پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چرا اسرائیل به غزه حمله کرد؟


چرا اسرائیل به غزه حمله کرد؟
جدای از جنگ‌طلبی اسرائیل و پایبند نبودن اسرائیل به تعهدات خود نسبت به عدم کاربرد زور برای رسیدن به اهداف خود، حادثه اخیر را می‌توان در چارچوب یک برنامه از پیش طراحی شده تحلیل نمود.
بدون شک بررسی چرایی و چگونگی حمله اسرائیل به غزه در طی دو هفته اخیر از جمله موضوعاتی است که ذهن کارشناسان، صاحب‌نظران و همچنین افکار عمومی جهان را به خود مشغول کرده است. همچنین اعتراضات جهانی را نسبت به رفتار ناعادلانه اسرائیل در حمله به افراد غیر نظامی غزه را( که در زمره جنایت علیه بشریت قلمداد می شود) به دنبال داشته است.
بعد از جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه حزب الله و برگزاری اجلاس آناپولیس در آمریکا، این رژیم به دنبال حمایت امریکا و چراغ سبز دولت‌های عربی به لزوم تشکیل کشور مستقل فلسطین به رهبری محمود عباس، سیاست تحریم جنبش حماس ‌را در پیش گرفت.
لذا با پشتوانه‌های امریکا و حمایت ضمنی و بعضاً آشکار دولت‌های عربی به تدریج این سیاست را دنبال نمود. تا اینکه از دو هفته پیش سیاست استفاده از ابزار نظامی علیه حماس و سرکوب غیر نظامیان غزه در ادامه سیاست های قبلی در دستور کار سران اسرائیلی قرار گرفته است.
لذا چیزی که در ابتدای امر می بایست برای آن پاسخی پیدا نمود، دلایل حمله اسرائیل به غزه می باشد. در این جا دلایلی که باعث گردیده است تا اسرائیل سیاست تحریمی خود علیه غزه را شدت بخشیده و آنرا به مرحله مبارزه نظامی ارتقاء دهد، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
۱) در ابتدای امر می توان به انتخابات در پیش رو اسرائیل اشاره نمود. احزاب مهمی همچون حزب لیکود، حزب کادیما و حزب کار در رسیدن به قدرت تلاش می‌کنند. در این میان ایهود اولمرت و وزیر خارجه آن زیپی لیونی تلاش می‌کنند تا از طریق حساس نشان دادن زمان انتخابات، شرایط و موقعیت حزب کادیما را در مقابل دیگر احزاب تقویت نموده و مقدمات پیروزی در انتخابات را فراهم نمایند. لذا حمله به غزه و افزایش تنش با حماس را در رسیدن به اهداف خود مهم می‌دانند.
۲) دومین دلیل از دلایل حمله به غزه‌ را می‌توان به انتخابات در پیش روی فلسطین مرتبط دانست. بنابر تاریخ زمانی، در ۹ ژانویه ۲۰۰۹ دوره جدید انتخابات می‌بایستی در فلسطین برگزار شود. تجربه انتخابات قبلی مؤید این امر بود که جنبش حماس و رهبران آن از محبوبیت‌ بالایی در فلسطین برخوردار بوده و امکان پیروز شدن آنها در انتخابات نیز وجود دارد.
چنانکه در دوره قبل نیز چنین احتمالی به واقعیت تبدیل شد و حماس توانست پیروز انتخابات شود(هر چند در ادامه نیروهای تاثیر‌گذار و اسرائیل امکان به قدرت رسیدن حماس را با روی کارآوردن محمود عباس از بین بردند.) به همین دلیل اسرئیلی ها تصور می‌نمایند که چنین حادثه‌ای دوباره تکرار خواهد شد و حماس شرایط رسیدن به موقعیت قبلی را دوباره پیدا می کند.
