پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


سطرهای پنهان ملاصدرا


سطرهای پنهان ملاصدرا
● نگاهی به کتاب «نوآوری های فلسفی صدرالمتالهین»
«نوآوری های فلسفی صدرالمتالهین» عنوان ترجمه و شرحی از «رساله شواهد الربوبیه» ملاصدرا است که به کوشش زهرا مصطفوی، انتشارات بصیرت آن را منتشر کرده است. نویسنده کتاب در مقدمه اش به اهمیت ترجمه کتاب های فلسفی به زبان فارسی اشاره کرده است؛ «متاسفانه در این جهت تلاش بسیار کمی صورت پذیرفته و مترجمین و محققین کتب اندکی را به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده اند.»
سپس نویسنده اشاره کرده است که این ترجمه نشدن آثار فلسفی ناشی از گمان متفکران اسلامی معاصر است که می پندارند برای تحقیق «در باب فلسفه اسلامی» می توان از متون عربی استفاده کرد و احتمالاً به همین دلیل است که تا به حال کمتر اثر مهمی از فیلسوفان مسلمان و حتی ایرانی به فارسی ترجمه شده است. گویا این کتاب درست به همین دلیل به فارسی ترجمه شده است.
اما اگر نویسنده چنین هدفی داشته است، انتخاب چنین متنی، به رغم اهمیتی که دارد، چندان موثر نبوده است، زیرا این متن، متنی مناسب برای آشنا شدن با فلسفه ملاصدرا محسوب نمی شود و حتی خود صدرالمتالهین هم تنها فهرست وار در این اثر به نوآوری هایش اشاره کرده است.
با توجه به خلاء موجود در زبان فارسی که بسیاری از آثار مرجع فلسفه اسلامی بر زبان فارسی، ترجمه نشده اند ترجمه چنین کتابی خلئی را پر نمی کند و دیگر اینکه چاپ نثر عربی ملاصدرا هم، با توجه به حجم کم آن می توانست اثر را به کتابی آموزشی برای درس های زبان عربی فلسفی تبدیل کند، اما در این اثر تنها ترجمه فارسی این اثر منتشر شده است.با این همه با مراجعه به این کتاب می توان به ۱۸۶ نوآوری فلسفی ملاصدرا وقوف پیدا کرد و فهرست وار با فلسفه او آشنا شد.
اولین فیلسوفان اسلامی، بر آن بودند که با استفاده از فکر یونانی، منطق ارسطویی و جهان شناسی فلوطینی سیمایی عقلانی از دین ترسیم کنند، وحی را با توجه به آموزه های فلسفی شرح کنند و جهان دینی را تبیین عقلایی بیابند. کندی و فارابی که از پیشگامان فلسفه زمان خود بودند با چنین اهدافی فلسفه یونانی را با اندیشه اسلامی آمیختند.
ابن سینا پس از این دو، مبانی فلسفی را چنان استحکامی بخشید که هنوز پس از هزار سال، کسانی معتقدند که ابن سینا حرف آخر را در فلسفه زده است. اما او هم در تطبیق برخی مسائل دینی با عقل یونانی درمانده بود. با اینکه ابن سینا تنها یک تلفیق دهنده نبود و خود نوآوری های بسیاری در فلسفه و منطق یونانی به یادگار گذاشته است اما پایبندی این متفکر مسلمان، به چارچوب فکری یونان، نگذاشت او تمام مسائل دینی را تبیینی عقلانی فراهم آورد. شبهه معاد جسمانی تا به امروز هم دامان فلسفه ابن سینا را گرفته است و تمام سینوی ها هنوز هم مجبورند «تعبداً» و برای پیروی از فرامین دین این معضله فکری فلسفی/ دینی را بپذیرند. اما این تنها مشکل مزمن در فلسفه اسلامی نبود.
شبهه «آکل و ماکول» ابن کمونه نیز ناظر به همین معضل به وجود آمد و دامان فلسفه پس از سهروردی را گرفت. شبهه «دو واجب الوجود مستقل از هم» که آن را نیز به ابن کمونه نسبت می دهند نیز از دیگر شبهات حل ناشده در فلسفه اسلامی بود و بسیاری از فلاسفه کوشیدند، آن را به گونه ای حل یا منحل کنند.
جایگاه یگانه ملاصدرا در بین فیلسوفان مسلمان درست ناشی از همین مساله ها است. ملاصدرا توانست با استفاده از تعلیمات «عرفای نظری» و در بند فلسفه یونان نماندن این معضلات را برای نخستین بار، توضیحی فراهم آورد که در چارچوب عقلانی فلسفه اش معنادار به حساب آید. به همین دلیل شرح «نوآوری های فلسفی ملاصدرا» اهمیت بسیار می یابد. او با درهم آمیزی «فلسفه» اسلامی و نه دیگر یونانی، عرفان نظری و کلام اسلامی یا به تعبیر دقیق تر شیعی، «حکمت متعالیه ای» را خلق کرد که دیگر شبهات «اندیشه سوز»ی که دامن فلاسفه پیش از او را گرفته بود، جایی در آن نداشت.
ملاصدرا خود به اهمیت این نوآوری ها واقف بود و فهرستی از آنها را در رساله ای با نام «شواهد الربوبیه» بیان کرده است. (البته شواهد الربوبیه نام کتابی معروف از ملاصدرا هم هست اما این رساله، آن کتاب نیست.) این کتاب را زهرا مصطفوی به فارسی ترجمه کرده و بر هر بند آن شرح نوشته است.
ملاصدرا در این کتاب ۱۸۶ نوآوری فلسفی اش را شرح داده است. در این کتاب به شیوه شرح های سنتی بر آثار فلاسفه، ابتدا بندی از مطلب ملاصدرا نقل شده است (ترجمه فارسی اش) و سپس شرحی بر آن بند نوشته شده است. در نخستین و دومین بند از این کتاب، ملاصدرا به مساله های توحید خاصی و توحید عامی پرداخته است.
او فهرست وار این مساله را بیان کرده است، اما مصطفوی این دو بخش را به گونه ای شرح داده است که می توان به مهمترین سرفصل های فلسفه ملاصدرا درباره وجود، آگاهی پیدا کرد. ملاصدرا در این کتاب نمی خواسته آرای فلسفی اش را شرح دهد و تنها فهرست وار به نوآوری هایش اشاره کرده است. به همین دلیل با خواندن این کتاب نمی توان از آرای فلسفی ملاصدرا آگاهی یافت.
اما نویسنده کوشیده است با توجه به فلسفه ملاصدرا مهمترین بخش های استدلالی و تقسیم بندی های ملاصدرا را به گونه ای در هر شرح بگنجاند که خواننده بتواند با مراجعه به آثار ملاصدرا چگونگی حل مسائلی که نوآوری های ملاصدرا مربوط به آن است دریابد. نکته مهم درباره این کتاب این است که بدانیم با خواندنش، فلسفه ملاصدرا را نمی آموزیم، بلکه این کتاب را می توان کتابی مرجع در نظر گرفت که ما را راهنمایی می کند تا درباره هر مساله ای به کدام و کجای آثار صدرالمتالهین مراجعه کنیم.
«نوآوری های فلسفی صدرالمتالهین» به لحاظ دیگری نیز اهمیت دارد؛ در این کتاب می توان متوجه شد که ملاصدرا در آثارش به منظور حل چه مسائلی مقدمه چینی کرده است و نیز در این کتاب می توان به پرسش های ذهنی ملاصدرا آگاهی یافت. به این معنی که می توان فهمید چه چیزهایی ملاصدرا را به خود مشغول کرده بود و انگیزه تفلسف اش چه بود.
از آنجایی که فلاسفه مسلمان کمتر عادت به نوشتن چنین کتاب هایی داشته اند، این کتاب را می توان در نوع خود منحصر به فرد دانست. با خواندن این کتاب سطرهای ناپیدای فلسفه ملاصدرا برای ما روشن می شود و انگیزه های او در پرداختن به فلسفه «رو» می شود.
بابک ذاکری
منبع : روزنامه شرق