید ناخالص داخلی هر فرد را در ایران می توان حدود ۲۵ میلیون ریال یا ۲۸۹۰ دلار امریکا برآورد کرد. نیروی کار یا جمعیت شاغل کشور، معادل ۱۹ میلیون نفر است و می توان بهره وری یا تولید سرانه هر فرد را با توجه به ۱۹۶/۴ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی کشور (یا معادل ریالی آن ۱۶۷۰ تریلیون ریال) حدود ۱۰۳۵۰ دلار (یا ۸۸ میلیون ریال) محاسبه کرد. بنابراین نقش مولد و بازده بالقوه هر قربانی مین در گروه سنی فعال از نظر اقتصادی را می توان سالانه معادل ۸۸ میلیون ریال (ناخالص) برآورد کرد و در مورد هر قربانی مین در گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال نیز، همین رقم را معادل نقش مولد یا بازدهی بالقوه اقتصادی او در هنگامی که به گروه سنی فعال از نظر اقتصادی وارد می شود، محسوب کرد.
با فرض یک سن متوسط ۲۵ سال برای هر قربانی نوعی مین، متوسط عمر کاری و مولد او را، در هر دو گروه سنی و با در نظر گرفتن امید زندگی در ایران، می توان معادل ۲۵ سال فرض کرد. در این صورت ارزش فعالی بازده بالقوه از دست رفته، با نرخ تنزیل ۱۰ درصد در سال در طول یک دوره ۲۵ ساله، معادل ۷۹۸/۸۶ یا حدود ۸۰۰ میلیون ریال به ازای هر یک نفر قربانی مین خواهد بود.
هر گاه براساس آمار تعداد مصدومین در طول ۱۷ سال (۱۳۸۳-۱۳۶۷)، میانگین سالانه مصدومین را ۸۰۰ نفر فرض کنیم و ارزش فعلی بازده بالقوه از دست رفته هر نفر را ۸۰۰ میلیون ریال بدانیم، سالانه معادل ۶۴۰ میلیارد ریال از توان تولیدی بالقوه کشور در اثر حوادث انسانی مربوط به مین از دست می رود.
اما ما هنوز غافلیم و درگیر بایدها و نبایدها، همین چندی پیش بود که در نشست تنها جمعیت غیردولتی فعال در زمینه کمک به قربانیان ناشی از انفجار مین- کانون مشارکت در پاکسازی مین- گفته شد «موضوع مین همچنان مقوله یی امنیتی به شمار می آید.» این در حالی است که مطابق گفته وزیر سابق «پاکسازی زمین های آلوده به مین ایران با امکانات و اعتبارات فعلی دست کم ۵۰ سال زمان نیاز دارد.»
به استمداد کمک های بین المللی هم نمی توان نشست چرا که هنوز داخلی ها از ابعاد فاجعه غافل هستند و برای بسیاری از بزرگان «مین» را باید تعریف کرد و سپس توضیح داد که مشکلات ایران در این زمینه دست کمی از افغانستان، عراق و کامبوج ندارد. نمونه، سفیر ایرانی صلح که در نشست مطبوعاتی خود از بی توجهی برای پاکسازی مین های باقی مانده از جنگ ۲۰ روزه لبنان و قربانی شدن کودکان گلایه می کند اما از ایران بی خبر است؛ از «علی حق»، «معصومه»، «رضا»، «رامین» و «مرتضی» که قبل از پانزده سالگی ویلچرنشین، عصا به دست یا زمین گیر شده اند. آنها تنها شماری از هزاران قربانی مین ها در ایران به شمار می آیند. روزانه ۲/۲ نفر و ما هنوز غافلیم. آیا چرایی این غفلت نمی تواند پرسش دومی باشد که حاتمی کیا در فیلم درخشان خود از طرح آن غفلت کرد اما ناخودآگاه پاسخش را از زبان پزشکی محلی فریاد زد «مصدومان مین اگر محلی و روستایی باشند اشکالی نداره اما اگر شهری باشند...»
این فریاد هزاران ایرانی در حال جنگ است. بله جنگ، جنگ هنوز تمام نشده است. لااقل برای آنهایی که در بانه، مریوان و... زندگی می کنند. اگرچه مسوولان ستاد پاکسازی مین اقداماتی را آغاز کرده و به گفته خودشان به نتایج خوبی هم رسیده اند.
مهدی افروزمنش
عضو هیات مدیره کانون مشارکت در پاکسازی مین
منبع : روزنامه اعتماد