شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


دیر نشده با گذشته آشتی کنیم


دیر نشده با گذشته آشتی کنیم
تازه ترین تحقیقات انجام شده نشان می دهد که آلام و دردهای طی شده در دوران کودکی از شمار مهم ترین عوامل غیرمستقیم مرگ شناخته شده اند.
تینا می دانست که به یک بمب ساعتی بدل شده است. همه عوامل خطر آفرین برای سلامتی از بیماری قلبی گرفته تا دیگر مسایل را در خود جمع کرده بود. ۲۰ کیلو اضافه وزن داشت و از فشار خون و کلسترول بالا رنج می برد. تنها ورزشی که می کرد این بود که تا پارکینگ برای سوار شدن به خودرواش پیاده برود. روزی دو پاکت سیگار می کشید و استرس هایش معده او را به درد می آورد و خود او نیز واقف بود که باید بسیاری از عادت هایش را تغییر دهد.
اما تصور می کرد که نمی تواند چرا که کار از کار گذشته است و هر بار که سعی می کرد تغییر کند چیزی نمی گذشت که دوباره اختیارش را از دست می داد و دوباره به همان نقطه اول برمی گشت.
تنها کسی که موفق شد این اوضاع را کمی تغییر بدهد پزشکی بود که تینا برای درمان نزد او می رفت. این پزشک پی برد که تینا کودکی پرآسیبی را تجربه کرده است. تینا در ۵ سالگی پدرش را از دست داده و مادرش با مردی معتاد ازدواج کرده بود و هر روز شاهد کتک خوردن مادر و برادرش توسط ناپدری بود. تلاش های بیهوده مادر نیز برای از بین بردن خودش نزد چشمان تینا هر از چندی تکرار می شد. تینا به دکتر معالجش گفته بود که قادر نیستم با آشفتگی های دوران کودکیم کنار بیایم.
اما این جا یک پرسش اساسی مطرح می شود، دردها و آسیب های دوران کودکی چه ارتباطی می تواند به وضعیت سلامتی فرد پس از ده ها سال داشته باشد؟
دکتر فلیتی از دانشگاهی در کالیفرنیای جنوبی می گوید: تجربه های ناسازگار و آسیب زا در دوران کودکی می تواند پیش زمینه ای برای عوامل مرگ آفرین فراهم آورد.
تحقیق او و همکارانش بر روی ۲۰ هزار بزرگسال نشان داد که آن گروه از افرادی که ناراحتی های روحی و جسمی و احساس را در کودکی تجربه کرده و یا در خانواده ای بزرگ شده باشند که سراسر خشونت، اعتیاد و یا رفتارهای جنایتکارانه باشد، در بزرگسالی آمادگی بیشتر برای مبتلا شدن خواهند داشت. به گمان فلیتی این خاطره های رنج آور به حدی فرد را دچار خشونت و افسردگی و اضطراب می کند که برای برطرف کردن این وضعیت به رفتارهای آسیب زایی مانند پرخوری، اعتیاد به موادمخدر و یا سیگار کشیدن رو می آورد.به گفته پزشکان این فقط یکی از راه های آسیب رساندن تجربیات دردناک کودکی است. برخی از روانپزشکان بر این باورند که بهتر است شما هر چه زودتر با گذشته تان آشتی کنید چون زندگی شما به آن بستگی دارد.
● ۱۰راه برای آشتی با گذشته
ما توانایی درمان زخم های مزمن را داریم و می توانیم آسیب های گذشته را جبران و یا برطرف کنیم.
۱) گذشته را دوباره قاب بگیرید
صاحب نظران روح و روان بر این اعتقادند به همان اندازه که می توانید آسیب ها و صدمات گذشته را ارزیابی کنید، می توانید آثار منفی و مضر آن را نیز از بین ببرید. شاید این قدرت را نداشته باشید که گذشته تان را تغییر بدهید اما می توانید تصمیم بگیرید که اکنون با آن چگونه رفتار کنید. از خودتان بپرسید این رویداد تا چه اندازه در کامل و قوی شدن من تاثیرگذار بوده است؟
۲) خجالت و شرم را کنار بگذارید
برخلاف پشیمانی و ندامت، شرم آن حس بدی نیست که به خاطره کاری که انجام داده اید داشته باشید بلکه به دلیل چیزی است که فعلا هستید. شرم سرطان روح و روان است و سبب می شود احساس کنید فردی بی ارزش هستید، کسی شما را دوست ندارد و لیاقت خوشبخت شدن را ندارید. گاه شرم یک دروغ است بنابراین قول و قرارهای گذشته را به یاد آورید و به خودتان اجازه دهید تا آنها را زیر پا گذاشته عهدتان را بشکنید.
۳) درد دل کنید و محرم راز داشته باشید
لازم نیست همه آلام زندگیتان را روی دایره بریزید. داشتن یک محرم راز باعث می شود تحمل بسیاری از دردها و رنج های دوران کودکی آسان تر شود. از سانسور کردن خود دست بردارید و نگران غلط دیکته هایتان نباشید و از همین امروز به کسانی که به شما آسیب رسانده اند نامه بنویسید و پس از چند بار خواندن پاره کرده و دور بریزید. مرور و نوشتن خاطرات ناخوشایند گذشته سیستم ایمنی شما را قوی تر می کند.
۴) از مجازات کردن خود دست بردارید
عباراتی که با اگر، فقط و کاش و … شروع می شوند را کنار بگذارید این جملات علاوه بر بر هم ریختن سلامتی جسمانی تان، آرامش فکری و روحی شما را نیز بر هم می زند. خودتان را ببخشید و از آن تجربه های دور از دسترس، درس بگیرید و به خاطر آورید که آن زمان چه آدمی بوده اید و شرایط کنونی چگونه است؟
۵) از تاسف و شرم به منفعت برسید
درمان زخم های گذشته نیازمند عبور از سد مرحله تاسف است: نخستین مرحله شوک و انکار، دومین آن خشم و ترس و ناراحتی و سپس درک و پذیرش است. دیگر با خودتان است می توانید در همان مرحله شوک و انکار در جا بزنید و یا از آن مرحله بگذرید و همواره در خشم و ترس و نگرانی به سر ببرید و یا به سلامت به مرحله درک و پذیرش برسید و اجازه دهید آن احساسات ناخوشایند را این بار آگاهانه احساس و درک کنید.
۶) ممارست ،درک و پذیرش آلام
می گویند هیچ چیز بیش از تکرار و مرور زخم های کهنه و مزمن در ذهن، آنها را ماندگار نمی کند. مانند این است که یک فیلم را بارها و بارها تماشا کنید به این امید که پایان آن تغییر کند. به اعتقاد روان پزشکان سوگواری برای سرنوشت و تقدیر به شما کمک نمی کند که گذشته تان را تغییر دهید.
۷) همواره شکرگزار باشید
نیایش، ستایش و شکرگزار خداوند بودن بارها از پذیرش گذشته مهم تر است مهم نیست که در گذشته چه بر سر شما آمده است. بهتر است به خودتان یادآور شوید که خداوند نعمت هایی به شما داده است که شایسته سپاس و قدردانی است.
۸) رویه عیب جویی و سرزنش را کنار بگذارید
می گویند گناه و تقصیر چیزی نیست که بتوان آن را التیام بخشید این شما هستید که باید از آن دست بکشید. دست کشیدن از این تلخی سرزنش، لزوما به معنای بخشیدن کسانی نیست که شما را آزرده اند بلکه این کار ممکن است شما را از تردیدی که نسبت به خودتان دارید، خلاص کند.
۹) ارزش آرامش درونی بیش از اینهاست
مهم نیست که گذشته شما چقدر ترسناک و دردناک بوده است، همواره می توانید محیطی آرام درون خودتان بیایید و چنان چه بتوانید به آن سرچشمه دست پیدا کنید فشارهای روانی و روحی را هم از خودتان دور کرده اید.
بنابراین هنگام هجوم خاطرات بد و ناملایمات، حواستان را به کار دیگری پرت کنید. راه های بی شماری برای ایجاد آرامش درونی وجود دارد.
۱۰) داستان زندگیتان را دوباره بنویسید
خلق آینده های رضایت بخش چندان دشوار نیست. یکی از بهترین راه های آشتی با گذشته این است به همان آدمی بدل شوید که همیشه می خواستید. ممکن است بار اندوه گذشته آنقدر زیاد باشد که خودتان را یک قربانی احساس کنید اما باید بدانید که خود شما نویسنده داستان زندگی تان هستید و هر زمان که اراده کنید می توانید فصلی نو از این کتاب را آغاز کنید. این عمل در گرو بازبینی دقیق و بی طرفانه گذشته است بدون آن که به ندای سرزنش بار شرم آور درونتان توجه کنید.
مهری موسی وند
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید