جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


زیگورات چغازنبیل


زیگورات چغازنبیل
در سال ۱۸۹۰ میلادی (۱۲۶۹ شمسی) ژاك دومورگان ـ‌ Jaacque de morgan كه تحصیلات زمین شناسی داشت، در یك مأموریت علمی در ایران موفق به كشف نفت گردید. حاصل این كشف تشكیل شركتی قدرتمند برای بهره برداری از نفت ایران بود. تقریباً نیم قرن بعد یكی از زمین شناسان این شركت آجر كتیبه داری را از چغازنبیل یافته بود، برای سرپرست هیئت باستان شناسی فرانسوی مستقر درشوش برد و به این ترتیب این دین ادا شد. خواندن این كتبیه امكان شناخت شهری را فراهم كرد كه توسط اونتاش ـ گال ـ Gal ـ untash. پادشاه ایلام ساخته شده بود. او در اواسط قرن سیزدهم قبل از میلاد پادشاهی می كرد و پایتخت او شهر شوش بود.
● نگرش تاریخی
حدود اواسط قرن سیزدهم قبل از میلاد، پشته وسیعی كه بیش از ۳۰ متر از رودخانه آب دز، یكی از شعبات كارون را از مسیر مستقیم خارج و به آن قوس می دهد، توسط شاه ایلام اونتاش ـ گال انتخاب شد تا در آن شهركی مذهبی بنیان گذاشته شود و تبدیل به مركزی زیارتی برای مردم ایلام گردد. این شهرك دور ـ اونتاش نامیده شد كه چنین نامی برگرفته از نام بنیانگذار آن بود.
بین شوش، كه در آن زمان پایتخت ایلام بود، و این پدیده نوین كه در جنوب شرقی آن قرار داشت حدود ۳ كیلومتر، یعنی یك روز كاروان رو، فاصله داشت. مسیر مشابهی نیز دور. اونتاش را به شهر هیدالو ـ Hidalu كه در نزدیكی شهر شوشتر امروز قرار داشت، متصل می كرد. این شهر در كنار رود كارون، اندكی پس از خروج این رود از كوهساران به طرف دشت سوزیانای قدیم بنا شده بود.
اگر فرضیه سلطنت بیست ساله ای (۱۲۴۵ ـ ۱۲۶۵) كه به اونتاش ـ گال نسبت داده شده می شود صحیح می باشد. بدون اینكه چندان ره به خط ببریم می توانیم بپذیریم كه شروع عملیات ساختمانی دور ـ اونتاش دقیقاً بلافاصله پس از به قدرت رسیدن این شاهزاده بوده است. قطعاً در طول تمام این دورهٔ بیست ساله روی این شهر كار شده ولی عملیات ساختمانی این بنا و شهرك هرگز به پایان نرسیده است. در چندین جا شاهد توقف ناگهانی كار هستیم. قطعه زمینی كفسازی (آجر فرش) شده، نقشه معبدی را در روی زمین ترسیم و مشخص كرده ولی خود معبد هرگز ساخته نشده است.
آجرهای كتبیه داری نیز دیده می شود كه به دقت در كنار هم چیده شده اند. این آجرها در بر گیرنده اسامی خدایان هستند كه باید نیایشگاههائی برای آنها برپا می شده است؛ محله های فقیر نشین كارگران را نیز می بینیم كه در كنار انبارهای مصالح ساختمانی به حال خود رها شده اند. با این همه، كارهای عمده ساختمانی آن انجام شده ولی شواهد امر نشان می دهند كه این عملیات ساختمانی فقط در زمان سلطنت اونتاش ـ گال پیگیری می شده است.
پاره ای از این شواهد عبارتند از: هیچ یك از ۶۵۰۰ آجر كتیبه داری كه ما یافتیم حاوی نام شاهزاده پادشاه دیگری نبود؛ هیچ یك از صدها شیء كتیبه دار خارج شده از دل خاك، غیر از نام این شاه دارای نام دیگری نبود. البته یك مورد استثنایی نیز وجود دارد. كه در روی یك سر یك گرز نام اتر ـ كیتاه ـ Kitah ـ Attar ( ۱۲۸۶ ـ ۱۲۹۵) نقد شده بود كه به نام برادر پاهیر ـ‌ایشان ـ Ishshan ـ Pahir بنیانگذار این سلسله شاهی و پدر بزرگ اونتاش ـ گال است.
پس از مرگ اونتاش ـ گال، شدت وحدت زندگی مذهبی در دور ـ اونتاش كاهش می یابد و با خاموش شدن سلسله خاندان سلطنتی سریعاً پیگیری می شود. جانشین او به نام كیدین ـ خوتران ـ Khutran ـ Kidin ( ۱۲۲۲ ـ ۲۴۲ ق.م) كه در معبد ایشن كاراب ـ Ishni Karab یادگاری بیش از حد خاضعانه به شكل یك استوانه باقی می گذارد. ظاهراً صلاح و فایده ای در پیگیری كار برادرش نمی بیند. سوزاندن و خاكستر كردن و خاكسپاری او در یكی از گورهای با شكوه كه در زیر زمینهای قصر یافتیم، می یابد احتمالاً نمایش مردمی بزرگی را كه شهرك مقدس با آن مأنوس بود، محدود كرده باشد.
فقط به هنگام این جنشها و مراسم بزرگ مذهبی بود كه شاه و درباریانش به این شهرك می آمدند و در آنجا اقامت می كردنند.
تا اینكه لحظهٔ نهایی فرا می رسد و با حمله و تهاجم آشوریها به این شهرك و فتح آن توسط اینها، لطف و مرحمت برای همیشه از آن روی بر می گرداند. این همان در هم تنیدن این شهر و متروكه شدن آن است كه در ۶۴۰ قبل از میلاد اتفاق می افتد.
سالنامه های آشور بانیپال Assur banipal به ذكر این هشتمین لشكر كشی می پردازند. تصور این خرابی و انهدام را، كه دستجاب سربازان بی انضباط آشوری به این شهر وارد كرده اند. در ذهن زنده می كنند. اومانالداش Ummanaldas پادشاه ایلام كه تحت تعقیب مهاجمین بوده به دور ـ اونتاش پناهنده می شود. این شهر علیرغم داشتن سه حصار پشت سر هم هرگز یك شهر دفاعی و قلعه ای نبوده است. وی مطلقاً در این مكان نمی ماند و در آن سوی آب ـ دز، كه امروزه هم به همان نام زمان آشور بانیپال نامیده می شود. احساس امنیت بیشتری می كند. شاید در این شهر استحكاماتی بوده است كه باقیمانده آن با نام (ده نو) از بالای زیگورات به خوبی مشهود است.
و شاید هم او چنین می اندیشیده كه در پناه این رود گسترده دسترسی به او دشوار خواهد بود، ولی علیرغم باور وی، سپاه آشوری از این رود می گذرد و او را متواری می سازد و تعقیب می كند. این تعقیب تا كوهسارانی كه ایلامی به آن پناه برده بود، با غارت و چپاول سربازان آشوری همراه بوده است.
چهارده شهر را به اضافه قصبه های كوچك بی شمارشان در دوازده بخش ایلام فتح كردم، خانه های آنها را ویران كردم، به آتش سوزاندم و تبدیل به زباله و ویرانه كردم، تعداد غیر قابل شمارشی از جنگجویان آنها را كشتم.
برای اینكه بدانیم رفتار فاتحین با بناهای با شكوه چغازنبیل چه بوده است نیازی به ذكر جزئیات نداریم. مجسمه حیواناتی كه به عنوان نگهبان در چهار دروازه برج مقدس قرار داشتند، همه ضایع و در واقع قتل عام شدند و اگر یكی از آنها نتوانست مرمت شود، در پرتو حوصله و مهارت همسرم بود. این مجسمه از دروازه شمال شرقی به دست آمد.
حصارالهه كی ری رشیا ـ Kiri risha چگونگی غارت شدن اشیاء نذری و همچنین چگونگی پراكنده و مترك شدن اشیاء ظاهراً بی ارزش را در هنگام عزیمت سپاه آشوری نشانمان داد. معبد رب النوع ایشنی كاراب ـ Ishni Karab احتمالاً شاهد گریز چند سرباز ایلامی بوده، زیرا كه بعضی از آنها سلاح خود را در ورودی معبد و بعضی نیز در آشپزخانه رها كردند.
منبع: رضا رحیمی پرور
منبع : مجله اینترنتی صبح بخیر ایران