لذا اسرائیل تلاش می‌کند تا با سرکوب مردم غزه و خنثی نمودن افکار سیاسی مردم غزه و سرکوب حماس شرایط را برای انتخابات پیش رو فراهم آورده و دولت محمود عباس را دوباره بر سر کار بیاورد. امری که منجر به برخورد با غزه گردید و بیش از ۱۳۰۰ نفر در راستای این سیاست انتخاباتی تا کنون جان خود را از دست داده اند. به نظر می‌رسد که اسرائیل تلاش می‌کند تا در راستای جلوگیری از پیروزی جنبش حماس در انتخابات به از بین بردن صورت مسئله،که آن موجودیت حماس می باشد، اقدام نمایند.
۳) سومین دلیل را می‌توان به اهداف دولت‌های عربی از همراهی با اسرائیل مرتبط دانست. سران دولت‌های عرب تصور می‌نمایند که با افزایش فشار بر روی حماس و نابود کردن حماس می‌توانند در بعد ایجابی نقش تاثیر‌گذار خود را در معادلات منطقه افزایش دهند و در بعد سلبی نقش و نفوذ ایران را که به ادعای آنها در منطقه گسترش پیدا کرده است، کنترل نمایند.
دولت‌های عربی تحت تاثیر فشارها و تبلیغات امریکا قرا گرفته و به سوء برداشت از ایران رسیده‌اند. آنها تصور می‌نمایند که حماس بیشتر از آنکه یک نیروی خود جوش و ابتکاری در مقابل اسرائیل باشد؛ بیشتر از ایران تاثیر پذیرفته و در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران گام بر می‌دارد.
در حالیکه فراموش نموده‌اند که به لحاظ قرابت جغرافیایی و مذهبی حماس بیشتر به خود کشورهای عربی نزدیکتر می باشد. چراکه نیروی حماس یک نیروی اسلامی- سنی، عربی و فلسطینی می‌باشد که برای استقلال فلسطین مبارزه می‌نماید.
در حالیکه کشورهای عرب از تبلیغات و برداشت‌های غربی‌ها پیروی می‌کنند و کنترل حماس را کنترل جمهوری اسلامی ایران می‌دانند. چنانکه شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل اذعان نموده است که خود کشورهای عربی به اسرائیل برای سرکوب حماس چراغ سبز نشان داده‌اند.
۴) بعد دیگر تحولات مربوط به غزه، به امریکا و تحولات درون امریکا برمی‌گردد. امریکا در شرایط خانه‌تکانی در کاخ سفید قرار دارد، لذا هم دولت فعلی امریکا و هم اسرائیل تلاش می‌کنند تا باراک اوباما را با شرایطی جدید و در حال ظهور روبرو نمایند.
اسرائیل تصور می‌کند با حمله به غزه و افزایش شرایط جنگی در منطقه، دولت اوباما را که از افزایش راهکارهای دیپلماتیک‌ به جای راهکارهای نظامی حمایت می کند، در مقابل عمل انجام شده قرار داده و شرایط دست‌یابی به صلحی جدید به سود اسرائیل فراهم نماید. چنانکه در طی روز های اخیر از برگزاری آناپولیس دوم سخن به میان آورده اند.
● نتیجه‌گیری
در ذیل هر کدام از دلایل فوق می‌توان به مجموعه‌ای از دلایل جزئی‌تر نیز اشاره نمود. جدای از جنگ‌طلبی اسرائیل و پایبند نبودن اسرائیل به تعهدات خود نسبت به عدم کاربرد زور برای رسیدن به اهداف خود، حادثه اخیر را می‌توان در چارچوب یک برنامه از پیش طراحی شده تحلیل نمود.
به نظر می‌رسد که سیاست مدیریت بحران فلسطین و اسرائیل، جایگزین حل و فصل و صلح میان طرفین گردیده است. چنانکه اسرائیل در پرتو این سیاست تلاش می‌کند تا با حمله به غزه ،قسمتی از سرزمین غزه را جدا نموده و آن را به نیروهای بین‌المللی واگذار نماید و از آن طریق کنترل و حاکمیت محمود عباس را بر بخش تصرف شده غزه گسترش دهند. لذا افزایش منطقه صلح‌آمیز و امن برای اسرائیل و سیاست تعدیل نمودن رفتار مردم فلسطین و در نهایت خنثی سازی رفتار های مبارزه طلبانه مردم غزه را دنبال می نمایند.
منبع : امید