دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

جاخالی - L'ESQUIVE


جاخالی - L'ESQUIVE
سال تولید : ۲۰۰۳
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : ژاک اوانیش
کارگردان : عبدل کشیش
فیلمنامه‌نویس : گالیا لاکروا و کشیش
فیلمبردار : لوبومیر باکچف
هنرپیشگان : عثمان الخراز، سارا فورستیه، سابرینا اوازانی، نانوئو بن هاموئو، هاتف بن احمد، اورلی گانتیو و مری سربا
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۳ دقیقه


̎کریمو̎ (الخراز) نوجوانی وارد به چم و خم زندگی شهری، حرف زیادی ندارد که با ̎مادرش̎ (سربا) یا ̎ماگالی̎ (گانتیو) دوستش بزند و در جمع دوستانش نیز به یک قلدر تمام‌عیار تبدیل می‌شود. اما ̎کریمو̎ استعدادهائی هم دارد که از پدرش به ارث برده و آنها را با کسی تقسیم نمی‌کند. یک روز پس از آن‌که ̎ماگالی̎ از او جدا می‌شود، ̎کریمو̎ به ̎لیدیا̎ (فورستیه)، دختری برمی‌خورد که بر سر قیمت یک دست لباس در حال بگومگو با صاحب مغازه است. ̎کریمو̎ به‌طور غریزی، پول لباس را در اختیار دختر می‌گذارد و بعد باخبر می‌شود که قرار است ̎لیدیا̎ آن لباس را در نمایش مدرسه‌ای‌اش ـ اثری از ̎ماری‌وو̎ ـ بپوشد. ̎کریمو که کنجکاو شده، ̎لیدیا̎ را تا سر تمرین هم‌راهی می‌کند و متوجه می‌شود که بیش از پیش به دختر و آن نمایش‌نامه علاقه‌مند شده است. ̎لیدیا̎ در کارش دختری جدی و سخت‌گیر است و وقتی بازیگر مرد نقش اصلی قهر می‌کند، ̎کریمو̎ جایش را می‌گیرد. اما بعضی‌ها از جمله ̎فریدا̎ (اوازانی)، دوست صمیمی ̎لیدیا̎، مطمئن نیستند که ̎کریمو̎ بتواند گلیم خود را در این نمایش از آب بیرون بکشد.
● در جاخالی گذشته و حال مرتب در حال تنه زدن به یک‌دیگر هستند و یک دشنام امروزی طنینی کلاسیک پیدا می‌کند. نوجوانان پاریس در یک مجتمع ساختمانی مشغول حرافی و نثار کردن بی‌دریغ ناسزا به یک‌دیگر هستند و در عین حال یک تکلیف آکادمیک دارند که برگزار کردن نمایشی مدرسه‌ای از ماری‌وو، نمایش‌نامه‌نویس قرن هجدهمی است و البته دنیای کلامی‌اش فرسنگ‌ها با آن‌چه می‌شنویم فاصله دارد. در کمدی ماری‌وو (که اسم انگلیسی فیلم، بازی‌های عشق و تصادف از آن می‌آید) شخصیت‌ها کشف می‌کنند که گریزی از سرنوشت طبقاتی‌شان ندارند. در فیلم مخمصه‌ای قرینه آشکار می‌شود: آیا ادبیات عالی می‌تواند این جوانان حومه‌نشین را نسبت به محیط پست‌شان ارتقا بخشد؟ ̎لیدیا̎ ـ با بازی عالی فورستیه ـ مشتاقانه‌تر از همه در پی پاسخ این پرسش است و گرچه هنگام کار روی صحنه حالت رئیس و تصمیم‌گیرنده را دارد، در بقیه موارد باید در برابر ضربات گفتاری هم‌قطارانش ـ که فیلم کشیش را در فرانسه مشهور و متمایز کردند ـ تاب بیاورد (اسم فرانسوی فیلم در واقع اصطلاحی در شمشیربازی برای جاخالی دادن از برابر ضربه است). این کمدی بسیار هوشمندانه می‌خواهد دمدمی‌مزاجی نوجوانان را تا حد امکان تعقیب و ثبت کند و در عین حال دنبال شعارهای سیاسی/ اجتماعی نیست. دوربین DV کشیش ـ به تبعیت از علاقهٔ ماری‌وو به ظرافت‌های چهرهٔ انسان ـ در نماهای بسیار نزدیک کوچک‌ترین حالات چهرهٔ جوان‌ها را با شیفتگی و بدون قضاوت می‌نگرد. فیلم، قدرت کلمات را به نمایش درمی‌آورد، قدرتی که می‌تواند باعث ناکامی و شکست گوینده شود. این جوان‌های سرخورده از زبان، حق دارند خشمگین و بدزبان باشند و کم‌کم از معصومیت آفتابی‌شان پا به تاریکی‌های بزرگ‌سالی بگذارند.