مسافر نیویورک

رئیس جمهور کشورمان در حالی وارد خاک آمریکا شد که دولت بوش با بحرانهای اقتصادی، سیاسی و بین المللی شدیدی دست و پنجه نرم می کند. از سوی دیگر،رقابت مک کین و اوباما بر سر تصاحب قدرت در کاخ سفید نیز موجب ایجاد جوی کاذب در آمریکا شده بود.از این رو بهترین فرصت برای به چالش کشیدن سیاستهای آمریکا درخاک این کشور مهیا بود.فرصتی که آقای احمدی نژاد به بهترین نحو ممکن از آن استفاده نمود.
در حالی که هنوز خاطره سخنرانی موفقیت آمیز سال گذشته آقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا از ذهن نومحافظه کاران و حتی دموکراتهای افراطی پاک نشده بود،رئیس جمهور کشورمان برا دیگر به نیویورک سفر کرد و در مدت کوتاه سفر خود بارها ایالات متحده را در مقابل دیگر کشورهای جهان به چالش کشید.
زمانی که هواپیمای حامل رئیس جمهور کشورمان در فرودگاه “جان اف کندی” بر زمین نشست،نیویورک به یکی از خبرسازترین کانونهای خبری جهان تبدیل شد.گویا برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل تحت تاثیر سفر آقای احمدی نژاد به آمریکا قرار گرفت.
چندی پیش شاهد بودیم که نیکلاسارکوزی،رئیس اتحادیه اروپا به روسیه رفت تا در خصوص بحران اوستیای جنوبی با دیمیتری مدودف و ولادیمیر پوتین دیدار کند.رئیس جمهور فرانسه که مانند جرج بوش نمادی تمام عیار از لمپنیسم سیاسی در نسل جدید سیاستمداران غربی محسوب می شود از سوی ۲۷ عضو اتحادیه اروپا ماموریت داشت تا در این سفر پیام خشم اتحادیه اروپا”را بدون کم و کاست به مقامات کرملین تسلیم نماید.همه شرایط برای انتقال چنین پیامی مساعد بود ولی رئیس جمهور فرانسه نتوانست حداقل رسالت اروپایی خود را در مسکو انجام دهد.سفرهای رایس به خاورمیانه و خاوردور،سفرهای مرکل و تونی بلر به سرزمینهای اشغالی،سفرهای خارجی بوش پسر جملگی به صحنه های ناکامی رسانه ای سیاستمداران اروپایی و آمریکایی تبدیل شده اند. انتقال پیام یک ملت در سفرهای خارجی،خصوصا سفرهایی که تحت تاثیرتبلیغات دشمنان یک کشور قرار گرفته اند بسیار دشوار است.اما رئیس جمهور کشورمان طی چهار سفر اخیر خود به نیویورک هیچ گاه مقهور این پیچیدگیها نشد و در جهت خنثی سازی آنها گام برداشت.
یکی از اصلی ترین مواردی که در سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به نیویورک از سوی وی مطرح شد،ناکارآمدی سازمان ملل متحد بود.رئیس جمهور اسلامی ایران در دیدار با دبیر کل سازمان ملل متحد،با انتقاد از عدم نقش آفرینی مثبت این سازمان در پایان دادن به تنش های بین المللی توسط برخی قدرت های زورگو خاطر نشان کرده است اگر سازمان ملل نقش خود را به درستی ایفا نکند، مردم جهان وارد عمل شده و از خود دفاع خواهند کرد . ناکارآمدی سازمان ملل متحد در حل و فصل منازعات بین المللی حقیقتی است که هیچ کس منکر آن نیست.اما ملاحظات سیاسی سران کشورها در طرح این مسئله باعث شده است که شورای امنیت سازمان ملل متحد همچنان به نقض حقوق بشر ادامه دهد.مکانیسم انتخاب دبیر کل تا برگزاری جلسات سازمان ملل متحد جملگی تحت تاثیر اراده و فرمان جریان سلطه قرار می گیرد.آقای احمدی نژاد با به چالش کشیدن ساختار و کارآمدی سازمان ملل متحد به کشورهای بزرگ و کوچک دنیا آموخت که نیویورک جای گپ دیپلماتیک و خرید و فروش خنده های تصنعی نبوده و بالعکس مجالی جهت طرح اصلی ترین معضلات جهانی است.
از سوی دیگر، رئیس جمهور کشورمان در گفتگو با هیئت سرپرستی و دبیران روزنامه لس آنجلس تایمزاظهار نمود که دولت آمریکا باید با سایر ملت ها با احترام برخورد کند، با آنها روابط احترام آمیز و عادلانه داشته باشد و ما بر اساس این شرایط علاقه مندیم روابط دوستانه ای با آمریکا داشته باشیم.
فقدان “عدل”در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا معضلی جدی و غیر قابل انکار است که ریشه در نگاه سلطه طلبانه در این کشور دارد.از زمان تشکیل ایالات متحده و جدال شمالی ها و جنوبی ها در این کشور،”عدالت”از سیاست داخلی و خارجی این کشور رخت بسته است.در دوران ریاست جمهوری بوش پسر نیز فقدان عدالت در مقیاسی وسیع به چشم می خورد.ماحصل این فقدان وقوع آشفتگی در مناسبات اقتصادی ،سیاسی و بین المللی آمریکاست.حتی فرهنگ آمریکا نیز از این “بی عدالتی “تاثیرگرفته است.دیگر شنیدن اخبار کشتار در مدارس،دانشگاهها و حتی کلیساها و عبادتگاههای مذهبی در آمریکا برای مخاطبان رسانه عادی شده است.آقای احمدی نژاد در گفتگو با “لس آنجلس تایمز”دست بر نقطه ای گذاشته است که پاشنه آشیل مشترک کبوترها و بازهای آمریکا محسوب می شود.گفتمان عدالت همان گفتمانی است که قادر خواهد بود غرب را با تمام تواناییها و امکاناتش به زانو در بیاورد.
همچنین دکتر احمدی نژاد باحضور در مراسم افطار با تعداد قابل توجهی از متخصصان ایرانی مقیم آمریکا با بیان اینکه ایرانیان مقیم خارج از کشور می توانند ترویج دهنده فرهنگ ایرانی باشند، تاکید کرد که ملت ما هرگز منزوی و هیچ گاه وبال گردن دیگران نبوده است بلکه این برخی کشورهای دیگر بوده اند که وبال ایران شده اند.
واقعیت امر این است که “انزوای ایران” دست نیافتنی تربن آرمان آمریکا و دیگر دشمنان نظام طی سه دهه اخیر بوده است.با پیروزی انقلاب اسلامی ،ایران دیگر صحنه نبرد شرق و غرب نبود و به عنوان کشوری مستقل و با عزت در برابر جریان سلطه ایستاد.”انزوا”پیش زمینه شکست است و شکست پیش شرط فنا.عکس این رابطه نیز صادق است.یعنی عدم انزواگرایی سبب پویایی می شود و پویایی اصلی ترین رمز پیروزی و عزت در جهان محسوب می شود.ایران اسلامی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ گاه مقهور تلاش دشمنان خود نشده و همچنان به حیات پویای خود د ر جهان ادامه می دهد.
کلیت حضور رئیس جمهور کشورمان در نیویورک یک فرصت بود.به عبارت دیگر ،تعامل رئیس قوه مجریه ایران با مردم کشوری که بعضا تحت تاثیر کژتابیهای رسانه ای دولت خود قرار دارند سبب تحدید قدرت تبلیغاتی کاخ سفید،پنتاگون و سیا شد.خلع سلاح تبلیغاتی آمریکا در خاک این کشور بیش از هر فاکتور دیگری می تواند سبب استیصال اصلی ترین دشمن انقلاب در برابر تهران شود.از سوی دیگر،رئیس جمهور کشورمان در سفرهای اخیر خود به نیویورک همواره برای قدرتهای بزرگ جهان حامل پیام بوده است.این پیام در سالهای اول و دوم حیات دولت نهم ماهیتی ایدئولوژیک داشت،اما با بسط دامنه قدرت ایران در منطقه و افول همزمان قدرت کشورهای غربی سبب شده است که این بار ما در جبهه ای “ایدئولوژیک-استراتژیک”واشنگتن و تروئیکای اروپایی را به چالش بکشیم.
سخنرانی رئیس جمهور کشورمان نیز مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بودوطرح دوباره دغدغه عدالت و پیشنهاد برگزاری رفراندوم در میان ملت فلسطین از جمله مواردی بود که نطق رئیس جمهور کشورمان را نسبت به دیگر سخنرانیها متمایز نموده بود.
در نهایت اینکه سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به نیویورک پیروزی دیپلماتیک مهم و تازه ای برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.در این سفر آقای احمدی نژاد سخن ناگفته ای را باقی نگذاشت و دغدغه ها و توصیه های جمهوری اسلامی ایران را به صورت نکته به نکته بیان نمود.مسافر نیویورک از این سفر با دستی پر بازگشت و چمدان دیپلماسی خود را به سود ملت ایران باز نمود.مسلما مقامات آمریکایی باید تا سال آینده در تب و تاب مقابله با پیامدهای حضور رئیس جمهور کشورمان در نیویورک قرار داشته باشند.

سحاب فاطمی

منبع : روزنامه رسالت