پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آیا دمکرات‌ها به ایران حمله نخواهند کرد؟


آیا دمکرات‌ها به ایران حمله نخواهند کرد؟
این روزها، دمکرات های آمریکا، به ویژه در کنگره این کشور، موضعگیری های آشکاری در قبال مواضع ضد ایرانی جرج بوش اتخاذ می کنند.
هیلاری رودهام کلینتون، یکی از سرشناس ترین سناتورهای کنگره که شانس اول دمکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محسوب می شود، به بوش هشدار داده است که حمله به ایران بدون مجوز کنگره غیر قانونی است.
نانسی پلوسی، رییس مجلس نمایندگان آمریکا نیز نو محافظه کاران را از ایجاد یک جنگ جدید بر حذر داشته و گفته است که حمله به ایران می تواند آمریکا را از جاده ای که در آن حرکت می کند، به سمت پرتگاه پیش ببرد. او نیز هر اقدامی برای آغاز یک درگیری جدید نظامی را منوط به اجازه کنگره کرده است.
در تحلیل این موضعگیری ها، شاید بسیاری از ناظران چنین گمان کنند در میان جمهوری خواهان و دمکرات ها، یک اختلاف عمیق سیاسی درباره رفتارهای بین المللی دولت آمریکا وجود دارد که طی آن، یک طرف، خواهان حمله به ایران است و طرف مقابل، به دفاع از ایران پرداخته و طرفداران تهاجم را از هر گونه اقدام نظامی بر حذر می دارد.
البته ظاهر قضیه نیز همین است به ویژه آنکه در جریان انتخابات کنگره، کاندیداهای دمکرات با شعارهای ضد جنگ توانستند بخش بزرگی از رای دهندگان آمریکایی را به سمت خود جذب کنند و کرسی های کنگره را به تصرف خود در آوردند.با این حال نباید ۳ نکته را فراموش کرد و در تفسیر وضعیت موجود ره به خطا برد.
۱) پر رنگ شدن شعارهای ضد جنگ توسط دمکرات ها عمدتاً به زمان انتخابات کنگره مربوط می شود.
در آن مقطع، دمکرات ها به رای مردم نیاز داشتند و با توجه به اینکه بسیاری از مردم آمریکا از جنگ های بی فرجام بوش خسته شده اند، دمکرات ها با زیرکی و فراست تمام، بر روی این نقطه ضعف انگشت گذاشتند و توانستند با آرای بالایی برنده انتخابات شوند.
از این رو، مخالفت دمکرات ها با سیاست های جنگی بوش، بیش از آنکه ناظر به یک معنای راهبردی باشد، تاکتیکی برای شکست حریف انتخاباتی بوده است.
البته، این یک واقعیت است که در مجموع ، دمکرات ها نسبت به جمهوری خواهان، تندروی کمتری دارند.
۲) انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سال آینده میلادی در این کشور برگزار می شود و از این رو، جامعه سیاسی آمریکا، یک نبرد بزرگ انتخاباتی را در پیش رو دارد.
مروری بر سنت انتخاباتی آمریکا نشان می دهد که در جریان رقابت های انتخاباتی، هر کدام از دو حزب اصلی، می کوشند با نزدیکی به لابی های اسراییلی، حمایت های مالی، رسانه ای و تبلیغاتی آن را به سمت خود جذب کنند.
ایران، همواره یکی از حساسیت های صهیونیست ها بوده است و از این رو، هم جمهوری خواهان و هم دمکرات ها همواره کوشیده اند با اتخاذ و اعلام مواضع ضد ایرانی مراتب دوستی خود را با صهیونیست ها تحکیم کنند.
لابی صهیونیست ها در آمریکا از طرفداران اصلی حمله یه ایران است و اگر نبود نگرانی های موجود از تبعات حمله به ایران، قطعاً تاکنون این لابی بسیار پر نفوذ، پنتاگون را برای تهاجم نظامی به ایران متقاعد کرده بود.
با توجه به این اوصاف، «جهت گیری های ضد ایرانی در انتخابات آمریکا» یک «امتیاز» برای هر کدام از دو حزب اصلی رقیب به شمار می رود.
اینک، ابتکار عملی در عرصه مواضع ضد ایرانی در اختیار جمهوری خواهان است و این نکته ای است که دمکرات ها را می آزارد و به آنها هشدار می دهد که مبادا در انتخابات آتی ریاست جمهوری، همین برگ برنده باعث معطوف شدن حمایت لابی صهیونیست ها به سمت جمهوری خواهان باشد.
از این رو، دمکرات ها تلاش می کنند با محدود سازی اختیارات رییس جمهور در اقدام نظامی علیه ایران، ابتکار عمل را در اختیار خود گیرند تا چنانچه منافع آمریکا ایجاب کند که اقدامی علیه ایران صورت گیرد این امکان وجود داشته باشد که دمکرات ها معرکه گردان ماجرا باشند و بتوانند از مزایای این تهاجم ـ فارغ از شکل و محدوده آن ـ بهره گیرند و به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری حمایت لابی صهیونیست ها را به سمت خود جذب کنند.
در واقع، آنها با جمع کردن اختیارات اقدام علیه ایران در حوزه نفوذ خود، از هم اکنون لابی صهیونیست ها را ناگزیر از گرایش به سمت خود می کنند.
دمکرات ها، سیاستمداران زیرکی هستند و با این مانور خود، از یک سو، قدرت را در اختیار خود می گیرند و از دیگر سو، این امکان را دارند که با بهره گیری از موقعیت کنگره ای خود، در صورتی که ورود خود به معرکه را به صلاح ندانند، به واگذاری مجدد قدرت انتخاب به رییس جمهور جمهوری خواه اقدام کنند تا هزینه های اقدامات احتمالی را به رقیب منتقل نمایند.
۳) شاید پرسیده شود که در صورت ورود دمکرات ها به عرصه اقدام علیه ایران، تکلیف شعارهای ضد جنگی که توسط آنها داده شده است چه می شود؟
در پاسخ به این پرسش، دو نکته به طور اجمال مورد اشاره قرار می گیرد:
▪ اولاً، افکار عمومی در آمریکا همانند مومی است که در اختیار "رسانه های قدرتمند متاثر از سیاست" قرار دارد و ظرف مدت کوتاهی می توان حمله به یک کشور خاص را به یک مطالبه عمومی در این کشور تبدیل کرد.
رسانه سالاران آمریکایی در کار خود بسیار ماهرند.
▪ ثانیا،ً دمکرات ها، هرگز نگفته اند به ایران حمله نخواهند کرد بلکه تنها بوش را از حمله "خودسرانه" و "بدون هماهنگی با آنها" باز داشته اند.
فراموش نکرده ایم که چند هفته پیش، هیلاری رودهام کلینتون در جمع تعدادی از اعضای لابی صهیونیست ها در آمریکا، در حالی که در کنار پرچم های آمریکا و اسراییل سخنرانی می کرد به آنها گفت: «اگر رییس جمهور شوم، همه گزینه ها و از جمله گزینه حمله به ایران، بر روی میز کار من قرار خواهد داشت» و آیا این جمله، تفاوتی با آنچه بوش تاکنون گفته است دارد؟!
جعفر محمدی
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران