سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


رسالت رسانه ملی و هویت ایرانیان مهاجر


رسالت رسانه ملی و هویت ایرانیان مهاجر
مهاجرت، پدیده ای است که در جامعه های پویا، رو به تعالی و رشد مشاهده می شود. تقریبا تمامی تمدن های مهم بشری پس از مهاجرت به وجود آمده اند. مهاجرت نخبه ها و جوانان به عنوان ذخایر فعال ، مهم و ارزشمند جامعه انسانی پیامدهای فراوانی در پی دارد. این سطرها به رسالت سازمان صداوسیما درخصوص نسل ها و جوانان و نوجوانان ایرانی می پردازد که پس از مهاجرت پا گرفته اند در دامن فرهنگی متفاوت و حتی بیگانه با آنچه روح، هویت و چهره اصالت انسانی و ریشه های آنها را می سازد، متولد شده اند و از هوایی تنفس می کنند که ایرانی نیست.
تهیه و پخش برنامه هایی درباره ایران اسلامی برای نسل های تازه ایران که در فراسوی جغرافیای مادری به شکوفه نشسته اند اکنون ضرورت مهم و اساسی و لازمی است تا بچه های ایران، ریشه ها و آیین های خود را فراموش نکنند، بلکه در خاستگاه های متفاوتشان بتوانند به محورها و پیوندهای مشترک و ژرفی متصل شوند تا با شناخت چهره یگانه خود به فرهنگی غنی و شکوفا دست یابند که از سویی ریشه در هویت ملی ایران اسلامی دارد و از دیگرسو، چشم اندازها و منظرهای بین المللی و جهانی را به نفع خود و از دیدگاه ویژه خود می نگرد. در داخل مرزهای ایران زمین و فضای فرهنگ پارسی شاید این ضرورت اذعان شده، چندان به چشم نیاید اما وقتی از نخبه های ایرانی در سرزمین و میهن بیگانه شکوفه ای می روید، خواه ناخواه این همگرایی و الزام خودش را نشان می دهد. صداوسیما سال ها به این مهم توجه داشت ، حتی این قلم چندین مجموعه برنامه را با هدف ارائه فرهنگ ایران اسلامی به شکلی هنری ، زیبا و غیرمستقیم به نوجوانان و جوانان ایران شکل داد. با عنایت به این نگره و تجربه صدا و سیما و تاکید بر ضرورت ساخت برنامه های ویژه و خلاقانه برای جلب نظر بینندگان خارج از کشور همچنین غنای کم نظیر فرهنگ ایرانی اسلامی می توان نوشت: برنامه های سازمان صدا و سیما به خاطر اهمیت رسانه ها در جهان امروزی و نقش بی نظیر این رسانه ها در شکل دادن به جوامع انسانی، ضمن القای فرهنگ ایرانی اسلامی به گونه ای خلاقانه، باید سرشار از المان ها و نشانه های معاصرانه و به روز باشد تا دغدغه مخاطب آگاه را پوشش داده به سلیقه ها، معیارها و بینش های متفاوتی احترام بگذارد که فرآیند زندگی در جوامع پیچیده و پیشرو امروزی اند.مطمئنا نباید نسل های نوین ایرانی این میوه های شجره طیبه کشورمان را فقط به چند برنامه یا نفوذ نوعی سلیقه و بینش یا... خلاصه کرد. باید این نوباوگان میهن مان را از طیق رسانه گسترده ملی در عرصه های فرهنگی، آیینی و... ایران اسلامی به گلگشت همیشگی آورد. یادمان نرود آنقدر فرهنگ ما جذابیت دارد که بسیاری از فرهیختگان، قوم نگاران، باستان پژوهان، مورخان، ادبا، فلاسفه و... غیرایرانی جذب آن شده اند، بنابراین نباید خود ایرانیان مهاجر را که از این زمینه پربار به دور مانده اند، از خاطر برد و به یادها سپرد.چگونه می شود به این واقعیت چشم پوشید که عصاره یا لااقل بخش مهمی از عصاره نخبگان سرزمین پرافتخار ایران اسلامی که آفتاب تمدن به گفته خیلی ها نخست بار از آن طلوع کرده، خارج از جغرافیای سیاسی اش ، در حوزه فرهنگ های دیگر در دامن بی مهر غربت و خواست های بیگانه به فراموشی سپرده شده یا نه! کمتر مورد عنایت قرار گرفته. چند مجله و روزنامه جای خود، زحمات گروهی از دلسوختگان و آگاهان فرهیخته و فرهنگ دوست ایران به جای خود اما مهمترین رسالت چنان که ارزیابی شد همچنان به عهده سازمان صداوسیماست.
نسل بعدی مهاجران که (نه به دلایل سیاسی ) با همه آرزوها، انگیزه ها، رویاها و تلاش ها برای ایران اسلامی چه بارآوری ویژه ای خواهند داشت ، کسی که از مملکت آبائ و اجدادی اش جز نام نمی شناسد اگر رها شود و بی چهره بماند چه گلی به سر میهن اش خواهد زد. (با همه شکفتگی و خودشکوفایی و پیشرفت )؛ بنابراین بهتر همان است که با مدیرانگی سازمان صداوسیما به این مقوله باز هم با تعریفی جدید، روزآمد و کامل و همه جانبه نگریسته شود. به آرای نخبگان، آگاهان و پژوهشگران این عرصه و ناظران فهیم عنایتی هرچند در حد مشورت (که بسیار مهم است ) صورت پذیرد، بلکه در برنامه سازی ها و فراتر از آن در بعد کلان قضیه، حرکتی تعالی بخش صورت یابد و روان جوانان غربت زده را از خوره و جذام درد هویت رها کرده آسوده سازد. صداوسیما می تواند این امکان مهم بینشی و فرهنگی را برای ایرانی نوخاسته در غربت و کشوری بیگانه فراهم آورد تا بتواند خودش باشد و به خویشتن اش آگاهانه افتخار کند و در روند متعالی شدن و شکوفایی به قدر ایران ارج بگذارد و در چشم اندازهای شخصیتش در ژرفای روحش بر اثر هجوم فرهنگ بیگانه احساس نکند گسیختگی و چندپاره شدن روحش را تقلیل داده و روانش را تحلیل برده است.
گویا فقط با نفوذ ویژه صداوسیما، نسل غربت زده می تواند به خویشتن ایرانی اش از سر آگاهی بنگرد و ببالد و سعی نکند از سر ناچاری و به رسم «جامعه پذیری »! با جعل خود و ریشه های عمیقی که از این آب و خاک در روحش گسترده و جوانه کرده به دامچاله های نبودگی و بی هویتی و بی چهرگی فرهنگی پا بگذارد و سقوط کند.ایران تنها سرزمینی است که بی شک هر جای جهان باشی می توانی به ملیت و هویتش بیندیشی و افتخار کنی. ایرانی باشیم و ایرانی بمانیم؛ اما آن سوی جغرافیای سیاسی ، این قضیه آنقدرها ساده و سهل بر احساس های لطیف شرقی نوباوگان ما نمی وزد پس بیندیشیم.
علی اکبر مظاهری
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید