یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


کدام روش پرداخت در کدام نظام سلامت ؟


کدام روش پرداخت در کدام نظام سلامت ؟
کلاف سردرگم مالیات وقتی در پایان جلسه مربوط به بررسی بودجه در کاخ سفید سناتور کنراد، رییس کمیته بودجه سنا ایستاد و با سخنانی دوپهلو و بسیار کارشناسانه، مساله بودجه را تشریح کرد و در پایان گفت: «مساله درآمدهای دولت چیزی است که تقریبا همه می‌خواهند از کنارش بگذرند، ولی من فکر می‌کنم باید صادق باشیم و اعتراف کنیم که توجه به درآمدهای دولت یکی از بخش‌های مهم حل مسایل اقتصادی است»، شاید بسیاری از مردم منظور دقیق او را نفهمیدند، ولی من به شما می‌گویم او دقیقا منظورش چه بود: «مالیات‌ها بیشتر می‌شود.» ...
بله، مالیات‌ها بالا رفته‌اند و به احتمال قوی در آینده باز هم افزایش می‌یابند. به مدت ۲۵ سال مالیات آمریکایی‌ها به طور منصفانه و مطابق با نرخ تولید ناخالص ملی (GDP) که در حدود ۱۸ درصد بود تعیین می‌شد، ولی امروز دیگر از این نرخ خبری نیست. رییس‌جمهورها هم مقصر نیستند. واقعیت‌های اقتصادی فرق کرده و این تفاوت در واقعیت‌ها و انتظارات مردم، راهکارهای دیگری را می‌طلبد که از مهم‌ترین آنها افزایش مالیات‌هاست.
ما، مردم آمریکا دولت قدرتمندی می‌خواهیم که بتواند مساله ارتش و نظامی‌گری را به نوعی سامان دهد و تسهیلات رفاهی مثل تامین خدما‌ت درمانی سالخوردگان (Medicare) را همگانی کند، ولی برای انجام این کارها مالیات کافی پرداخت نمی‌کنیم. اگر مالیات‌ها بالا نرود، حتی تغییر در نظام درمانی هم نمی‌تواند مساله کمبود بودجه را حل کند. این نکته‌ای است که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، هر چند هر یک به شیوه خود، هر دو بر سر آن اجماع نظر دارند. مدیر بودجه آقای اوباما می‌گوید: «راه و روش اقتصادی ما سست است.» و جروگرگ یکی از نمایندگان جمهوری‌خواه کمیته و بودجه سنا هم گفته: «درآمدهای فعلی دولت باید بیشتر بشوند.» متخصصان بودجه و مشاوران اقتصادی نامزد ریاست جمهوری‌ آقای مک‌کین هم دقیقا این مساله را تایید می‌کنند. خوشبختانه برخلاف باور بسیاری از مردم، افزایش مالیات‌ها آنها را خانه خراب نمی‌کند و برخلاف داستان‌های ترسناکی که دهان به دهان می‌چرخد، اقتصاد نابه‌سامان فعلی، آمریکا را فلج نمی‌کند.
نگاهی به پشت سرمان بیندازیم: کی در این ۶۰ سال اخیر رشد اقتصادی ما سریع‌تر از هر وقت دیگر بوده است؟ در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ که بالاترین میزان مالیات به رقم باور نکردنی ۹۰ درصد! رسید و در این چند ساله اخیر هم بالاترین رشد اقتصادی مربوط به زمان ریاست‌جمهوری بیل‌کلینتون بود که ۲۰ درصد تولید ناخالص ملی بابت مالیات کسر می‌شد. در حال و هوای فعلی کشور هیچ‌کس به درستی نمی‌داند پرزیدنت اوباما چگونه می‌خواهد افکار عمومی را به دادن مالیات بیشتر تشویق کند. در سخنرانی قبلی، او هیچ اشاره‌ای به این موضوع نکرد، ولی به هر حال نمی‌توان برای مدت زیادی طرح افزایش مالیات‌ها را به تعویق انداخت. از طرف دیگر وام‌گیرندگان خارجی که برای پر کردن فضای درآمد و مخارج خود هر ساله میلیاردها دلار از آمریکا وام می‌گیرند، باید بدانند که به هر حال روزی این وام‌ها باید بازپرداخت شوند، در غیر این صورت هر روز وام‌های بیشتری می‌خواهند که می‌تواند به بحران اقتصادی فعلی دامن زند.
● مالیات‌ها در تاریخ آمریکا
مت‌میلر در کتاب جدید خود به نام «قاطعیت عقاید مرده» (Tyranny of Dead Ideas) مساله مالیات‌ها را در تاریخ آمریکا به دقت بررسی کرده است. این کتاب با نظریه واگنر، اقتصاددان مشهور آلمانی قرن نوزدهم شروع می‌شود که پیش‌بینی کرده بود: «میزان مالیات‌ها همراه با ثروتمندتر شدن جوامع بیشتر می‌شود.» این نظریه اکنون به نام «قانون ‌واگنر» گفته می‌شود. این خبرنگار و مشاور اقتصادی می‌گوید: «هر چه قدر رفاه مردم بیشتر می‌شود، تقاضای آنها برای خدماتی که تنها دولت می‌تواند در اختیارشان قرار دهد، بیشتر می‌گردد. خدماتی مثل ارتش قوی، نظم عمومی، مدارس خوب و امکانات رفاهی که شهروندان جامعه خود نمی‌توانند آنها را تامین کنند.» البته شاید افزایش مالیات‌ها باعث کاهش انگیزه کار در مردم شود، ولی تاریخ نشان داده این مساله آن قدرها تاثیرگذار و طولانی مدت نیست. مالیات‌ها که روزگاری تنها درصد کوچکی از تولید ناخالص ملی را شامل می‌شدند، از نیمه اول قرن بیستم به شدت افزایش پیدا کرده‌اند، ولی ما زمین نخورده‌ایم و اقتصاد آمریکا هنوز رونق دارد. مدیریت درست دولت در هزینه کردن مالیات در بخش‌های امنیت، آموزش و بهداشت و درمان، رضایت مردم را در پی دارد و افزایش مالیات‌ها را جبران می‌کند. در حال حاضر مالیات‌ها و درآمدهای دولت به درستی هزینه نمی‌شوند. مثلا سالانه میلیاردها دلار در بخش بهداشت و درمان به هدر می‌رود، زیرا مطابق آمارها مردم ما سالم‌تر نمی‌شوند. با وجود تغییر در بخشی از سیاستگذاری‌های بیمه خدمات درمانی سالخوردگان (Medicare) پیش‌بینی می‌شود سهم این بیمه از تولید ناخالص‌ ملی از ۲۰ درصد در سال‌های اخیر به ۳۲ درصد در سه دهه آینده برسد. البته تنها هزینه‌ها و درآمدها نمی‌شود. طبق قانون واگنر همان‌طور که مردم ثروتمند می‌شوند، با وجود اینکه می‌توانند کالاهای بیشتری بخرند، پول بیشتری برای سرویس‌های اجتماعی خرج می‌کنند و در نهایت تنها دولت‌ها هستند که می‌توانند این خدمات را در اختیار آنان قرار دهند. با همین تفکر اقتصاددانان معتقدند افزایش مالیات‌ها نه باری بر دوش جامعه که باعث گسترش رفاه و راحتی بیشتر مردم می‌شود. البته روی پرزیدنت اوباما در مورد افزایش مالیات‌ها بیشتر با خانوارهایی است که در‌آمد سالانه آنان حداقل ۲۵۰ هزار دلار است. طبق گزارش‌اداره بودجه کنگره، در سه دهه اخیر با وجود افزایش بی‌سابقه در‌آمد این خانواده‌ها که یک درصد خانواده‌های کشور را تشکیل می‌دهند، مالیات‌ پرداختی آنان به دولت فدرال از ۳۷ درصد به ۳۱ درصد کاهش پیدا کرده است.
مشکل، تنها با افزایش مالیات بر خانواده‌های با در‌آمد ۲۵۰ هزار دلار در سال و بالاتر که در حدود یک چهارم مالیات‌های دولت فدرال را تامین می‌کنند، حل نمی‌شود. با فروکش کردن بحران اقتصادی افزایش مالیات‌ها باید شامل طبقات متوسط هم بشود. یکی دیگر از راه‌هایی که در حال حاضر نیز نظر متخصصان اقتصادی کنگره را به خود جلب کرده، «مالیات بر مصرف» است که اثر آن با تشویق مردم به صرفه‌جویی و پس‌انداز بیشتر در آینده مشخص می‌شود. با افزایش‌این مالیات می‌توان از پرداخت یارانه در بخش خانه‌سازی که یکی از مشوق‌های سرمایه‌گذاری بیش از حد در بخش ساکن در چند سال گذشته شده، خلاص شد. به هر حال هنوز در اطراف مساله افزایش مالیات لفاظی‌های زیادی می‌شود و سخنرانی‌های زیادی صورت گرفته، اما همه انگار می‌خواهند خود را دور از آتش نگاه دارند، ولی دست آخر همه آنها به یک موضوع می‌پردازند: افزایش مالیات‌ها، نه نظام مالیاتی دقیق و منصفانه.
هیچ کس هنوز مطمئن نیست که مالیات‌ها را چگونه باید هزینه کرد؟ این کار چه طور اتفاق می‌افتد؟ چه کسی می‌تواند رمز ضربه فنی اقتصاد بحران زنده آمریکا را پیدا کند؟ به آینده توجه نمی‌کنیم و در درازمدت همچنان با مشکل کمبود بودجه دست به گریبانیم. در سال ۲۰۰۹ مالیات کمتری می‌پردازیم، کالاهای بیشتری می‌خریم و مصرف‌مان را بالاتر می‌بریم و در آینده کودکان‌مان را با دولتی درگیر مسایل اقتصادی و اجتماعی روبه‌رو می‌سازیم.
منبع: نیویورک تایمز،
۲۵ فوریه ۲۰۰۹
مترجم: مرجان یشایائی
منبع : هفته نامه سپید