یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


شیره جان در کوزه تراوید


شیره جان در کوزه تراوید
صنایع دستی نوعی کار است که در آن لوازم تزیینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته می‌شود.معمولا این کلمه به روش های سنتی ساختن کالاها اطلاق می‌گردد. استادکاری مخصوص هر یک از این موارد مهم‌ترین ملاک است. چنین چیزهایی اغلب از لحاظ فرهنگی و یا مذهبی فوق العاده هستند. لوازمی که بصورت تولید انبوه و یا با ماشین آلات مختلف ساخته می‌شوند جز صنایع دستی نیستند.آنچه مقوله صنایع دستی را از هنر کاردستی متمایز می‌سازد،هدف از ساخته آنهاست. صنایع دستی لوازمی هستند که قرار است مورد استفاده قرار گرفته و کهنه،پوسیده و ماندگار شوند. مورد استفاده آنها بیش از یک تزیین ساده‌است. صنایع دستی اغلب کارهای فرهنگی و رسومی تری تلقی می‌شوند زیرا به عنوان بخشی از ملزومات زندگی روزمره مطرح هستند. درحالی که هنر و کاردستی بیشتر یک فعالیت سرگرمی گونه و یک ارایه بی نقص از یک تکنیک خلاقیت است. از جنبه‌های عملی انواع مختلف صنایع دستی به دلیل شباهت مورد استفاده همپوشانی زیادی دارند.صنایع دستی در ایران نیز به سه دسته شهری، روستایی و عشایری تقسیم می شود. تولید صنایع دستی شهری، در کارگاه های دایمی صورت می گیرد و فعالیت های عمده شامل خراطی، سبد بافی، شیشه گری، زیلو بافی، نقاشی روی چرم، قالی بافی، سفالگری و چاپ باتیک است. صنایع دستی روستایی و عشایری عموما خانگی و غیر دائمی است و بستگی به فصل دارد. تولید انبوه در شهرها سبب افت کیفیت محصولات شده اما آنچه در روستاها و عشایر ایران تولید می شود، عمدتا برای استفاده روزمره اهالی است و از کیفیت و اصالت بیشتری برخوردار است.
صنایع دستی ایران، به عنوان صنعتی مستقل و بومی، شاخص‌ترین هنر كاربردی ایران و یكی از سه قطب برتر صنایع سدتی جهان، ریشه‌های عمیق و استوار در فرهنگ غنی وبارور ایران داشته است. صنعتگران دستی ایران ـ این پاسداران راستین مردمی‌ترین هنر شناخته شده تمامی قرون و اعصار ـ با خلق آثار برجسته و شاهكارهایی از انواع صنایع دستی كه هم‌اكنون زینت‌بخش گنجینه‌های بزرگ و دیگر مراكز هنری جهان است، پیوسته توجه و تحسین بازدیدكنندگان و ناقدان آثار فرهنگی را برانگیخته‌اند. اگرچه با توجه به خصوصیات و ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صنایع دستی، شاید نتوان تعریف دقیق و پذیرفتنی از سوی همه صاحبان ذوق و اندیشه برای صنایع دستی ارائه داد، اما از میان تعریفهای گوناگونی كه تاكنون از این «هنر ـ صنعت» ارائه شده، می‌توان دو تعریف زیر را كه ضمناً مورد توجه بیشتر استادان قرارگرفته است، مناسب‌تر دانست. تعریف نخست را در سال ۱۳۴۸ شورای صنایع دستی ایران وتعریف بعدی را در سال ۱۳۶۲ گروهی از كارشناسان سازمان صنایع دستی ایران به دست داده‌اند:اول : «صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق می‌شود كه تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآورده‌های آن با دست انجام گرفته و در چهارچوب فرهنگ و بینشهای فلسفی و ذوق و هنر انسانهای هر منطقه با توجه به میراثهای قومی آنان ساخته و پرداخته می‌شود.»دوم : «صنایع دستی به مجموعه‌ای از «هنر ـ صنعت»ها اطلاق می‌شود كه عمدتاً با استفاده از مواد اولیه بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، به كمك دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی می‌شود كه در هر واحد آن، ذوق هنری و خلاقیت فكری صنعتگر سازنده به نحوی نجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی اینگونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و كارخانه‌ای است».
● ویژگیهای عمده صنایع دستی به این شرح است:
۱) ضرورت انجام بخشی ازمراحل اساسی تولید با دست وابزار و وسائل ساده و دستی.
۲) حضور مؤثر، خلاق، مستقیم و بی‌واسطه انسان در تولید و شكل بخشیدن به اثر تولیدی و امكان ایجاد تنوع و اجرای طرحهای مختلف در مرحله ساخت این‌گونه فرآورده‌ها.
۳) لزوم تأمین بخش عمده مواد اولیه مصرفی (حدود ۹۰ درصد) از منابع داخلی.
۴) برخورداری ازكیفیت فرهنگی (ضرورت استفاده از طرحهای اصیل و بومی و نیز برخورداری آثار، از رنگها و رنگ‌آمیزیهای سنتی).
۵) بی‌نیازی از سرمایه‌گذاری عمده در مقایسه با دیگر صنایع.
۶) ناهمانندی و عدم تشابه فرآورده‌های تولیدی با یكدیگر.
۷) داشتن ارزش افزوده بسیار در مقایسه با دیگر صنایع.
۸) قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف (شهر، روستا و حتی در جوامع عشایری).
۹) قابلیت انتقال تجربه‌ها، رموز و فنون تولیدی به صورت سینه به سینه، مادر و فرزندی، پدر و فرزندی، استاد و شاگردی و سرانجام با بهره‌گیری از شیوه‌ها و روشهای علمی و براساس آموزشهای مدون در سطح مدارس و دانشگاهها.
۱۰) بی‌نیازی به كارشناس و متخصص خارجی، با توجه به دراختیار داشتن همه تخصصها و مهارتهای لازم در داخل.
اما صنایع دستی ایران از تنوع بسیرا مطلوب و زیادی برخوردار است.صنایع دستی ایران را در ۲۴ گروه تقسیم بندی کرده اند و این گروه ها « بافته‌های داری،دستبافی (نساجی سنتی)،بافتنی،رودوزیهای سنتی،چاپ های سنتی، نمد مالی،سفال گری و سرامیك سازی ، شیشه گری ، فرآورده‌های پوست و چرم، محصولات فلزی و آلیاژ ، قلمزنی، مشبك كاری و حكاكی روی فلزات و آلیاژها ،سنگ تراشی و حكاكی روی سنگ ، ریزه كاری و نازك كاری چوب ،حصیربافی،خاتم سازی، معرق كاری ، كاشی گری ، ملیله سازی ، مینا کاری، ساخت اشیای مستظرفه و هنری ،زیورآلات و ساخت دیگر فرآورده‌های سنتی» را در بر می گیرد.
با نگاهی هب همین لیست بلند بالا می توان دریافت که صنایع دستی ایران از لحاظ تنوع و گونه گونی، در رأس همه كشورهای جهان قرار دارد و تنوع آن به ۱۵۰ رشته می‌رسد. هر یك از رشته‌های متنوع و گوناگون صنایع دستی ایران، شایسته مبحثی مفصل است و ضروری است كه پیشینه، سیر تحول و تطور، چگونگی تولید، طرحها و نقوش و رنگ و رنگ‌آمیزی آن به تفصیل شرح داده شود، اما در این مختصر، تنها به معرفی بیشترچند رشته هنری كه درمجموع از اهمیت بیشتری برخوردارند،‌ می‌پردازیم.
الف ) زیراندازهای سنتی
بی‌شك درمجموعه صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران، زیراندازها جایگاه شایسته‌ای دارند.زیراندازهای سنتی ایران كه شامل حصیر زیرانداز،‌ نمدزیرانداز، گلیمهای ساده و سوماك،‌ زیلو،‌ پلاس، گبه و قالی است از گذشته‌های دور تا به امروز، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بین تمامی صنایع دستی ایران، موقعیت خاصی داشته‌اند. اگرچه تاریخ دقیق آغاز گلیم بافی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اما آثار و مدارك به دست آمده، از آن جمله بقایایی از یك گلیم، متعلق به ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مكشوف در آناتولی تركیه، مؤید آن است كه این هنر از هزاران سال پیش رواج داشته است. گلیمهای ایرانی به طور كلی به دو دسته تقسیم می‌شوند: گلیمهایی كه با «شیوه پودگذاری» بافته می‌شود، یعنی تنها از نخ تار و نخ پود برای بافت آنها استفاده می‌شود و نخ پود با عبور از لابلای نخ تار، طرح موردنظر را به تدریج بر روی گلیم به وجود می‌آورد و هم چنینگلیمهایی كه با «شیوه پود پیچی» بافته می‌شود، یعنی علاوه بر نخ تار و نخ پود، از پود نازك نیز در بافت گلیم استفاده می‌كنند و در واقع پود به حالت پیچش از میان نخهای تار عبور كرده و سپس با عبور پود نازك و بعد كوبیدن آن با شانه بافندگی، نخهای تار و پود در هم پیچیده می‌شوند.گلیمهایی را كه به شیوه نخست بافته می‌شود، «گلیم ساده» (می‌نامند و از مهم‌ترین مناطق تولید این نوع گلیم، می‌توان به استانهای فارس، كردستان، اردبیل،‌ بوشهر، خراسان، كرمانشاه، كهگیلویه و بویراحمد، سمنان و زنجان اشاره كرد. گلیمهایی را كه به شیوه پود پیچی بافته می‌شود، «گلیم سوماك» می‌نامند و از مهمترین مراكزتولید آن می‌توان استانهای كرمان، آذربایجان شرقی،‌ اردبیل، بوشهر، خراسان، كرمانشاه، كهگیلویه و بویراحمد، سمنان و زنجان اشاره كرد.قالی و قالی بافی در ایران نیز دیگر محور مهم زیراندازهای دستی هستند. با كشف «قالی پازیریك» به سال ۱۹۴۹م. به همت «رودنكو» باستان‌شناس روس، در «بی‌اسك» در منطقه آلتایی نواحی جنوبی سیبری، كه طرحها و نقوش آن، عیناً در دیگر آثار ایرانی چون بنای تخت جمشید نیز به چشم می‌خورد، و بنابر نظر هنرشناسان در ایران بافته شده و متعلق به حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد، یعنی دوره هخامنشی است،‌ در این نكته كوچكترین تردیدی باقی نماند كه زادگاه هنر بی‌همتای قالی‌بافی، ایران بوده است.این فرش، در ابعاد ۱۸۳×۲۰۰ سانتی‌متر هم‌اكنون در موزه «ارمیتاژ» در «سن‌پطرزبورگ» (= لنینگراد سابق) نگهداری می‌شود و با توجه به نوع بافت و تعدد رنگهایش،‌ سابقه بافت قالی در ایران و طبعاً در سطح جهان را به مراتب به بسیار پیش‌تر از سال ۵۰۰ قبل از میلاد مربوط می‌كند. این خود سنده زنده و گویایی است ازهنر و ذوق ایرانیان كه دربسیاری از هنرها و دانشها سرآمد و پیشتاز دیگر كشورها بوده‌اند. «قالی پازیك» در واقع یك «رواسبی» است و بر پایه پژوهشها، به دست یكی از شاهزادگان «سكایی» به فرمانروایی پازیریك هدیه شده بوده است. رجشمار این قالی را نیز ۳۶ برآورد كرده وطرحهای زیبا و متنوع ایرانی آن با رنگهای سرخ تیره، سبز، آبی، زرد گمرنگ و نارنجی، بر حاشیه و زمینه‌اش بافته شده است. این قالی تا به امروز،‌ قدیمی‌ترین قالی شناخته شده در جهان است، گو اینكه با عنایت به آنچه گفته شد، سابقه قالی‌بافی به بسیار پیش‌تر ازتاریخ بافت قالی پازیریك باز می‌گردد. قالی ایران در دوره‌های پس از دوره هخامنشی نیز همچنان از ارزش و اعتبار برخوردار بوده است، به گونه‌ای كه در دوران ساسانیان و به ویژه در حكومت خسرو پرویز،‌از فرش معروف «بهارستان» كه دارای پودی ابریشمین بوده و به زر و سیم و انواع گوهرها نیز آراسته، یاد شده است.
فردوسی شاعر بلندآوازه ایران نیز در شاهنامه، از فرش به عنوان یكی از هدایایی كه شاه كابل برای سام پدر زال فرستاد، یاد می‌كند. به اعتقاد صاحب‌نظران، قالی ایران دارای سه ویژگی بارز و برجسته بوده و هست: استفاده از پشم مرغوب و مناسب به صورت خامه در بافت قالی، طرحهای بدیع، زیبا و استثنایی و رنگهای دلپذیری كه حاصل رنگرزی خامه یا ابریشم با مواد طبیعی به ویژه مواد رنگزای گیاهی است. بخش قابل توجهی از تولید سالانه قالی را قالیهای حداكثر با رجشمار ۳۵ تشكیل می‌دهد كه نه تنها در بازار داخلی بلكه در بازارهای بین‌المللی نیز خواستاران فراوان دارد و تحقیقات به عمل آمده، نشان می‌دهد كه پشم گوسفندان ایرانی به خاطر جعد، ضخامت و طول الیاف، مناسب‌ترین پشم برای تولید چنین قالیهایی است و این برتری می‌تواند همچنان حفظ شود. قالی برخلاف گلیم، معمولاً با نقشه بافته می‌شود و بر روی نقشه كه در واقع دستور كاربافنده به هنگام بافت قالی است، طرحها و نقوش سنتی با رنگ‌آمیزی موردنظر به صورت چهارخانه‌های كوچك، ترسیم شده است.قالی در ۲۸۰۰۰ روستا، در تمامی مناطق عشایری و در همه شهرهای كشورمان بافته می‌شود و براساس سرشماری سال ۱۳۷۳ مركز آمار ایران، در كشورمان ۹۸۸/۵۷۱/۱ نفر زن و ۸۹۰/۳۰۷ نفر مرد و جمعاً ۸۷۸/۸۷۹/۱ نفر به كار بافت قالی مشغول بوده‌اند.
در باره میزان جمعیت بهره‌مند ازقالی باید گفت كه با احتساب مشاغل جنبی و مرتبط با قالی كه شمار آن را تا ۳۵ شغل شامل بافندگی، رنگرزی، طراحی، نقاشی و رفوگری، ساخت دار و ابزار و غیره برآورد كرده‌اند، می‌توان رقم آن را در حدود ۱۰-۸ میلیون نفر برآورد كه به صورت مستقیم یا غیرمستیم و به گونه اصلی یا جنبی از قالی‌بافی ارتزاق می‌كنند یا آنكه قالی، تأمین‌كننده بخشی از معیشت آنهاست. میزان تولید قالی در سال ۱۳۷۳، حدود ۵/۷ میلیون مترمربع ومیزان تولید سایر زیراندازها (انواع گلیم، زیلو، ‌پلاس و غیره) نیز حدود یك میلیون مترمربع برآورد شده است، بنابراین می‌توان گفت كه تولید سالانه فرش در ایران در سال مذكور، حدود ۵/۸ میلیون مترمربع بوده است، ولی صاحب‌نظران توان تولید فرش ایران را سالانه میان ۱۲ تا ۱۵ میلیون مترمربع برآورد می‌كنند.در سال ۱۳۷۳، ایران با صدور ۲/۳۶ هزار تن قالی، به ارزش بیش از ۲ میلیارد دلار توانسته است بیشترین سهم یعنی حدود ۳۱ درصد سهم بازارجهانی فرش دستباف را به خود اختصاص دهد. مهم‌ترین مراكز قالی بافی ایران مناطق آذربایجان، اصفهان، كاشان، خراسان، كردستان، اراك، كرمان، فارس، چهار محال و بختیاری و تركمن صحراست،‌ ولی می‌دانیم كه حتی در كمتر روستای كوچكی است كه قالی بافته نشود و دار قالی در آن برپا نباشد.ب ) فلز و فلزكاری
آثار فلزی مربوط به هزاره‌های چهارم و پنجم قبل از میلاد كه از «تپه سیلك» كاشان به دست آمده و به عنوان كهن‌ترین اشیاء مسی شناخته شده، گواهی است بر پیشینه و قدمت دیرینه فلزكاری در ایران. نخستین ساخته‌های فلزی، ازمس، شامل آلات جنگی نظیر خنجر، ابزار كشاورزی چون داس و برخی وسایل روزمره بوده كه از همان آغاز معمولاً طرحها، نقوش و تزییناتی بر آن اجرا می‌شده است. فلز، به سبب دوام، قابلیت ذوب و تورق، قدرت چكش خواری و امكان شكل‌پذیری، مورد توجه صنعتگران دوران ایران باستان قرار گرفت و از آن، افزون بر وسایل مصرفی و روزمره، زیورآلات باارزش و آثار گرانبهایی نیزساخته و پرداخته می‌شد كه از ارزنده‌ترین آنها می‌توان به «جامهای مارلیك»، مكشوف در منطقه «رحمت آباد رودبار» گیلان اشاره كرد. همچنین آثار مفرغی لرستان كه مربوط به هزاره‌های دوم و اول پیش از میلاد است، از جمله آثار شاخص فلزی ایران و جهان محسوب می‌شود. درخشان‌ترین اعصار فلز در ایران به دوره سلجوقی و دوره صفوی مربوط می‌شود. طی دورانهای مذكور، آثار بسیار باارزشی از فلز به صورت ساخت، حكاكی،‌ مشبك كاری از مس، برنج و مفرغ ساخته شده كه نمونه‌هایی از آن هم اینك درگنجینه‌های داخلی و خارج از كشور نگهداری می‌شود. در حال حاضر رشته‌های مختلف هنر فلزكاری، بخشی از هنرهای سنتی و صنایع دستی ایران را تشكیل می‌دهند كه مهم‌ترین آنها عبارتند از: چكش‌كاری روی فلز، قلمزنی، ملیله‌كاری، طلاكوبی روی فولاد، میناكاری، چاقوسازی و ساخت قلم‌تراش، فیروزه‌كوبی،‌ قفل سازی، ساخت زیورآلات و ضریح سازی اما هنر قلمزنی سرآمد همه ی آنهاست.هنر تراش، نَقر، ایجاد و انتقال طرحها و نقشهای سنتی بر فلز در اثر ضربات چكش بر قلمهای مختلف را «قلمزنی» می‌گویند. در این هنر‌، پس از تهیه زیرساخت كه از جنس طلا، نقره، آلیاژ و بیشتر از مس است، طرح را روی بدنه كار می‌كشند (گاه استاد قلمزن با شروع قلمزنی طرح را كه حاصل ابتكار خود اوست، مستقیماً بر زیر ساخت پیاده می‌كند) و با ضربات چكش كه بر قلم فرود می‌آید طرح بر بدنه نقش می‌بندد.
تعداد قلمهایی كه در نوك آنها، خرده نقشها و طرحهای سنتی را حك كرده‌اند، بیش از ۱۲۰ قلم شمرده‌اند؛ گواینكه استادان طراز اول قلمزنی، برای تنوع بخشیدن به كارها و نوآوری و ابتكار در آثارشان، قلمهای خاصی برای كار خود آماده می‌كنند یا بلافاصله طرحی را كه در ذهن دارند، بر روی كار قلم می‌زنند. امروزه قلمزنی ایران در شهراصفهان، طنین استوارتری دارد و استادان برجسته كه گاه كارآموختگان از استادان قدیمی ظرف همین سالهای اخیر هستند، هر یك با شیوه‌های كاری،‌ ابداعات وطرحهای خاص و ریزه‌كاریهای ویژه خود شهرت بسزایی یافته‌اند.
ملیله‌كاری هم یکی از هنرهای خاصی دست ایرانی هاست که به حاصل كار با طلا یا نقره‌ای می گویند.در ملیله کاری طلا و نقره را به صورت مفتولهای باریكی درآمده، ولی با صرف وقت و دقت بسیار و مهارت و هنرمندی ملیله‌كار، بر مبنای شیء یا محصول موردنظر و با بهره‌گیری از طرحها و نقوش سنتی به هم پیوند و ارتباط یافته‌اند. قدیمی‌ترین اشیاء ملیله ایران به گفته بیشتر محققان، به سالهای ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد تعلق دارد. طی سال‌های ۳۳۰ تا ۲۲۴ پیش از میلاد نیز ساخت مصنوعات ملیله در ایران رواج چشمگیری داشته و آثار به دست آمده در «دورا اورپوس» گواه آن است كه تولید فرآورده‌هایی از مفتول نقره طی سنوات یاد شده، در ایران رایج بوده است. آرثر پوپ، ایران‌شناس معروف در كتاب شاهكارهای هنر ایران ضمن اشاره به زرگری و نقره‌كاری، درسالهای بعد از ظهور دین مبین اسلام، به ملیله‌كاریهایی كه از منطقه ری به دست آمده و به قرن دوازدهم میلادی تعلق دارد، اشاره كرده است.
از آنجا كه بیشتر اشیاء ملیله ایرانی، اعم از طلا و نقره برای استفاده دوباره ازفلز آن، ذوب شده، نمونه‌های زیادی هم اینك در دسترس ما نیست و تنها از دوره قاجار به این سو می‌توان سر قلیان‌ها، گیره‌های استكان، سینی و گوشواره‌هایی از ملیله را دید كه بخشی از آنها در موزه‌های داخلی و خارجی و بخشی دیگر در مجموعه‌های خصوصی یا نزد خانواده‌ها نگهداری می‌شود. در حال حاضر ملیله‌كاری،‌ صرف‌نظر از شهرتهران كه صنعتگران ملیله‌كار آن بیشتر در زمینه ساخت جواهرات آن هم از طلا فعالیت می‌كنند، در شهرهای زنجان، اصفهان و تبریز هم رواج دارد.
مینا کاری را هم می توان یکی دیگر از هنرهای ایرانی در این بخش دانشت.اگرچه ازهنر میناكاری ایران، پیش از قرن دهم قمری نمونه‌های قابل ملاحظه‌ای از لحاظ تعداد برجای نمانده است، اما آنچه كه از بررسی معدود آثار باقی مانده و نظرات محققان به دست می‌آید آن است كه سابقه میناكاری در ایران به هزاره دوم پیش از میلاد می‌رسد. پوپ، ایران‌شناس نامدار، سابقه میناكاری را تا ۱۵۰۰ پیش از میلاد می‌داند و از میناكاری با عنوان «هنر درخشان آتش و خاك» یاد می‌كند.
اصول هنرمیناكاری كه آن را «مینیاتور بر روی آتش» نیز نام نهاده‌اند و شامل یك سلسله فعل و انفعالات پیچیده است، بر پایه تزیین فلزات به ویژه فلزات قیمتی نظیر طلا و نقره و همچنین فلز مس با رنگهای مینایی قرار دارد. این رنگهای مینایی عبارت است از اكسیدهای فلزی كه آن را با مواد شیشه‌ای مخلوط می‌كنند و پس از قراردادن بر روی فلز در كوره پخته می‌شود. میناكاری را ضمناً می‌توان یك «هنر آزمایشگاهی» نیز به شمار آورد، زیرا برای دسترسی به این پدیده هنری، ضرورت دارد تا فعل و انفعالات شیمیایی خاص با دقت تمام و با مهار آتش و حرارت صورت پذیرد و در اینجاست كه نقش هنرمند میناكار،‌ كه می‌بایست در تمامی مراحل تولید این محصول حضوری مؤثر و با دقت و توجهی خاص داشته باشد معلوم می‌شود.
ساخت زیورآلات هم در ایران از دوره مادها و از هزاره دوم پیش از میلاد مرسوم و متداول بوده، ولی امروزه زیباترین و كامل‌ترین زینت‌آلات از نظر طرح و نقش، ظرافت و زیبایی و دقت، از آن تركمنهاست. زنان تركمن، چنین تزییناتی را جزئی از لباس و پوشاك سنتی خود محسوب می‌كنند وحتی افراد مسن‌تر آنها، استفاده از آن را نشانه‌ای از اقتدار و وقار خود در خانواده می‌دانند. به هر حال برای ساخت زیورآلات سنتی كه امروزه بیشتر درشهرهای گنبدكاوس و استانهای كردستان، سیستان و بلوچستان، خراسان و هرمزگان تولید می‌شود، از طلا و نقره و نگینهای شیشه‌ای رنگین استفاده می‌شود و زرگرانی كه كارگاههای آنها در شهرها قرار دارد،‌ چنین زیورآلاتی را كه حتی انواع خاصی از آن به نام «پیشانی‌بند» برای تزیین اسب به هنگام اعیاد و جشنها كاربرد دارد،‌ ساخته و پرداخته می‌كنند. این نكه نیز گفتنی است كه در حال حاضر جواهرسازان شهرهای بزرگ كه بیشتر كارشان ساخت زیورآلات جدید برای زنان ساكن شهرهاست،‌ معمولاً از طرحهای زیورآلات دوره‌های ایران باستان، استفاده می‌كنند و این در مجموع موجب استقبال بیشتر از سوی متقاضیان می‌شود.
ج ) هنرهای چوبی :
در هنرهایی که ایرانیان روی چوب به حراج می گذارند باید ابتدا از همه به خاتم سازی اشاره کرد.خاتم، هنر آراستن سطح اشیاء چوبی، به صورتی شبیه موزاییك با مثلثهای كوچك، سه پهلو برابر یا دو پهلو برابر چوبی، استخوانی یا فلزی است كه لااقل از حدود ۴۰۰ سال پیش به این سو، در برخی از شهرهای كشورمان و بیشتر در شیراز و اصفهان رواج داشته ودارد. كهن‌ترین نمونه‌های خاتم كه تاكنون به دست ما رسیده، از دوره صفویه است، ولی آثار و مداركی نیز به دست آمده كه نشان می‌دهد این هنراز زمان دیلمیان در كشورمان وجود داشته است. خاتم سازی از جمله صنایع دستی است كه تولید آن درسطح جهانی،‌ منحصر به ایران است،‌ زیرا اگر چه در برخی ازكشورها نظیر سوریه و لبنان، كارهایی ازنوع موزاییك ساخته می‌شود، كه به خاتم شباهت دارد، ولی در حقیقت این هنر از آن ایران است و براساس مدارك موجود، زادگاه آن نیز شهر شیرازبوده است.منبت كاری روی چوب هم دیگر هنر این بخش را شمال می شود.این «هنر ـ صنعت» پرپیشینه، سرشار از شگفتیهای هنری است و دست‌اندركاران آن از مواد اولیه ارزان و فراوان، محصولات گرانبها و هنری بسیار جالب به وجود می‌آورند، «منبت‌كاری» است. این هنر از گذشته‌های دور در ایران رواج داشته و علی‌رغم دوام ناپایدارچوب در برابر عوامل جوّی، در كاخها، صندوقچه‌های روی مقابر، منابر مسجد و غیره كه ازروزگاران قدیم بجای مانده،‌ دلیل روشنی بر گستردگی این هنر و رونق و رواج آن در ادوارمختلف در كشورمان، به شمار می‌روند. منبت‌كاری، كه سابقه آن درایران بنابراسناد و مدارك موجود و اظهارنظر محققان به بیش از ۱۵۰۰ سال می‌رسد، هنری است مشتمل بر حكاكی و كنده‌كاری بر روی چوب براساس نقشه‌ای دقیق كه با بهره‌گیری از ابزاری ساده، ولی با هنر هنرمندی صبور و دقیق موجودیت می‌یابد. قدیمی‌ترین اثر منبت موجود كه تاریخ نیمه اول قرن سوم قمری را بر خود دارد، لنگه دری چوبی است متعلق به مسجد جامع عتیق شیراز كه در دوره عمرو بن لیث صفاری ساخته شده و دارای زیرسازی از چوب تبریزی است و روی آن با خلالهایی از چوب گردو و نقوش پنج ضلعی بسیار زیبایی زینت شده است. پس از آن، باید به یك سر در منبت كاری شده از چوب كاج اشاره كنیم كه مربوط به قرن چهارم قمری است و روی آن با ظرافت كامل، خطوط كوفی با قطری حدود سه سانتی‌متر كنده‌كاری شده است.معرق کاری روی چوب هم تنه به تنه منبت کری می زند.این هنر اگر چه در هند پدید آمد، اما از روزگاران بسیار دور به ایران راه یافت و هنرمندان و صنعتگران ایرانی تكمیل‌كننده و گسترش‌دهنده آن بوده‌اند. ماده اولیه و عمده موردنیازمعرق‌سازان، چوب است، ولی طی سالهای اخیر، به ویژه استفاده از صدف، فلز و استخوان نیز در این رشته هنری مرسوم و متداول شده است.
د ) شیشه‌گری
درتعریف شیشه گفته شده است: «شیشه جسمی است شفاف و حاكی ماوراء و شكننده. شیشه مخلوطی است از سلیكاتهای قلیایی كه از ذوب و سپس شكل دادن آنها با دست یا قالب، پدید می‌آید و از آنجا كه شیشه دارای شكل هندسی نیست، می‌توان آن را به شكلهای دلخواه در آورد.» شیشه را نخستین بار و پیش از هزاره چهارم پیش از میلاد فینیقیها ساختند و سپس ملل و اقوام دیگر چون مصریان، ایرانیان،هندیان و دیگران نیز موفق به ساخت شیشه شدند.ظرف شیشه‌ای به رنگ زرد صدفی با زینتی شبیه به خطوط شكسته موج‌دار (مكشوف در یكی از گورستانهای لرستان) یك گردنبند شیشه‌ای متعلق به ۲۲۵۰ سال پیش از میلاد كه دارای دانه‌های آبی رنگ است (متعلق به ناحیه شمال غربی ایران) قطعات شیشه‌ای مایل به سبزی كه دركاوشهای باستان‌شناسی در لرستان، شوش و حسنلوبه دست آمده است و همچنین دیگر قطعه‌ها و نمونه‌های دیگر كه به هزاره‌های سوم و دوم پیش از میلاد تعلق دارد و حتی نمونه‌های اندكی از آنها در موزه آبگینه و سفالینه تهران هم موجود است، نشانگرقدمت این صنعت ارزنده و این هنر اصیل در كشور ماست. جامهای بلورین و دكمه‌های ظریف شیشه‌ای به جای مانده از دوره هخامنشی، نمونه‌هایی از شیشه‌های دمیده در قالب و قطعه‌های زیبای شیشه‌ای كه به گونه‌ای هنرمندانه تراش داده شده‌اند، همگی به دوران ایران باستان تعلق دارند و حاكی است از رونق و اعتبار شیشه‌گری از آغاز تاریخ مدون ایران تا قرن هفتم میلادی.قرون پنجم تا هفتم قمری را می‌باید اوج صنعت شیشه‌گری در ایران به حساب آورد، زیرا در دوران مذكور، صنعتگران به شیوه‌های جدیدی روی آوردند و استفاده از قالبهای گوناگون با نقوش برجسته و فرو رفته را رواج داده و حك و تراش روی شیشه را نیز برای غنای كارشان به خدمت گرفتند.
در همین دوران است كه نقاشیهای گوناگون از قبیل گلهای تزیینی،‌ شكل جانوران و استفاده از اشعار و آیات قرآن با رنگهای متنوع، به عنوان عاملی مكمل وارد شیشه‌گری دستی ایران می‌شود. در دوره صفویه نیز ظروف مختلف شیشه‌ای در مناطق مختلف ایران چون اصفهان، شیراز،‌ گرگان و جاهای دیگر ساخته می‌شد كه نمونه‌های متعددی از آن در موزه‌ها و دیگرمراكزهنری در ایران و سایر ممالك جهان موجود است. در حال حاضر، حدود ۳۵ كارگاه تنها برای تولید شیشه دست ساز و حدود ۳۰ كارگاه شیشه قالبی سازو دست سازو در مجموع حدود ۶۵ كارگاه شیشه‌گری تنها درشهر تهران به كار تولید انواع و اقسام محصولات شیشه‌ای می‌پردازند كه ضمن حجم چشمگیر تولید در سال، توانسته‌اند با تهیه و عرضه انواع و اقسام فرآورده‌های شیشه‌ای مصرفی و تزیینی و به ویژه شیشه‌های واجد ارزشهای هنری، مشتاقان بسیاری در داخل و خارج كشور به دست آورند. حتی شیشه دست ساز ایران نیز در زمره یكی از اقلام صادراتی صنایع دستی قرار گرفته است و اكنون با شیشه‌های دست ساز دیگركشورها رقابت می‌كند.هـ) سفالگری و سرامیك سازی
یكی از قدیمی‌ترین صنایع بشری، سفالگری است كه به اعتقاد بیشتر محققان و نیز به پشتوانه اشیاء به دست آمده ازكاوشهای باستان‌شناسی، زادگاه آن ایران بوده و ازكشورمان به دیگر نقاط جهان راه یافته است. به اعتقاد گیرشمن، ایران‌شناس و محقق برجسته فرانسوی، نخستین نمونه‌های اشیاء سفالین، به ساكنان كوهستانهای بختیاری تعلق دارد كه حدود ۸۰۰۰ پیش از میلاد و بدون استفاده از چرخ سفالگری ساخته شده است. از نمونه‌های به دست آمده می‌توان دریافت كه در آن زمان، سفالسازان از كوره پخت سفال نیز بی‌اطلاع بوده‌اند و احتمالاً ظروف سفالین را در كنارهمان آتشی كه برای پختن گوشت شكارمهیا می‌كردند می‌پختند. سفالینه‌های دوران مورد بحث، به تقلید از سبدهای بافته شده با تركه درختان ساخته شده و در بسیاری موارد، سبد به صورت قالبی برای ساخت ظروف سفالین به كار رفته است. افزون بر آن و ضمن كاوشهای باستان‌شناسی، آثار باارزشی از منطقه اسماعیل‌آباد، خوروین، تپه سیلك، شوش و غیره به دست آمده كه به هزاره‌های ششم، پنجم و چهارم پیش از میلاد تعلق دارد. این اشیاء گاه نقشهای ساده و طرحهای زیبایی بر پیكر دارند. در ۳۵۰۰ پیش از میلاد با اختراع چرخ ساده سفالگری و استفاده از آن در شكل بخشیدن به ظروف سفالین، تحولی جدید در این صنعت به وجود آمد و موجب شد تا محصولات از نظر شكل متنوع‌ تر و از نظر ساخت ظریف‌تر شود و تولید آن نیز افزایش یابد. از شوش سفالهایی متعلق به ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد به دست آمده است كه به یقین، با چرخهای كامل سفالگری تولید و در حرارتی مناسب (حدود ۱۰۰۰ درجه سانتی‌گراد) پخته شده‌اند منظور ازسفال، بدنه‌هایی است كه با خاكهای ثانویه، كه در اثر جابه‌جایی خلوص كمتری دارند و درجه پخت آنها نیزكمتر است، مثل خاك رس ساخته می‌شوند.
سرامیك به بدنه‌هایی گفته می‌شود كه از خاكهای اولیه، كه به سبب ثابت بودن محل خاك از خلوص بیشتر و درجه پخت بالاتری برخوردارند، مثل كائولین و خاك سفید ساخته می‌شوند.گفتنی است كه واژه‌های «سفال» و «سفالینه» كه اهل فن و در موارد كلی دیگر، آن را به كار می‌برند، بر هر نوع بدنه اطلاق می‌شود. به دنبال تكمیل چرخهای سفالگری، تحول دیگری در این صنعت به وقوع پیوست و صنعتگران سفالساز موفق به تهیه انواع لعاب قلیایی و تزیین ظروف با آن شدند. لعاب عبارت است از لایه نازك سیلیكاتی كه برای افزایش مقاومت و قابلیتهای مصرفی،‌ زیبایی و جلوگیری از نفوذ رطوبت، سطح داخلی یا خارجی یا سطوح داخلی و خارجی یك بدنه سفالی یا سرامیكی را پوشش می‌دهد و دارای سه نوع قلیایی، سربی، فریت است. در حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد، به سبب گسترش فلزكاری و تهیه انواع ظروف از فلز، ساخت ظروف سفالین تا حدودی از رونق و رواج پیشین افتاد و بیشترین تلاش به ویژه در دوره هخامنشی مصروف تولید آجرهای لعاب‌دار می‌شد كه نمونه‌هایی از آن در كاخ آپادانا و كاخ شوش مورد استفاده قرار گرفته و ضمن كاوشهای باستان‌شناسی به دست آمده است.از حدود ۱۲ ق. به تدریج از رونق سفالگری ایران كاسته شد و این زوال تدریجی همچنان و تا قرن كنونی ادامه یافته است؛ گو اینكه محصولات سفال و سرامیك همچنان در مناطق مختلف تولید و حتی درزندگی روزمره مردم ایران نیز نقش داشته است. در حال حاضر، تولید سفال، سرامیك و كاشی در مناطق مختلفی از كشورمان به شیوه‌های گوناگون از آن جمله‌ با بهره‌گیری از چرخ سفالگری رواج دارد و طی سالهای پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، شاهد رونق سفالگری رواج دارد و طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد رونق سفالگری در مناطقی مانند لالجین همدان، میبد یزد و تهران بوده‌ایم. این «هنر ـ صنعت» در دیگرمراكز مهم تولید، مانند مند گناباد، كلاگر محله جویبار، تبریز،‌ زنوز، اصفهان، شهرضا، نطنز، سیاهكل لاهیجان و… كماكان به حیات خود ادامه داده است.
منبع : روزنامه تفاهم