جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گرفتار ۱۸ تومان


گرفتار ۱۸ تومان
یکی از علمای تهران نقل می‌کند که من در نجف طلبه بودم. پدرم که از علمای بزرگ تهران بود، فوت کرد. او را آوردند و در نجف دفن کردیم. مدتی بعد او را در خواب دیدم که گرفتار است. علت را پرسیدم، گفت: وای برحق‌الناس! وای بر بدهکاری! من ۱۸ تومان به مشهدی تقی نعلبند بدهکارم. مرا گرفته‌اند و نمی‌گذارند بروم سر جایم و مبتلا شده‌ام.
این عالم بزرگوار می‌گوید از خواب بیدار شده و تعجب کردم که پدرم بدهکار است. لذا به برادرهایم در تهران نامه نوشته و گفتم بررسی کنید آیا پدرم به فردی به نام مشهدی تقی نعلبند بدهکار است یا نه و اگر بدهکار است،‌ مبلغ آن چقدر است؟ مدتی بعد پاسخ آمد که بله رفتیم بررسی کردیم و چنین شخصی گفت: «پدرتان به من ۱۸ تومان بدهکار است.» به او گفتیم پس چرا نیامدی بگیری؟ گفت: «پدرتان باید در دفترش یادداشت می‌کرد که نکرده بود و من هم چون رسید و مدرکی نداشتم، مراجعه نکردم».
امام سجاد(ع): یؤخذ بید العبد یوم القیامه علی رؤس الأشهاد الا من کان له قبل حقّ فلیأخذه و لا شیء اشدّ علی اهل القیامه من ان یروا من یعرفهم مخافه ان یدعی علیه شیئاً
روز قیامت دست بنده را گرفته و در مقابل همه اعلام می‌کنند اگر کسی از قبل از او حقی طلب دارد، پس آن را بگیرد. و چیزی سخت‌تر از این برای اهل قیامت نیست که کسی او را شناخته و از او چیزی را طلب کند و مدعی شود.

برگرفته از کتاب اندرزها و حکایات
منبع : روزنامه اطلاعات