جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اسرائیل ، ایران و سلاح های اتمی


اسرائیل ، ایران و سلاح های اتمی
چهار ماه پیش از شروع جنگ عراق، نخست وزیر اسرائیل یعنی «آریل شارون» در مصاحبه ای در تاریخ ۵ نوامبر۲۰۰۲ با نشریه «تایمز لندن» گفت كه بلافاصله پس از سقوط صدام حسین و اشغال عراق باید ایران را به عنوان هدف بعدی در نظر گرفت. چندین ماه قبل از آن یعنی در فوریه ۲۰۰۲ نیز وزیر دفاع وقت اسرائیل «بن الیعاذر» در جریان دیدار از آمریكا اعلام كرد كه جلوگیری از اعمال ایران برای دولت اسرائیل بسیار مهم تر از سقوط صدام حسین به شمار می آید.نتیجه این گونه اظهارات در واقع تنها چیزی را كه به ذهن می آورد، جنجال سازی تنها قدرت اتمی خاورمیانه (اسرائیل) علیه دولتی است كه هنوز هم پس از دو سال بازرسی و تحقیق، ناظران آژانس بین المللی انرژی اتمی از ارائه مدركی دال بر آنكه این دولت (ایران) برنامه ای برای ساخت سلاح اتمی دارد، عاجز مانده اند. لابی اسرائیل در ایالات متحده آمریكا هم طی این سال ها فعالیت تبلیغاتی وسیعی علیه ایران را آغاز كرده است. سیاستمداران طرفدار اسرائیل در كنگره و سنای آمریكا مشغول جمع آوری آرایی برای صدور قطعنامه ای علیه ایران هستند و اعضای این محفل نژادپرست همان كسانی هستند كه كمی قبل از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برای سقوط صدام حسین فعالیت های تبلیغاتی داشتند.اینكه اسرائیل به عنوان تنها قدرت اتمی منطقه خاورمیانه خود را در صف مقدم تبلیغات علیه ایران قرار دهد، بدون شك یافتن راه حلی سیاسی و دیپلماتیك برای این بحران را با مشكلاتی جدی روبه رو می كند.«محمود احمدی نژاد» رئیس جمهور ایران در سخنرانی خود در ۱۷ سپتامبر سال جاری در اجلاس عمومی سازمان ملل، از این سازمان خواست تا كمیته ای را برای یافتن استراتژی های عملی و كارآمد با هدف خلع سلاح كامل كشورهای صاحب سلاح اتمی، تشكیل دهد. به عقیده رئیس جمهور ایران بررسی و تحقیق درباره چگونگی روند پیشرفت قدرت اتمی اسرائیل و اعلام اینكه این كشور برای برنامه های هسته ای خود از پشتیبانی كدام كشورها برخوردار است باید از جمله وظایف این كمیته در نظر گرفته شود.كشورهای عرب عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی در نشست این سازمان در اواخر سپتامبر همچون همیشه خواستار نظارت بر فعالیت های هسته ای غیرصلح آمیز اسرائیل و پیوستن این كشور به پیمان منع ساخت و گسترش سلاح های اتمی شدند كه البته همچون سال های پیش هیچ نتیجه ای از آن حاصل نشد و طبق معمول اسرائیل صدور این قطعنامه را ناشی از انگیزه های سیاسی خواند و باز هم مثل سال های قبل، كشورهای عرب بحث و مذاكره در مورد آن را به سال آینده موكول كردند.
ایالات متحده و كشورهای اروپایی هم نه تنها اعتراض و مخالفتی با فعالیت های هسته ای اسرائیل ندارند بلكه با به راه انداختن جنجال تبلیغاتی علیه عراق و ایران و حمایت مستقیم از برنامه های هسته ای اسرائیل نشان دادند تا چه اندازه با معیارهایی كاملاً متفاوت در این موارد عمل می كنند. با وجود عدم ارائه كوچك ترین سند و مدرك، ایران به ساخت سلاح های اتمی متهم می شود و در همان حال اسرائیل به صورت علنی فعالیت های هسته ای غیرصلح جویانه داشته و با فریبكاری و دروغ قصد آن دارد تا بر امكانات هسته ای نظامی خود سرپوش بگذارد.اسرائیل از اواسط دهه ۵۰ و با همكاری تنگاتنگ با فرانسه اقدام به ساخت و تكمیل سلاح های اتمی كرد. در آن زمان دولت فرانسه هم درصدد بود تا پس از آمریكا، شوروی و بریتانیا به عنوان چهارمین قدرت اتمی دنیا مطرح شود. از آنجایی كه اسرائیل تعداد بسیار زیادی از دانشمندان اتمی برجسته را (كه تعدادی از آنان تبعه اسرائیل و گروهی دیگر یهودیان غیر اسرائیلی ای بودند كه به رژیم صهیونیستی دلبستگی داشتند) در اختیار داشت به دولت فرانسه پیشنهاد داد تا در این مورد با اسرائیل به تبادل دانش و اطلاعات فنی بپردازند. در همان زمان صدها دانشمند یهودی اسرائیلی و غیر اسرائیلی در طرح های تكمیل سلاح های اتمی فرانسه شركت داشتند كه بعدها همین كارشناسان برجسته تجارب خود را در اسرائیل گسترش داده و پیگیری كردند. كارشناسان و متخصصان اسرائیلی به هنگام اولین آزمایش اتمی فرانسه در فوریه سال ۱۹۶۰ به عنوان ناظر حضور داشتند و پس از آن آزمایش بود كه دولت فرانسه رسماً خود را به عنوان یك قدرت اتمی مطرح كرد. اما احتمالاً تنها فرانسه نبود كه تجارب اتمی اش را در اختیار اسرائیل گذاشت. با وجود آنكه قدرت های اتمی شناخته شده جهان بارها و بارها دست به آزمایشات هسته ای زده اند، اما تا به امروز هرگز اطلاعاتی در مورد حتی یك آزمایش اتمی توسط اسرائیل به خارج درز نكرده است.در ۲۳ اكتبر ۱۹۵۷ فرانسه و اسرائیل پای قراردادی را امضا كردند كه طی آن فرانسه متعهد شده بود یك رآكتور اتمی در منطقه بیابانی «دیمونا» برای اسرائیل نصب كند. مسئول عقد این قرار و اسرار برنامه اتمی اسرائیل در آن زمان مرد ۳۴ ساله ای از حزب كارگر یعنی «شیمون پرز» بود كه حال با ۸۲ سال سن، مقام معاونت نخست وزیر اسرائیل را در اختیار دارد. همكاری اتمی این دو كشور چنان محرمانه و سری بود كه حتی ایالات متحده آمریكا به عنوان اصلی ترین متحد اسرائیل، در جریان آن قرار نداشت. بخش های اساسی و مهم قرارداد هرگز روی كاغذ نیامده است. تنها دولت فرانسه آن هم به خاطر حفظ ظاهر خبر از تضمین دولت اسرائیل مبنی بر استفاده از رآكتور دیمونا جهت امور تحقیقاتی و كاملاً علمی داد و گفت كه اسرائیل تعهدنامه ای در این مورد امضا كرده است كه البته این ادعا از اساس دروغ بود.البته در این مورد شكی نیست كه بخشی از آن قرارداد مربوط به ساخت تأسیسات غنی سازی مجدد بوده است. در این مرحله سوخت استفاده شده دوباره وارد رآكتور می شود و علاوه بر زباله های اتمی و رادیواكتیو، ماده ای كه برای ساخت سلاح اتمی نیاز است به دست می آید یعنی پلوتونیوم. ظرفیت آن رآكتور و قابلیت تولید پلوتونیوم آن هم احتمالاً بین ۱۰ تا ۱۵ كیلو در سال است و این مقدار برای ساخت چندین بمب اتمی كفایت می كند.قاعدتاً برای چنان رآكتوری تهیه آب سنگین اهمیت خاصی دارد و پس از سال ها همین چندی پیش فاش شد كه آب سنگین مورد نیاز اسرائیل در سال های ۱۹۵۹ و ۱۹۶۰ از سوی بریتانیا تامین می شده است. البته پیش از آن وانمود می شد كشور نروژ حدود بیست تن آب سنگین به اسرائیل ارسال كرده كه البته این شایعه تمهیدی برای پنهان كردن هویت اصلی ارسال كننده آب سنگین یعنی بریتانیا بوده است. اسرائیل در آغاز كار خواهان خرید آب سنگین از ایالات متحده آمریكا بود اما از آنجایی كه دولت آمریكا تحت شرایطی كنترل شده و خاص اقدام به فروش آب سنگین می كرد، دولت اسرائیل از این خرید منصرف شد. ولی دولت بریتانیا چنین سخت گیری هایی نداشت و حتی خواهان تضمین ظاهری اسرائیل جهت استفاده های صلح آمیز از این كالا نیز نبود. اما هم اسرائیل و هم دولت بریتانیا در یك نكته اتفاق نظر داشتند: این معامله باید به هر صورت ممكن از دولت ایالات متحده آمریكا مخفی نگه داشته شود.
