پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

غلاف تمام رسانه ای


غلاف تمام رسانه ای
چرا استفاده از MMS جذابیت دارد؟
پاسخ به این سوال که آیا خدمتی چون MMS می تواند همتای قدیمی خود - SMS- را به حاشیه براند یا خیر، قطعا مثبت است و قطعیت آن هم در جذابیت کاربری MMS خلاصه می شود؛ اما چرا استفاده از MMS جذابیت دارد؟ الزام اپراتور دوم تلفن همراه کشور بر ارائه خدمات GPRS و MMS خبر خوشحال کننده ای بود که احمد معتمدی-وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات- در مراسم رونمایی مناقصه اپراتور دوم اعلام کرد. معنا و مفهوم خبر خوشجال کننده این بود که مشترکان تلفن همراه در کشور ما نیز بعد از گذشت نزدیک به ۱۰ سال از ارائه نخستین خطوط موبایل، می توانستند به جز صحبت کردن، استفاده های دیگری از گوشی های خود داشته باشند؛ خدماتی که دیگر در دنیا، تازه و غیرقابل باور نمی نمود و به عنوان بدیهیات از سوی اپراتورها ارائه می شد، اما در کشور ما به دلایل فنی از جمله پاسخگو نبودن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری شرکت ارتباطات سیار تنها اپراتور آن روزها قابل استفاده نبود. به هرحال اپراتور دوم باید می پذیرفت که GPRS و MMS را به مشتریانش ارائه کند و غیر از این هم انتظار نمی رفت. از سوی دیگر، استقبال ایرانیان از SMS نیز می توانست نوید بخش بازاری مطمئن برای خدمتی چون MMS باشد و به جز الزامات فناورانه، به نظر می رسد تقاضای لازم نیز برای عرضه چنین خدماتی فراهم است و نتیجه این شد که کنسرسیوم آفریقایی- ایرانی MTN- ایرانسل [پس از مناغشات فراوان در مناقصه و دخالت مجلس و دولت و تاخیر بسیار] کار خود را آغاز کرد و سرویسی چون MMS روی بیلبوردهای تبلیغاتی اوپراتور دوم تلفن همراه نقش بست؛ آغاز سال ۱۳۸۶، سرویس های GPRS و MMS برای نخستین بار در کشور توسط ایرانسل ارائه شد. یک داستان واقعی عرصه مخابرات و خصوصا شاخه تلفن همراه در سراسر دنیا یکی از درآمدزاترین حوزه های تجاری است، اما از آن جا که الگوهای تجاری، اقتصادی و اجتماعی کشور ما منحصر به فرد است، در این حوزه هم به شیوه خودمان عمل کردیم! البته این موضوع به معنی سودآور نبودن تجارت عظیم تلفن همراه در ایران نیست، بلکه منحصر به فرد بودن اش از آن جا سرچشمه می گیرد که سال های سال در کشور ما تنها خدمت اپراتور دولتی ما مکالمه بود که سپس با اضافه شدن سرویس پیام کوتاه، دایره خدمات اش بسته می شد و نه خبری از خدمات ارزش افزوده (در استاندارد جهانی) بود و نه سیم کارت های اعتباری و نه کاربری خاصی از تلفن همراه، ولی شرکت ارتباطات سیار پس از شرکت نفت، دومین ارگان درآمدزای دولتی کشور بود! به معادلات ناقص گفته شده باید ضریب نفوذ پایین تلفن همراه در ایران آن سال ها را نیز اضافه کنیم، که با استانداردهای وقت جهان فاصله بسیار داشت. این جاست که یک سوال ریشه ای مطرح می شود: پس این درآمد از کجا می آمد؟ پاسخ این سوال را باید در الگوهای تجاری ارائه کنندگان و رفتار مشتریان جستجو کرد: نخست آن که سیستم فروش سیم کارت به مشتریان از طریق دریافت ودیعه و پیش فروش [آن هم با آن قیمت بالا] کمتر می شد (و می شود ) در دنیا دید ولی در ایران به دلیل عرضه محدود و تقاضای بسیار بالا، اتفاقا رونق فراوانی هم داشت. از طرفی بازار سیاه جنبی سیم کارت تلفن همراه نیز خود دلیلی بود بر افزایش تقاضا؛ اگر بخواهیم هجوم دلالان به صف های ثبت نام سیم کارت را انکار کنیم، ثبت نام برای دریافت ۳۵۰ قطعه سیم کارت توسط یک فرد را چگونه می توان توجیه کرد؟ در دنیای تجارت، کمتر کسب و کاری را می توان یافت که در بدترین حالت ممکن، در مدت یک سال، بیش از ۱۰۰درصد سود نصیب سرمایه گذار شود، اما این اتفاق در بازار بیمار تلفن همراه ما رخ می داد. دومین دلیل را باید در سیستم قیمت گذاری خدمات ارائه شده و تعرفه آنها دانست. نگاهی به تعرفه مکالمه و سایر خدمات ارائه شده توسط اپراتورها در سایر کشورها نشان می دهد که قیمت تمام شده خدمات تلفن همراه (خصوصا مکالمه) در کشور ما بسیار بالاتر از میانگین جهانی است؛ چراکه ایشان به دلیل وجود بازار رقابتی سالم (با رقابت تنگاتنگ) سیم کارت و خدمات اولیه نظیر مکالمه را با قیمت تمام شده حداقلی به مشتریان ارائه می دهند و درآمد اصلی خود را از خدمات ارزش افزوده تامین می کنند. دسته دیگر دلایل درآمدزا بودن اپراتورهای تلفن همراه در کشورمان را باید در الگوهای اجتماعی از جمله الگوی مصرف و رفتار استفاده کنندگان ایرانی تلفن همراه یافت که در این بخش نیز تفاوت های بسیاری با نمونه های مشابه کشورهای پیشرفته دیده می شود: میانگین مدت مکالمه دارندگان موبایل در کشور ما، بسیار بیشتر از میانگین جهانی است و میزان استقبال و استفاده از پیام کوتاه توسط ایرانیان نیز مثال زدنی است و در مقابل، کاربری از خدمات ارزش افزوده چون انتقال دیتا بسیار کمتر از آن چیزی است که در آمار و ارقام مربوط به عملکرد اپراتورها در سایر کشورها (خصوصا در آمریکای شمالی، اروپا و شرق آسیا) دیده می شود.
یک تجربه شیرین تجاری ارائه کنندگان خدمات تلفن همراه در کشور که دیگر تعدادشان از عدد یک بیشتر شده بود (همراه اول و ایرانسل به عنوان اپراتور و تالیا در نقش پیمانکار شرکت مخابرات) همه و همه از ارائه خدمات پیام کوتاه (SMS) خوشنود بودند و این خوشنودی بیشتر از سابقه تجاری اوپراتور اول ناشی می شد. شیوه استفاده و الگوی کاربری سرویس کوته پیام در ایران، تقریبا همتایی در جهان ندارد و چه بسا اپراتورهای خارجی، به همتایان ایرانی شان در این باره حسادت بورزند! بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه ارتباطات، استفاده از خدمت پیام کوتاه را به منزله یک شکست برای ارائه کنندگان دانستند و اعلام کردند که همان بلایی بر سر این سرویس خواهد آمد که گریبانگیر پیجرها شد و چه بسا وخیم تر! آن دسته از کارشناسان و صاحبنظران، چندان هم بی راه نمی گفتند؛ دارندگان تلفن همراه در اغلب کشورهای آمریکای شمالی، اروپا و شرق دور، ترجیح می دهند به جای تایپ کردن پیام و وقت اضافی گذاشتن ، کارشان را با یک مکالمه کوتاه راه بیاندازند.
حق هم دارند چون مکالمه برایشان چندان گران تمام نمی شود و وقت شان خیلی بیشتر از صنار سه شاهی ارزش دارد! از سوی دیگر، ارائه خدمات جدیدتر و البته کامل تر از SMS (همچون MMS) استفاده از خدمات کهنه را برای مشتریان دل آزار کرده بود و از همه مهمتر، وقتی ایشان می توانند از اینترنت پرسرعت در موبایل شان بهره ببرند، به راحتی استفاده از انواع و اقسام مسنجرها و ایمیل ها، تمام نیازشان را مرتفع می کند. این گونه بود که کاربری SMS (به جز موارد معدود نظیر کنسرت Live ۸ که رکورد ارسال SMS جهان در لندن شکسته شد) در آن کشورها، محدود شد به استفاده های خاص و تجاری. و اما در ایران داستان به گونه دیگری رقم خورده است و به وضوح می توان فرهنگ و الگوی مصرف متفاوت دارندگان موبایل را دید.
بارزترین تفاوت استفاده پیام کوتاه در ایران، در چگونگی آن نهفته است: ایرانیان ارسال و دریافت SMS را ورای مکالمه و کاملا جدا از آن می دانند و استفاده می کنند و نه به عنوان جایگزینی برای آن؛ فارغ از این که هر دو راهی هستند برای ارتباط کوتاه، سریع و بی واسطه با افراد دیگر. نکته جالب آن که SMS در ایران به شبکه تلفن همراه محدود می شود و برخلاف برخی کشورها امکان ارسال پیام های متنی از طریق خطوط تلفن ثابت وجود ندارد. با این اوصاف، فرهنگ کاربری SMS در کشور ما تنها و تنها مختص به موبایل است که ارسال جوک و پیام های سرگرم کننده گروهی را شامل می شود. شاید تا به حال واژه " SMSبازی" را شنیده باشید. SMS بازی در کشور ما به یک تفریح تبدیل شده است و دارندگان ایرانی موبایل از طرفداران پر و پا قرص آن هستند؛ به گونه ای که پس از یک مکالمه نه چندان کوتاه، تازه اقدام به SMSبازی می کنند و یا ارسال و دریافت SMSهای بامزه را جزو وظایف خود در قبال داشتن وسیله ای به نام موبایل می دانند(!) و از همین روست که به هنگام دریافت قبوض تلفن همراه خود، به اندازه و چه بسا بیشتر از هزینه مکالمه، باید پول SMSهای ارسالی خود را بپردازند. مواردی چون مناسبت ها و اعیاد ملی یا مذهبی همچون عیدهای نوروز یا فطر را [که هر ساله رکورد ارسال SMS در کشور (و شاید دنیا) را جا به جا می کند] هم اگر به این معادله اضافه کنیم، نتیجه می شود یک فرهنگ که ویژه ایرانیان است و با آن خو گرفته اند.
تمام شواهد و قراین نشان از نوع خاص کاربری پیام های تلفنی در کشور دارد: کاربری غالب، سرگرمی است و نه کاربری های ضروری و کاربردی و این درحالی است که ارائه خدمات اطلاع رسانی از طریق پیام های تلفن همراه، جزو آسان ترین راه های دسترسی برای مخاطبان و درآمدزاترین حوزه ها برای ارائه دهندگان به شمار می آید. تا بدین جای کار، داستان از یک تجربه شیرین تجاری برای اپراتور[های] تلفن همراه در کشور ما حکایت دارد که اگر علاقه مندی ایشان به جا به جا کردن فایل های صوتی و تصویری به مدد بلوتوث را هم در نظر بگیریم، حکم موفقیت تجاری خدمتی چون MMS برای ارائه کنندگان صادر می شود و می توان نتیجه گرفت که دارندگان ایرانی تلفن همراه، به MMSبازی نیز مشتاقانه تن خواهند داد تا جایی که شاید در ایران هم تغییراتی در نوع کاربری SMS صورت گیرد و با همه گیر شدن MMS، بازار کوته پیام (یا همان پیامک) کساد و SMS تا حد زیادی به حاشیه رانده شود.
یک رسانه همراه همان طور که در نام MMS مستتر است، قابلیت چندرسانه ای، مهم ترین عامل تفاوت این گونه از پیام با سایر نمونه هاست و جذابیت آن را نیز باید در عناصر رسانه ای جستجو کرد. البته "چندرسانه ای بودن" با "رسانه بودن" تفاوت معنایی آشکاری دارد؛ ولی MMS دارای هر دوی آنهاست و این موضوع همان جذابیت پنهان و آشکار را برای MMS به همراه دارد. چندرسانه ای (Multi Media) بودن، الزاما به یک "رسانه" نخواهد انجامید، اما ابزار کاملی در اختیار کاربر قرار می دهد که بتواند در بستری مناسب، یک رسانه در اختیار داشته باشد. در واقع "چند رسانه ای" یک سیستم است که استفاده هم زمان از تصویر، صدا و متن را شامل می شود، ولی "رسانه" یک وسیله است که با "انتشار و پخش اطلاعات" (Broadcasting) برای توده مخاطبان معنا می گیرد، خواه از طریق سیستم های چندرسانه ای و خواه با استفاده از یکی از عناصر تشکیل دهنده آن مانند روزنامه (متن) یا رادیو (صدا). MMS دقیقا از همین طریق است که جذاب می نماید: یک پیام چندرسانه ای در بستر مخابراتی قرار می گیرد و انتشار و پخش اطلاعات را میسر می کند و بدین ترتیب "موبایل در قامت یک رسانه" کامل ساخته می شود؛ پدیده ای که پیش از این نمی توانستیم با چنین نامی بخوانیمش. موبایل ها پیش از این امکان رسانه بودن نداشتند، چون همواره ابزار کافی برای تبدیل شدن به یک رسانه در اختیارشان نبود؛ یا SMS بود که تنها متن را در شرایط بسیار محدود منتقل می کرد و یا فایل های چندرسانه ای که از طریق کابل، مادون قرمز (Infrared)، بلوتوث و... جابه جا می شد و خاصیت دربرگیری رسانه را نداشت. اما MMS بر خلاف آن ها یک رسانه کامل است که حتی [در صورت پشتیبانی گوشی] پخش مستقیم رویدادها را نیز امکان پذیر می کند و این است جذابیت استفاده از خدمات پیام چندرسانه ای.
نویسنده: کیارش راد
منبع : ماهنامه تحلیلگران عصر اطلاعات