شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه پایان رسیدن


موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه پایان رسیدن
در دیدگاه حضرت علی (ع) انسان تمامی هستی را در درون خویش دارد ولی بدان آگاهی و شعور ندارد. انسان بالقوه قادر است بر اسرار عالم امکان، آگاهی یافته و نسبت به آن ها علم حضوری پیدا کند.
گام نخست برای دستیابی به موفقیت این است که تعریف درستی از آن در ذهن داشته باشیم. شاید بهترین تعریف این باشد; موفقیت به پایان رسیدن هر آن چیزی است که قصد آن را کرده ایم. به عبارت دیگر موفقیت یعنی تمام کردن کاری که برای آن برنامه ریزی کرده ایم. این تعریف تصوری از شکست و موفقیت به دست می دهد یعنی اگر برنامه ای بریزید و آن را دنبال کنید به موفقیت می رسید و اگر برنامه ای را که می ریزید دنبال نکنید شکست می خورید. به این ترتیب می توانید درباره هر روز زندگی تان قضاوت کنید و در پایان هر روز به خود بگویید; «شکست خوردم» یا «موفق شدم».
در نظر اکثریت مردم فرد موفق کسی است که به آرزوهای خود رسیده و در درون; احساس رضایت خاطر دارد، که این خود حاصل تلا ش و کوشش مداوم در زندگی می باشد. البته این را هم باید دانست که هیچ کس واقعا موفق نیست; مگر آن که خوشبخت باشد و خوشبخت کسی است که کاری مفید و باارزش انجام دهد می توان گفت موفقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، از جمله: رفاه نسبی در زندگی، کسب احترام، بزرگی و عزت در محیط کار و در عرصه اجتماعی، رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شکست.
موفقیت یا کامیابی هدف از زندگی است، هر انسانی که خواهان آن می باشد و طالب بهترین چیزهایی می باشد که از روزگار می تواند به دست آورد و موفقیت، جریان مداومی است که ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیق های بیشتر هستیم و در واقع راه موفقیت همیشه در دست ساختن است و در حقیقت موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه پایان رسیدن.
کوشیدن، جستن، یافتن و هرگز تسلیم نشدن راز موفقیت واقعی است; که اگر به آن دست یابیم با تمام وجود احساس رضایت خواهیم کرد.
یکی از اقداماتی که می توان در راه موفقیت گام نهاد این است که بتوانید نیروهای درونی خود را آزاد کنید لحظاتی با خود خلوت کنید، در چشمه صاف وفراوان اندیشه ها، غرق شوید و نیروهای عظیم و حیات بخش خود را در نظر آورید!
کاوش ها و پژوهش های عصر حاضر در مورد انسان حاکی از آن است که بر خلا ف آن چه تصور می کنند، انسان ها، کم یا بیش دارای منابع و ذخایر بالقوه و خداداد مشابهی هستند.
عده ای این استعداد و ذخایر را در وجود خویش کشف می کنند یا با به کار بستن آن به نتایج عظیم و شگرفی دست می یابند و عده ای دیگر از توانایی های بالقوه خود استفاده نکرده و آن را با خود به گور می برند. تفاوت انسان های موفق با سایر افراد در همین است.
در همین ارتباط امام علی (ع) می فرمایند: آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی، در حالی که در درون تو جهان بزرگی نهفته است.
مردم اعتقادات گوناگونی راجع به موفقیت دارند. یکی فکر می کند موفقیت یعنی انباشتن پول روی پول، دیگری رسیدن به اهداف را موفقیت می داند و کس دیگر تحقق بخشیدن به استعدادهای بالقوه را و بعضی دیگر عقیده دارند موفقیت یعنی انضباط و کارهای منظم ساده ای که هر روز به آن عمل شود.
تعریف جالب دیگری هم از موفقیت هست; برانگیختن حسادت دیگران، به هر حال بیشتر مردم بر سر ارتباط با موفقیت با هدف توافق دارند. بعضی می گویند موفقیت یعنی هدف و هر چیز دیگری جز آن حاشیه است. بر اساس این تعریف کسانی که اهداف مشخصی دارند و آن ها را مکتوب کرده اند در زمان بسیار کوتاه تری نسبت به کسانی که چنین کاری نکرده اند به اهدافشان دست می یابند.
البته نحوه هدف گذاری هم مهم است طوری که تمام قدرت ذهن ناخودآگاه آدم برای رسیدن به آن به کار گرفته شود. نظر دیگری هم در تعریف موفقیت هست که می گویند موفقیت یعنی با آرامش انجام دادن آن چه گفته اید که انجام می دهید. معمولا مردم آن چه را که می گویند انجام نمی دهند چه رسد به آن که کار را با آرامش به پایان ببرند.
قدرت نظم و ترتیب روزانه از تصور خارج است چون اگر هر روز به این رویه عمل کنیم تاثیر آن روز به روز بیشتر می شود. ممارست خوب یعنی ۳۶۵ روز توجه; البته می توان از چند خطای کوچک چشم پوشید.
با چنین ممارستی حتی نمی توان شکست را تصور کرد. وقتی نظم وترتیب به عادت روزمره بدل شود معمولا فرد دیگر به آن فکر نمی کند و وقتی متوجه تاثیر آن می شود که نتایج مثبت به سوی او سرازیر می شود. مثلا نویسنده ای را در نظر بگیرید که روزی یک صفحه داستان می نویسد و این عادت را در طول سال حفظ می کند. حتی اگر روزهای تعطیل را حساب نکنیم تا پایان سال حدود ۳۰۰ صفحه داستان نوشته است. اگر او کارش را حتی برای مدت کوتاهی ترک کند منبع الهام و انرژی خود را از دست خواهد داد اما اگر هر روز کارش را ادامه بدهد حتی چند روزی چند کلمه بنویسد، ذهن اش مانند آهن ربا افکار مربوط را به خود جذب می کند و آن ها را بسط می دهد.
کارهای مهمی را می توان به این شیوه در ساعت های مرده روز یا پس از اتمام شغل روزانه به سرانجام رساند. همین روش نظم و ترتیب روزانه به تنهایی می تواند زندگی ما را دگرگون کند.
یکی دیگر از مزایای نظم و ترتیب روزانه این است که چنین کارهایی به سرعت تبدیل به عادت می شوند و عادت شخصیت ما را خلق می کند. می گویند انگیزه چیزی است که شخص را وادار به شروع کار می کند و عادت چیزی است که شما را به ادامه آن وا می دارد.
نویسنده : شهرام مظفریان
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید