پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ایران و شورای همکاری خلیج فارس


ایران و شورای همکاری خلیج فارس
امروز محمود احمدی نژاد به عنوان اولین مقام رسمی نظام جمهوری اسلامی راهی دوحه قطر می شود تا در نشست شورای همکاری خلیج فارس شرکت کند. مناسب دیدیم در این باره تاریخچه یی از روابط ایران با شورای همکاری خلیج فارس منتشر کنیم.
از هنگام وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ تا انتخاب آقای رفسنجانی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۶۸ چهار عامل اصلی دست در دست هم مناسبات ایران و شورای همکاری خلیج فارس را تحت تاثیر قرار داد؛ نخست ایدئولوژی اسلامی بود که تا حدودی ایران در برابر هر دو ابرقدرت اتخاذ کرد.
دوم، مسائل سیاسی داخلی ایران هم از یک جهت سبب خصمانه شدن مناسبات این کشور با دولت های عرب خلیج فارس شد. شعار صدور انقلاب باعث نگرانی اعراب شده بود.
عامل تیره کننده دیگر روابط ایران و اعراب، تهاجم عراق به خاک ایران در سال ۱۳۵۹ بود. صدام حسین، حاکم عراق، به بهانه انجام اقدامات تحریک آمیز از سوی ایران و در واقع در تعقیب نقشه یی که از مدت ها پیش برای برتری یافتن در خلیج فارس و جهان عرب در سر داشت به ایران حمله کرد. منزوی شدن مصر در پی توافق صلحی که سادات با اسرائیل منعقد ساخت به سوداهای بین المللی صدام دامن زد. عربستان و کویت هزینه های مالی تلاش های جنگی عراق را تامین می کردند و همین خشم ایران را نسبت به آن دو کشور تندتر ساخت. دولت حسنی مبارک در مصر هم با تامین نیروی انسانی لازم به تلاش جنگی عراق یاری می رساند و از همین رو دشمنی ایران با قاهره هم شدیدتر شد.
چهارمین و آخرین عامل را باید سیاست های ابرقدرت ها دانست. ایالات متحده با کمک های اطلاعاتی و جاسوسی و انواع دیگر کمک ها هرچه بیشتر به سوی عراق متمایل شد و در طول جنگ نفتکش ها، بخش اعظم میدان های نفتی فلات قاره ایران را درهم کوبید. اتحاد شوروی هم در آن زمان مانند واشنگتن، جنگ افزار در اختیار متحد قدیمی خود، عراق، می گذاشت.
● روابط ایران در دوران سازندگی
در نتیجه تغییر برجسته سمت گیری سیاست خارجی ایران طی سال های ۱۳۷۰-۱۳۶۷ (۱۹۹۱-۱۹۸۸) مناسبات ایران و اعراب به سوی بهبود رفت. در داخل، در سطح منطقه و نیز جهان، دگرگونی های بی سابقه یی چون پایان یافتن جنگ ایران و عراق، پایان یافتن جنگ سرد، تهاجم عراق به کویت و فروپاشی اتحاد شوروی رخ داد. این رویدادهای دوران ساز، ایران را در برابر این ضرورت قرار داد که برای سامان دادن مناسباتش با دیگر دولت ها به ویژه همسایگان تازه خود در شمال و همسایگان قدیمی اش در جنوب سخت بکوشد.
فروپاشی اتحاد شوروی به ناگاه ایران را با تهدیدها و فرصت های تازه یی در امتداد مرزهای طولانی شمالی اش روبه رو ساخت. پس از هفت دهه، دولت هایی نواستقلال، ضعیف و کشمکش جو در ماوراء قفقاز و آسیای مرکزی جای ابرقدرت باثبات شوروی را گرفتند. حوزه سرشار از نفت و گاز دریای خزر نیز بعد تازه یی بر اهمیت استراتژیک ایران افزود.
▪ ایران
به عنوان کشوری سرشار از منابع انرژی - که از شمال و جنوب به ترتیب میان منطقه گسترده ماوراء قفقاز و سواحل طولانی شرق خلیج پرنفت و گاز فارس قرار گرفته، آسان ترین و ارزان ترین مسیر عبور میان این بزرگترین حوزه های نفت و گاز جهان بود. همسایگان شمالی ایران که نسبتاً توسعه نیافته اند بالقوه می توانستند برای صادرات غیرنفتی ایران بازار بزرگی به ارزش تخمینی ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار در سال باشند. در جنوب ایران، تهاجم عراق به کویت اصلاح مناسبات با دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس را برای ایران هرچه مبرم تر ساخت. دولت آقای رفسنجانی خواهان «عقب نشینی فوری سربازان عراقی به مرزهای شناخته شده بین المللی و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات» شد، از همه قطعنامه های سازمان ملل در مورد این مناقشه پشتیبانی کرد و مجازات اقتصادی تمهید شده از سوی سازمان ملل را با چنان دقتی رعایت کرد که جیمز بیکر وزیر خارجه سابق ایالات متحده گفت ایران در سراسر عملیات توفان صحرا «به شیوه یی بسیار پذیرفتنی» این مجازات ها را راساً به اجرا گذاشت.
گرچه عربستان در طول جنگ عراق با ایران به آن کشور کمک کرده بود ولی دولت آقای رفسنجانی با از سرگیری روابط دیپلماتیک سعی در آشتی با این کشور پادشاهی داشت. این روابط در سال ۱۹۸۷ قطع شده بود یعنی زمانی که ۴۰۲ تن از حجاج از جمله ۲۷۵ ایرانی در برخوردهایی که در جریان تظاهرات سیاسی ایام حج بروز کرد، به شهادت رسیدند.
دولت آقای رفسنجانی برای کاستن از تنش هایی که در مناسبات با دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس وجود داشت تلاش هایی صورت داد. برای این منظور، علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت ایران در سال ۱۹۹۰ دیدار مهمی از کویت به عمل آورد که در نوع خود نخستین دیدار از زمان پیروزی انقلاب بود. یک سال پس از آن، شورای همکاری خلیج فارس بر اشتیاق خود برای «پویا کردن روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران در جهت کمک به منافع مشترک...» تاکید کرد. با وجود این، تا پایان دومین دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، مناسبات ایران با دولت های عرب حوزه خلیج فارس به دلیل اختلاف ایران با امارات متحده عربی بر سر موضوع حاکمیت بر جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک، مخالفت ایران با دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس بر سر روند صلح با اسرائیل، رشد بی سابقه حضور نظامی ایالات متحده در خلیج فارس و عقد قراردادهای دوجانبه و اجرای تمرین های نظامی مشترک میان ایالات متحده و تعدادی از دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس تیره و تار ماند. اما در مقایسه با دوران رویارویی و جنگ، صلح مصلحت جویانه آقای رفسنجانی توازن موجود را به سود نوعی سمت گیری معتدل تر در عرصه سیاست خارجی تغییر داد و راه را برای به وجود آوردن تغییری برجسته تر در موضع گیری های ایران در مناسبات بین المللی هموار ساخت.
● روابط ایران در دوران اصلاحات
در دوم خرداد ماه ۱۳۷۶ بیست میلیون ایرانی یعنی ۶۹ درصد دارندگان حق رای، در انتخابات ریاست جمهوری آرای خود را به نام حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی به صندوق ها ریختند. این انتخابات غیرمترقبه که همگان بر آزاد بودن آن اذعان داشتند از لحاظ تغییر سمت گیری سیاست خارجی ایران اهمیتی بس عمیق داشت. اما از آنجا که آقای خاتمی در نطق های انتخاباتی خود بر لزوم اصلاحات تاکید کرده بود تقریباً همگان در غرب تنها به اهمیت داخلی این انتخابات توجه داشتند.
در چارچوب جامعه ایران، صلح مردم سالارانه آقای خاتمی با صلح مصلحت جویانه آقای رفسنجانی در برقراری روابط آشتی جویانه با دیگر کشورها اشتراک دارد ولی تاکید آقای خاتمی بر اصلاحات بیشتر ناظر بر گسترش مردم سالاری در داخل است تا توسعه اقتصادی و به دنبال آن توسعه سیاسی و دیگر انواع توسعه در گرو دگردیسی جامعه است که خود نیازمند وجود آزادی عقیده و ابراز آزادانه عقاید همراه با جاگیر شدن ارزش ها و نهادینه شدن روش های مردم سالارانه است.
صلح مردم سالارانه آقای خاتمی قلوب مسلمانان جهان به طور کلی و به ویژه دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس را به تپش درآورد. ولی شرکت مشتاقانه این دولت ها در نشست سران تهران تنها بیانگر ارزیابی مساعد- و هرچند آزمایشی- اعراب از میانه روی محسوس آقای خاتمی در صلح مردم سالارانه اش نبود بلکه به روشنی نشان می داد که آنها از بن بست ایجاد شده در روند صلحی که ایالات متحده بانی آن است هرچه بیشتر سرخورده می شوند. ترور اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیل در چهارم نوامبر ۱۹۹۵، پیروزی نه چندان چشمگیر بنیامین نتانیاهو بر شیمون پرز در ۲۹ مه ۱۹۹۶ و کسب مقام نخست وزیری اسرائیل و قرار گرفتن مهار کنست (پارلمان اسرائیل) در دست مخالفان صلح موجب بروز یک سلسله شکست ها در مذاکرات اسرائیل و فلسطینیان شد که روند صلح را تا لبه سقوط عقب برد. وقتی در ۱۷ مارس ۱۹۹۷ اسرائیل شروع به ساختن شهرک یهودی نشین تازه یی در شرق بیت المقدس که ناحیه یی عمدتاً عرب نشین است کرد و با وجود درخواست های مکرر مادلین آلبرایت، وزیر خارجه ایالات متحده، برای «توقف گذاری» این عملیات همچنان به ساخت شهرک ادامه داد، ضربه دیگری به روند صلح وارد شد.
● اوج روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس
تحولات پیش گفته سبب شد رهبران عرب و ایرانی با شور و شوق بی سابقه یی در نشست سازمان کنفرانس اسلامی در تهران گرد هم آیند. گرچه ایران یکی از هفت دولت بنیانگذار سازمان کنفرانس اسلامی و در طول نخستین دهه حیات این سازمان یکی از شرکت کنندگان منظم در نشست های آن بود، ولی ایران انقلابی بیشتر اوقات با برخی از دولت های عضو سازمان به ویژه عراق، عربستان و کویت در طول جنگ عراق و ایران درگیر اختلاف و کشمکش بود. تنها پس از جنگ بود که ایران شروع به شرکت منظم تر در فعالیت های سازمان کنفرانس اسلامی کرد. مهمتر از همه، آقای رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، شخصاً ریاست هیات ایرانی شرکت کننده در ششمین نشست سران این سازمان را که در سال ۱۹۹۱ در داکار پایتخت سنگال برگزار شد بر عهده داشت. بنا به گزارش ها، تصمیم گیری برای برگزاری هشتمین نشست سران در ایران در سال ۱۹۹۷ نتیجه واکنش مطلوبی بود که حضور و سخنان وی برانگیخت.
با وجود این، حتی در نشست سران در داکار هم اختلافات ایران و اعراب خودنمایی می کرد. موضوع اختلاف برانگیز، مناسبات فلسطینیان و اسرائیل بود. آقای رفسنجانی با دستورالعمل مادرید مخالف بود و از استمرار انتفاضه هواداری می کرد. در حالی که شاهزاده عبدالله از تلاش برای برقراری صلح با اسرائیل پشتیبانی می کرد تا به گفته خودش ثابت کند «صلح دوستی اسرائیل یک پندار نادرست است» از مواضع شاهزاده عبدالله بیش از آقای رفسنجانی حمایت به عمل آمد ولی قطعاً ولیعهد عربستان ناامید شده بود زیرا مایل بود دولت های عضو، اجلاس بعدی سران را در عربستان، مبتکر و اصلی ترین پشتیبان مالی سازمان کنفرانس اسلامی، برگزار کنند ولی آنها چنین نکردند.
جو دوستانه هشتمین نشست سران به سر زدن جوانه های آشتی میان اعراب و ایران کمک کرد و موجب تسهیل همکاری های بعدی شد. سخنرانی آقای خاتمی و شاهزاده عبدالله گرچه سبک و سیاقی کاملاً متفاوت با هم داشت، ولی نشان داد اندیشه های این دو تا چه حد به هم نزدیک است. نگرش آقای خاتمی درباره صلح مردم سالارانه، شالوده سخنان وی را تشکیل می داد.او بی پرده تصدیق کرد که در سده های اخیر، امت اسلام در «ضعف و واپس ماندگی» فرو رفته است و این وضعیت را تنها با تکرار تمدن کهن اسلامی نمی توان درمان کرد بلکه چاره کار، شناخت عمیق روزگار حاضر است. وی همچنین پیامدهایی را که مفهوم جامعه مدنی اسلامی (مدینه النبی) برای هر دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی دارد توضیح داد. در چنین جامعه یی، حکومت خدمتگزار مردم است، نه ارباب آنان و در برابر مردمی که خداوند آنان را بر سرنوشت خود حاکم کرده، پاسخگو است.
از لحاظ بین المللی، این جامعه مدنی نه در پی سلطه یافتن بر دیگران است و نه سلطه پذیر، زیرا حق ملت ها را برای تعیین سرنوشت خود به رسمیت می شناسد. کاربرد این اصل در مورد اوضاع خاورمیانه، به گفته آقای خاتمی، بدان معنی است که «صلح، تنها با احقاق همه حقوق مشروع مردم فلسطین از جمله حق مسلم آنان در تعیین سرنوشت خود، بازگشت آوارگان و آزادی سرزمین های اشغال شده، به خصوص قدس شریف محقق خواهد شد...» شاهزاده عبدالله درباره مساله فلسطین تا این حد مشخص سخن نگفت، ولی روشن بود که او نیز مانند آقای خاتمی با هرگونه سلطه جویی منطقه یی یا جهانی قاطعانه مخالف است. وی گفت؛ «اگر تنها یک درس در طول تاریخ بشر مهمتر از همه باشد، از نظر من همین واقعیت مسلم و مناقشه پذیر است که هرگونه تلاش برای سلطه جویی همواره به کشمکش تلخی انجامیده است که در آن هیچ کس برنده یا بازنده نیست بلکه کسانی از هر دو طرف قربانی می شوند و بهای سلطه جویی را با جان و دل می پردازند.» وی نیز مانند آقای خاتمی از اسلام طرفداری کور نکرد و بر این باور بود که «اکنون زمان آن رسیده است که پیش از نشانه رفتن انگشت اتهام خود به سوی دیگران، خویشتن را سرزنش کنیم.» و سرانجام او هم از اندیشه تساهل، همزیستی با غیرمسلمانان و «همبستگی» با برادران مسلمان و در پیش گرفتن شیوه یی «علمی» برای زندگی هواداری کرد. او گفت؛ باید «دعوت» را عملاً از طریق ارائه الگوی نیک رفتاری اسلامی و نه به وسیله زور انجام داد و این اندیشه یی است که امام خمینی هم هوادار آن بود.
شاهزاده عبدالله هم به نقش سازنده ایران در کنفرانس اعتراف کرد و هم از آقای خاتمی و دستیارانش که «تلاش های چشمگیری» صورت داده بودند، ستایش کرد. وی در سخنانی پرطنین که نشان می داد ایران و عربستان برای نزدیک شدن به یکدیگر راه درازی را پشت سر گذاشته اند، گفت؛ «با توجه به دستاوردهای جاودانه مردم مسلمان ایران و سهم پرارزش آنان در طول تاریخ پرافتخار اسلام، شگفت نیست که تهران میزبان این گردهمایی مهم اسلامی باشد.» وی نشست تهران را «دیداری تاریخی» خواند و گفت احساس می کند که مسلمانان باید «در رفتار با خود و همزیستی با دیگران فصل تازه یی بگشایند.» وی همچنین از میان برداشتن موانع موجود در راه همکاری، به امید «گشوده شدن راه پیشرفت به سوی آینده یی بهتر» را یک تکلیف خواند.
● روابط ایران در دوران آقای احمدی نژاد
روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد (با توجه به این نکته که دو سال از دوران ریاست جمهوری وی باقی مانده و ممکن است که سیاست های جدیدی در دو سال اتخاذ شود) از دو جنبه مورد بررسی قرار می گیرد؛
۱) جنبه سیاسی
۲) جنبه اقتصادی.
▪ جنبه سیاسی؛
با انتخاب آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، کشورهای حاشیه خلیج فارس گمان کردند سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تغییر یافته و سیاست های تند اول انقلاب در مقابل آنها پیش گرفته می شود. همین امر باعث شد آنها بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در روابط خود با ایران دچار تردید شوند ولی با سفرهای رئیس جمهور به همراه دستگاه دیپلماسی خود به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان، کویت، قطر و... آنها اطمینان یافتند که سیاست ایران بیشتر به سمت ایجاد روابط نزدیک و دوستانه با کشورهای منطقه به خصوص شورای همکاری خلیج فارس پیش می رود.
در یک جمع بندی کلی می توان گفت که تاکنون سیاست های خارجی آقای احمدی نژاد بیشتر در جهت ایجاد جو اعتماد در منطقه به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است.
▪ جنبه اقتصادی؛
درخصوص جنبه اقتصادی روابط ایران با شورای همکاری خلیج فارس باید به این نکته توجه کرد که کشورهای عضو شورا بر این باورند که برقراری رابطه نزدیک اقتصادی و تجاری با ایران به منظور کاهش تنش های سیاسی منطقه ضرورت دارد و این مساله با توجه به بزرگی اقتصاد ایران و نقش این کشور به عنوان یکی از قدرت های منطقه یی برای کشورهای همسایه آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این زمینه نیز اقدامات موثری توسط دولتمردان ایران صورت گرفته که از جمله این اقدامات می توان به تصمیم کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در زمینه آغاز مذاکرات خود پیرامون توسعه روابط تجاری و ایجاد منطقه آزاد تجاری با ایران اشاره کرد که این پیشنهاد در هفته اول ماه سپتامبر از طرف مقامات ایرانی به کشورهای حوزه خلیج فارس بالاخص امارات ارائه شد، مسوولان این کشورها به رغم مخالفت امریکا و خواست این کشور غربی به کاهش روابط اقتصادی و تجاری منطقه با ایران از آغاز مذاکرات تجاری و اقتصادی با ایران استقبال کردند.
● نتیجه گیری
منطقه خلیج فارس به دلیل اهمیت بالای استراتژیکی، اقتصادی و ذخایر نفت و گاز، در طول تاریخ مورد توجه قدرت های بزرگ غربی بوده است. قدرت های بزرگ اقداماتی را با استفاده از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» انجام داده اند که باعث عدم اتحاد منطقه یی شده و به دنبال آن، جو بی اعتمادی در کشورهای منطقه نسبت به یکدیگر را ایجاد کرده اند. از جمله این اقدامات می توان حمله ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۸۰ عراق علیه ایران که با حمایت این قدرت ها صورت گرفت را نام برد یا به حمله ۱۹ مارس سال ۲۰۰۳ امریکا به عراق که برای تسلط ایالات متحده بر منطقه به خصوص منابع نفتی عراق انجام گرفت، اشاره کرد.
با توجه به سیاست های خصمانه دولت های غربی علیه منطقه که رفتارهای آنها بر این امر صحه گذارده، کشورهای منطقه باید با گسترش پیمان های منطقه یی در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، دفاعی و اقتصادی با یکدیگر همکاری داشته باشند.
در بعد پیمان های سیاسی و امنیتی می توان با اعتماد به یکدیگر و با رعایت و پایبندی دوطرف به برخی از اصول بنیادی مانند حسن همجواری، احترام متقابل، عدم مداخله در امور داخلی، مبارزه با تروریسم، محکوم شناختن براندازی، ارعاب و استفاده از زور، رابطه خود را محکم تر کرده و به همکاری دفاعی و امنیتی پرداخته که از این طریق تامین امنیت منطقه خلیج فارس و جلوگیری از دخالت های قدرت های فرامنطقه یی در خلیج فارس را موجب شوند.در بعد اقتصادی می توان به پیشنهاد ایران در مورد بازار تجاری و ایجاد منطقه آزاد تجاری به عنوان فصل جدیدی از همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس اشاره کرد که براساس منافع مشترک، اتحاد و همبستگی منطقه یی به وجود می آید که این امر موجب یک سو شدن سیاست های منطقه برای جلوگیری از دخالت های قدرت های فرامنطقه یی می شود.
محمدصادق قدیمی
منبع : روزنامه اعتماد