دلیل به اصطلاح پشت پرده و مهم همكاری های اتمی تنگاتنگ میان اسرائیل و فرانسه به نوعی همان حس مشترك ضد عرب بود. فرانسه از سال ۱۹۵۴ در یكی از مستعمره هایش یعنی الجزایر با جنبشی مسلح و استقلال طلب مواجه شد. از دید سیاست مداران پاریس، دولت ناسیونالیستی مصر به رهبری «جمال عبدالناصر» نیز یكی از پشتیبانان اصلی جنبش آزادیبخش الجزایر به شمار می آمد و از آنجایی كه اسرائیل هم در آن زمان مصر را دشمن اصلی خود می دانست، علایق فرانسه و اسرائیل در یك راستا قرار گرفت. اسرائیل نیز به عنوان همكاری متقابل با فرانسه به خاطر فروش هواپیما های جنگنده و تانك، سیاست های استعماری این كشور در شمال آفریقا را مورد حمایت قرار داد. اسرائیل در این رابطه در تمام نشست های سازمان ملل به استقلال مستعمره های فرانسه یعنی الجزایر، مراكش و تونس رأی منفی می داد. سرویس اطلاعاتی اسرائیل موسوم به AMAN نیز علیه جنبش آزادیبخش الجزایر و دولت مصر با سرویس های اطلاعاتی فرانسه همكاری می كرد. در همین رابطه از سوی اسرائیل سازمانی جاسوسی و ضد عرب در الجزایر تاسیس شد كه اعضای آن را یهودیان فرانسوی- الجزایری تشكیل می دادند و وظیفه اصلی آن گردآوری و ارائه اطلاعات به فرانسه بود.اما نقطه اوج همكاری های فرانسه و اسرائیل كه البته در این مورد بریتانیا نیز حضور داشت، حمله مشترك به مصر در سال ۱۹۵۶ بود، حمله ای كه دلیل آن ملی شدن كانال سوئز كه تا پیش از آن تحت كنترل بریتانیا قرار داشت، عنوان می شد. در همان حال كه نیروهای زرهی اسرائیل از طریق صحرای سینا به سوی كانال پیشروی می كردند، چتربازان فرانسوی و بریتانیایی- پس از بمباران گسترده شهرها، فرودگاه ها و تاسیسات صنعتی مصر- در نزدیكی كانال سوئز مستقر شدند. با این حال این حمله از نظر سیاسی با شكست مواجه شد زیرا نه تنها شوروی از این كار حمایت نكرد بلكه ایالات متحده آمریكا نیز كه در آن زمان خود را به عنوان قطب مخالف قدرت های استعماری گذشته معرفی می كرد، با این عملیات مخالف بود. به دلیل همین مخالفت بود كه آمریكا برای اولین بار به صورت علنی و تحت شرایطی به اسرائیل قول همكاری های گسترده ای را داد و به قول دولتمردان اسرائیل این نقطه آغاز یك دوستی و همكاری شگفت انگیز به حساب می آمد.در دسامبر سال ۱۹۵۸ آن ناسیونالیست محافظه كار یعنی «شارل دوگل» به ریاست جمهوری فرانسه رسید. هدف اصلی سیاست دوگل هموار كردن راه استقلال الجزایر (كه در سال ۱۹۶۲ به وقوع پیوست) و استوار كردن رابطه این كشور با كشورهای عربی بر پایه و اساسی نوین بود. تحقق این مسئله پیش از هر چیز ایجاب می كرد تا فرانسه در روابط ویژه اش با اسرائیل تجدیدنظر اساسی به عمل آورد. در ۱۳ ماه مه سال ۱۹۶۰ وزیر خارجه فرانسه به دولت اسرائیل اعلام كرد كه همكاری اتمی دو كشور متوقف گشته و تنها در صورت پذیرش شروط زیر از سوی دولت اسرائیل است كه می توان به این روابط ادامه داد: ۱- اسرائیل باید وجود رآكتور دیمونا را كه تا آن زمان مخفی نگه داشته بود، رسماً اعلام كند و همین طور كاربرد صلح آمیز آن را برای افكار عمومی جهان روشن سازد ۲- رآكتور دیمونا باید تحت كنترل و نظارت ناظران بین المللی از جمله آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گیرد.دولت اسرائیل به دلایلی كاملاً مشخص این شروط را رد كرد و همزمان با این مسئله برای تحت فشار قرار دادن دولت فرانسه دست به اقداماتی نمایشی زد. البته این اقدامات چیزی نبود جز تهدید دولت فرانسه از سوی اسرائیل مبنی بر اینكه جزئیات همكاری های فرانسه با اسرائیل و به ویژه نام شركت های فرانسوی را كه در این همكاری ها مشاركت داشته اند، از سوی اسرائیل فاش خواهد شد. ناگفته پیداست كه در صورت عملی شدن این تهدید، موقعیت فرانسه در كشورهای عربی به شدت خدشه دار می گردید. بدین ترتیب بود كه دولت فرانسه نیز به ناچار قبول كرد تا همكاری های دولت اسرائیل و دولت فرانسه در این زمینه قطع شود اما شركت های خصوصی فرانسوی به همكاری هایشان با اسرائیل ادامه دهند و پس از آن دیگر حتی حرفی در مورد آن شرایط اولیه به میان نیامد. اما همكاری های فرانسه و اسرائیل زمانی تقریباً به طور كامل قطع شد كه ژنرال دوگل در سال۱۹۶۷ به خاطر جنگ موسوم به جنگ ژوئن یعنی به دلیل حمله اسرائیل به مصر، اردن و سوریه ارسال هرگونه سلاح جنگی به اسرائیل را ممنوع اعلام كرد. دلیل موضع نه چندان مثبت دوگل نسبت به اسرائیل، همكاری این دولت با سازمان مخفی و شبه فاشیستی موسوم به OAS در سال های پیش از آن بود، سازمانی فرانسوی كه اعضای آن را نژادپرستانی به شدت افراطی تشكیل می دادند و اسرائیل در آن زمان برای مبارزه با استقلال طلبان الجزایری آنان را مورد استفاده قرار می داد. این اقدامات تا حد زیادی در جهت تضعیف و سقوط دولت دو گل صورت می گرفت و علاوه بر آن بارها سوء قصدهایی ناكام به جان رئیس جمهور فرانسه انجام گرفت كه البته هنوز از میزان نقش سرویس های اطلاعاتی اسرائیل در این موارد اطلاعات دقیقی در دست نیست.به هر صورت مشكلات و موانع ایجاد شده توسط دو گل در رابطه اسرائیل و فرانسه، باعث شد تا دولت اسرائیل رو به سوی متحدی جدید و قدرتمند به نام ایالات متحده آمریكا بیاورد. اما دو مشكل ظاهراً جدی در راه ارتباط با این متحد جدید وجود داشت: در درجه اول ایالات متحده آمریكا در آن زمان هنوز تلاش می كرد خود را در منطقه خاورمیانه به عنوان یك میانجی صادق و شرافتمند مطرح كند كه ضمن آنكه خواهان روابطی تنگاتنگ با اسرائیل است اما به هیچ وجه موافق ترك تازی های این دولت نیست و دوم اینكه ایالات متحده در آن زمان حداقل در ظاهر سعی داشت تا با اقداماتی بین المللی تعداد سلاح های هسته ای را كاهش دهد.در سال ۱۹۶۰ و در دوران ریاست جمهوری آیزنهاور برای اولین بار اعلام شد كه هواپیماهای جاسوسی آمریكا از رآكتور دیمونا عكس هایی تهیه كرده اند. این مسئله بار ها تكرار شد و هر بار نیز نخست وزیر اسرائیل یعنی «بن گوریون» اطلاعاتی متفاوت و گمراه كننده ارائه داد تا اینكه پس از مدت ها اعلام كرد اسرائیل برای نیازهای صنعتی، كشاورزی، بهداشتی و علمی از این رآكتور استفاده می كند.در سال ۱۹۶۱ جان اف كندی به ریاست جمهوری آمریكا انتخاب شد. او به عنوان یكی از اهداف اصلی دولت خود، مسئله ممانعت از گسترش سلاح های اتمی را مطرح كرد و از اسرائیل خواست تا آن رآكتور به اصطلاح تحقیقاتی را تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی درآورد. پس از عدم پذیرش این درخواست از سوی تل آویو، كندی پیشنهاد داد تا این نظارت از سوی دانشمندان آمریكایی صورت گیرد و بدین صورت بود كه آن به اصطلاح مسابقه پوچ طناب كشی آغاز شد. اسرائیل خواهان آن بود تا مفهوم بازرسی و نظارت را به دید و بازدیدهای ساده تقلیل دهد، امری كه با نفس این مسئله بسیار فاصله داشت. حتی زمانی كه كندی قبول كرد این نظارت با حداقل استانداردهای آژانس، دو بار در سال انجام گیرد نیز اسرائیل اعلام و پافشاری كرد كه فاصله زمانی این «دیدارهای معمولی» باید حداقل یك سال باشد. تعداد بازرسان یا دیداركنندگان نیز به سه نفر تقلیل پیدا كرد و طبق گفته اسرائیلی ها این افراد تنها می توانستند در ایامی مانند شبت و یا دیگر روزهای تعطیل یهودیان كه تاسیسات اتمی از حضور كارمندان خالی است، انجام گیرد. ناگفته پیدا است كه دلیل این درخواست اسرائیل هم چیزی نبوده است جز آنكه در چنین حالتی نمی توان از كارمندان تاسیسات پرس و جو كرد. علاوه بر آن بازدید كنندگان حق نداشتند هیچ نوع وسیله اندازه گیری همراه داشته و نمونه برداری برای آزمایش های بعدی نیز از سوی اسرائیل ممنوع اعلام شد و جالب تر اینكه این به اصطلاح بازدیدها باید در ساعاتی محدود و تنها در زمان هایی انجام گیرد كه طرف اسرائیلی اعلام می كند! كاملاً مشخص بود كه این بازی، نمایشی مسخره و بی معنی است.حال كافی است برای مقایسه به یاد آوریم كه امروز به عنوان مثال در مورد ایران، گروه كاملی از بازرسان آژانس در هر زمان كه اراده كنند می توانند به تاسیسات ایران وارد شده و به نمونه برداری بپردازند بدون آنكه با محدودیت زمانی مواجه باشند و علاوه بر آن در هر نقطه ای كه بخواهند می توانند دوربین هایی نصب كنند تا در تمام مدت شبانه روز فعالیت های این تاسیسات را به طور مستقیم زیر نظر داشته باشند و با همه این احوال آمریكا و اروپا و حتی اسرائیل ادعا دارند كه هیچ كدام از این اقدامات هم نمی تواند تضمینی بر اهداف و فعالیت های غیر نظامی برنامه اتمی ایران باشد!به هرحال كندی هم نتوانست این زیاده خواهی های اسرائیلی ها را تحمل كند و هر دو كشور در این مورد اختلاف نظر های شدیدی پیدا كردند و همه آن توافق های حداقلی به صورت یك طرفه از سوی اسرائیل نقض شد. اما ترور كندی در اواخر سال ۱۹۶۳ نقطه پایانی بود بر همه این اختلافات و مشاجرات. از آنجایی كه همه اطلاعات در مورد این ترور هنوز هم منتشر نشده است، به عقیده بسیاری از كارشناسان می توان رد پای اسرائیل را در آن جنایت مشاهده كرد. از سوی دیگر مخالفان این نظریه عقیده دارند كه حتی در آن زمان هم اختلافات اسرائیل و آمریكا تا آن اندازه عمیق نبوده است كه اسرائیل به چنین اقدامی دست زند. اما آنچه می توان بدون هرگونه شك و تردیدی در مورد آن گفت، این است كه پس از ترور كندی و روی كار آمدن «جانسون» اسرائیل دیگر با هیچ مانعی جدی از سوی آمریكا در مورد برنامه های اتمی خود روبه رو نشد. در سال ۱۹۶۸ یعنی یك سال پس از جنگ ژوئن، آژانس بین المللی انرژی اتمی از اسرائیل خواست قرارداد منع تولید و گسترش سلاح های اتمی را امضا كرده و از گسترش سلاح های اتمی خود چشم پوشی كند. این بار نیز واكنش اسرائیل همراه با فریبكاری و دروغ بود، بدین صورت كه نماینده این كشور در سازمان ملل در ۱۲ ژوئن ۱۹۶۸ به اصل وجود آژانس رای مثبت داد اما حاضر نشد قرارداد منع تولید و گسترش سلاح های اتمی را امضا كند. حدود یك ماه پس از آن و هنگامی كه آژانس بار دیگر لزوم این مسئله را به دولت اسرائیل یادآوری كرد جواب شنید كه دولت اسرائیل در اصول موافق این قرارداد است اما نسبت به جزئیات آن اعتراض دارد و این مسئله ای است كه تا به امروز به قوت خود باقی است. در مورد تعداد سلاح های اتمی اسرائیل نیز هنوز اطلاعات دقیقی در دست نیست و كارشناسان احتمال می دهند تعداد این سلاح ها بین صد تا دویست عدد باشد. حتی در این صورت نیز می توان اسرائیل را پس از آمریكا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا ششمین قدرت اتمی جهان به شمار آورد و هند و پاكستان در رده های پس از اسرائیل قراردارند.
منبع: یونگه ولت
كنوت ملنتین
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
منبع : روزنامه شرق