یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نقد احمدی بر مجتهدشبستری


نقد احمدی بر مجتهدشبستری
آنچه در پی می‌آید بخشی از مقاله دکتر احمد احمدی با عنوان <مغالطه آشکار>‌در نقد سخنرانی محمد مجتهدشبستری است. جوابیه مجتهدشبستری متوجه این بخش از مقاله احمد احمدی است.
<اما مغالطه بسیار آشکاری که در گفته آقای شبستری است این است که از همان آغاز حقوق خدا را منحصر به رابطه انسان با خدا، یعنی دعا و عبادت گرفته است با آن که اصل نزاع بر سر همین انحصار است و مسلمان می‌گوید خداوند برای همه امور فردی و اجتماعی بشر- و از جمله سیاست و حکومت و کشورداری- حکم دارد. دعا و عبادت نسبت به بقیه بخش‌های دین، بسیار اندک است. ‌
این همه احکام اجتماعی و حکومتی از جهاد و دفاع گرفته تا روابط امام و پیشوا با مردم و معاملا‌ت و ... و به تعبیر روایات - حتی ارش خدش، یعنی تاوان خراش- همه اینها را از همان ابتدا کنار نهاده و می‌گوید: <حقوق خدا رابطه انسان را با خدا معین می‌کند.> هرگز چنین نیست، این مصادره به مطلوب است.
بلکه حقوق خدا از طریق وحی بیان می‌شود و همه شئون آدمیان را فرا می‌گیرد و این حق خداست که در یکایک آنچه دستور داده- خواه دعا و خواه جهاد و سیاست و حکومتداری و معاملا‌ت و معاشرات و روابط خویشاوندان و همسران و ... - همه جا باید اطاعت شود.
اساسا نگاه دین آسمانی و به ویژه نگاه اسلا‌م به انسان و رابطه او با خداوند، آنچنان فراگیر و تام است که نمی‌توان آن را تکه‌تکه کرد- الذین جعلو القرآن عضین: آنان که قرآن را تکه‌تکه کردند (برخی را پذیرفتند و پاره‌ای کنار نهادند- ) در حقوق بشر هم رابطه انسان با انسان منحصر به باب حکومت نیست، همه جا را فرا می‌گیرد. اگر حقوق بشر اساس است باید آن را با همه لوازمش پذیرفت یعنی تنها در جایی که زیانی به دیگری می‌رسد محدود است و دیگر هیچ مرزی ندارد بنابراین خودکشی، ناسزا گفتن به همه مقدسات، از خداگرفته تا ... مجاز است.
چرا که مدعی خصوصی ندارند و به همین جهت طرفداران حقوق بشر نمی‌توانند سلمان رشدی و امثال او را محکوم کنند- همچنین همجنس بازی، میگساری، قمار، خوردن گوشت خوک و موارد فراوان دیگر، که اگر حقوق بشر مبنا قرار گیرد- و جناب شبستری مبنا قرار داده‌اند، زیرا بر پایه همین سطور بالا‌ کتاب و سنت را بر این اساس یعنی تنها در چارچوب عقل عرفی می‌پذیرند. باید همه آنها را پذیرفت و دین را کنار نهاد، آیا این تعارض نیست؟ کشاکش میان بود و‌ نبود تعارض نیست؟ ‌
از کسی که با کتاب و سنت و مبانی اجتهاد و احکام اولیه و ثانویه و احکام حکومتی و بسط ید حاکم اسلا‌می آشنا است شگفت است که پس از مبنا قرار دادن اعلا‌میه مزبور بیاید و بگوید: <پس از این مرحله نوبت به چگونگی قرائت ما از کتاب و سنت و شریعت می‌رسد.
این قرائت بر اساس الزام‌های اخلا‌قی باید به گونه‌ای انجام شود که مستلزم نسبت دادن احکام ضد اخلا‌قی به خداوند نشود کدام اخلا‌ق؟ بی‌گمان باید مراد همان اخلا‌ق سکولا‌ر باشد که همجنس‌بازی و ناسزا به خدا و رسولا‌ن وی را مباح می‌داند و حجاب زن را خلا‌ف اخلا‌ق‌، رئیس‌جمهور کشور کعبه آمال سکولا‌ر‌ها متعرض منشی اداره‌اش می‌شود و فقط اعتراض به <این> و <کیف> موارد تعرض است نه به اصل کار!! و بسیار چیزهای دیگر که دوستانی که در آن دیار زیسته‌اند بهتر می‌دانند و مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز!
همچنین است کسی که با به کار بستن نیروی تفکر خویش ارزشی پدید می‌آورد. ‌
چرا نباید از آغاز کتاب و سنت را با همان شیوه یادشده با دید جامع و حکومتی مبنا قرار داد و موارد ویژه و حوادث واقعه را به عنوان احکام ثانویه و با اختیارات حاکم اسلا‌می بررسی و مشکل‌گشایی کرد؟ چرا عکس این عمل کنیم و ناگزیر شویم اساس دین را زیر سوال ببریم؟ ‌
در این سخنرانی پیاپی گفته می‌شود که قدرت متمرکز فساد می‌آورد، اما دموکراسی عدالت‌آفرین است. ‌
اگر این سخن در خلا‌ گفته می‌شد ممکن بود برخی کسان آن را باور کنند، اما این آقای بوش در بیخ گوش همه ما است، او رئیس‌جمهور مهد دموکراسی است. کدام دموکراسی مانع حمله وی به یک کشور جهان سومی شد؟>
منبع : روزنامه اعتماد ملی