شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سیر تغییر نگاه جهان به خاورمیانه


سیر تغییر نگاه جهان به خاورمیانه
پیرامون خاورمیانه و آینده این منطقه تاكنون ده ها نظریه از سوی محققان و پژوهشگران دانشگاهی، دیپلمات ها و روزنامه نگاران مطرح شده است.
اگرچه افكار عمومی جهان كمتر از یك قرن است كه نسبت به اهمیت این منطقه و جایگاه راهبردی خاورمیانه در جغرافیای سیاسی و ثروت جهانی آن آگاهی یافته است، اما در این مدت كوتاه نیز خاورمیانه توانسته بیش از هر منطقه استراتژیك دیگر دنیا توجهات بین المللی را به خود معطوف سازد.
واقعیت آن است كه خاورمیانه محل تقاطع ۲ دریا و ۳ قاره بزرگ و زادگاه پیامبران و قهرمانان از دوران باستان تاكنون است كه همواره طمع جهانگشایان را برانگیخته است. اما در دوران معاصر علاوه بر جاذبه های سنتی این فضای لایتناهی، ثروت افسانه ای آن (نفت) نیز بر میزان رقابت ها بر سر این قطعه از خاك دنیا افزوده است. گام نخست در مسیر مطرح شدن اهمیت خاورمیانه را «فردینان دولسپس» فرانسوی با حفر كانال سوئز در سال ۱۹۸۶ میلادی برداشت، بدین ترتیب كه او یك قطعه از بزرگراه وصول به هندوستان (بزرگترین مستعمره امپراتوری بریتانیای كبیر) را گشود و گام دوم را «ویلیام ناكس دارسی» برداشت كه در سال ۱۹۰۸ میلادی برای نخستین بار نفت را از دل خاك ایران بیرون كشید و این منطقه را از آن زمان تاكنون به میدان رقابت دولت های بزرگ تبدیل كرد. اما جنگ جهانی اول كه به سلطه امپراتوری عثمانی (تركیه امروزی) بر خاورمیانه پایان داد، بیشتر به نفع انگلستان تمام شد و نبردی كه در جنگ جهانی دوم در این منطقه (خاورمیانه) روی داد نیز نتیجه اش برای پیروزی متفقین به اندازه نبرد بریتانیا (حمله هیتلر به انگلیس) سرنوشت ساز بود. حكومت اتلی (نخست وزیر وقت انگلیس بعد از جنگ دوم جهانی) گمان می كرد كه به دنبال از دست دادن هندوستان (بزرگترین مستعمره امپراتوری بریتانیا) می توان به جای آن امپراتوری دیگری در خاورمیانه به وجود آورد كه همچنان به حاكمیت بلامنازع لیره استرلینگ لندن در جهان ادامه دهد.
در حقیقت انگلستان همان طور كه با كشف هندوستان و ارتزاق از آن به بزرگترین قدرت استعماری جهان بدل شد، با كشف نفت در خاورمیانه و اهمیت ژئواستراتژیك آن توجه جهانی را به این منطقه راهبردی نیز معطوف ساخت. بدین سبب نام خاورمیانه همواره با نام انگلیس و سابقه دیرین این كشور در سلطه و غارت منابع و تجزیه كشورها و جنگ های تجاوزكارانه علیه كشورهای اسلامی در سراسر خاورمیانه مترادف شد.
به عبارت دیگر تسلط بیش از یك قرن انگلیس (۱۹۸۰-۱۸۸۰ میلادی) بر خاورمیانه و خلیج فارس در تحكیم سلطه بین المللی نظام امپریالیسم جهانی نقش بسیار اساسی و استراتژیك دارا است. «ل.اس.امری» نظریه پرداز انگلیسی در دهه ۶۰ میلادی می نویسد: «در مدتی بیش از یك قرن بریتانیای كبیر در آب های خلیج فارس تنها قدرت منطقه بوده است و اگر این راه دریایی برای بازرگانان جهان (امپریالیسم جهانی) بازنگه داشته شده است، همه مدیون تلاش و كوشش های دولت بریتانیا است، ما نه تنها برای خود، بلكه برای مجموع ملت ها به این كار دست زده ایم. امپراتوری بریتانیا پیوسته روی مردمی حساب می كند كه تكالیف خود را درست به جای می آورند».
اما واقعیت آن است كه خاورمیانه بخشی از اهمیت خود را همواره در سیاست جهانی مدیون موقعیت جغرافیایی خود به عنوان پلی بین دریای مدیترانه و اقیانوس هند دارا بوده است. از این نگاه، وجود مناطق مهمی چون «كانال سوئز»، «دریای سرخ» و «خلیج فارس» موقعیتی بی همتا به خاورمیانه بخشیده اند. به علاوه راه مستقیم روسیه به اقیانوس هند و دریای مدیترانه فقط از این منطقه می گذرد و بالاخره خاورمیانه قسمتی از راه اروپا به هندوستان، آسیای جنوب شرقی و آسیای دور را تشكیل می دهد. در اصل خاورمیانه به سبب نقش استراتژیك آن و سپس پیدایش نفت و همچنین قرار گرفتن در مجاورت بزرگترین مستعمره انگلیس یعنی هندوستان كه منابع عظیم تولید ثروت برای امپراتوری بریتانیا را شكل می داد، دو پایه محوری در اقتدار جهانی انگلیس را تا قبل از جنگ جهانی دوم به وجود آورد.
در سال ۱۸۸۵ میلادی (۱۲۶۴ شمسی) مورخ انگلیسی، «ار.سی.لی» (I.R.Seely) با اشاره به اهمیت خاورمیانه و موقعیت استراتژیك آن برای حفظ هندوستان می نویسد: «وظیفه به ما حكم می كند كه هر جنبشی را در تركیه، هر نوع تحول جدیدی در مصر و هر اتفاقی را در ایران و یا در افغانستان با هوشیاری فوق العاده بنگریم، زیرا ما صاحب كشور هندوستان هستیم. به همین علت ما دارای موقعیت مهمی در سیستم قدرت های آسیایی بوده و نسبت به اوضاع و احوال كشورهایی كه در مسیر راه ما از اروپا به هندوستان قرار گرفته اند، دارای حساسیت مخصوص و بسیار قوی هستیم.
چندی بعد «لرد كرزن» سیاستمدار مشهور انگلیسی و وزیر خارجه اسبق بریتانیا می نویسد: ... تركستان، افغانستان صفحه شطرنجی هستند كه بر روی آن بازی دست یافتن و سیادت بر جهان انجام می شود... به همین جهت آینده انگلستان در اروپا تعیین نمی شود، بلكه در قاره ای انجام می شود (آسیا ـ خاورمیانه) كه قسمت اعظم مهاجران ما از آنجا آمده اند، در حقیقت بدون هندوستان، امپراتوری جهانی انگلستان نمی تواند به زندگی خود ادامه دهد و در تصرف داشتن هندوستان (بزرگترین مستعمره انگلیس) پایه و اساس قدرت و برتری در نیم كره شرقی جهان است.
با كشف نفت در خاورمیانه (ایران و عربستان و عراق و...) نقش و جایگاه این منطقه در چارچوب منافع استعماری انگلیس مضاعف شد و لندن با قدرت و قوت بیشتری به سیاست نفوذ در كشورهای خاورمیانه پرداخت.
رهبران انگلستان پس از این اهمیت خارق العاده ای برای خاورمیانه و كشورهای واقع در این منطقه و نیز راه های آبی واقع در آن قائل شدند. شاید جامع ترین تعریف پیرامون جایگاه خاورمیانه و خلیج فارس در دوران جنگ سرد و نظام دو قطبی حاكم بر جهان را «ریچارد نیكسون» رئیس جمهور اسبق آمریكا ارائه كرده است.
وی پیش بینی كرده بود در دوران حاضر قدرت نظامی و اقتصادی هر كشور بستگی و ارتباط كامل با نفت دارد. درنتیجه منطقه خلیج فارس در دهه پایان قرن حاضر (بیستم) منبع و منشأ تمام حوادث توفان زا خواهدبود. هرگاه اتحادشوروی (روسیه فعلی) قدرت بستن شیرهای نفت خاورمیانه را به دست آورد، مسلماً قدرت به زانو درآوردن ممالك صنعتی غرب را نیز خواهدداشت. برای نیل به این مقصود، به هیچ وجه سلطه و استیلا بر ممالك منطقه مذكور مشابه اشغال خاك افغانستان ضرورتی ندارد، بلكه شوروی ها با توسل به طرق دیگر ازقبیل فشارهای سیاسی خارجی و یا ایجاد شورش و طغیان های داخلی به سهولت قادر خواهندبود كه غرب را از این منابع محروم نمایند.
نیكسون با اشاره به این كه همه گونه انرژی های جایگزین ممكن است تنها پاسخگوی بخشی از نیازهای بشری باشند، می افزاید: درحال حاضر كه ما در «عصر نفت» زندگی می كنیم، تا ده ها سال آینده منطقه خلیج فارس همچنان از اهمیت استراتژیكی بسیار شگرفی برخوردار خواهدبود.
به این عبارت كه یكی از مناطق پرآشوب و بی ثبات و ناآرام كه بویژه در معرض شدیدترین تهدیدهای توأم با محاصره می باشد و درعین حال به صورت حیاتی ترین مراكز جهانی موردتوجه قرار گرفته است، همانا منطقه خلیج فارس خواهدبود.
به موازات این كه زغال سنگ و نیروی محركه حاصل از آن جای خود را به نفت می داد، بریتانیای كبیر یعنی نخستین قدرت بزرگ جهانی زغال سنگ جای خود را به كشور ایالات متحده آمریكا یعنی نخستین قدرت بزرگ جهانی نفت واگذار كرد.
نخستین چاه نفت جهان در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالت پنسیلوانیای آمریكا حفر گردید و باتوجه به منابع عظیم نفتی آمریكا، این كشور بزرگترین تولیدكننده و صادركننده نفت جهان شناخته شد. پس از چندی نفت و مشتقات حاصل از آن كه باعث تولید هواپیما، كشتی، تانك و كامیون با سوخت بنزین گردید، از ضروریات و الزامات نظامی در جهان شد. در جریان جنگ بین المللی اول ژرژكلمانسو نخست وزیر فرانسه گفت: نفت مانند خون برای پیروزی در جنگ ضروری است و سپس مارشال فوش از فرماندهان نظامی ارتش فرانسه تأكید كرد: هرگاه نفت دراختیار نداشته باشیم، قطعاً در جنگ شكست می خوریم و بعدها لرد كرزن وزیرخارجه اسبق بریتانیا نیز گفت: متفقین در جنگ جهانی اول و دوم تنها سوار بر موجی از نفت به سمت پیروزی پیش رفته اند.
زبیگنیو برژینسكی تئوریسین برجسته سیاست خارجی آمریكا و مشاور امنیت ملی كارتر رئیس جمهور سابق آمریكا پیرامون خاورمیانه و خلیج فارس می گوید: این منطقه شبیه «زه كمانی» است كه تا انتها كشیده شده و آماده است تیری كشنده به سوی جهان پرتاب كند. از شاخ آفریقا تا افغانستان و از ایران تا خاورنزدیك زه این كمان است. این «زه» كانون رقابت سنگین ابرقدرت ها است و كانون پیرامونی آن نیز هر لحظه ممكن است مشتعل شود و جهان را به هیجان درآورد.
پروفسور «جورج اوون» استاد تاریخ و خاورمیانه دانشگاه هاروارد درباره خاورمیانه معتقد است اصطلاح خاورمیانه در اصل مفهومی ژئواستراتژیك است كه برای نخستین بار درمورد منطقه ای بین خلیج فارس و پاكستان به كار رفت. این اصطلاح (خاورمیانه) طی دوران جنگ جهانی دوم منطقه وسیعی از مصر تا ایران و از سوریه و عراق تا سودان را دربرمی گرفت كه تحت كنترل مركز «تأمین حفاظت منافع خاورمیانه» در قاهره بود. در نیم قرن اخیر مفهوم خاورمیانه ابعاد تازه ای پیداكرد و به واسطه رونق روابط متقابل كشورهای خاورمیانه كه به سبب مشتركات اسلامی - عربی فزونی می گرفت، رواج چشمگیری یافت. رفته رفته دامنه مفهوم خاورمیانه به كشورهای غیرعربی مانند ایران، تركیه و اسرائیل هم گسترش یافت. چرا كه این كشورها بنا به دلایل متعدد جغرافیایی، نظامی و اقتصادی (مسائل نفتی) با مجموعه كشورهای عربی روابط نزدیكی داشتند. دولت های مغرب (شامل الجزایر، تونس و...) ابتدا در محدوده خاورمیانه نبودند، اما در دهه ۸۰ میلادی و با ترسیم نقشه جدید اقتصاد منطقه توسط بانك جهانی و صندوق بین المللی پول خاورمیانه درمورد محدوده وسیع تری به كاررفت و افكارعمومی جهان نگرش تازه ای نسبت به این ناحیه سوق الجیشی پیدا كردند.
میترا سجادی
پروین زرین كلانتری
منابع:
۱- فونتن، آندره: تاریخ جنگ سرد، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی
۲- دلاژ، الیویه- كریزبك، ژرا: توفان خلیج، ترجمه اسدالله مبشری و محسن مؤیدی
۳- الهی، همایون: اهمیت استراتژیكی ایران در جنگ جهانی دوم
۴- نیكسون، ریچارد: جنگ حقیقی
۵- جی مارتین، لی . نور: چهره جدید امنیت در خاورمیانه، ترجمه قدیر نصری
منبع : روزنامه ایران