یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

۱شهریور ۱۳۸۶ ــ ۲۳ اوت ــ «روزنامه نگار شدن دولت» ژورنالیسم ایران امروز را بیمار کرده و دمکراسی را در برابر علامت سئوال قرار داده است


۱شهریور ۱۳۸۶  ــ ۲۳ اوت ــ «روزنامه نگار شدن دولت» ژورنالیسم ایران امروز را بیمار کرده و دمکراسی را در برابر علامت سئوال قرار داده است
سرمقاله یکم شهریور ۱۳۸۳ روزنامه « شرق » به مناسبت یکساله شدنش درباره مشکلات روزنامه نگاری غیر دولتی در ایران امروز بود. در این سرمقاله محمد قوچانی سردبیر اجرایی شرق به مشکلات انتشار روزنامه در ایران امروز به زبانی که زیاد برایش دردساز نباشد اشاره کرده بود.
مشکل ردیف اول این است که در وطن ما، به همان گونه که قوجانی متذکر شده است پنج روزنامه بزرگ، دولتی و حکومتی هستند. البته برخی دیگر هم ممکن است از کمک هایی برخوردار شوند. وقتی دولت و حکومت «روزنامه نگار» باشد، پشت روزنامه های متعلق به آن به صندوقهای بیت المال گرم است و لذا از ارزانفروشی باک ندارند و روزنامه را تا یک چهارم قیمت تمام شده عرضه می کنند و ورود یک ناشر حرفه ای به چنین بازاری، از نظر سرمایه گذاری، ریسک بزرگی است و احتمال از دست دادن سرمایه وجود دارد زیرا که از نظر مالی دشوار است که بتواند با دولت ـ دولتی که درآمد عمده اش نفت بادآورده است ـ رقابت کند و دوام آورد. این که چرا دولت در این زمان دست به انتشار روزنامه زده که دولتهای دیگر، مطبوعات را به عنوان اصل «قوه چهارم دمکراسی» را پذیرفته و خود را کاملا منفک از حرفه روزنامه نگاری کرده اند ، سئوالی است که باید نمایندگان مجلس از دولت بکنند.
شاید روزنامه نگار شدن دولت به این سبب باشد که به زبان خودش ( آن طور که دستگاههای روابط عمومی دولتی گزارش می کنند و یا سخنگویان و مقامات رسمی بیان می دارند) کارها و تصمیماتش منعکس شود، خبر و نظر رسانی یکطرفه و یک صدایی باشد و یا این که متهم به سانسور کردن نشود. یکی از اتهامات وارده به دولت شاه، سانسور کردن بود و این کار را به تدریج از اواخر دهه ۱۳۴۰ به صورت علنی انجام می داد و در دهه ۱۳۵۰ هر بامداد، وزارتخانه مربوط( اطلاعات و جهانگردی) و یا مستقیما ساواک فهرست آن دسته از اخبار و مطالب را تلفنی به روزنامه ها می داد که نباید جز به آن صورت که مصلحت دولت بود انتشار می یافتند و یا از نظر دولت غیر منتشره تلقی می شدند . برخی سردبیران روزنامه ها کتبا ( بخشنامه وار ) ، یا با صدای بلند آنها را به اطلاع تحریریه می رساندند و پاره ای دیگر این فهرست را در جلسات دبیران تحریریه مطرح می ساختند که دیدیم پس از انقلاب بر ضد آن نظام به صورت سند جرم مورد استفاده قرار گرفتند و مولفان در کتابها و رسالات به آن عمل دولت وقت اشاره کردند.
هر دولت باید توجه داشته باشد که در عرف روزنامه نگاری، انتشار روزنامه دولتی هم نوعی «سانسور» بشمار می رود زیرا دولت روزنامه منتشر نمی کند که از کارهایش انتقاد کند و هر رویداد و نظری را که نامش « خبر » و متاع روزنامه است منتشر سازد؛ پس روزنامه دولتی مبلغ سیاست ها و کارهای دولت و دست کم بنیاد مربوط است و در این شرایط ، ژورنالیسم کشوری که دولت در آنجا روزنامه بدهد (دولت روزنامه نگار هم باشد که روزنامه نگاری قوه چهارم دمکراسی و عنصری جدا از قوای مقننه، مجریه و قضائیه است) ناقص و بیمار است. به علاوه دمکراسی چنین کشوری نیز در برابر علامت سئوال قرار خواهد گرفت، زیرا که روزنامه از ستونهای محافظ ساختمان دمکراسی( حکومت برگزیدگان مردم ) است.
قوچانی در سرمقاله یکم شهریور ماه ۱۳۸۳ شرق به تاریخچه استبداد در ایران و تحمل « دولتی بودن امور ( تصمیمگیری و دستور اکید از بالا) » اشاره کرده بود که مسئله دیگر ایران است. برای مثال: اگر مردم ما به روزنامه دولتی که می دانند مبلغ کارها و تصمیمات دولت است عنایت نکنند، دولت پس از مدتی مجبور به دست کشیدن از «روزنامه نگار بودن» می شود و این حرفه را به اصحاب واقعی آن واگذار خواهد کرد. در دوران نظام سابق، همه می دانستند که دولت کمکهایی به «روزنامه های صبح» می کند و به همین سبب با این که این روزنامه ها از نظر مطلب و خبر( محتوا ) چیزی کمتر از روزنامه های عصر نداشتند و بسیاری از اخبار آنها هشت ساعت تازه تر بود؛ آنها را نمی خریدند و تیراژی بیش از یکی ـ دو هزار نسخه نداشتند، البته تا زمانی که «آیندگان» تاسیس شد و برایش از قبل تبلیغ شده بود که شرکت سهامی است و ....
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید