دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بنیتز، از جوانی تا خوشبختی


بنیتز، از جوانی تا خوشبختی
رافائل بنیتز علاقه مند است روزی تبدیل به یك باب پیسلی دیگر برای باشگاه لیورپول شود و در این راستا پس از آنكه طی اولین سال حضورش در این تیم، جام قهرمانی اروپا را در دست گرفت، قصد دارد سال ها در این باشگاه به افتخار آفرینی بپردازد.
● شروع
رافا در تاریخ ۱۶ آوریل ۱۹۶۰ در مادرید، پایتخت اسپانیا متولد شد. خانواده او از افراد روشنفكر جامعه مادرید بودند و در این میان رافا به چیزی فراتر از آرمان های خانواده اش می اندیشید. وی نه از كودكی اما وقتی به سن نوجوانی رسید، تصمیم گرفت یك فوتبالیست شود. در این راستا اولین قدم به استواری تمام برداشته شد. رافا به تیم جوانان رئال مادرید راه یافت.
این اتفاق سال ۱۹۷۴ رخ داد؛ یعنی هنگامی كه تنها ۱۴ سال داشت، پله های ترقی برای وی كم كم طی شد اما پس از مدتی چند مصدومیت مانع رشد رافا شد. در این راستا او به تیم دوم باشگاه كه كاستیا نام داشت تبعید شد، با این حال هرگز برای این تیم بازی نكرد. رافا مجبور شد انتقال دیگری را تجربه كند و این بار به پارلا (یك تیم محلی) پیوست. كار بزرگ از همین تیم آغاز شد. او موفق شد باشگاه را به رقابت های دسته دوم ارتقا دهد.
همزمان با درخشش درون میدان، رافا دانش آموز یك مؤسسه خصوصی به نام «INEF» نیز بود.سال ۱۹۷۹ مصادف با تجربه بازی های ملی بود. او همراه با تیم ملی كشورش ۵ بار در رقابت های جهانی دانش آموزان مقابل حریفان ایستاد. آن بازی ها در مكزیك برگزار می شد. رافا سال ۱۹۸۲ موفق شد مدرك عالی خود را در رشته فیزیك كسب كند و در همین سال ها بازی برای پارلا را تا سال ۱۹۸۵ ادامه داد.
آخرین مقصد رافای بازیكن، لیانارس تیم دسته دومی بود. در این تیم یك اتفاق تلخ رخ داد؛ یك مصدومیت شدید وی را در تمام فصل ۱۹۸۶ خانه نشین كرد. در این شرایط وقتی رافا از پزشكان جواب منفی شنید، تصمیم گرفت فوتبال را كنار بگذارد. آسیب دیدگی بنیتز از ناحیه زانو بود. ۳ سال خانه نشینی، او را برای یك عرصه بزرگتر آماده می كرد.
● مربیگری در رئال مادرید
رافا در سال ۱۹۸۶ به طور اتفاقی به عنوان مربی رئال مادرید شناخته شد! با این حال پس از مدت كوتاهی به عنوان دستیار معرفی شد و اندكی بعد برای كسب تجربه بیشتر به تیم دوم رئال مادرید یعنی همان كاستیای معروف پیوست. تیم دوم رئال مادرید مقصد بعدی بود. این اتفاق بین سال های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ به وقوع پیوست.
آن جایگاه نیز برای رافا بنیتز مطبوع نبود. تیم زیر ۱۹ ساله های مادرید سرآغاز رشد محسوب می شد. ۳ سال حضور در این تیم (بین سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳) همراه با فتوحات زیادی بود. كسب ۶ جام از رافا بنیتز یك شخصیت برجسته ساخت.
نام وی در روزنامه ها دیده می شد. در سال ۱۹۸۹ یك خبر، بنیتز را در مركز توجهات قرار داد. در این سال وی یك پروژه تحقیقاتی در مورد فوتبال را با موفقیت به پایان برد و موفق شد یك كمپ ویژه فوتبال به نام «USDAVIS» تأسیس كند. چنین موفقیت چشمگیری وی را به عنوان یك مربی آكادمیك نزد عموم مطرح ساخت. در ادامه توفیق ها، او مجدداً مربیگری تیم دوم رئال مادرید را پذیرفت. بنیتز همچنین در دوران كودكی دستیار دل بوسكه افسانه ای بود.
● تجربه ناموفق خارج از مادرید
با وجود تمام هیاهوها، بنیتز خارج از زادگاهش تجربه اولیه كاملاً ناموفقی داشت. وی در فصل ۱۹۹۶ ـ ۱۹۹۵ مربیگری وایادولید را پذیرفت اما پس از كسب تنها ۲ پیروزی از ۲۳ بازی اخراج شد. باشگاه به دسته پائین تر سقوط كرد و رافا از نظر هواداران به عنوان مقصر اصلی شناخته شد. بنیتز در فصل بعد به باسك رفت. او مربی اوساسونا شد.
این تیم در آن زمان یك تیم دسته دومی بود. بنیتز برای هواداران شوق حضور در دسته اول را ایجاد كرد؛ هر چند در ادامه موفقیتی برای باشگاه به دست نیاورد. او در ۹ بازی مربی تیم بود و فقط ۲ برد به دست آورد. سرنوشت مشخص بود: یك اخراج دیگر!
در سال ۱۹۹۷ یك تیم دسته دومی دیگر به نام «اكسترمادورا» چشم انتظار بنیتز بود تا با حضور او، لیگ دسته اول را تجربه كند. هواداران با بدبینی به قضایا می نگریستند اما این بار اوضاع متفاوت بود؛ تیم در نهایت با جادوی بنیتز از دسته دوم ارتقا یافت. ۲۳ برد از ۴۲ بازی، آنها را پس از آلاوز در رتبه دوم جای داد و راهی دسته برتر نمود. فصل بعد در جزایر قناری غوغایی به پا بود. مردم از جاه طلبی بنیتز و تیمش صحبت می كردند.
گویی قرار بود او تیم را بر فراز رئال مادرید و بارسلونا به مقام قهرمانی لالیگا برساند، با این حال آنچه مدنظر هواداران بود به طور كلی متفاوت با واقعیت بود. تیم تنها یك سال در لیگ دوام آورد. در حقیقت آنها در رتبه هفدهم فصل ۱۹۹۹ ایستادند. در شبی كه بارسایی ها اولین قهرمانی خود پس از فتوحات پیاپی بین سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ را جشن می گرفتند، مردم منطقه با نگرانی بازی پلی آف را تماشا می كردند؛ دیداری كه در نهایت با شكست مقابل ویارئال منجر به حذف اكسترمادورا از لیگ دسته اول شد.
بنیتز چاره ای جز ترك باشگاه نداشت؛ هر چند بهترین سال عمرش در انتظار وی بود. یك سال بیرون ماند و طی این مدت به تمرینات منچستریونایتد و آرسنال رفت. به ایتالیا سری زد اما حتی نزدیك بندر لیورپول نیز نشد؛ جایی كه قرار بود نیم دهه بعد بزرگترین افتخار را با مربیگری در آنجا تجربه كند. وی یك سال را با تجربه حضور در تمرینات تیم های بزرگ دنیا سپری كرد و به قول خود از نظر دانش و اطلاعات غنی شد.
وی همچنین به عنوان تحلیلگر شبكه یورو اسپورت و روزنامه های ماركا و ال موندو تغییر چهره داد. بنیتز مدتی را نیز با تلویزیون رئال مادرید همكاری كرد. در سال ۲۰۰۰ شروع دوباره ای رقم خورد. باز هم جزایر قناری و تیمی با عنوان تنه ریف، تحت نظر بنیتز، جوانان خامی چون میگوئل میستا، كریستوبال كوروتورس و لوئیز گارسیا به بهترین میزان آمادگی رسیدند و از دسته دوم به دسته اول پای گذاشتند. آنها پس از ۲ تیم شهر سویل یعنی سویا و بتیس در رتبه سوم جای گرفته و در روز آخر جشن صعود را برقرار كردند.
● حضور در والنسیا
انتظار می رفت وی به عنوان مربی تنه ریف در سمت خود ابقا شود اما این اتفاق عملی نشد. عرصه بزرگتری پیش رو بود و آن جاده پرخطر مستایا و والنسیای بزرگ هكتور كوپر بود. خفاش ها پس از ۲ حضور پیاپی در فینال لیگ قهرمانان دلزده به نظر می رسیدند. هواداران از بنیتز می خواستند پس از خداحافظی لوپز، مندیه تا و... تنها تیم را در میانه های جدول لالیگا حفظ كند اما رافا از هفته اول نشان داد مربیگری متفاوتی دارد.
بنیتز انتخاب اول سران والنسیا بود. « خاویر سوبیراتس» مدیر فنی خفاش ها، بانی اصلی انتخاب بنیتز بود. آیالا، بارافا و آلبلدا از زمان رافا رشد خود را آغاز كردند و هم اكنون از ستارگان برتر باشگاه های بزرگ اسپانیا محسوب می شوند.
هواداران والنسیا از تیمشان انتظاری جز یك بازی تهاجمی نداشتند، حال آنكه فلسفه بنیتز ارائه فوتبالی بدون ریسك اما نه صددرصد تدافعی بود. رافا در والنسیا از سیستمی با ۲ مهاجم استفاده كرد. ۲ مهاجم انتخابی این مرد میستا و كوروتورس بودند. میستا با ۱۹ گلی كه در فصل ۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۳ به ثمر رساند، آقای گل لالیگا نام گرفت.
این بازیكن هم اكنون به حدی رشد یافته كه عضوی از تیم ملی اسپانیا محسوب می شود، با این حال اتفاقات خوشایند اندكیقبل تر رخ داده بود. در فصل ۲۰۰۲ ـ ۲۰۰۱ در شرایطی كه رئال مادرید پیشتاز اولیه بود، تیم رافا با ارائه عملكردی فوق درخشان، صدر جدول را از آن خود كرد. توجه مردم اسپانیا به ال كلاسیكوی مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان بود اما والنسیا قهرمانی خود را قطعی كرد.
پس از این اتفاق چهره شهر دیدنی بود؛ تمام خانه های بندر با پرچم های سفید و نارنجی و تصویر خفاش (نماد باشگاه) تزئین شده بود و در این میان برخی هواداران، رافا را از یاد نبرده بودند! والنسیا یك هفته قبل از پایان فصل، قهرمانی خود را قطعی كرد اما در هفته پایانی زیر باران احساسات هواداران در ورزشگاه خانگی بازی را باخت تا كم هیاهوتر از آنچه پیش بینی می شد، جام لالیگا را پس از ۳۱ سال بالای سر ببرد! این قهرمانی وقتی مورد توجه قرار گرفت كه آنها با ۷ امتیاز بالاتر از لاكرونیا و فراتر از رئال و بارسا، لالیگا را تحت سلطه خود قرار دادند.
باشگاه سال بعد در تكرار موفقیت ناكام ماند. آنها لالیگا را با رتبه پنجم به پایان بردند. هواداران فراموش كرده بودند روزی به بقا فكر می كردند.آنها شروع به غرولند كردند اما بنیتز بود كه با تأخیر یك ساله، آنها را ساكت كرد. بله در فصل ۲۰۰۴ تیم با اقتدار قهرمان لالیگا شد و تا ۸ هفته پایانی این رئال بود كه در صدر قرار داشت اما شكست آنها در ال كلاسیكو با ناكامی های بعدی توأم شد تا عرصه برای درخشش والنسیا تكرار شود.
مردی كه روزی برای رئال مادرید زندگی می كرد، اكنون با عنوان مربی یكی از دشمنان سنتی، تیم محبوبش را به زانو درمی آورد.والنسیا در جام یوفا نیز پرقدرت ظاهر شده بود. آنها با شكست تمام حریفان به فینال جام یوفا رسیدند تا در گوتنبرگ مقابل مارسی قرار بگیرند. تیم فرانسوی پس از طی دوران درخشان اوایل دهه ،۹۰ در حسرت افتخارآفرینی می سوخت.
آنها یك فینال نافرجام را در سال ۱۹۹۹ تجربه كرده بودند، با این حال جلوی قدرت والنسیا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند.والنسیا با ۲ گل پیروز شد تا برای اولین بار در طول تاریخ پرقدمت خود در یك فصل ۲ جام را بالای سر ببرد. با این وجود شعله اختلاف میان او و«خسوس گارسیا پیتارچ» مدیر ورزشی باشگاه، ریشه های درخت اقتدار بنیتز را در این باشگاه سوزاند. اختلاف نظر، درباره خریدهای جدید و همچنین اداره امورفنی باشگاه بود. شخصیت خوب بنیتز مانع كشیده شدن جنجال به روزنامه ها می شد، با این حال یك بار مطلبی، تیتر اول روزنامه ها شد: بنیتز از مربیگری والنسیا استعفا داد.
● مربیگری در لیورپول
همسر بنیتز معلم مدرسه ای در آنفلید بود و از این راستا رافا با دریافت اولین پیشنهاد از سوی این تیم، دیگر به عقب نگاه نكرد. این اتفاق به طور دقیق در روز ۱۶ ژانویه ۲۰۰۴ رخ داد. او این باشگاه را با ساختاری به مانند آنچه در والنسیا رقم زد، منظم نمود.
مایكل اوون به رئال مادرید فروخته شده بود و همگان امكان نتیجه گیری رافا با لیورپول را در حد صفر می دانستند، هر چند تیم در لیگ برتر رتبه ناامیدكننده پنجمی را به دست آورد اما در لیگ قهرمانان اوضاع متفاوت بود؛ تیم در گروه لاكرونیا، المپیاكو و موناكو به سختی صعود كرد. آن بازی دراماتیك هفته آخر مقابل المپیاكو كه با عقب ماندگی یك بر صفر و پیروزی ۳ بر یك توأم شده بود، در خاطر بنتیز باقی ماند.
او یك بار با والنسیا در آنفلید پیروز شده بود. سرانجام تیم با حذف بزرگانی چون لوركوزن، یوونتوس و چلسی به فینال لیگ قهرمانان رسید اما در یك نیمه مقابل میلان تارومار شد. در شرایطی كه به نظر می رسید یكنایب قهرمانی در انتظار بنیتز باشد، تیم او در آغاز نیمه دوم كولاك كرد. جبران ۳ گل و برتری در ضربات پنالتی، از وی یك افسانه ساخت.
▪ رافا سومین مربی تاریخ فوتبال است كه ۲ سال پیاپی ۲ جام اروپایی را الای سر برده است. پیش از او پیسلی و مورینیو چنین افتخاری را تجربه كردند.
▪ بنیتز دومین مربی تاریخ لیورپول است كه یك فصل پس از به عهده گرفتن هدایت این تیم، جام اروپا را تصاحب كرد. پیش از او جو فاگان چنین تجربه باشكوهی داشت.
▪ باكو لئورنت یكی از دوستان صمیمی رافا عنوان كرد پس از قهرمانی لیورپول همراه با بنیتز برای دوستش اشك شوق ریخته است..
▪ سایت لیورپول درباره این مربی مطالبی بیشتر از هر مربی دیگر دوران اخیر باشگاه منتشر كرده است.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید