یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نکات اصلی از سفر پوتین به ایران


نکات اصلی از سفر پوتین به ایران
اینک مدت زمانی است که روشن است، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه از واشنگتن عصبانی است.
در ماه جولای گذشته ، پوتین طی یک سخنرانی در مونیخ، ایالات متحده را به دلیل "رفتارهای نامشروع و مکررا یک جانبه " مورد سرزنش قرار داد و ادعا کرد که " آمریکا به طرق مختلف ، پای خود را از مرزهای خود فراتر نهاده" و با "شدیدترین تحقیرات، حقوق بین الملل " را مورد اهانت قرار می دهد. خشم روسیه که از قرار گرفتن سامانه ی دفاع موشکی آمریکا درست در حوالی مرزهای این کشور ، صورت گرفته، موجب گردید تا پوتین یکی از قراردادهای دوران جنگ سرد را که بر ابعاد نیروهای نظامی در اروپا ناظر بود را ملغی اعلام نموده و دستور دهد تا بمب افکن های غول آسا از انبارها بیرون آیند و در امتداد مرزهای سابق دوران جنگ سرد، دست به گشت زنی های اتمی بزنند.
پوتین هفته ی گذشته در روسیه، وزرای امور خارجه و دفاع آمریکا را به مدت ۴۵ دقیقه در کاخ کرملین در انتظار نگاهداشت، و دست آخر هم با زبانی گزنده، پیامش را حول برنامه‌ی دفاع موشکی واشنگتن به آنان ابلاغ کرد. ضربه ی کاری دیگر هنگامی وارد شد که متعاقب آن سه شنبه هفته بعد، در شرایطی که واشنگتن ترجیح می داد ایران را کماکان در موقعیتی ایزوله نگهدارد، پوتین به عنوان مرد شماره یک کرملین، (از زمان ژوزف استالین) از تهران دیدن نمود. پیام رهبر روسیه آشکار است: اگر ایالات متحده به رفتار و بازی خود در قبال منافع روسیه، ادامه دهد، روسیه علاقه ی ناچیزی خواهد داشت که واشنگتن را در رسیدن به اهداف استراتژیک اش یاری رساند.
پوتین زمانی به ایران رفت که ایالات متحده و متحدان کلیدی اروپایی اش، برای تصویب دور جدیدی از تحریم ها به منظور وادار ساختن ایران به پایان دادن به غنی سازی اورانیوم فشار وارد می آورند. اما در وضعیت کنونی، احتمال تصویب تحریم های جدید در شورای امنیت سازمان ملل بعید به نظر می آید چرا که دو قدرت صاحب حق وتو، روسیه و چین - دارای اختلاف نظرات بنیاینی با غرب پیرامون ماهیت مسئله ی ایران و همینطور نحوه ی مواجهه با آن می باشند.
اما این تفاوت ها تاکتیکی نیست : روسیه با این اصل موافق است که ایران در برخی از فعالیت هایش شفافیت لازم را در رعایت " قرارداد منع گسترش " نشان نداده است ، که خود پایه ای جهت درخواست شورای امنیت مبنی بر توقف غنی سازی تا زمان برطرف شدن ابهامات آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) و بازسازی اعتماد در زمینه مقاصد ایران بوده است. گرچه IAEA (آژانس) و تهران بر سر یک "برنامه ی کاری" و جدول زمان بندی به توافق رسیده اند تا ایران ابهامات اصلی را برطرف سازد، امری که باعث گردید اقدام بعدی سازمان ملل تا مشخص شدن نتایج این پروسه در حالت تعلیق باقی بماند.
در عین حال، پوتین پس از گفتگوهای هفته ی گذشته اش با نیکولای سارکوزی رئیس جمهور فرانسه- که به عنوان فعالترین کشور اروپایی حامی مواضع آمریکا شناخته می شود- اصرار ورزید که هیچ مدرکی که موید آن باشد که ایران در مسیر تلاش برای ساخت سلاح اتمی حرکت می کند، در دست نیست. این اظهارنظر، وی را در موضع مخالف واشنگتن قرار می دهد، اما در واقع با یافته های آژانس سازگاری دارد. این اختلاف نظرها منوط به این است که چه تعریفی برای یک برنامه ی سلاح هسته ای به کار برده شود. هفته ی پیش وزیر امور خارجه ی فرانسه، برنار کوشنر، در نامه ای به همتایان اروپایی خود خواستار حمایت آنان از اعمال تحریم های شدید تر علیه ایران شد. کوشنر هشدار داد: " زمان علیه ما در حرکت است چرا که هر روز که ایران به غنی سازی پیشرفته ی اورانیوم نزدیک تر می شود، به این معناست که عملا دارای ظرفیت ارتشی اتمی خواهد بود."
آن چه که آشکارا در بیان کوشنر وجود دارد، این است که ایالات متحده و هم پیمانانش تکنولوژی غنی سازی اورانیوم را خط قرمزی تعریف می کنند که ایران حق ندارد پای خود را از آن فراتر بگذارد. ادعای کوشنر مبنی بر اینکه ، این تکنولوزی "به صورت بالفعل" ظرفیت بدل شدن به قدرت نظامی اتمی را به تهران خواهد داد، مبالغه آمیز است، چرا که چنین دانشی اگر بر اساس معاهده NPT که [ایران آن را امضا کرده] ادامه یابد، تنها مجوز ساخت شالوده های زیر بنایی انرژی هسته ای را به ایران می دهد، اما در صورت خروج ایران از این معاهده، آنوقت این کشور قادر خواهد شد که از این تکنولوژی در ساخت تسلیحات نظامی بهره بگیرد. در همین حال، زمانی که خواست " توقف غنی سازی تا زمان پاسخ دادن به سوال های آژانس" از حمایت گسترده برخوردار است، این خواسته که "حق ایران بدین دلیل این که رژیمی مورد اعتماد غرب نیست باید نادیده گرفته شود" به مثابه‌ی کالایی نامرغوب خواهد بود که روسیه لزوما خریدار آن نمی باشد.
از سوی دیگر، اقتصاد رو به رشد روسیه ، موازنه با ایران را فرصتی برای باز پس گیری برخی استراتژی های اساسی از دست رفته پس از فروپاشی شوروی می یابد. مقاومت روسیه در مقابل ایالات متحده از آن جهت است که می بیند واشنگتن از قدرت خود برای لطمه زدن به هژمونی مسکو بر کشورهای شوروی سابق که روسیه آنها را حیاط خلوت خود به حساب می آورد، استفاده می کند. این جهت یابی استرایژیک، روسیه را به سوی ایجاد همگامی با رژیم هایی می کشد که مصالحی مغایر با ایالات متحده دارند، که در میان آنها، مهمترین شان کشور چین است، که از قضای روزگار، هم اکنون مسکو و پکن را بیشتر از دوران جنگ سرد ، هنگامی که احزاب کمونیست مربوطه اشان در راس قدرت بودند، بر علیه آمریکا متحد کرده است.
با آن که چین و روسیه هر دو در ایران منافعی دارند – چین سرمایه گذاری عظیمی در بخش انرژی ایران نموده و روسیه در حال ساخت رآکتور هسته ای در بوشهر و همچنین فروش چند میلیارد دلار سلاح به جمهوری اسلامی می باشد- در عین حال هرکدام علائق استراتژیک مهم و ضروری تری را دارا هستند. هر دو خیلی راحت تر از واشنگتن قادرند که در کنار ایرانی اتمی سر کنند و هیچ‌کدام ایران را به عنوان تهدیدی استراتزیک نمی شناسند. با این حال، روسیه آشکارا قدم های خود برای اتمام نیروگاه بوشهر را به سختی بر می دارد ( با معیار زمانی) تا بتواند با خارج از خط نگهداشتن رآکتور ایران، آن را به عنوان اهرمی در دست داشته باشد. دوستی تهران و مسکو در بهترین حالت رابطه راحتی نیست.
ممکن است کلید بن بست ایران در دست روسیه باشد اما بعید است که بر اساس درخواست های غرب از پرزیدنت پوتین، مبنی بر اعمال "رفتار مسولانه" در برابر ایران، چرخشی صورت بگیرد. دورانی که بدست آوردن تصدیق و تمجید غرب، مسئله روسیه بود به سر آمده است. اکنون پاسخ روسیه با توجه به « برنامه ی کار سیاسی کشور» پیش برده می شود. در نگرش پوتین، این دور از ذهن نیست که این پاسخ از استراتژی وسیع و جامع اش جدا نمی باشد، استراتژی که محققا بر مبنای ایجاد برابری و توازن در قدرت جهانی است.
تونی کاروون
برگردان: المیرا مرادی
منبع: تایم
گرفته از دنیای ما:
http://www.donyayema.info/articles_detail.php?aid=۸۲۶
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه