سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


جامعه شناسی خنده


جامعه شناسی خنده
چگونه راه می رویم و چه موقعی تشخیص می دهیم كه بخندیم و یا دیگران را بخندانیم؟ وقتی عصبانی می شویم دست به چه كاری می زنیم؟ تفاوت رفتارهای ما هنگام عصبانی شدن در محیط خصوصی با محیط عمومی چیست؟ چرا به دیگران كمك می كنیم؟ چه طور به دیگران احترام می گذاریم و چرا بعضی ها را خارج از دایره زندگی خود نگه داریم؟و ...
در این بخش تلاش خواهد شد سؤالاتی از این دست با كمك و استفاده از تئوری های جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی پاسخی در خور و مناسب بیابد شما نیز چنانچه پرسش هایی مشابه یا توضیح و تحلیل در مورد سؤالاتی از این قبیل دارید می توانید برای گروه اجتماعی همشهری «صفحه زندگی» ارسال كنید تا به نام خودتان منتشر شود.
بسیاری بر این باورند كه خنده امری روانشناختی است و به حالات نفسانی اشخاص مربوط می شود. به عبارت دیگر هر كسی با توجه به شخصیت و ذات خود، می خندد یا اخم می كند. با این حال به نظر می رسد بین خندیدن و روابط اجتماعی افراد تأثیر و تأثر متقابلی وجود داشته باشد.در حالی كه از یك سو، خندیدن بر نوع و شكل و كیفیت روابط اجتماعی افراد تأثیر می گذارد، روابط اجتماعی اشخاص نیز بر كیفیت و نوع خنده های آنها مؤثر است.
گیل جفرسون، یكی از روش شناسان مردمی است كه به بررسی سامان خنده در كنش های متقابل می پردازد. او در نهایت به این نتیجه می رسد كه خنده نه تنها امری بی قاعده نیست، بلكه از نظم و سامان خاص برخوردار می باشد. نظم و سامانی كه تنها در قالب كنش های متقابل افراد، معنا می یابد. از زاویه جامعه شناختی پاسخ به این سؤال ها كه چرا می خندیم؟ كی می خندیم و چگونه می خندیم؟ نیازمند توجه به شكل روابط متقابل افراد با یكدیگر است. مطابق نظریه كنش و كاركردگرایی افراد اجتماع مطابق با ارزش ها و هنجارهای درونی شده خود، درمی یابند كه روابط متقابل آنها با دیگران در اغلب اوقات، تنها زمانی امكان پذیر است كه با نوع خاصی از خنده همراه باشد. به این معنی كه خنده امكان برقراری رابطه و تداوم آن را فراهم می كند. علاوه بر این خنده می تواند كاركرد كاهش تنش و افزایش صمیمت بین طرفین رابطه را ایفا كند.
افراد حین رابطه متقابل با دیگران از خنده همچون ابزاری برای تأثیرگذاری بر دیگران استفاده می كنند. آنها به طور ناخودآگاه از این اصل آگاهی دارند كه با خندیدن می توانند بر بسیاری از موانع روابط متقابل چیره شوند. از این زاویه خنده نه به عنوان امری روانشناختی و نفسانی، بلكه امری جامعه شناختی است. ما معمولاً با توجه به شناختی كه از دیگران داریم، خندیدن یا نخندیدن خود را مشخص می كنیم. بنابر این دیگران هستند كه علت خنده های ما می شوند. شاید اگر دیگران نبودند ما هرگز نمی خندیدم. به نظر می رسد حتی خنده های ما در زمان تنهایی نیز با تصور و حضور نقش دیگری انجام می شود. بدون وجود طرف مقابل، اگر خنده ای وجود داشته باشد، معنا ندارد؟! این امر به خوبی از نوع واكنش افراد جامعه به كسی كه با خودش می خندد، مشهود است.
هنگامی كه اجتماعی شدن افراد برنامه و نظم و متولی مشخصی ندارد و تقریباً به صورت اتفاقی انجام می شود، افراد به تجربه می آموزند كه خندیدن آنها تنها زمانی كه سایر اعضای جامعه آن را بپذیرند، توجیه دارد. از سوی دیگر جایی كه دیگران انتظار خندیدن دارند، نخندیدن افراد به نوعی با عكس العمل منفی افراد جامعه مواجهه می شود. نوع عكس العمل نیز از انگ زدن تا تمسخر كردن متفاوت است.
فهم دقیق این مطلب كه ما چرا می خندیم؟ به نوعی به پاسخ به این سؤال كه ما چه موقع و در چه محیطی می خندیم مربوط است. به نظر می رسد كه زمان و مكان خنده افراد نیز مطابق با ارزش ها و هنجارهای آنها متفاوت باشد. اجتماعی شدن افراد، محیط ها و زمان هایی را كه خنده می تواند در آن رخ دهد را برای افراد معین می كند. در جامعه ما، افراد معمولاً در اولین آشنایی های خود، به طور خفیفی می خندند و یا به عبارتی به هم لبخند می زنند. حتی خوش اخلاق بودن افراطی طرف مقابل نیز سبب نمی شود تا صدا و نوع خنده ها از حجم معینی بالاتر رود. علاوه بر این همان طور كه لبخند زدن به دیگران در اولین ملاقات می تواند ارزش مثبت تلقی شود، با صدای بلند خندیدن دارای بار ارزشی منفی است. علاوه بر این معمولاً متناسب با افزایش شناخت ما از افرادی كه با ما رابطه دارند، شكل و نوع خنده های ما نیز تفاوت پیدا می كند. به هر حال ما معمولاً در محیط ها و زمان هایی كه خوشایند بوده و زمان و محیط شادی محسوب می شود می خندیم. در این موارد نیز خنده ما معطوف به دیگران است چرا كه محیط ما یا با حضور فیزیكی دیگران شكل می گیرد، یا با حضور ارزش ها و هنجارهایی كه همه اعضا درباره آن اتفاق نظر دارند.
با این حال به نظر می رسد مراسم سوگواری و عزاداری ازجمله معدود محیط هایی می باشد كه كمترین میزان خنده در آن رخ می دهد. به غیر از این محیط ها، در سایر اوقات معمولاً جریان گفت وگو و نوع كنش متقابل افراد شرایط را برای خندیدن یا نخندیدن فراهم می كند.
شیوه های خندیدن
خنده همیشه برای اظهار شادی نیست. گاهی اوقات خنده برای تمسخر دیگران و یا تنبیه كردن و دست انداختن آنها صورت می گیرد، این كه خنده به چه منظوری باشد، اشكال متفاوتی پیدا می كند كه در غالب اوقات با قرینه هایی همراه است. خفیف ترین نوع خنده را می توان لبخند زدن نامید، كه با ریشخند زدن هم قرینه است. در حالی كه لبخند زدن نشان موافقت با دیگران است، ریشخند زدن، معمولاً به عنوان عدم موافقت و گاهی تمسخر و تنبیه به كار می رود. میزان باز شدن دهان و حجم صدا در هر دو یكسان است، با این حال حالات چهره كاملاً در تضاد با هم قرار دارد. در لبخند زدن معمولاً عضلات صورت منبسط می شود، در حالی كه در تمسخر عضلات صورت منقبض می شود. به نظر می رسد لبخند و ریشخند دو حالت یكسان برای دو منظور متفاوت باشند.نوع دیگر خنده را می توان، خندیدن معمولی نامید كه با لبخند زدن متفاوت است، اما قهقهه نیز نمی باشد. در این نوع خنده نیز دهان به میزان معمولی باز شده و صدای خنده نیز در حد متوسطی قرار دارد. خنده هایی كه معمولاً اكثر افراد جامعه، در كنش های متقابل خود به كار می برند، از این نوع می باشد. هرچند قرینه شخصی برای این نوع از خنده ها نمی توان مشخص نمود، اما به نظر می رسد حالت شدید تمسخر و ریشخندی كه از طریق خنده باشد، هم قرینه این نوع خندیدن باشد.سرانجام، می توان به قهقهه به عنوان شكل شدید خندیدن اشاره كرد كه با باز شدن كامل دهان و بالاترین حجم صدا همراه است. قهقهه ها معمولاً در محیط هایی شكل می گیرد كه روابط صمیمی و نزدیكی بین طرفین وجود دارد. علاوه بر این در جامعه شهری و در محیط های عمومی معمولاً قهقهه ها با واكنش منفی افراد جامعه روبه رو می شود.
روی آب بخند!!؟
خنده ها همان طور كه می توانند باعث شكل گیری و تداوم روابط اجتماعی شوند، در بسیاری از موارد در جامعه ما باعث ایجاد كنش می شوند، ضرب المثل روی آب بخند، نشان دهنده این مسأله است .در فرهنگ ایرانی،برخی اوقات خنده بیشتر از آن كه حامل بار معنایی مثبت و دارای كاركرد ایجابی و مثبت باشد، دارای بار ارزشی منفی است.
جنسیت و خندیدن
آیا تفاوتی بین خندیدن مردان و زنان وجود دارد؟ هرچند به نظر می رسد، تفاوت چندانی میان نوع و شكل خندیدن زنان و مردان وجود نداشته باشد. اما بر طبق ارزش اجتماعی جامعه ما، خندیدن مردان به خصوص در محیط های عمومی بیشتر از خندیدن زنان توجیه دارد. در میان انواع خنده ها، زنان بسیار كمتر از مردان قهقهه می زنند و بسیار بیشتر از مردان لبخند می زنند. هر چند هیچ آمار رسمی و غیررسمی در این باره وجود ندارد. اما به نظر می رسد لبخند زدن بیشتر از آن كه در میان مردان رایج باشد، در میان زنان شیوع دارد. علاوه بر این از نظر ارزش های اجتماعی لبخند زدن برای زنان قابل قبول تر از قهقهه زدن یا خندیدن معمولی است.
* از آن جایی كه خندیدن امری اجتماعی است، معمولاً خنده های افراد با دعوت كردن دیگران به خنده رخ می دهد. افراد در حین این كه خودشان می خندند، در تلاش هستند كه با دعوت دیگران به خنده، باعث خندیدن آنها شوند، در واقع جریان خنده، یك جریان دوطرفه است
* خنده همیشه برای اظهار شادی نیست. گاهی اوقات خنده برای تمسخر دیگران و یا تنبیه كردن و دست انداختن آنها صورت می گیرد، این كه خنده به چه منظوری باشد، اشكال متفاوتی پیدا می كند كه در غالب اوقات با قرینه هایی همراه است
خندیدن و پایگاه اجتماعی افراد
افراد متناسب با پایگاه های اجتماعی خود نوع خنده های خود را برمی گزینند. معمولاً هر فردی متناسب با موقعیت از هر سه نوع خندیدن استفاده می كند. زمانی كه پایگاه های اجتماعی افراد یكسان است، خندیدن معمولی و قهقهه زدن بیشتر رایج است. اما زمانی كه پایگاه اجتماعی افراد متفاوت می باشد، شخصی كه پایگاه اجتماعی بالاتری دارد، یا اصلاً نمی خندد یا تبسم و لبخند می زند و شخصی كه دارای پایگاه نازلتری است معمولاً به طور معمولی می خندد. در این مورد اگر روابط شخصی و خصوصی بین طرفین وجود داشته باشد، گاهی اوقات می توان قهقهه را نیز مشاهده كرد. به هر روی در محیطی كه اشخاصی با پایگاه های اجتماعی كاملاً متفاوت حضور دارند، خندیدن امر نادری است. چرا كه همان طور كه اشاره شد،چرا كه در جامعه ایران كسانی كه پایگاه اجتماعی بالاتری دارند، از بیم آن كه خنده فاصله های موجود بین آنها و زیردستانشان را از بین ببرد و در نتیجه آنها اقتدار خود را از دست بدهند، كمتر با كسانی كه دارای پایگاه اجتماعی نازلتری هستند، می خندد. این در حالی است كه خندیدن یكی از ابزارها و مكانیسم های بسیار مهم برای كاهش تنش در روابط اجتماعی و افزایش صمیمیت در بین اعضای اجتماع می باشد.
رد دعوت به خنده
از آن جایی كه خندیدن امری اجتماعی است، معمولاً خنده های افراد با دعوت كردن دیگران به خنده رخ می دهد. افراد در حین این كه خودشان می خندند، در تلاش هستند كه با دعوت دیگران به خنده، باعث خندیدن آنها شوند، در واقع جریان خنده، یك جریان دوطرفه است. گاهی اوقات افراد دعوت طرف مقابل خود برای خندیدن را رد می كنند. به این صورت كه علی رغم آن كه طرف مقابل آنها با گفتن جمله خنده دار و شلیك خنده در آخر جمله، آنها را به خندیدن دعوت كرده اند، آنها یا با سكوت كردن و یا با روش های خاص خود، این دعوت را رد می كنند. نوع رد كردن دعوت به خنده افراد نیز متناسب با موقعیت ها و شرایطی است كه در آن قرار دارند. البته همراه افراد در رد كردن دعوت به خنده دیگران شرایط آنها را در نظر می گیرند و معمولاً سعی بر آن دارند تا از میزان هزینه رد كردن خنده دیگری بكاهند. آنها تلاش می كنند تا به دیگری بفهمانند كه نه تنها جمله آنها خنده دار نبوده، بلكه وضعیت و موقعیت نیز هیچ خنده ای را ایجاب نمی كند. علاوه بر این دیگری به جای خندیدن باید با جدیت به صحبت هایش ادامه دهد. گیل جفرسون معتقد است كه صرف سكوت در برابر دعوت به خنده كافی نیست، بلكه گاهی اوقات لازم است برای رد خنده استراتژی های خاصی به كار برد.
نتیجه:
همان طور كه گفته شد، انواع متفاوت خنده می تواند در افزایش همبستگی و صمیمت اعضای جامعه مؤثر بوده و بسیاری از تنش های موجود بین اعضای جامعه را كاهش دهد. خندیدن و شادی كردن نه تنها باعث تقویت روحیه فردی می شود بلكه باعث استحكام روابط اجتماعی شده و بنیان های زندگی اعضای اجتماع را پایدارتر می سازد.

سینا كلهر
منبع : روزنامه همشهری