دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
سمفونی روحانی
نویسنده : ژید - آندرهپلگیوم
مترجم : مهدویدامغانی - فریده
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۷/۲۲
رده دیویی : ۸۴۳.۹۱۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۶۰
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PQ۲۶۲۱/ی۴س۸۵
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۱۵۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۵۸۱-۵۹-۵
این داستان, پیش از این با عنوان 'آهنگ روستایی 'به فارسی برگردانده شده اینک ترجمهای دیگر از آن, عرضه میگردد .داستان, بیانگر عشقی است توام با تیره روزی .راوی, که پدر روحانی است از چگونگی نجات دخترکی نابینا سخن میگوید ; دخترکی گنگ که پیش از این با پیرزنی در کلبهای زندگی میکرده پس از مرگ او, با پدر روحانی به منزل او آمده است .رفتار اولیه خانواده پدر روحانی, اعتراض گونه است .اما آنان به تدریج با دخترک خو میگیرند' .پدر 'در امر یادگیری و خواندن و نوشتن به کمک او میشتابد و همین مایه نزدیکی و شفقت عشقی عمیق در دل دختر پدید میآورد .از یک سو, 'ژک', پسر همین کشیش, به او عشق میورزد و پس از آن اهل خانواده از این قضیه باخبر میشوند .اما دخترک که نام 'ژرترود ' بر او نهاده شده فقط به پدر روحانی دلبستگی و علاقه دارد .روزها میگذرد و 'ژرترود 'در پی عمل جراحی, چشم به دنیای روشن میگشاید .در حالی که خانواده کشیش منتظر بازگشت او از بیمارستان هستند باخبر میشوند که 'ژرترود', برای چیدن گل در اطراف روخانهای, به داخل آب سقوط کرده اما او را از مرگ نجات دادهاند .پس از آن, وقتی که پدر روحانی با 'ژرترود 'مواجه میشود, این سخن مسیح را از زبان او میشنود' :چنانچه نابینا بودید, هرگز گناهی نمیداشتید ...'
مترجم : مهدویدامغانی - فریده
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۷/۲۲
رده دیویی : ۸۴۳.۹۱۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۶۰
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PQ۲۶۲۱/ی۴س۸۵
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۱۵۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۵۸۱-۵۹-۵
این داستان, پیش از این با عنوان 'آهنگ روستایی 'به فارسی برگردانده شده اینک ترجمهای دیگر از آن, عرضه میگردد .داستان, بیانگر عشقی است توام با تیره روزی .راوی, که پدر روحانی است از چگونگی نجات دخترکی نابینا سخن میگوید ; دخترکی گنگ که پیش از این با پیرزنی در کلبهای زندگی میکرده پس از مرگ او, با پدر روحانی به منزل او آمده است .رفتار اولیه خانواده پدر روحانی, اعتراض گونه است .اما آنان به تدریج با دخترک خو میگیرند' .پدر 'در امر یادگیری و خواندن و نوشتن به کمک او میشتابد و همین مایه نزدیکی و شفقت عشقی عمیق در دل دختر پدید میآورد .از یک سو, 'ژک', پسر همین کشیش, به او عشق میورزد و پس از آن اهل خانواده از این قضیه باخبر میشوند .اما دخترک که نام 'ژرترود ' بر او نهاده شده فقط به پدر روحانی دلبستگی و علاقه دارد .روزها میگذرد و 'ژرترود 'در پی عمل جراحی, چشم به دنیای روشن میگشاید .در حالی که خانواده کشیش منتظر بازگشت او از بیمارستان هستند باخبر میشوند که 'ژرترود', برای چیدن گل در اطراف روخانهای, به داخل آب سقوط کرده اما او را از مرگ نجات دادهاند .پس از آن, وقتی که پدر روحانی با 'ژرترود 'مواجه میشود, این سخن مسیح را از زبان او میشنود' :چنانچه نابینا بودید, هرگز گناهی نمیداشتید ...'
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران صادق زیباکلام مجلس شورای اسلامی مجلس دولت مجلس دوازدهم انتخابات مجلس انتخابات انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور دولت سیزدهم
قتل سیل تهران هواشناسی فضای مجازی شهرداری تهران زلزله سازمان هواشناسی وزارت بهداشت پلیس سلامت بارش باران
سایپا خودرو حج تمتع قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا گاز بازار خودرو حقوق بازنشستگان نمایشگاه نفت ایران خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران دفاع مقدس جشنواره فیلم فجر تئاتر سینمای ایران تلویزیون رضا عطاران سینما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سریال
فناوری کره زمین
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه روسیه آمریکا حماس افغانستان سازمان ملل رفح اوکراین
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس هوادار لیگ برتر فوتبال ایران باشگاه استقلال لیگ برتر ایران سپاهان تراکتور
شفق قطبی هوش مصنوعی همراه اول خورشید ایلان ماسک تبلیغات ناسا اپل نوآوری گوگل
سرطان کاهش وزن رژیم غذایی آلزایمر دیابت فشار خون قهوه بارداری افسردگی