سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


منطق فرهنگی سرمایه داری پسامدرن


منطق فرهنگی سرمایه داری پسامدرن
فردریک جیمسن در سال ۱۹۳۴ در کلیولند اوهایو متولد شد. زبان فرانسه و آلمانی را در کالج هاروارد در اوایل دهه ۱۹۵۰ آموخت. به اروپا سفر کرد و در سال های ۱۹۵۵- ۱۹۵۴ در اکس ان پرونس و در سال های ۱۹۵۷- ۱۹۵۶ در مونیخ به تحصیل ادامه داد.
این چشم انداز اروپای قاره ای به درک وی از میراث انگلیسی زبان ژرفا بخشید و زمینه های ارزشمندی برای مطالعاتش در ادبیات آمریکا و انگلیس فراهم آورد. او فوق لیسانس خود را در دانشگاه ییل گرفت و به تکمیل رساله دکترای خود درباره نویسنده و فیلسوف فرانسوی ژان پل سارتر پرداخت.
فردیت خودساخته جیمسن و سبک یگانه و خاص او در نوشتن نشانه هایی از تعهد وی به «اصالت» در پیشه دشوار تفسیر جهان و ادبیات آن است، اصالتی که آن را به خوبی از آموزه های سارتر آموخته و به کار برده است.
آثار نوآورانه وی در زمینه نقد ادبی با رویکرد تاریخ گرا و تاکید وی بر نقد آثار فرهنگی براساس زمینه اجتماعی و اقتصادی شکل گیری آن ها از فردریک جیمسن چهره متفکر یکتایی ساخته است که می توان با مطالعه آثارش رمزگشایی از محصولات فرهنگی جدید را فرا گرفت.
فردریک جیمسن (۱۹۳۴) از چهره های برجسته منتقد جهان امروز است که با فردیتی خودساخته و سبکی یگانه و خاص در نوشتن بلندآوازه شده است.
موضع انتقادی جیمسن به همراه گرایش او به ادبیات و فرهنگ جهان سوم باعث پدید آمدن آثاری نوآورانه توسط او شده است که به شدت مورد توجه متفکران دنیا قرار گرفته است.
«فردریک جیمسن، مارکسیسم، نقد ادبی و پسامدرنیسم» کتابی است از «آدام رابرتس» درباره آثار و نوشته های این متفکر بزرگ و تاثیر آن بر تفکر انتقادی به ویژه در حوزه فرهنگی و اجتماعی.
با مطالعه این کتاب می توان مسیری که طی آن جیمسن سنت نظری غنی ای را بسط و توسعه داده است روشن کرده و از هیجان خوانش متن های یکی از تاثیرگذارترین و جذاب ترین منتقد معاصر لذت برد و بصیرت حاصل کرد.
نخستین فصل کتاب به زمینه های مارکسیستی اندیشه جیمسن روشنفکر بزرگ آمریکایی پرداخته است و در آن رویکرد جیمسن به رابطه پیچیده زیربنای اقتصادی و روبنای ایدئولوژیک مورد بررسی قرار گرفته است.
رویکرد جیمسن به این مساله آلتوسری است که در آن مدل نشان داده می شود که چگونه جنبه هایی از زندگی مانند فرهنگ یا حقوق را مستقیما اقتصاد تعیین نمی کند. بلکه «نیمه خودمختارند» و فقط از طریق منطق مشترک سازمان یا ساختار با اقتصاد پیوند دارند.
در مدل جیمسن شیوه تولید یا ساختار با فرهنگ، ایدئولوژی، امر حقوقی، امر سیاسی و امر اقتصادی در ارتباط است که امر اقتصادی در رابطه مستقیم با روابط تولید و نیروهای تولید است.
زندگی را همچنان در آخرین مرحله اقتصاد تعیین می کند، برداشتی آلتوسری درباره زندگی و عرصه های فرهنگی آن است که نمودی بسیار در اندیشه جیمسن یافته است که می توان در دومین فصل آن را مشاهده کرد.
از دیگر مفاهیم مورد نظر جیمسن «شی ءوارگی» است که از مفاهیم اندیشه لوکاچ به شمار می رود.
جیمسن بر این باور است که اکنون تنها هزینه نیست که شی ءواره شده است: تنها قطعه ای موسیقی نیست که به میلیون ها سی دی تبدیل شده است و یا فیلمی که برای عرضه، در کپی های فراوان تکثیر شده است بلکه در حقیقت، تعامل انسان هاست که به کالا تبدیل شده است.
زیرا جامعه به سوی وضعیتی پیش می رود که برای مثال، تنها راه برای این که انسانی عشق خود را به انسانی دیگر نشان دهد، وارد شدن به دنیای کالاهاست از طریق خریداری اشیاء، از هدایای کوچک گرفته تا منزل مسکونی (در نتیجه، خرید یک خانه نه آنچه واقعا هست، بلکه نشانه ای از تعهد یا دل سپردگی است، شیء وارگی عشق) در این منطق اشیا در کانون توجه ها قرار دارند ما به جامعه می نگریم ولی فقط اشیا را می بینیم، یا فقط میانجی اشیا یعنی پول را.
از نظر جیمسن شی ءوارگی معنای کلیت را در جامعه از بین می برد و درک ما را از کل جهان که در آن زندگی می کنیم قطعه قطعه می کند و در نتیجه ما فقط می توانیم اجزای منفک منجمدی را ببینیم که هستی ما را شکل می دهند.
البته جیمسن معتقد است که در این شرایط هنر نقش بسیار مهمی دارد چرا که امکان و توان مقاومت در برابر قدرت شیءوارگی در جامعه مصرفی و بازآفرینی کلیتی را دارد که به صورت سیستماتیک با گسیختگی وجودی تمام سطوح زندگی و سازمان اجتماعی امروز از بین رفته است.
فهم تاریخی از نکات دیگر مورد توجه جیمسن است. جیمسن معتقد است تاریخ به صورتی سر راست در جایی، در دسترس ما نیست، بلکه تنها در اشکال متنی وجود دارد، اشکالی که باید تفسیر شوند. پس اگرچه تفسیر بر تاریخ مبتنی است و افق آن تاریخ را رقم می زند اما تاریخ فقط با تفسیر قابل دسترسی است. به بیان دیگر هم تفسیر و هم تاریخ درگیر رابطه ای پیچیده با پیامدهای ظریف هر دو طرف هستند که این وضعیت دیالکتیکی است و بهترین راه برای واگشودن آن نقد دیالکتیکی است.
نگاه خاص جیمسن به روانشناسی فروید و لاکان که در آن وی قصد دارد نقدی عرضه کند که قادر به میانجی گری میان امر فردی و امر اجتماعی باشد و بتواند از نتایج روانکاوی استفاده کند بدون این که امر اجتماعی را به مقولات روانشناسی فردی تقلیل دهد، در سومین فصل کتاب مورد پژوهش واقع شده است.
سودمندی مقوله های روانکاوانه و فرویدی، به ویژه ناخودآگاه در نقد مارکسیستی، نقش تاریخ به منزله نیروی شکل دهنده نهایی هر متن، این واقعیت که روایت مقوله میانجی گری کلیدی در جامعه معاصر است با این پیامد که رمان به مهم ترین شکل ادبی تبدیل شده است و تحلیل پرقدرتی از رمانس و ارتباط آن با تاریخ و ایدئولوژی قرون هجدهم و نوزدهم تاثیرگذارترین و غنی ترین اندیشه های جیمسن در کتاب «ناخودآگاه سیاسی» است.
او در این کتاب برای تعریف دوباره بنیان های نقد و پیش نهادن شیوه های نو می گوید که منتقد باید مانند تحلیل گر فرویدی به فراسوی سطح یا عناصر آشکار شعر یا کتاب بنگرد. شیوه ای که معنی آن نه تنها کشف معنای متن بلکه تولید آن است و به بیانی دیگر تفسیر گشودن متن به روی بادهای تاریخ است.
بحث در این باره در چهارمین فصل کتاب انجام شده است.
اتوپیای ناهمگون جیمسن که مانند اتوپیاهای دیگر یکسان ساز و تک صدا نیست و جایی برای ساخت سرنوشت بشری است و تاکید او بر اندیشه اتوپیاپی را در پنجمین فصل می خوانیم. در ششمین فصل تحلیل تاریخی جیمسن را از پست مدرنیسم یا منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر در اندیشه جیمسن مطالعه می کنیم که در آن فردریک جیمسن بر نقش تاریخ و لزوم آگاهی تاریخی از زمینه اجتماعی و اقتصادی شکل گیری یک اثر برای فهم و درک آثار فرهنگی پافشاری می کند.
بررسی هر فیلم به مثابه محصولی از شرایط تاریخی، اقتصادی و ایدئولوژیک ویژه آن قدرت نقد جیمسن را نشان می دهد چرا که او قادر به قرائت فیلم های عامه پسندی همچون پدرخوانده و آرواره ها به شیوه ای رادیکال است.
به تعبیر جیمسن، همیشه عنصری متعالی حتی در نازل ترین انواع فرهنگ مردمی وجود دارد که می تواند نفی کننده و منتقد آن نظم اجتماعی باشد که سرچشمه این آثار است.
مطالعه بیش تر نظرات پرشور جیمسن درباره سینما و تلویزیون را در فصل هفتم کتاب دنبال کنید که در آن وی قتل های جک نیکلسون در فیلم تلالو (درخشش) اثر کوبریک (۱۹۸۰) را ناشی از گذشته خونبار آمریکا می داند که در اتاق های خالی هتل قهرمان را تسخیر می کند.
نگاه تحلیلی جیمسن و تاکید وی بر محتوای تاریخی آثار فرهنگی بر مبنای روابط عمیق شکل دهنده تمام آن ها که مبتنی بر تکنولوژی جدید و جلوه ای از یک نظام جهانی اقتصادی جدید یعنی سرمایه داری متاخر است، از نکات مهمی است که باید در خوانش کتاب مدنظر داشت و از آن بسیار آموخت.
نمونه جالب این نگاه نقد وی بر فیلم تایتانیک است که در آن جیمسن با نگاهی عمیق و ژرف اندیشی بر زمینه وجود تاریخی و مناسبات اقتصادی در یک اثر پافشاری کرده و از این طریق اثر را رمزگشایی می کند.
نشر نی «فردریک جیمسن»، «مارکسیسم، نقد ادبی و پسامدرنیسم» نوشته «آدام رابرتس» را با ترجمه «وحید ولی زاده» در ۲۲۴ صفحه رهسپار بازار کتاب کرده است.
نویسنده : جواد لگزیان
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید