دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

انفجار از درون


انفجار از درون
پارادوکس اصولگرایی و نقادی بدنه راست سیاسی کشور را سخت گرفتار کرده است. بخت بد برای محافظه کاران مدافع رئیس جمهور زمانی اوج گرفته که درست در لحظه ای که تصور می کنند بهترین موقعیت را با انسجامی بدون شکاف به دست آورده اند شکاف های خفته شان سر باز می کند. شکاف هایی که با علم شدن بیرق نقادی از سوی نماینده ای که خود راهی پارلمان کرده اند، عریان شده و به فرصتی برای بخت آزمایی اصلاح طلبان تبدیل شده است.
راستگرایان از حضور در عرصه بی رقیب چنان از ظهور دوستی در لباس دشمن خشمگین شده اند که بزرگیان از اعضای فراکسیون اصولگرایان هشدار می دهد که افروغ «زنگ خطر اصولگرایان» را به صدا درآورده و البته به سرعت این اطمینان خاطر را می دهد که «نیروهای راست بسیار خوب می دانند که زنگ خطرهایشان را چگونه خاموش کنند».
افروغ هم بلافاصله در مقام پاسخ برآمده و در موضع گیری دیگری از سران جناح اصولگرا می خواهد که هر آن قدر که می توانند به تهدیدهایشان ادامه دهند؛ «هر کاری از دستشان برمی آید برای ساکت کردن من انجام دهند. تاکنون هم که هرآنچه خواسته اند انجام داده اند، اما حالا نوبت ما است که افشاگری کنیم.» افروغ هشدار می دهد که «فراموشکار» نیست و حتی حاضر نیست بیرق نقادی اش را به احترام پرچم سفیدی که تعدادی از میانه روهای اصولگرا به اهتزاز درآورده اند، پایین بیاورد و به کنایه دلجویی های جناح راست را این گونه تعریف می کند؛ «اینها همه فرافکنی است. آنها منویات خود را به من نسبت می دهند (تخریب چهره افروغ با زدن نسبت هایی نادرست از سوی بعضی از اصولگرایان) و هر کاری از دستشان برآمده، انجام داده اند.
اما یادشان باشد که من لحظاتی را که مستانه فریاد سر می دادند، فراموش نخواهم کرد.» بازی ای که اصولگرایان به راه انداخته اند، نتیجه ضربه سنگینی است که از سوی خاکریز خودی خورده اند.» ضربه ای که تا آن حد بدنه محافظه کاران را به لرزه انداخته که حتی کوهکن عضو هیات رئیسه مجلس هم دلخور از این بازی به دوستانش هشدار می دهد؛ «از طرف نیروی خودی بازی خورده ایم. بازی ای که می تواند جریان راست را با خطری مواجه کند که پادزهری برایش اندیشیده نشده است.»
کوهکن رویش نقادی که بدنه اصلی جریان حاکم را هدف گرفته، نتیجه «روزگار فاقد عقلانیت استراتژیک» برای جریان راست می داند اما بلافاصله این سوال را مطرح می کند (سوالی که می تواند ریشه در تردید جناح راست بر عملی شدن تهدیدهای افروغ داشته باشد،)؛ «باید دید تداوم خط استراتژیک آنها تا مجلس آینده تداوم خواهد داشت؟»
سوال کوهکن گرچه در روزهای اخیر به نقطه اشتراک مجهولات جریان اصلاح طلب و اصولگرا بر سر جدی بودن تهدیدهای افروغ تبدیل شده، اما افروغ ابراز تعجب می کند که چرا این حرف را فردی مانند کوهکن به زبان آورده، کسی که بهتر از هر کس زمان دقیق افشاگری او را می داند؛ «تاکنون هم ریش سفیدان اصولگرا را کم نقد نکرده ام و تنها مطلبی که به آینده احاله کرده ام، افشاگری پایانی است که مربوط به آخرین نطقم خواهد بود.»
افروغ به شرق می گوید که زمان نطقش بیش از تصور هم طیفانش نزدیک است؛ «بسیار زودتر از آنچه تصور می کنید در نطقم هر آنچه را پشت پرده مصلحت اندیشی متولد شده و رشد یافته به افکار عمومی نشان خواهم داد.» گفته های افروغ در حالی است که بسیاری از اصولگرایان تصور می کنند که بازی نهایی در آستانه ۲۴ اسفند است و تا آن زمان فرصت کافی برای منتفی کردن افشاگری ها دارند، اما شواهد گویای آن است که بسیار زودتر بازی برده را خواهند باخت. حتی افروغ برای نخستین بار اندکی گوشه پرده نیات خود را هم کنار زده و می گوید؛ «در نطق خود به گونه ای پشت پرده مصلحت گرایی سران پارلمان را افشا می کنم که هیچ کدامشان در انتخابات آتی رای نیاورند.» تهدیدهای افروغ شامل حال چه کسانی می شود؟
آیا او مصمم است که حتی پدرخوانده مجلس را هم به توفانش گرفتار کند؟ البته اصولگراها هم ساکت نمانده اند. این طور است که فراکسیون اصولگرایان تصمیم می گیرد تا بخشی از نطق موسی قربانی از اعضای میانه را به دادن هشدار در مورد شکاف های به وجود آمده و یادآوری خطراتی که وحدت جناح راست را تهدید می کند، اختصاص دهد. این عضو هیات رئیسه مجلس هم بخشی از نطق خود را که از قضا از تریبون مجلس هم خوانده نشد به بیان همین نگرانی ها اختصاص داد.
این چنین صدای بزرگان اصولگرا از زبان موسی قربانی شنیده می شود که چرخش ۱۸۰ درجه ای به تیتر رسانه ها می دهد تا «افروغ» جایش را با خاطرات آنچه او «اپوزیسیون های مجلس ششم» می نامد، عوض کند. البته قربانی مجبور می شود پس از داغ دل زنده کردن های نیروهای راستی، بسیار سریع تر از آنچه انتظار می رود، فریاد بر آورد؛ «ای کاش توجه می کردیم که برای حاکمیت اصولگرایان که فرصت بسیار مغتنمی است چه تلاشی شده و چه خون جگرهایی خورده شده است و امروز بعضی افراد که رنجی نبرده اند، بی خبر بر سر شاخ نشسته و بن می برند.» به راستی می توان تهدیدهای جناح راست بر سر شکاف مجدد را مخاطب این بخش از گفته های قربانی ندانست؟
آیا وقتی وی پس از تکرار دوباره اتهامات قبلی به اقلیت، به یکباره با صدای نرم کلمه «بیایید» را برای ادامه گفته هایش برمی گزیند؛ «بیایید برای رضای خدا هر کدام به دست خود سوراخی در این قایق ایجاد نکنیم» دیگر بر بخشی از اهداف و نیات خود در این نطق جای تردید می گذارد؟ به هر حال سران جناح پی برده اند که بهای نپذیرفتن هیچ گونه قید و بندی، پرداخت چنین هزینه ای است و باید هر چه سریع تر راهی برای خروج از بن بست پیدا کنند.
البته تئوریسین هایشان، شاید راهکاری حرفه ای را پیشنهاد نکرده اند؛ تغییر دادن برگه ها. به هر حال تاریخ سیاسی آینده جناح راست آشکار می کند که آیا اصولگرایان خواهند توانست با این شیوه ها (حمله به اقلیت) اثر «دوضربه افروغ بر بدنه اصول گرایان » را پاک کنند؛ شکاف ضربه اول و فروپاشی ضربه دوم.
صبا آذرپیک
منبع : روزنامه شرق