شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سیاست خارجی زنانه بیشتر جواب می‌دهد!


سیاست خارجی زنانه بیشتر جواب می‌دهد!
باراک اوباما و هیلاری رودهام کلینتون آرام‌آرام به اختیارات تازه و اطلاعات محرمانه‌ای که هر روز دریافت می‌کنند عادت کرده و کم‌کم سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا را در نقاط مختلف جهان آغاز خواهند کرد.
سر آنها این روزها زیادی شلوغ است اما ضرورت دارد که هر دو نفر بخش‌هایی از این سخنرانی را که چند سال پیش در پکن ایراد شد بخوانند: <اگر فقط قرار باشد یک پیام از این کنفرانس به دنیای خارج ارسال شود، بگذارید این باشد که حقوق بشر حقوق زنان است و حقوق زنان حقوق بشر. بگذارید فراموش نکنیم که یکی از این حقوق حق آزادی بیان است؛ و حق شنیدن. اگر می‌خواهیم که دموکراسی دوام پیدا کند زنان باید این حق را داشته باشند که در زندگی سیاسی و اجتماعی شرکت کنند.> ‌
هیلاری کلینتون بانوی اول ایالات متحده بود که این سخنرانی را در کنفرانس سازمان ملل در مورد زنان در سال ۱۹۹۵ انجام داد. شماری از حاضران در جلسه، وقتی دیدند یک آمریکایی مثل آنها به دنیا نگاه می‌کند، اشک شوق ریختند؛ اینکه راه ملت‌ها به سمت پیشرفت با توجه به حقوق زنان، رفاه زنان و نگرانی‌های زنان هموار می‌شود. ‌
پرزیدنت اوباما وزیر خارجه‌ای را برگزیده که می‌تواند این رویکرد را به بخش اساسی استراتژی آمریکا در سراسر جهان مبدل کند. همکاری این دو نفر مساله‌ای کاملا تازه است. اوباما اولین رئیس‌جمهور پسا - مردانه آمریکا است.
مردی که توسط یک مادر تنها و سختکوش بزرگ شده است. هیلاری هم زنی است که شجاعتش را اثبات کرده. هیچ کشوری روی زمین نیست که درباره قدرت و توانایی‌های او چیزی نداند. این دو احتمالا می‌توانند ایالات متحده را از اتخاذ سیاست‌های مواجهه‌آمیز به سمت همکاری و ارتباط بکشانند.
ببینید! یک واقعیت ساده و کلیدی وجود دارد و همه به این باور داریم: زن‌ها اکثر کارهای خوب دنیا را انجام می‌دهند و البته اکثر بلاها سر آنها می‌آید. قصد نداریم از زن‌ها حمایت کنیم و از مردها بنالیم. این زن‌ها هستند که کشاورزی می‌کنند و بچه‌ها را بزرگ می‌کنند؛ زن‌ها زودتر از مردها پیر و مریض می‌شوند. به گزارش بنیاد جهانی برای زنان، دوسوم کودکان بی‌سواد دنیا دختر هستند و طبیعتا دو سوم فقیرترین انسان‌های جهان زن هستند.
تصادفی نیست که تنها ۱۶ درصد از نمایندگان مجلس در سراسر جهان زن هستند. این آمار و ارقام ساده نشان می‌دهد که اگر واقعا نگران پیشرفت کشور هستیم باید پیشرفت زنان را هدف خود قرار دهیم. نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که کلید کاهش سوءتغذیه کودکان آموزش مادران است. نتایج یک تحقیق دیگر هم جالب توجه است: هرچه زنان بیشتر در رهبری سیاسی کشورشان نقش داشته باشند میزان فساد و بی‌کفایتی کمتر است.
برای آنهایی که به آمار و ارقام علاقه نشان می‌دهند مستند <دعا کند شیطان به جهنم بازگردد> را توصیه می‌کنیم. در این فیلم یک گروه از زنان لیبریایی را دنبال می‌کنیم که از جنایت، تجاوز و ضرب و جرحی که در جنگ داخلی علیه زنان اعمال می‌شود خسته شده‌اند. آنها لباس سفید می‌پوشند و در مسیری که به کاخ ریاست‌جمهوری منتهی می‌شود تجمع می‌کنند و جلوی حرکت رئیس‌جمهور را سد می‌کنند. در پایتخت غنا هم وقتی مردان سیاستمدار در هتلی جمع شدند و برای تقسیم قدرت چند روز مذاکره کردند، زنان جلوی در هتل و در لابی جمع شدند و نگذاشتند آنها پس از این گفت‌وگوهای بی‌نتیجه هتل را ترک کنند.
و البته یک زن در حال حاضر رئیس‌جمهور لیبریا است. ‌
خب... ممکن است بگویید ما داریم تحلیلی یکجانبه ارائه می‌دهیم و جنسیت‌گرایی در پیش گرفته‌ایم. ممکن است بگویید چطور می‌توانید ثابت کنید زنان فرق دارند یا بهتر هستند؟ آیا همین هیلاری کلینتون اگر با مردان در بیفتد از آنها خشن‌تر نمی‌شود؟ بله! او احتمالا قدرتمندترین شخص در هر اتاقی خواهد بود. اما او در صحنه دیپلماتیک رویه‌ای دیگر در پیش گرفته است. کاویتا رامداس، رئیس بنیاد جهانی برای زنان می‌گوید: <دیپلماسی نرم مهم‌ترین نقطه قوت هیلاری خواهد بود. او در سخنرانی مراسم رای اعتماد به این نکته اشاره کرد. زمان آن رسیده که از شر نظامی‌گری به‌عنوان زمینه مسلط سیاست خارجی‌مان خلاص شویم؛ نه به این خاطر که اشتباه است، بلکه به این دلیل که جواب نمی‌دهد.>
در سخنرانی مراسم تحلیف اوباما یک موضوع مهم دیگر هم وجود داشت و آن ترجیح <کارایی> به <ایدئولوژی> بود. به نظر می‌رسد سیاست خارجی دولت اوباما هم تا اندازه‌ای به جای آنکه ایدئولوژی‌محور باشد به واقع‌گرایی و عملگرایی گرایش پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد اوباما به جای آرزوهای آخرالزمانی در پی به دست آوردن شرکا و متحدان بیشتر در عرصه بین‌المللی باشد. او می‌داند که برای موفقیت در جنگ علیه تروریسم باید با فقر و نادانی جنگید. به یاد دخترانی باشید که از ترس اسیدپاشی افراط‌گرایان در افغانستان دیگر به مدرسه نمی‌روند. هدف اصلی اسیدپاشی مطیع کردن دختران است. آزادی جز با حضور آنها در مدارس به دست نمی‌آید.
هیلاری کلینتون در پکن، برخلاف دیگر آمریکایی‌ها از موضع بالا حرف نزد و آمریکا را از دیگر کشورها جدا نکرد. او از ته دل از حقوق زنان سراسر جهان دفاع کرد و گفت: وقتی خانواده پیشرفت کند جامعه و کشور هم پیشرفت خواهند کرد.
و حالا ممکن است هیلاری کلینتون در وزارت خارجه هم به امور زنان جهان بپردازد و برای بهبود زندگی آنان تلاش کند. ممکن است او را به اتخاذ سیاست خارجی فمنیستی متهم کنند. در این صورت او و باراک اوباما می‌توانند پاسخ دهند <خب... که چه؟>
سیاست خارجی ایالات متحده در طول دهه‌های اخیر مردانه و زمخت بوده و نتیجه‌اش را دیده‌ایم. ایالات متحده مورد احترام نیست و در سراسر جهان فحش می‌خورد. آیا زمان اتخاذ یک سیاست خارجی زنانه فرانرسیده است؟
● اوباما در خاورمیانه چه باید بکند؟
<باراک اوباما>، چهل‌‌وچهارمین رئیس‌‌جمهوری آمریکا در حالی سه‌‌شنبه هفته گذشته به‌‌عنوان نخستین رئیس‌‌جمهوری سیاه‌پوست تاریخ آمریکا سوگند یاد کرد که رژیم‌‌صهیونیستی پس از ۲۲ روز حملات گسترده هوایی، زمینی و دریایی تنها یک روز بود که آتش‌‌بس یکجانبه‌‌ را اعلام کرده بود؛ آتش‌‌بسی که به گمان بسیاری تنها برای جلوگیری از انتقادات احتمالی رئیس‌‌جمهوری آمریکا به‌‌عنوان نخستین گام وی در حل مناقشه خاورمیانه بود. ‌ به گزارش <ایلنا> به‌نقل از تایم، اما اوباما که مشاورانش بارها اعلام کرده بودند که او تا به‌‌دست گرفتن رسمی قدرت درباره بحران غزه سکوت خواهد کرد، در نخستین روز کاری خود با چهار نفر از رهبران کلیدی خاورمیانه تلفنی گفت‌‌وگو کرد و سپس سناتور بازنشسته <جورج میچل> را که حضور در روند صلح خاورمیانه در دوران ریاست‌‌جمهوری <رونالد ریگان> را در کارنامه خود داشت به‌‌عنوان نماینده ویژه دولت جدید در خاورمیانه معرفی کرد.
تاکنون کنفراس‌‌های بی‌‌شمار صلح بی‌نتیجه بوده است و خشم جهان عرب نسبت به آمریکا گسترش یافته است، پس اوباما دیگر نباید به دیپلماسی ساده بسنده کند؛ او باید اولویت‌‌های <جورج بوش>، رئیس‌‌جمهوری سابق آمریکا در استفاده از زور برای حل مشکلات منطقه را به فراموشی بسپارد.
اوباما برای موفقیت به سیاست‌‌های جدید در خاورمیانه نیاز دارد؛ سیاست‌‌هایی که کاملا نیازها، علایق و آرمان‌‌های منطقه‌‌ای را دربر بگیرد.
اوباما در سخنرانی در مراسم سوگند خود به مشکلات روابط آمریکا با کشورهای خاورمیانه اشاره و سوگند یاد کرد که مسیر جدیدی را بر پایه احترام و منافع متقابل درپیش خواهد گرفت؛ چالش‌‌هایی از قبیل جنگ عراق و افزایش رژیم‌‌های اسلام‌‌گرای تندور در منطقه و مناقشه خونین فلسطین- اسرائیل که کاخ‌‌سفید برای حل آنها نیاز به بازبینی جدی روابط خود در خاورمیانه دارد.
مهم‌ترین چالش سیاست خارجی جدید آمریکا درخاورمیانه تغییر سیاست‌‌های واشنگتن برای نزدیکی به مناقشه فلسطین‌ - ‌‌اسرائیل است.
گذشته از آنچه که تاکنون آمریکا انجام داده و قضاوت‌‌هایی که جهان عرب نسبت به عملکرد آمریکا در سال‌‌های گذشته دارد، دولت جدید این کشور باید تلاش کند تا به اهداف اساسی در این منطقه دست یابد؛ اهدافی اساسی که در این سال‌‌ها نادیده گرفته شده‌‌اند. ازجمله این مسائل می‌‌توان به حل مناقشه اسرائیل‌- ‌‌فلسطین و پایان دادن به درگیری‌‌ها که یکی از اولویت‌‌ها برای برقراری ثبات در منطقه در جهان است، اشاره کرد. به‌‌کار گرفتن <دیپلماسی صادقانه> توسط آمریکا می‌تواند اطمینان دو طرف را جلب کند؛ فراموش نکنیم اطمینان مهم‌ترین شرط در دستیابی به صلح است.
آخرین باری که واشنگتن در مواجهه با بحران خاورمیانه دیپلماسی واقعی را در پیش گرفت در زمان ریاست‌‌جمهوری <جورج بوش> پدر بود. او برای امضای توافقنامه مادرید میان فلسطین و اسرائیل تلاش کرد؛ اما <بیل کلینتون> و <جورج بوش>، پسر رئیس‌‌‌‌جمهوری سابق آمریکا تا سال پیش از پایان دوران ریاست‌‌جمهوری خود این اهداف را جدی نگرفتند و حتی بدتر اینکه عملکرد آنها جهان عرب را به این نتیجه رساند که واشنگتن در تدوین سیاست‌‌ها منافع اسرائیل را کاملا درنظر دارد و چنین بود که بی‌‌طرفی آمریکا در اذهان عمومی مردم خاورمیانه کاملا بی‌‌رنگ شد. ‌
ترجمه: کاوه شجاعی
منبع : روزنامه اعتماد ملی