دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

۲۵ ژانویه سال ۱۹۸۲ ـ مرگ ناگهانی سوسلوف پاسدار نظام سوسیالیستی شوروی ، چرا ؟ - نگاهی به نظریه های مهم سوسلوف درباره یک نظام عقیدتی


میخائیل سوسلوف ایدئولوژیست بنام حزب کمونیست حاکم بر شوروی ۲۵ ژانویه سال ۱۹۸۲ در ۷۶ سالگی در پی یک مشاجره لفظی با برژنف رهبر وقت در کرملین دچار حمله قلبی شد و چند ساعت بعد در گذشت . وی که در وفاداریش به مارکسیسم ــ لنینیسم تردید نبود پس از آن که شنید «گالینا» دختر برژنف در قاچاق الماس دست دارد به عنوان عضو ارشد کمیته مرکزی حزب و عضو شورای عالی شوروی به دیدار برژنف شتافت و در این زمینه به او اعتراض کرد و میان طرفین مشاجره درگرفت که به حمله قلبی سوسلوف منجر شد. مورخان مرگ ناگهانی سوسلوف را از عوامل تسریع فروپاشی شوروی نوشته اند، زیرا که وی با تنی چند کمونیست وفادار به این ایدئولوژی، پاسدار و نگهبان آن نظام بودند.
سوسلوف که کارشناس و استاد درس اقتصاد سوسیالیستی بود از نوجوانی وارد حزب شده بود و از پذیرفتن مقام دولتی خودداری کرده بود و از هرگونه تجملات و تشریفات و نیز مزایای رفاهی بیش از حد یک فرد معمولی دوری جسته بود. وی باور داشت که هر نظام ایدئولوژیک (حکومت عقیدتی) باید از میان معتقدان وفادار به آن و آگاه از جزئیات، گروهی نگهبان و پاسدار داشته باشد تا خلل ناپذیر باشد. او خود را پاسدار سوسیالیسم مارکسیستی می دانست و جز تدریس و نظارت حزبی کار دیگری را نمی پذیرفت.
سوسلوف در انتخاب مقامات دولتی و فرماندهان ارتش به گزینش سخت ایدئولوژیک معتقد بود و می گفت که اگر حتی یک مقام دولتی و فرمانده نظامی قلبا و با تمام وجود به سوسیالیسم وفادار نباشد به منزله شکاف در بدنه است و بی دوامی و شکست قطعی خواهد بود. وی شخصا «اندروپوف» را گزینش کرده بود که بعدا رهبر شوروی شد ولی عمری نکرد. سوسلوف یک بار حزب کمونیست شوروی را از کسانی که صرفا برای احراز مقام و سوء استفاده، خود را در میان کمونیستها جا زده بودند زیر تصفیه کرد. وی با ورود افراد به عضویت حزب بدون طی یک دوره آزمایشی و گذرانیدن امتحان گزینش شدیدا مخالف بود.
سوسلوف عقیده داشت که به موازات تقویت بنیه نظامی، به اقتصاد کشور و رفاه مردم هم باید توجه شود که پس از پیروزی های فضایی شوروی ، دیگر به این توصیه او توجه زیاد نمی شد. سوسلوف تاکید داشت که شوروی بیش از اروپا، توجه خود را متوجه آسیا مخصوصا چین و هند کند. وی از لحظه ای که سیاستهای خروشچف باعث تضعیف روابط چین با مسکو شد با او در افتاد و این در افتادن در برکناری خروشچف سخت موثر بود. تاسیس شاخه جوانان حزب کمونیست در روستاها و راههای مبارزه با تنبلی در کارگاهها از ابتکارهای سوسلوف بود . به باور او، هر گونه تغییری در نظام شورایی (ساویت) و از این راه، مشارکت عموم مردم در حکومت به شکست نظام می انجامد. او گفته بود که علاوه بر پلیس سیاسی(کا.گ.ب ـ سازمان اطلاعات) باید سازمانی برای اطلاع یافتن از نظرات و مشکلات مردم و مقامات پایین وجود داشته باشد و نامه ها و نظرات مردم به این سازمان ارسال، بررسی و کلاسه شود و به اطلاع مقامات ارشد و حزب برسد و در روزنامه ها انتشار یابد و مقامات حزبی منظما به گوشه و کنار کشور سرکشی کنند، روز اقامت آنان در هر نقطه قبلا اعلام شود تا هر کس که ناله ، شکایت و نظری داشته باشد مراجعه و حضورا مطرح کند و خلاصه این نظرات و شکایات به کرملین ارسال و در روزنامه ها انتشار یابد. این توصیه سوسلوف تا زمان حمله نظامی آلمان به شوروی رعایت می شد. سوسلوف هرگونه سازش دولتهای با نظام کاپیتالیستی را با نظامهای سوسیالیستی و شبه سوسیالیستی محال و غیر ممکن می دانست. وی همانند لنین عقیده داشت که به تدریج رسانه ها و کارشناسان روابط عمومی و تبلیغات حربه دولتهای برتری جو قرار خواهند گرفت و سیاستهایشان را به پیش خواهند راند و با چنین حربه ای تنها با حربه مشابه می توان مقابله کرد، آنها خبر و مقابله می نویسند و نطق می کنند و ما باید با ضد خبر و ضد مقاله و نطق تاثیرشان را خنثی کنیم، که می دانیم شوروی موفق به این کار نشد. سوسلوف اواخر کار که متوجه از میان رفتن انگیزه در مردم و فرار از کار و پیشرفت و نیز از میان رفتن دلسوزی و مسئولیت شده بود گفته بود که چون نظام شوروی به علت انتصابات نادرست نتوانسته است « انسان کامل و یا نزدیک به کمال» به وجود آورد باید راه اجاره دادن اراضی و وسائل تولید(کارخانه و کارگاه) را برگزینیم. با وجود این ، وی از حامیان تمرکز قدرت در مرکز بود .به گفته اصحاب نظر اگر سوسلوف و همفکرانش عمر بیشتری کرده بودند شوروی از میان نمی رفت.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید