پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


خسرو شکیبایی‌ سایه‌ گریزناپذیر حمید هامون‌


خسرو شکیبایی‌ سایه‌ گریزناپذیر حمید هامون‌
در حال‌ حاضر شاید باورش‌ برایتان‌ سخت‌ باشد اما در اوایل‌ دهه‌ هفتاد همه‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌ بودند كه‌ خسرو شكیبایی‌ می‌تواند بهترین‌ بازیگر تاریخ‌ سینمای‌ ایران‌ باشد! باورش‌ حالا سخت‌ است‌ نه؟ شكیبایی‌ دوره‌ بازیگری‌ سینمایی‌اش‌ را دیر آغاز كرد. او كه‌ كوله‌باری‌ از تجربیات‌ نمایشی‌ را پشت‌ سر داشت‌، تا اواخر دهه‌ شصت‌ تنها فیلم‌ مهم‌ كارنامه‌اش‌، خط‌ قرمز مسعود كیمیایی‌ بود كه‌ از اتفاق‌ هیچگاه‌ نمایش‌ عمومی‌ هم‌ پیدا نكرد.
فیلم‌ شكار در سال‌ ۱۳۶۷، شكیبایی‌ را بار دیگر وارد عرصه‌ سینمای‌ حرفه‌یی‌ كرد. همبازی‌ او در این‌ فیلم‌ پرویز پرستویی‌ بود كه‌ اتفاقا هیچكس‌ تا آن‌ موقع‌ چندان‌ اسمش‌ را نشنیده‌ بود. بازی‌ شكیبایی‌ در این‌ فیلم‌ به‌ گونه‌یی‌ بود كه‌ همه‌ كارشناسان‌ تولد احتمالی‌ یك‌ ستاره‌ را نوید می‌دادند (جالب‌ آنكه‌ در مورد پرستویی‌ هیچكس‌ به‌ چنین‌ نتیجه‌یی‌ نرسید!) چشمان‌ تیزبین‌ داریوش‌ مهرجویی‌ بلافاصله‌ او را مناسب‌ برای‌ حال‌ و هوای‌ فیلم‌هایش‌ تشخیص داد و بعد از آن‌ مهرجویی‌ ۴ فیلم‌ پیاپی‌ با خسرو شكیبایی‌ ساخت‌.
همین‌ ۴ فیلم‌ (در فاصله‌ سالهای‌ ۶۸ تا ۷۳) شكیبایی‌ را تا حد یك‌ سوپراستار بی‌رقیب‌ ترقی‌ داد. نوع‌ گفتار پرهیجان‌، سر و روی‌ جذاب‌ اما آشفته‌ و سرعت‌ در ادای‌ میمیك‌ و گفتار، موجب‌ محبوبیت‌ شكیبایی‌ شد.
اما نكته‌ مهمتر، محبوبیت‌ خارق‌العاده‌ فیلم‌ هامون‌ و نقش‌ او حمید هامون‌ بود كه‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌یی‌ تیپیك‌ از یك‌ روشنفكر به‌ بن‌بست‌ رسیده‌ ایرانی‌ در حافظه‌ تاریخی‌ سینمادوستان‌ ایران‌ جا افتاد. شهرت‌ این‌ نقش‌ بدانگونه‌ بود كه‌ تا سال‌ها خسروشكیبایی‌ نمی‌توانست‌ خود را از چنگ‌ تكرار این‌ كاراكتر نجات‌ دهد. سه‌ فیلم‌ بعدی‌ شكیبایی‌ با مهرجویی‌ هرچند نتوانست‌ توفیق‌ هامون‌ را تكرار كند اما به‌ هرحال‌، هركدام‌ ذره‌یی‌ به‌ اعتبار سینمایی‌ شكیبایی‌ می‌افزودند.
او در بانو و سارا، نقش‌ یك‌ روشنفكر شارلاتان‌ سطح‌ بالا را ایفا می‌كند و سپس‌ در اقتباس‌ سینمایی‌ مهرجویی‌ از چند داستان‌ سالینجر، یعنی‌ در فیلم‌ پری‌، نقش‌ دو برادر عارف‌ پیشه‌ نابهنجار را ایفا می‌كند كه‌ در آشفتگی‌های‌ ذهنی‌ و معنوی‌ خود غرق‌ هستند و كارشان‌ به‌ جنون‌ و خودكشی‌ می‌كشد.
در این‌ سال‌ها دانشجویان‌ و طبقه‌ تحصیلكرده‌ او را بهترین‌ بازیگر سینمای‌ ایران‌ می‌دانستند. شكیبایی‌ در این‌ دوران‌ با حضور در دو فیلم‌ دیگر از احمدرضا درویش‌ كیمیا و سرزمین‌ خورشید وجوه‌ دیگری‌ از توانایی‌های‌ بازیگری‌ خود را به‌ نمایش‌ گذاشت‌. در كیمیا، او در نیمه‌ اول‌ فیلم‌ بار دیگر یك‌ حمید هامون‌ اما این‌ بار جنگزده‌ را به‌ نمایش‌ می‌گذارد، اما در نیمه‌ دوم‌ فیلم‌، در نمایش‌ مردی‌ به‌ آخر خط‌ رسیده‌ كه‌ پس‌ از سال‌ها به‌ جست‌وجوی‌ دختر گمشده‌اش‌ به‌ مشهد می‌رود، قدرت‌ چشمگیری‌ در بازی‌ در سكوت‌ را به‌ تصویر می‌كشد. در سال‌ بعد در سرزمین‌ خورشید، باز هم‌ شاهد تلاش‌ بیشتر او برای‌ گذر از كاراكتر حمید هامون‌ هستیم‌.
شكیبایی‌ در آستانه‌ پنجاه‌ سالگی‌ در اوج‌ شهرت‌ و محبوبیت‌ بود. اما با موج‌ جوانان‌ بازیگر كه‌ از نیمه‌ دهه‌ هفتاد وارد عرصه‌ سینمای‌ ایران‌ شدند، موقعیت‌ شكیبایی‌ متزلزل‌ شد. این‌ موج‌های‌ سینمایی‌ اوایل‌ دهه‌ هفتاد، عزت‌الله‌ انتظامی‌ را كنار زده‌ بود و حالا نوبت‌ به‌ شكیبایی‌ رسیده‌ بود. فریبرز عرب‌نیا، علی‌ مصفا، محمدرضا فروتن‌، پارسا پیروزفر و... چهره‌های‌ جدید سینمای‌ ایران‌ بودند. حتی‌ همبازی‌ قدیمی‌ شكیبایی‌ در فیلم‌ شكار یعنی‌ پرویز پرستویی‌، با یك‌ موفقیت‌ دیررس‌ اما عظیم‌ روبرو شد و از شكیبایی‌ سبقت‌ گرفت‌.
فیلم‌های‌ این‌ دوره‌ شكیبایی‌ دیگر هرگز نتوانستند موفقیت‌های‌ پیشین‌ را تكرار كنند.
روانی‌ و عشق‌+۲ نشانه‌های‌ واضحی‌ از آغاز دوران‌ افول‌ او را در خود داشت‌ اما حضور در چند سریال‌ تلویزیونی‌ افول‌ قطعی‌ را كمی‌ به‌ تعویق‌ انداخت‌.
سریال‌ مدرس‌ و مهمتر از آن‌ سریال‌ روزی‌روزگاری‌... طیف‌ مخاطبان‌ شكیبایی‌ را ناگهان‌ تغییر داد. روزی‌ روزگاری‌... با محبوبیت‌ خارق‌العاده‌یی‌ در میان‌ تماشاگران‌ تلویزیونی‌ روبرو شد. شكیبایی‌ در نقش‌ یك‌ راهزن‌ خوش‌جنس‌ ایلیاتی‌ كه‌ طریق‌ آدم‌ شدن‌ را می‌پیماید، با نمایش‌ توانایی‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌اش‌ در حیطه‌ طنز، این‌ سریال‌ خوش‌ ساخت‌ احمدجو را به‌ یكی‌ از سریال‌های‌ به‌ یادماندنی‌ تلویزیون‌ بدل‌ كرد.
خانه‌سبز، بخت‌آزمایی‌ دیگر شكیبایی‌ این‌ بار در ژانر «بیرنگ‌ رسام‌» بود. او باز هم‌ درخشان‌ ظاهر شد اما به‌ تدریج‌ ابتكار عمل‌ را به‌ رامبد جوان‌ كه‌ عجیب‌ آنكه‌ بشدت‌ مقلد شیوه‌ بازیگری‌ خود شكیبایی‌ بود باخت‌.
از اواخر دهه‌ هفتاد شكیبایی‌ وارد یك‌ دوره‌ كم‌كاری‌ طولانی‌ شد و حتی‌ بتدریج‌ داشت‌ از حافظه‌ سینما دوستان‌ پاك‌ می‌شد. اما حضور در یك‌ نقش‌ دوم‌ تاثیرگذار در سالاد فصل‌ فریدون‌ جیرانی‌، بار دیگر او را به‌ صف‌ اول‌ بازیگران‌ سینمای‌ ایران‌ برگرداند. متعاقب‌ آن‌، یك‌ نقش‌ دوم‌ تاثیرگذار دیگر در حكم‌ مسعود كیمیایی‌، به‌ همگان‌ اثبات‌ كرد كه‌ هنوز می‌توان‌ امید داشت‌ كه‌ دود از كنده‌ بلند می‌شود.
شكیبایی‌ حالا با بیش‌ از ۲۰ سال‌ سابقه‌ بازیگری‌ و گذر از ۶۰ سالگی‌، هنوز توانا و قدرتمند است‌. حالا نوبت‌ فیلمسازان‌ است‌ كه‌ با ایمان‌ به‌ قدرت‌ این‌ بازیگر نقش‌های‌ مناسبی‌ برای‌ او فراهم‌ كنند. شكیبایی‌ در كنار انتظامی‌ و داریوش‌ ارجمند از چهره‌های‌ بزرگ‌ سینمای‌ ما هستند كه‌ نباید بگذاریم‌ توفان‌ چشم‌آبی‌های‌ خوش‌چهره‌، آنان‌ را از یاد ما ببرد.
منبع : روزنامه اعتماد