شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ما بعدالطبیعه چگونه ممکن است


ما بعدالطبیعه چگونه ممکن است
تلقی حس و عقل به مثابه دو منبع مستقل از یکدیگر معرفت از اصول معرفت شناسی جدید غربی است. این فکر، پیوسته بر معرفت شناسی جدید سایه افکنده و سبب پیدایش پاره ای از مسایل متناسب شده است. این ثنویت در منافع معرفت، به ثنویت رویکردها در تفسیر آن نیز طبعا سرایت و معرفت شناسان را به دو دسته بزرگ تجربه گرا و عقل گرا تقسیم کرده است. در تاریخ فلسفه جدید در هر دو طرف دیدگاه های افراطی خاصی مطرح شده است. در حالی که عقل گرایان به صورت های مختلف به فطری گرایی گرایش داشته اند، تجربه گرایان کوشیده اند همه صورت های فطری گرایی را ابطال سازند و حس را تنها منبع معرفت و سرچشمه آن معرفی کنند. ظهور فطری گرایی در بطن عقل گرایی دوره جدید و رشد و توسعه آن در یک طرف، ظهور شکاکیت خاصی را در طرف دیگر در پی داشته است.
فراروی از تجربه گرایی و عقل گرایی سنتی معرفت شناسی جدید از جمله به این نتیجه منتهی می شد که ما بعدالطبیعه ممکن نیست. مساله اصلی معرفت شناسی، مساله منشا مفاهیم و اصول معرفتی است. گفتن این که پاره ای از این گونه مفاهیم، اصول فطری اند و در این جا البته فرق نمی کند که فطریت بالفعل مدنظر باشد یا فطریت بالقوه. پاک کردن صورت مساله است نه پاسخ دادن به آن. در یک کتاب معرفت شناسی نویسنده نمی تواند مثلا بدون بیان توضیح چگونگی پیدایش اصل عدم تناقض صرفا به وجود آن ـ حتی اگر آن را بدیهی بداند ـ استناد کند و به کمک آن به تحلیل های فیلسوفانه دست بزند، بلکه ابتدا باید بگوید این از کجا آمده است. تبیین این پیدایش به طرح این دیدگاه منتهی شده است که نمی توان دیدگاه سنتی معرفت شناسی جدید غربی در باب تقویت منابع مستقل معرفت را پذیرفت و در عین حال نبای مثل کانت نیز معتقد شد که به رغم عدم استقلال آنها در تولید معرفت، هر یک از آنها به تنهایی سهمی در تولید معرفت دارند( مثلا یکی ماده و دیگری صورت معرفت را به دست می دهد) و از ترکیب سهم هر یک از آنها است که معرفت تولید می شود. بلکه دیدگاه درست این است که نه حس باب وجود دارد و نه عقل ناب. در هر ادراکی هرچه که باشد، عقل و حس با هم در کارند و مفاهیم معرفت ساز ثانوی فلسفی و اصول به اصطلاح عقلانی نیز حاصل این درهم تنیدگی کار کرد همزمان هر دوی آنهاست.
پیدایش مفهوم هستی نیز مثل بقیه مفاهیم معرفت ساز، حاصل این درهم تنیدگی است. معرفت انسانی شامل تصدیقات غیرتجربی است، به این معنی که موضوع و یا محمول این گونه تصدیقات، مفهومی است که نمی تواند در جریان ادراک حسی به طور مستقیم داده شود. به طور مثال در این گزارش که مرکب از تجزیه پذیر است تصدیقی غیر تجربی است، زیرا موضوع آن یعنی مرکب مفهومی نیست که بتوان از راه مشاهده و به طور کلی ادراک حسی به دست آورد. گاهی ممکن است با گزاره ای مواجه شویم که نه موضوع و نه محمول آن قابلیت ندارد که به طور مستقیم از راه ادراک حسی تحصیل شود.
در مقابل تصدیقات غیرتجربی، دسته دیگری از تصدیقات وجود دارد که موضوع و محمول آنها هر دو تجربی است و در جریان ادراک حسی به طور مستقیم داده می شود.
وقتی می گوییم کیف قهوه ای است، به واقع راجع به وقوت نسبت در بین دو مفهومی سخن گفته ایم که به طور مستقیم از راه ادراک حسی به دست آمده اند. وجود تصدیقات غیرتجربی که بخش بسیار مهمی از بخش معرفت انسانی از آنها تشکیل می شود، خود به خود حسی شگفت آور است و شدت شیوع آنها در معرفت انسانی، چنان که تاریخ معرفت شناسی به طور اخص نشان داده است، نمی تواند مانع طرح این پرسش اصیل معرفت شناختی باشد که اگر مفاهیم و تصورات موجود در این تصدیقات در حقیقت از راه ادراک حسی به دست نیامده اند، پس از و کار پیدایش آنها در بنای معرفتی انسان چگونه است؟ از این رو دریافتن این نکته دشوار نیست که هرگز پژوهش معرفت شناسانه بدون به انجام رساندن وظیفه سنگینی که وجود این گونه تصدیقات در مجموعه معرفت انسانی در پیش می نهد، ناتمام خواهد ماند. سنگینی آن وظیفه به ویژه هنگامی بیشتر احساس می شود که دریابیم که در مجموعه معرفت انسانی، عضو دیگری وجود دارد که آن نیز تصدیقی غیرتجربی است.
اما نه فقط به این معنا که مفاهیم و تصورات سازنده آن را نمی توان به طور مستقیم از راه ادراک حسی به دست آورد، بلکه همچنین به این معنی که این تصدیق واحد به تنهایی شرط امکان تحقق هرگونه تصدیق تجربی و غیرتجربی است. این تصدیق واحد ضمن برخورداری از تمامی ویژگی های تصدیقات غیرتجربی جزو آنها محسوب نمی شود، زیرا ویژگی خاص و منحصر به فرد آن موجب می شود نسبتش با تصدیقات غیرتجربی درست عین نسبتش با تصدیقات تجربی باشد. هر دو نوع تصدیق از حیث امکان تحقق شان به یک اندازه به آن نیازمند است.
علاوه بر این حتی تحقق تصورات بسیط و مرکب نیز اعم از این که حاصل مستقیم ادراکات حسی باشند یا نه. بدون تحقق آن تصدیق واحد، غیرممکن است، این تصدیق را به سبب شان خاص معرفتی پس از این اصل می نامیم تا از هر نوع قاعده و قانون دیگر متمایز گردد و اصل مورد بحث اصل هویت است که اظهار لفظی آن به صورت آن چه هست، هست و به صورت کلی و منطقی آن الف، الف است که می آید.
کتاب مابعدالطبیعه چگونه ممکن است ،تالیف مهدی قوام صفری توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به قیمت ۴۰۰۰ تومان منتشر شده است.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید