شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آغاز رنسانس فوتبال از جام ملت های ۱۱ سال قبل


آغاز رنسانس فوتبال از جام ملت های ۱۱ سال قبل
زمستان سال ۷۴ برای فوتبال ملی ما با ۲ واقعه مهم همراه بود؛ قهرمانی پرسپولیس در لیگ پنجم آزادگان و انتخاب کادر فنی جدید برای تیم ملی فوتبال ایران. قهرمانی پرسپولیس در آن سال را خیلی ها مرهون سقوط بهمن در نیم فصل دوم هستند، اما منطقی تر آن است که برای بازگشت عابدزاده و فرشاد پیوس و شاهرودی از دوران محرومیت و حضور سرمربی جدید یعنی استانکو سهم قائل باشیم. پرسپولیس در زمستان سال۷۴، یک شکل گروهی فوق العاده پیدا کرد و بستر برای تبدیل به یک تیم فوق العاده فراهم آمد.
اما کمی دورتر، محمد مایلی کهن ۴۱ ساله، چشم در چشمان نگران داریوش مصطفوی می دوخت و با آرامش از او می پرسید؛ شما راضی هستید؟ اگر غیر از این باشد، به جان فرزندانم حاضر نیستم در تیم ملی قبول مسوولیت کنم، (۱)
پروژه انتخاب سرمربی تیم ملی سخت و صعب شده بود. از ۱۵ ماه قبل که استانکو از تیم ملی رفته و داریوش مصطفوی به جای عابدینی، رئیس فدراسیون فوتبال شد، پرونده تیم ملی کاملاً بسته شده بود. فوتبال ملی ما در رنکینگ ماه فوریه ۱۹۹۶ غبهمن ۱۳۷۴ف تا مقام ۱۲۳ جهان و پانزدهم آسیا نزول کرده بود. خیلی ها حاضر نبودند در این وضعیت سیاه، سرمربی تیم ملی شوند. تیم ملی در جام ملت های ۱۹۹۲ و مقدماتی جام جهانی ۹۴ با علی پروین یک مغلوب تمام عیار بود و در باز ی های آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما با حضور استانکو در همان مرحله اول حذف شد.
سایه شکست بر سر فوتبال افتاده بود و هیچ کس هم حاضر نبود به دعوت مصطفوی لبیک گوید و برای نجات فوتبال، نقش یک«ناجی» را بازی کند، اتوفیستر آلمانی نگاهی به رتبه ایران در رنکینگ جهانی انداخت و اعلام کرد؛ حاضرم سرمربی ایران شوم، به شرط آنکه برای صعود از مرحله اول مقدماتی جام ملت های آسیا، ۵۰ هزار دلار به من پاداش دهید، گروه ایران، شامل تیم های عمان، نپال و سریلانکا بود، حرف «فیستر»(۲) توهین به ما نبود بلکه آئینه تمام نمای واقعیت آن روز تیم ملی بود.
به هر حال، فیروز کریمی، ناصر حجازی و خیلی های دیگر عذرخواهی کردند تا اینکه فائقی معاونت فنی سازمان که بسیار علاقه مند به مایلی کهن بود و بر رئیس سازمان به نحو غیر قابل انکاری تاثیرگذاری داشت، مرد ۴۱ ساله یی را برگزید که قبلاً به حکم فدراسیون صفی زاده به صورت مادام العمر از حضور در فوتبال ایران محروم شده بود،(۳)
مایلی کهن اما قبل از آنکه بار و بندیل را به سوی تیم ملی بزرگسالان ببندد، سرمربی تیم ملی فوتسال بود و چند روز قبل به عنوان دستیار بهمن صالح نیا در تیم ملی جوانان انتخاب شده بود. اعجاز در فوتبال ایران بار دیگر رخ عیان می کرد. مربی تیم ملی جوانان در مدت یک هفته سر مربی تیم ملی بزرگسالان می شد.
مایلی کهن شماره ۱۹ تاریخی پرسپولیس که از سال ۵۵ تا سال۶۸، یک سره پیراهن این تیم را به تن داشت، یک بازیکن خونسرد و خلاق در خط میانی بود که آوازه کرنرهای کشنده اش، فرامرزی بود، او بعد از پایان فوتبال از سال ۶۹ مربیگری را به عنوان دستیار علی پروین در تیم پرسپولیس و سپس تیم ملی آغاز کرد و در سال ۷۱ سرمربی تیم ملی فوتسال شد و با این تیم به عنوان چهارم دنیا رسید. مایلی کهن جانشین استانکو آن هم با ۱۵ ماه تاخیر می شد، اما مربی جدید به هیچ وجه نسبت به مربی قدیم و افکارش بی اعتنا نبود. در روز اول اسفند سال ۷۴، حیات نوین فوتبال ایران با انتخاب ۴۷ بازیکن آغاز شد.
عزم ملی برای صعود به رتبه های آبرومند رنکینگ جهانی آغاز شد. هیچ کس قبول نداشت که فوتبال ایران بین ۲۰۰ کشور جهان در رتبه صد و بیست و سوم باشد. مایلی کهن با ۴۷ بازیکن آماده از تمام ایران کارش را آغاز کرد و در ترکیب اصلی تیم ملی بهره مند از وجود مردانی شد که در ترکیب اصلی تیم پرسپولیس قهرمان لیگ پنجم یا به عبارتی تیم استانکو قرار داشتند. عابدزاده، رضا شاهرودی، افشین پیروانی، نعیم سعداوی و علی دایی مردان مورد اشاره بودند.
فوتبال ایران در بحبوحه آغاز اردوهای دوران مربیگری مایلی کهن با یک مربی معروف اتریشی به نام آلفرد ریدل به توافقی ضمنی رسید.
مصطفوی که از انتصاب مایلی کهن هنوز دل چرکین بود و تردید موفقیت وجودش را فرا گرفته بود، سراسیمه آلفرد ریدل را به تهران آورد. مایلی کهن حاضر نبود با ریدل همکاری کند و ریدل از همان راه آمده به کشورش برگشت. ایران با ۶ برد در ۲ مرحله رفت و برگشت نپال، سریلانکا و عمان را تار و مار کرد و پاداش پیشنهادی اتوفیستر برای صعود، سرمایه یی برای پیشرفت فوق العاده آینده تیم ملی شد.
محمد مایلی کهن در فاصله اول تیرماه تا ۱۵ آذرماه، یعنی در یک فاصله ۱۶۷ روزه بین پایان مرحله مقدماتی و ابتدای مرحله نهایی، بهترین کار ممکن را کرد. او نشست و به دقت فوتبال داخلی را دید زد. اوج گیری خداداد عزیزی و تولد ستارگانی مثل مهدوی کیا، نیما نکیسا، مهرداد میناوند و داریوش یزدانی باعث شد که ترکیب تیم ملی برای مرحله دوم کاملاً تغییر کند. در این میان محمد مایلی کهن نگاهش را به ساختار پرسپولیس سال ۷۵ بیشتر کرد.
درخشش ستارگان جوانی مثل مهدوی کیا و میناوند آنها را به ترکیب ثابت تیم ملی فوتبال نزدیک تر کرد. نزدیک به مرحله نهایی، رضا شاهرودی به علت درگیری انضباطی از ترکیب تیم ملی خط خورد. بدون حضور او مایلی کهن تیم ملی را با عابدزاده، نیما نکیسا، افشین پیروانی، کریم باقری، نعیم سعداوی، حمید استیلی، علی اکبر استاداسدی، سیروس دین محمدی، علیرضا منصوریان، علی دایی، محمد خاکپور، علی اکبر یوسفی، مهدی مهدوی کیا، خداداد عزیزی، مجتبی محرمی، مهرداد میناوند، داریوش یزدانی، علی میرزا التواری، علی موسوی، فرشاد فلاحت زاده و هادی طباطبایی به امارات متحده عربی برد.
تیم ملی، روز پنجم آذرماه در تهران به ترکمنستان باخت تا هراس به قلب تیم ملی فوتبال بیفتد، با این حال در اولین بازی تیم ملی در امارات، ترکیب تیم ملی عجیب تر از ترکیب بازی با ترکمنستان بود. ایران ۲- یک به عراق باخت در حالی که عراق می توانست با نتیجه یی بهتر ما را شکست دهد. مایلی کهن در بازی دوم با ایجاد تغییراتی در تیم، پیروزی ۳-یک را برابر تایلند تجربه کرد، اما روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه سال ۷۵، روز مهمی در فوتبال ملی ما بود. روز یک دگردیسی تاریخی یا یک رنسانس فوتبالی برای ما.
ایران با آرایش ۲-۵-۳ بالاخره رضایت داد کریم باقری را به خط میانی ببرد و در خط حمله از وجود دایی و عزیزی در کنار هم استفاده کند. برای اولین بار بود که فوتبال ملی ما با چنین فرم و آرایشی به مصاف حریفان خود می رفت. معجزه ملی فوتبال با گل های کریم باقری و علی دایی آغاز شد. عربستان، حریفی که ۳ حضور متوالی در فینال جام ملت های آسیا داشت، شکار فوتبال ایران شد. خداداد عزیزی قبل از رسیدن به دقیقه ۵۰، احمد مدنی و محمد الخلیوی را دریبل کرد و گل سوم را زد.
ایران در گروه خود اول شد و در یک چهارم نهایی به مصاف کره جنوبی رفت؛ تیمی که ۲ سال قبل در جام جهانی ۱۹۹۴ با اسپانیا ۲-۲ کرده و به آلمان ۲-یک باخت. دیگر باورکردنی نبود. نیمه اول ۲-یک کره جنوبی و نیمه دوم ۶-۲ به سود ایران. وقتی مایلی کهن وارد سالن کنفرانس شد همه خبرنگارها برایش دست زدند حتی آنها که تا قبل از این ارتباط خوبی با او نداشتند، مایلی کهن اعلام کرد، ما از سرزمینی آمده ایم که مردم خوبش کارهای باورنکردنی بسیاری را در طول تاریخ انجام داده اند،
بگذریم از اینکه در نیمه نهایی با پنالتی به عربستان باختیم و از کسب عنوان قهرمانی محروم شدیم، اما فوتبال ما با حضور یک مربی جوان و شجاع مثل مایلی کهن، در روزگاری که هیچ کس شهامت مربیگری در تیم ملی را نداشت به روزگار خوب خودش بازگشت. ۱۱ سال از آن روزگار گذشته و حس فوتبال ایرانی را ۱۱ سال است که بعد از آن ۲۱ آذر تاریخی زیر زبان حس می کنیم.
پی نوشت؛
۱- این روزها او آنقدر سر حال و پر انرژی است که با دوچرخه به تمرینات تیم ملی می رود، آن هم در ۵۳ سالگی...
۲- یک سال بعد، فیستر در مسابقات مقدماتی جام جهانی، سرمربی تیم ملی عربستان شد و با این تیم به جام جهانی ۹۸ فرانسه صعود کرد.
۳- بعدها صفی زاده از فوتبال ایران رفت و دیگر هیچ گاه اثری از او در تشکیلات اجرایی فوتبال ندید، در حالی که مایلی کهن به عنوان سرمربی تیم ملی امید و بزرگسالان و سرمربی باشگاه هایی مثل شهرداری تبریز، سایپا، پیکان و فولاد خوزستان به فوتبال درجه اول فوتبال مان برگشت.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید