دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا

شرکت سهامی بوش - بن لادن


شرکت سهامی بوش - بن لادن
پس از شش سال که از حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر می گذرد یک بار دیگر با پخش نوار ویدئویی جدید «بن لادن» رهبر القاعده، بحث امنیت و تروریسم در جامعه جهانی و به خصوص امریکا داغ شد.
این نوار و سخنان بن لادن به سه سال گمانه زنی در مورد مرگ وی تا حدود زیادی پایان داد، چرا که وی با سخن گفتن از «نیکلا سارکوزی» و «گوردون براون» زنده بودن خویش را تاکنون به اثبات رساند. هر چند که رهبر القاعده ظاهراً به مناسبت یازدهم سپتامبر برای مردم امریکا پیام داده اما هنوز این معما به قوت خود باقی است که چه رابطه یی بین تهدیدات القاعده در مقاطع حساس تصمیم گیری در خصوص سرنوشت جرج بوش یا بررسی عملکرد وی وجود دارد. نباید فراموش کرد که در هفته پایانی انتخابات ریاست جمهوری امریکا که بوش برای بار دوم موفق شد «جان کری» رقیب دموکرات خود را شکست دهد، نوار تهدیدآمیز «ایمن الظواهری» مبنی بر حملات تازه به امریکا، نومحافظه کاران را در موقعیت برتری قرار داد.
امروز نیز افکار عمومی و کنگره امریکا بیش از هر موقع دیگر در شرایط مقابله با سیاست های جنگ طلبانه بوش و گزارش ۱۵ سپتامبر «ژنرال پترائوس» فرمانده ارشد این کشور در عراق و «دیوید کروکر» سفیر این کشور قرار گرفته اند. مخالفت اکثریت کنگره تحت رهبری دموکرات ها در مورد ادامه حضور نیروهای امریکایی در عراق در همسویی با افکار عمومی این کشور عرصه سیاسی را بر رئیس جمهور بسیار تنگ کرده است. اینکه گزارش نیمه سپتامبر در هماهنگی با سخنان اخیر بوش خواهد بود و هیچ نکته تازه یی را در خود ندارد هرگز به مفهوم اقناع منتقدان و تثبیت موقعیت کاخ سفید نخواهد بود، چرا که جامعه سیاسی - اجتماعی ایالات متحده به آستانه پایان تحمل و لبریز شدن صبر خود در مورد ایده های رئیس جمهور برای ادامه جنگ در عراق رسیده است.
زمانی که برج های دوقلوی سازمان تجارت جهانی در نیویورک با برخورد دو هواپیمای ربوده شده در هم فرو ریخت، در کنار این مصیبت بزرگ دو گروه بیشترین سود را نصیب خود کردند. از یک طرف گروه القاعده هژمونی تروریستی و اعلام ظهور جنبش فراگیر تروریسم بنیادگرای خود را جشن گرفتند و از طرف دیگر حلقه نومحافظه کاران اطراف جرج بوش از جمله «دیک چنی، دونالد رامسفلد و پل ولفوویتز» بستر لازم را جهت دنبال کردن سیاست های تهاجمی در ژئوپولتیک بین المللی برای منویات خویش مهیا دیدند. این سوال که چرا پس از سه سال سکوت دوباره رهبر القاعده از اعماق تاریکی به روشنایی پای گذاشته و امریکاییان را به یاد یازدهم سپتامبر و تکرار آن می اندازد، شاید خود بهترین پاسخ برای این معما باشد.
دقیقاً در راستای همین پاسخ است که برای اولین بار جرج بوش و دیگر رهبران کاخ سفید بلافاصله بر صحت نوار ویدئویی تازه اذعان کرده و ذوق زده ارتباط آن را با مسائل عراق بازگو می کنند. این گمان که شاید گروه القاعده به تاثیر مثبت اقدام خود برای حفظ موقعیت بوش ناآگاه باشد بسیار دور از ذهن و بعید خواهد بود و به عکس شبکه تئوریک و میدانی القاعده طی سال های اخیر نشان داده که در بسیاری مواقع زیرک تر از دشمنان خود عمل کرده است. موفقیت های این گروه تروریستی در سال های اخیر به خصوص در افغانستان و عراق گویای آن بوده است که تاکتیک های آنان بسیار پیچیده و ناشی از توانایی نظری و عملیاتی باید به حساب می آید.
چنانچه حتی عملیات های متحدان عقب افتاده تر آنان در افغانستان نشان می دهد که آنان گروه های بی فکری نبوده اند از جمله در مساله گروگانگیری اتباع کره یی توسط طالبان به اذعان اکثر کارشناسان تاکتیک به کار رفته در حل و فصل موضوع حکایت از موفقیت آنان داشته است. بن لادن در این نوار ویدئویی با ارتباط دادن موضوع عراق و حملات تروریستی که در آینده می تواند اتفاق افتد درست به بطن موضوع روان شناسی افکار عمومی امریکاییان پای گذاشته است. افکار عمومی کشوری که در تاریخ چند صد ساله خود بارها اثبات کرده است که وقتی غرور و ارزش های جامعه آنان مورد تهاجم یا بی اعتباری قرار گرفته می شود، همیشه عکس العمل متقابل نشان می دهند.
حداقل بعد از وقایع یازدهم سپتامبر این واقعیت را همگان و به خصوص تروریست های القاعده به عیان دیده اند، تا آنجا که جرج بوش کم اعتبار، حداقل قبل از این وقایع، یک شبه به قهرمان اکثریت امریکاییان هیجان زده و انتقام جو تبدیل می شود. اینکه در چنین مقطع زمانی بن لادن از غارهای توره بوره یا منطقه و سرویس های تحت کنترل نزدیک ترین متحدان امریکا پیام جدید جنگ می فرستد، دقیقاً در راستای دعوت به هماوردطلبی رقیب خواهد بود. زمانی که این مصاف از سوی بن لادن در تحلیل وضعیت عراق انجام می شود، به مفهوم این است که رئیس جمهور امریکا وقتی عراق را عرصه اصلی جنگ با تروریسم معرفی می کند، چندان هم بیراه سخن نمی گوید. بوش در سیدنی در خصوص پیام جدید بن لادن می گوید؛ «عراق جزئی از جنگ علیه افراط گرایی است و اگر القاعده به آن اشاره می کند، به این دلیل است که می خواهد به هدف خود که خروج ما از آنجاست دست یابد.»
درست در همین جا است که معمای بن لادن - بوش معنای واقعی خود را پیدا می کند و شرح بدون تفسیر بازی مرگبار این دو شکل می گیرد. کارتل سهامداران شرکت تهاجم و جنگ بدون وجود همدیگر و سرمایه گذاری های کلانی که انجام داده اند از هم فروخواهد پاشید، به همین دلیل شرکا می بایست به موقع از همدیگر دفاع کنند، چرا که در اینجا نه رقابت که همسویی منافع دلیل اصلی بقای این موجودیت خواهد بود.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : روزنامه اعتماد