یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

مرد مجرد - THE BACHELOR


مرد مجرد - THE BACHELOR
سال تولید : ۱۹۹۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جفری ت. بارابه. بینگ هاونستاین و لوید سیگان
کارگردان : گاری سینیور
فیلمنامه‌نویس : استیو کوئن، بر مبنای فیلم‌نامهٔ هفت‌شانس نوشتهٔ جین هاوز، کلاید بروکمن و جوزف میچل از نمایش‌نامه‌ای نوشتهٔ روی کوپر مگرو
فیلمبردار : سایمن آرچر
آهنگساز(موسیقی متن) : جان مورفی و دیوید هیوز
هنرپیشگان : کریس اودانل، رنه زلوگر، آرتی لانگ، ادوارد آسنر، بروک شیلدز، هال هولبروک، جنیفر اسپوزیتو، جیمز کرامول، مارلی شلتن و پیتر یوستینوف
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۱ دقیقه


̎جیمی شانن̎ (اودانل) ده‌ها محبوبه داشته اما همهٔ آنان با او قطع رابطه کرده‌اند زیرا حاضر به ازدواج با هیچ‌کدام از آنان نشده؛ اما وقتی با ̎آن̎ (زلوگر) آشنا می‌شود بدش نمی‌آید با او ازدواج کند ولی باز هم کمی تردید دارد. پدربزرگ ̎جیمی̎ (یوستینوف) نگران ادامهٔ نسل در خاندان ̎شانن̎ است و به او اصرار می‌ورزد ازدواج کند و صاحب چند بچه شود. بالاخره ̎جیمی̎ تصمیم به ازدواج می‌گیرد اما به‌قدری مضطرب است که درخواست خود را به نحو بدی ابراز و ̎آن̎ را از خود ناامید می‌کند. وقتی پدربزرگ ̎جیمی̎ می‌میرد، وصیت‌نامه‌ای از خود باقی می‌گذارد که در آن نوشته چنان‌چه ̎جیمی̎ تا پیش از سی سالگی‌اش ـ که درست یک روز بعد است ـ ازدواج کند، یک ارثیهٔ صد میلیون دلاری به او تعلق خواهد گرفت. بنابراین ̎جیمی̎ این‌بار تصمیم می‌گیرد به‌طور جدی به ̎آن̎ پیشنهاد ازدواج دهد، اما وقتی ̎آن̎ از او می‌پرسد آیا او واقعاً مایل به این کار هست یا نه، ̎جیمی̎ بازهم تردید می‌کند، پس ̎آن̎ هم سوار هواپیما می‌شود تا به یونان سفر کند اما در آخرین لحظه پیاده می‌شود و به دیدار پدر و مادرش می‌رود. ̎جیمی̎ متوجه می‌شود ارثی که به او می‌رسد یک شرکت صد میلیون دلاری با چندین کارمند است و چنان‌چه آن را از دست بدهد، شرکت دیگری که به خریدن شرکت‌های دیگر شهرت دارد، آن را خواهد خرید و کارمندانش را اخراج خواهد کرد و در این صورت تعداد بسیاری بی‌کار خواهند شد. بنابراین ̎جیمی̎ هرچه زودتر باید زنی را پیدا و با او ازدواج کند؛ پس سراغ دفتر تلفنش می‌رود و به تمام دخترهائی که قبلاً با آنها رابطه داشته، تلفن می‌کند اما تعدادی از آنان هنوز از رفتاری که ̎جیمی̎ با آنان کرده، آزرده‌اند و بقیه نیز فکر می‌کنند پیشنهاد او تمسخرآمیز است و یا این‌که بازهم دارد آن را ناشیانه و بد ابراز می‌کند...
● البته سینیور پیش از این، کمدی نسبتاً موفق لیون، پرورش‌دهندهٔ خوک (۱۹۹۳) را در کارنامه داشته، اما واقعاً مشخص نیست که این فیلم‌ساز انگلیسی چه‌طور جرأت کرده تا به بازسازی یکی از آثار کلاسیک سینمای کمدی بپردازد. احتمالاً برای تماشاگران نوجوان باید یادآوری کرد که فیلم بر مبنای هفت‌شانس باستر کیتن (۱۹۲۵) ساخته شده و اضافه بر آن اصلاً ابتدا باید نسخهٔ اصلی را به نمایش درآورد تا مشخص شود منظور از دوران طلائی صامت چیست. مشکل اصلی فیلم، جز خلاقیتی که سینیور ندارد، انتخاب نابه‌جای اودانل برای بازی در نقش اول است. اودانل به هیچ صورتی جذابیت لازم برای ایفای نقش ̎جیمی شانن̎ را ندارد (و به‌نظر طبیعی می‌آید که محبوبه‌های سابق او، حتی برای صد میلیون دلار، حاضر به ازدواج با او نشوند!). با این همه، در کمال حیرت، بسیاری از بازیگران نقش‌های دوم و کوتاه، (شیلدز، اسپوزیتو، یوستینوف، کرامول و ...) مؤثر ظاهر می‌شوند و انگار که در فیلم بهتری حضور پیدا کرده‌اند! بهترین صحنه‌های فیلم، تعقیب ̎شانن̎ توسط صدها عروس در خیابان‌های سن‌فرانسیسکو است که دیر و کم به‌نظر می‌آید.