پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اصالت هنر


اصالت هنر
آنچه در قیاس پدیده‌های یک رشته از هنر با هم باعث تمایز یکی از این پدیده‌ها می‌گردد، اصالت آن است. جوهر اصالت، در هر پدیده هنری به آن شکوه و جاودانگی می‌بخشد و در مرتبه بالاتر از زمان می‌نشاند. برای بازشناختن اصالت یک هنر باید آن را از دیدگاه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار داد. هنری رادر وهله اول می‌توان اصیل دانست که ریشه آن از فرهنگ و سنت و آیین هنرمند تغذیه کند، زیرا همواره باید به خاطر داشته باشیم که هر هنر، در حقیقت ادامه یافته راه هنر قبل از خود است.
مثلا اگر به شعر فارسی بنگریم قالب‌ها، قراردادها، ترکیبات، کلمات و همه و همه همان ابزاری هستند که شاعر روزگاران کهن برای شکل دادن به اثر خود، به شعر خود، از آن سود می‌جست و از سوی دیگر باید به خاطر سپرد که اندیشه زاینده و دید هر هنرمند، در اصالت هر اثر هنری نقشی چشمگیر دارند. ریشه‌های اصالت را در کجا باید جستجو کرد؟ در پیوند اجزای تشکیل‌دهنده آن هنر با فرهنگ گذشته و امروز. در اندیشه مستقل و تربیت یافته و در “دید” خاص او. شکی نیست که اشیا و ارکان طبیعت از روزگار کهن تا امروز برای آن گاهی پرانتزی باز‌کرد اما آنچه باعث شده همین اجزا و اشیای طبیعت در آثار شاعرانی چون رودکی، منوچهری، حافظ، سعدی و فردوسی به صور گوناگون رخ نماید، برداشت و دریافت مستقل و خاص هر یک از این شاعران بوده است. به این مصرع‌ها دقت کنید، ببینید “شب” چگونه در آنها به گونه‌های مختلف بیان و توصیف شده؛
شب سیاه بدان زلفکان تو ماند، “دقیقی”
شبی چون شبح، روی شسته به قیر، “فردوسی”
شبی، گیسو فروهشته به دامن
پلاسین معجر و قیرینه گرزن،”منوچهری”
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل، “حافظ”
این خود نموداری از “دید” خاص شاعر است.

آزاده پرند
منبع : روزنامه رسالت