چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ابزارسازی


خازنی کار خود را بر پایه نوشته‌های ارشمیدس و ابوریحان بیرونی بنا نهاد و شماری از ترازهائی را که وی برای دستیابی به نتایجی بسیار دقیق قادر ساخت، شرح می‌دهد. ساعت‌های آبی کوچک و دارای صفحه فولادی از قبیل دو ساعتی که خازنی شرح داده به‌منظور اندازه‌گیری زمان‌های کوتاه برای مقاصد نجومی یا به‌هنگام ساخت ساعت‌های آبی دیگر مورد استفاده واقع می‌شد.
ابزار معمولی در دسترس برای انجام کارهای ریاضی و ترسیم‌های فنی - ربع، شاقول، خط‌کش، پرگار و جز آن بود. جزوی زاویه‌سنج مخصوصی را نیز برای مشخص کردن مراکز میان سه نقطه روی سطحی کروی اختراع کرد. استرلاب مسطح نه تنها نخستین شبه شمارگر بلکه ابزار رصدی ارزشمندی بود که قوی‌ترین ابزار منجمان ابزار منجمان تا پیش از اختراع وسایل جدید محسوب می‌شد و هنوز هم برای تدریس اصول نجوم کروی مفید است. منجم با استفاده از آن می‌توانست اوقات طلوع خورشید، وضعیت ظاهری، حرکت به نوب یا نقطه اوج خورشید وضعیت ظاهری، حرکت به جنوب یا نقطه اوج خورشید و ستارگان را مشخص سازد یا بالعکس موقعیت جسمی سماوی را صنعتگران، دانشمندان و منجمان می‌ساختند.
بیرونی تقویم چرخ دندانه‌داری ساخت که مشتمل بر جعبه مدور برنجی که درون آن هشت چرخ دنده با اندازه‌های مختلف وجود داشت. عقربه روی سرپوش را بر نقطه‌ای واقع بر صفحه‌ای مدرج که نشان‌دهنده موقعیت در یک روز موردنظر بود. تنظیم می‌کردند و بر صفحه مدرج دیگری روی آن، عقربه‌ای موقعیت ماه را نشان می‌داد و شکل ماه از روزنه سرپوش جعبه نشان داده می‌شد. نوع دیگری را، این شاطر در سوریه در قرن هشتم هجری ساخت که از دو شاخص کلی آفتاب یکی قطبی و دیگری استوائی تشکیل شده بود. شاخص دوم را می‌توانستند برای اندازه‌گیری زاویه ساعت خورشید و ستارگان به‌کار برند. رساله مهمی که ابوعلی مراکشی منجم اهل قاهره در قرن هفتم نگاشت درخور ارزش فراوانی است.
در کتاب دایرهٔالمعارف گونه مفاتیح‌العلوم خوارزمی که در اواخر قرن چهارم تألیف گردیده نام و تاریخچه ابزار و لوازم گوناگونی را به همراه اطلاعاتی درباره ساخت و کاربرد آنها به‌دست می‌دهد.
در کتاب الحیل برادران بنی موسی شاید متأثر از مخترعان یونانی ویژه فیلون و هرون بوده که به زبان عربی ترجمه شده است. پیشرفت‌های مهم فنی یونانیان بس جالب بوده چه از تغییرات اندک در فشار هوا و فشار آب و استفاده مکرر از سوپاپ‌های مخروطی به‌عنوان تنظیم‌کننده خودکار سیستم جریان آب می‌توان دریافت. در واقع کتاب آنان نخستین نوشته‌ای است که از کاربرد مطمئن این سوپاپ‌ها به‌عنوان بازاری مناسب در دست داریم.
نوآوری مهم استفاده از لوله‌های دوتائی و هم - مرکز بود. در این لوله‌ها اگر وقفه‌ای در جریان حاصل می‌شد. جریان نمی‌توانست برقرار شود چه لوله مزبور مانعی از هوا ایجاد می‌کرد. در نسخ خطی موجود از کتاب الحیل تعداد ۱۰۳نمونه، اسباب مکانیکی وجود دارد که ۹۳ نمونه را با اطمینان می‌توان به برادران بنی موسی نسبت داد ۸۳ تا از این نمونه‌های متنوع انواع مختلف وسایل سرگرمی است. و ۶ تا از آنها را فواره‌ها تشکیل می‌دهد وسایل سرگرمی نمونه‌های متنوع و خیره‌کننده‌ای را شامل می‌شود. به‌عنوان مثال پارچ‌هائی که مایع درون آنها پس از آنکه در عمل ریختن وقفه‌ای پدید آید، دوباره سرازیر نمی‌شود. ظروفی که اگر مقدار اندکی از مایع درون آنها برداشته شود به‌صورت خودکار پر می‌شود در حالی‌که اگر مقدار زیادی برداشته شود چنین نخواهد شد و ظروفی که مخلوطی از چند مایع در آن ریخته اما وقتی شیر خروج را باز می‌کنیم مایعات جداگانه‌ خارج می‌شود.
● ابزار و ابزارسازی:
تکامل فنون صنعتی تولید ابزارهای سنگی را پنج دوره پنداشته‌اند: که در حدود ۳۰۰۰ سال پیش از تاریخ با پیدایش نخستین ابزارهای فلزی پایان می‌گیرد.
▪ مرحله اول: این مرحله به نخستین آثار صنعت بشر در بر قدیم در محلی به‌نام شل در فرانسه و کلکین در انگلستان ارتباط دارد. و آن را فرهنگ قطعه سنگی گفته‌اند. این مرحله یک‌سوم نخست دوران چهارم را دربرمی‌گیرد و بیش از مراحل دیگر دوام دارد.
خاصه این دوره این است که بر روی لبه‌های یک قطعه سنگ یا سنگ‌های ورقه‌ای ضربه‌ای عمودی وارد می‌کردند و لبه برنده‌ای در آن ایجاد می‌نمودند درست شبیه کاری که برای شکستن یک بادام یا ترکانیدن یک قطعه سنگ انجام می‌گیرد. قطعه سنگی که ساخته می‌شد ستبرو سنگین و دارای لبه‌های کوتاه، نامنظم اما برنده بود.
▪ مرحله دوم: در بخش غربی بر قدیم، آفریقا، اروپا و آسیای‌غربی تکامل یافت. در اروپا این مرحله شامل فازهای مختلف فرهنگ سن - آشول و نیز بخش میانی دوران چهارم است. ابزار مخصوص این مرحله شبیه بادام کم و بیش مسطح به بزرگی یک وجب است و دو وجهی یا مشت سنگ نامیده می‌شود، این ابزار، لبه‌ای مستقیم و برنده دارد و ظاهراً از آن به‌عنوان کارد استفاده می‌شد.
▪ مرحله سوم: در این مرحله از تاریخ، انسان گام بلندی به پیش برمی‌دارد و با اختراع کشاورزی و پیشروی آگاهانه دست می‌یابد. زیرا تا زمان پیدایش فلزکاری، کشاورزی پایه پیشرفت صنعت بود.
▪ مرحله چهارم: عمر این مرحله نسبتاً کوتاه و از ۴۰ تا ۳۰ هزار سال پیش از تاریخ شروع شد و در حدود سال‌های ۳۰۰۰ پیش از تاریخ، در مناطقی که فلز جانشین سنگ شده بود، پایان می‌یابد. این مرحله دوره‌های فرهنگی متعددی را دربر می‌گیرد که از آن جمله (در غرب) پارینه سنگی بالائی، میانه سنگی و بخشی از دوره نوسنگی است.
شکفتگی این مرحله در اروپا میان ۳۰ تا ۱۰ هزار سال پیش از تاریخ بوده است؛ یعنی دوره‌های فرهنگی شاتلپرونی، اوربنیاکی، گراواتی، سولوتره‌ای و ماگدالنی که عصر گوزن شمالی را تشکیل می‌دهند دربرمی‌گیرد.
در مرحله چهارم نوآوری‌های صنعتی مرحله سوم تکرار می‌شود و باز ماهیچه‌ها را، مانند مرحله سوم در رشته عملیات مقدماتی و نهائی تبدیل به ابزار می‌کنند.
▪ مرحله پنجم: عمری کوتاه اما گسترش جهانی داشت. صنعت آن با اصطلاح نو سنگی هاله باریکی در اطراف دوره فلزکاری و مقدماتی تشکیل می‌دهد. بسیاری از ابزارهای این مرحله صرفاً ادامه مرحله چهارم هستند. لیکن باید دانست که استفاده از سنگ‌های غیرشیشه‌ای در این دوره آغاز شد. این سنگ‌ها را می‌تراشیدند و به شکل خاصی درمی‌آوردند آنگاه لبه برنده یا اینکه تمام سطح آنها را پرداخت می‌کردند. از ابزارهای جدید این دوره می‌توان از تیشه و تبرنام برد که برای درودگری به‌کار می‌رفت و اکثراً در مراکز فلزکاری ساخته می‌شد. نخستین تبرهای مسی با مفرغی هم در این مراکز ساعته می‌شد.
▪ تحول تجهیزات: ابزارهای مرحله اول محدود به ساطورها (ابزارهای قطعه سنگی دارای لبه برنده که با یک یا دو رشته عملیات ورقه‌سازی، تقریباً شکلدار شده است) و در برخی مناطق دووجهی‌های ابتدائی بسیار سنگین دارای لبه‌های برنده بسیار ناهموار بود.
ابزارهای مرحله دوم عبارت بودند از ساطورهای مرحله پیش همراه با دو وجهی‌های سبک‌تر دارای لبه‌های برنده راست و نیز ابزارهای ورقه‌ای اولیه مانند: مغار (نوعی کارد با لبه برنده کوژ) خنجر (ابزاری مایلتر از کارد)، تیرچه (که مورد مصرف آن هنوز معلوم نشده است)، و نیز کشف ابزارهائی به شکل لیسه گوه وجود ابزارهای نجاری است.
در مرحله سوم ابزارهای ورقه‌ای، تنوع بیشتری دارند. کاردها، که یک طرف آنها را تخت کرده‌اند تا تبدیل به پشت کارد گردد، به مغارها و خنجرها افزوده شده‌اند. قلم‌های حکاکی اولیه به لیسه‌ها کمک می‌کنند تا بتوان روی استخوان‌ها یا شاخ گوزن کارکرد و نیز نوعی مغار کوچک برای رندیدن چوب به‌کار می‌رود.
ابزارهای مرحله چهارم، که تنها عصر پاریته سنگی پیشین (از دوره شاتلپروتی تا پایان ماگدالنی) را دربر می‌گیرد شامل تعدادی زیادی اشکال جدید است که از ابزارهای ورقه‌ای و تیغه‌ها ساخته شده‌اند، از آن میان می‌توان حدود سی نوع اصلی مغار و تیغه‌های گوناگون کارد و ده ابزار سنگریزه‌ای و بیست و پنج نوع لیسه و بیست نوع قلم حکاکی را نام برد مته یا مغار کوچک همراه گردید. نخستین ابزارهای ماسه‌ سنگی برای تیز کردن خنجرها و سوزن‌ها به‌کار برده شدند. می‌توان گفت در این دوره بیش از صد نوع ابزار چخماقی در کار بوده‌اند. وانگهی برای کار کردن روی استخوان‌ها، عاج‌ها و شاخ‌ها حدود سی نوع ابزار یا جنگ‌افزار جدید ساخته شد. در این مرحله تجهیزات لازم برای پیدایش کشاورزی مقدماتی، نظیر تجهیزات اسکیموها فراهم گشت.
ابزارهای انسان و جانور اگر به اطراف بنگرید، مغازه یک نفر تجار یا مکانیک را نگاه کنید، در آنها ابزارهای اسکنه، کوبنده، تراش‌دهنده و شکل‌دهنده، گودکننده و ابزارهای اندازه‌گیری و ابزارهای دیگر برای کار دیده می‌شود. از این‌رو ما باید از اجداد باهوش‌مان که چنین چیزهائی برای کارهای گوناگون ساخته‌اند واقعاً متشکر و از تلاش‌های آنان مفتخر و سرفراز باشیم.
اما چون به دقت به احوال زندگی خانواده انسان باهوش بنگریم مشاهده می‌کنیم که اگر این ابزارها اختراع نشده بود ما امروزه با این سرحد از ترقی نرسیده بودیم. چرا؟، برای اینکه جانوران تندتر می‌دوند، می‌تواند بهتر برباید و چنگ بزند و نگه دارد.
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید