جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دشمن شناسی کلید پیروزی است


دشمن شناسی کلید پیروزی است
علی رغم این كه ما در عصری زندگی می كنیم كه وسایل یادگیری و شناخت و معرفت همه چیز بسیار گسترده و متنوع است و انتقال كمی و كیفی معلومات و اطلاعات به شكل بی سابقه ای در تاریخ بشریت سهل و آسان شده است، اما برخی ها از این امكانات استفاده نكرده و یا این كه نمی خواهند از این تنوع اطلاعاتی و معرفتی استفاده كنند و افكار و اندیشه های آن ها قدیمی و به كار این دوره و زمانه نمی آید و حوادث روزگار و گذشت ایام ناكارآمدی آن ها را ثابت كرده است.
وقتی درباره طبیعت و ماهیت اندیشه صهیونیسم سخن می گوییم، این امر تنها در كم و كیف اطلاعات و معلومات درباره آن ها خلاصه نمی شود، بلكه تجربیات طولانی و گرانبهایی را نیز شامل می شود كه عرب ها و مسلمانان به خصوص ملت فلسطین با خون و جان و مالشان بهای آن را پرداخته اند. حتی اگر یك كتابچه و پژوهشی آكادمی از كارشناسان و متخصصان نداشتیم، همین قتل و كشتار و آوارگی انسان های مظلوم در یك قرن و نیم گذشته خود بهترین منبع معرفتی برای شناخت حقیقت و ماهیت اندیشه ها و افكار این قوم است. در كنار این تجربه طولانی و تلخ، تحقیقات و پژوهش های خاصی در این مورد انجام شده و صفحات تلویزیون و پایگاه های اینترنتی نیز حاوی اطلاعات و معلومات گرانبهایی هستند كه از هر كدام از ما كارشناسی در زمینه امور صهیونیستی می سازد!
مثال ها در خصوص تنوع منابع اطلاعاتی و مطالعاتی زیاد است. به عنوان مثال دكتر عبدالوهاب المسیری بیش از یك ربع از عمر خود را صرف تحقیق و مطالعه در این خصوص كرد و «دائره المعارف یهودی، یهودیت و صهیوشنیسم» را تالیف و چاپ كرد كه در مدت كوتاهی در كتابخانه ها تمام شد.
با این وجود می بینیم كه در میان خود ما كسانی هستند كه به عمد یا غیر عمد همواره در راستای قلب حقایق و منحرف كردن روند سالم و منطقی اندیشیدن و تحقیقات گام بر می دارند. شناخت دشمن آغاز راه پیروزی است. كسانی هستند كه اصطلاحات پرطمطراقی به كار می برند و با كلمات بازی می كنند تا چهره ای خوب و پاك از كسانی نشان دهند كه شایسته و لیاقت آن را ندارند.
برخی كوته بینان می گویند كه اگر ما از «خشونت» دست بكشیم و حاضر به شناسایی "اسرائیل" در مرزهای امن باشیم و روابطی عادی و طبیعی با آن برقرار كردیم، در آن سو "اسرائیل" هم بخشی از حق مان را بر اساس قطعنامه های بین المللی به ما باز می گرداند و در آن وقت در امنیت و آسایش زندگی خواهیم كرد و در بهترین منازل خواهیم زیست و بچه هایمان در مدارس و دانشگاه های نمونه تحصیل خواهند كرد و بیماران خود را نیز در بیمارستان های بسیار پیشرفته مداوا خواهیم كرد. صاحبان این افكار و اندیشه ها فراتر از این رفته و امت اسلام و ملت فلسطین و برخی حكومت ها و گروه ها را عامل و باعث اوضاع كنونی می دانند. آن ها می گویند:«اگر با قطعنامه تقسیم فلسطین موافقت می كردیم، اگر طرح ها و راه حل های ارائه شده را می پذیرفتیم، اگر با بخش مربوط به فلسطین در توافق نامه كمپ دیوید موافقت می كردیم... اگر ملت فلسطین قیام نمی كرد و انتفاضه اش تنها مسالمت آمیز بود وضعیت ما بهتر از امروز بود.» آن ها می گویند:«امروزه به جایی رسیده ایم كه پس از هزاران شهید و تخریب گسترده دارایی ها و تاسیسات تمنا می كنیم كه به مرزهای ۲۸ ژانویه ۲۰۰۰ باز گردیم.» حتی برخی از این گروه كوته بین فراتر از این رفته و می گویند كه اگر فلان گروه مقاومت و فلان سازمان نبود، "اسرائیل" تا مرزهای چهارم ژوئن ۱۹۶۷ عقب نشینی و اسرا را آزاد می كرد و از فشار بر ملت فلسطین می كاست.
كسی كه این گونه می اندیشد، در واقع با الفبای تاریخ و واقعیت كنونی هیچ نوع آشنایی ندارد، چه رسد به این كه از آینده بگوید. اندیشه صهیونیسم بر اساس «اسطوره ها و شعارها» شكل گرفته است. اندیشه ای كه محتوای آن این است:«سرزمین بدون ملت برای ملتی بدون سرزمین» منظور از سرزمین در این جا فلسطین است. صهیونیست ها نمی خواهند در این سرزمین حتی یك عرب را هم ببینند، فرقی نمی كند كه این عرب از هر حزب و گروهی كه باشد حتی كسانی هم كه با آن ها همكاری می كنند. بارها دیده ایم كه چگونه حتی مزدوران و جاسوسان خود را پس از استفاده گسترده از آن ها در میان راه رها می كنند و به حال خود وا می گذارند. اندیشه و طرح ها و توطئه ها و ماشین جنگی ـ كه حتی برای لحظه ای در افزایش نیروها و مجهز شدن به تسلیحات جدید از پای نمی شیند ـ و رسانه های آن ها در پنج قاره جهان ـ كه یا مستقیما وابسته به صهیونیست هاست و یا با آن ها همكاری می كنند ـ برای تخلیه سرزمین فلسطین از ساكنان اصلی اش به كار گرفته شده اند تا این كه دیگران در نقاط مختلف جهان جایشان را بگیرند، كسی كه معتقد است اگر از خواسته های خود صرف نظر كنیم، صهیونیست ها اندیشه های خود را تغییر می دهند، باید به آن ها گفت كه این گونه نیست، و تاریخ بهترین شاهد بر این مدعاست.
آیا صهیونیست ها به قطعنامه تقسیم عمل كردند؟ مگر این نبود كه فراتر از قطعنامه تقسیم بیش تر سرزمین فلسطین را اشغال كردند؟ مگر آن ها نبودند كه آغازگر جنگ ها و درگیری ها بودند؟ پس از این كه عرب ها روند سازش را در پیش گرفتند، آیا سیاست های آن ها (صهیونیست ها) تغییری پیدا كرد؟
برای یادآوری:
۱) پس از امضای پیمان كمپ دیوید با مصر و عقب نشینی "اسرائیل" از صحرای سینا، هنوز هم این صحرا عملا تحت كنترل مصر نیست و فقط ظاهرا تابع مصر است. چوپانان مراكز امنیتی و سیاسی در تل آویو هنوز هم از ارسال جاسوسان و خرابكاران به مصر كه از دایره جنگ خارج شده، دست نكشیده و علی رغم پایبندی مصر به «گزینه سازش» اما دشمن صهیونیستی همچنان برای تجزیه مصر و تضعیف آن دسیسه چینی می كنند.
۲) اندكی بعد از امضای توافق نامه كمپ دیوید توسط مصر، صهیونیست ها به جان لبنانیان و فلسطینیان افتادند و در سال ۱۹۸۲ به بیروت حمله كرده و با مزدورانشان كشتار صبرا و شتیلا را مرتكب شدند، این در حالی است كه ملك فهد پادشاه عربستان طرحی را برای پایان جنگ در لبنان ارائه داد.
۳) عرب ها به مادرید رفته و از ۷۸ درصد فلسطین چشم پوشی كرده و تنها ۲۲ درصد باقیمانده آن را به مذاكرات واگذار كردند. به دنبال این، حكومت های صهیونیستی هیچ امتیازی ندادند و همچنان به احداث شهرك ها و تنگ كردن عرصه بر فلسطینیان ادامه دادند.
۴) سازمان آزادی بخش فلسطین "اسرائیل" را به رسمیت شناخت و توافق نامه اسلو را امضا كرد و بررسی مسائل حساس را به زمان حل و فصل نهایی منازعه موكول كرد. اما آیا "اسرائیل" به اسلو پایبند بود و تاكنون چیزی از حقوق ما را باز گردانده است؟ مگر این نیست كه در این مدت تعداد شهرك های صهیونیست نشین چند برابر شد؟ مگر این نیست كه "اسرائیل" از اجرای توافق نامه هایی كه امضا كرد، شانه خالی كرد و حكومت و پارلمان آن ها نیز با این مسأله موافقت كردند؟
۵) اردن «پیمان وادی عربه» را امضا كرد، و پاداشی كه به اردن دادند آب آلوده و عربده كشی موساد در این كشور بود كه داستان آن برای هم معروف است.
۶) اندكی بعد از اعلام طرح كشورهای عربی در بیروت برای حل منازعه خاورمیانه، ارتش اشغالگر صهیونیستی به شهرك های كرانه باختری كه به دنبال توافق نامه اسلو از آن ها خارج شد، حمله كرده و استانداری رام الله ـ مقر اقامت رئیس تشكیلات خودگردان ـ را محاصره كرده و در جنین، نابلس، رام الله و دیگر شهرها جنایت های زیادی را مرتكب شد و امروزه هم این ارتش به كشوری حمله می كند كه این طرح صلح از آنجا نشأت گرفت و اعلام شد.
۷) این مسأله مهمی است. پس از پایان جنگ میان دو كشور، اسرای هر دو كشور آزاد می شوند. تاكنون هم اسرای مصری و اردنی در "اسرائیل" حضور دارند و بعد از اسلو هم عملیات بازداشت و ربودن شهروندان فلسطین متوقف نشده است. ادامه اسارت اسرای مصری و اردنی چه توجیهی می تواند داشته باشد، در حالی كه دولت های این دو كشور توافق نامه صلح با دشمن صهیونیستی امضا كرده و به آن پایبند هستند.
مشت نمونه خروار است، اكنون مجال آن نیست كه به همه موارد نقض توافق نامه های سازش و صلح توسط دشمن صهیونیستی بپردازیم. فقط برای یادآوری می گویم كه عرب ها بارها و بارها اعلام كرده اند كه صلح و سازش تنها گزینه راهبردی آنهاست، این در حالی است كه طرف دیگر (رژیم صهیونیستی) هیچ وقت چنین چیزی را اعلام نكرده و حتی در این خصوص دچار لغزش زیانی نشده و نگفته كه صلح راهبرد این رژیم است، در این صورت منادیان واقع نگری و عقلانیت چه جوابی دارند؟
"اسرائیل" رژیمی اشغالگر، توسعه طلب و سركوبگر است و طرف دیگر را به هیچ وجه نخواهد پذیرفت حتی اگر امتیازات بیش تر از این را هم به این رژیم بدهد، چرا كه آن ها می خواهند ما از همه اراضی و سرزمین های خود كوچ كنیم و وطن خود را دو دسته تقدیمشان كنیم و به خاطر اقامت خود در این سرزمین در قرون گذشته باید غرامت هم بپردازیم!!!
باید گفت كسی كه به دنبال آراسته و زیبا جلوه دادن چهره پلید رژیم صهیونیستی است با حقیقت و كنه دشمن و افكار و اندیشه هایش آگاه نیست و یا خود را به جهالت می زند. این افراد باید قبل از هر اظهار نظری این حقیقت را بدانند. اندیشه كنونی آن ها ناشی از جهل شان است حتی اگر دارای بهترین مدارك را از مهم ترین دانشگاه ها باشند. امروزه به یاری پروردگار همه مردم با ماهیت اندیشه صهیونیسم و حقیقت اهداف آن آشنا هستند، اما كسی كه كوته بین است یا جاهل است یا تجاهل می كند
نوشته: سری سمور
منبع:مركز اطلاع رسانی فلسطین
منبع : خبرگزاری فارس