پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

وسواس، ویژگیها و علایم آن


متخصصان روان شناسی و روان پزشكان برای بیماری وسواس تعاریف مختلف ارائه داده اند كه در بین این تعاریف تفاوتهای قابل توجهی در نوع نگرش به این بیماری مشاهده می شود. به گونه ای كه برخی وسواس را نوعی «بیماری» دانسته و برخی دیگر حتی آن را «بیماری» نیز تلقی نكرده، برای تبیین آن واژه «اختلال» را به كار برده اند.
به طور كلی با توجه به تعاریف مختلف ارائه شده در مورد وسواس به بیان دو تعریف ذیل اكتفا می شود.
الف – وسواس عبارت است از «یك نگرش، اندیشه، امور ذهنی، حركت تكرار شونده یا اصراری كه با گونه ای از حس درماندگی و اجبار ذهنی و گرایش به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار با بیگانگی این واقعه (ذهنی) در شخصیت خود آگاه بوده و از غیر طبیعی بودن و نابهنجاری رفتار خودآگاهی دارد.
ب – وسواس عبارت است از تصورات و رفتارهایی كه ایجاد كننده اضطراب و تشویش بوده و همراه با تكرار نمادهای ذهنی و عملی برخاسته از احساس عدم اطمینان می باشد.
در مسیر شناخت وسواس و علایم ناشی از آن باید مرز بین احتیاط و وسواس را از یكدیگر تفكیك نمود. احتیاط نوعی رفتار عقلایی است كه توام با تسلط ویژگیهای شناختی فرد بر امور رفتاری اوست ولی وسواس نشانگر تزلزل ویژگیهای شناختی است. بنابراین احتیاط متعادل، وسواس نبوده، نشانگر نوعی احساس طبیعی بشر برای یافتن اطمینان نسبت به انجام صحیح امور است. بیشتر بیماران وسواسی نمادها و نشانه هایی از ترس را با خود به همراه دارند كه این نمادهای درونی ممكن است بر اثر تماس یا مواجهه با شرایط بیرونی، نمود عینی یابد و خود را نشان دهد.
بسیاری از اختلالات وسواس دارای دو ویژگی شناختی و رفتاری اند و به طور نسبی دارای علایم و نشانه های زیر می باشند:
الف – گیج شدن در بین مفاهیم «هست» و «نیست» بسیاری از بیماران وسواسی در دریایی از «بود» و «نبود»، «صحت» و «سقم»، «خوب» و «بد» و مفاهیمی از این قبیل شناورند.
ب- نظم و ترتیب خشك: این ویژگی به خودی خود خصایص مستقل افراد وسواس تلقی نمی شود، زیرا كه نظم و ترتیب بیش از حد بیماران وسواسی خود ناشی از عامل دیگری است كه آن عبارت است از «احساس عدم اطمینان نسبت به انجام شدن درست كارها.» بنابراین بیمار روانی با توجه به احساس مزبور، با هدف ایجاد رضایت فكری – روانی مبادرت به انجام فعالیت های افراطی برای نظم بخشیدن به كارها می نماید.
ج- اعمال قلبی و تكراری: افراد مبتلا به وسواس به خاطر حس ناامنی درونی به طرز بیمارگونه ای به تكرار عمل مبادرت می ورزند، به گونه ای كه حتی برخی از آنها با تكرار چندین باره یك عمل، باز هم به حس اطمینان دست نمی یابند.
د– كمال گرایی خاص: هر چند كه كمال گرایی یك ویژگی عادی و طبیعی بشر است، اما این ویژگی در انواع مختلف اختلالات وسواسی دارای حالتی ناموزون، غیر طبیعی و نابهنجار است، به گونه ای مثلا در وسواس شستشو، فرد بیمار ممكن است برای دست یافتن به نهایت تمیزی و نظافت كه خود نوعی كمال تلقی می شود مدتها ذهن و فكر خود را مشغول سازد و در نهایت نیز به یك آرامش خاطر دست نیابد.
ه- افكار ناراحت كننده: عموما افراد وسواسی دارای انواع مختلفی از اندیشه های آزار دهنده هستند.
عوامل وسواس
روان شناسان سه عامل زیستی، شناختی و رفتاری را در ایجاد بیماری وسواس سهیم می دانند:
الف – عوامل زیستی (فیزیولوژیك): برخی از روان شناسان فیزیولوژیك در تلاشند تا به توجیه بیماری وسواس براساس ارتباط آن با آسیب دیدگیهای مغزی بپردازند به گونه ای كه برخی عفونت های مغزی را عامل این بیماری دانسته و در اثبات سبب شناسی این قضیه تلاش كرده اند، اما موفقیت چندانی به دست نیاورده اند.
به طور كلی براساس یافته های علمی، عامل زیستی در روند بیماری وسواس و تأثیرات آن بدون تأثیر نبوده، لیكن این تأثیر، جنبه بنیادین ندارد.
ب- عوامل شناختی: هر فردی در ذهن خود تصویری از خویشتن دارد كه آن را «خودانگاره» ‌یا «خودپنداره» یا «Self image» می نامند. به اعتقاد صاحبنظران قسمت عمده ویژگی های شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری كه از خود در ذهن دارد بستگی دارد.
اختلال در تصمیم گیری و احیانا بی تصمیمی و تردید بیماران وسواسی ناشی از نوعی حس ناامنی موجود در خودانگاره این گونه بیماران است.
ج- عوامل رفتاری: بطور كلی از نظر رفتاری، بیماری وسواس می تواند حاصل و نتیجه نوعی ترس یا اضطراب باشد. به عبارت دیگر اشخاصی كه دارای زمینه های مناسب برای كسب رفتارهای وسواس گونه هستند، ممكن است بر اثر برخورد با عامل اضطرابی یا شرایط ترسزایی ویژه، دچار نوعی اضطراب شوند. در چنین شرایطی در صورت بی توجهی به نمادهای اضطرابی كسب شده، از اطرافیان، ممكن است این نمادها جلوه بارز و آشكارتری به خود گرفته، روز به بروز بر شدت ویژگیهای وسواس گونه بیفزایند.
منبع : بنياد انديشه اسلامي