دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


بنیاد مستضعفان؛ موزه‌دار یا خزانه‌دار؟


بنیاد مستضعفان؛ موزه‌دار یا خزانه‌دار؟
راه‌اندازی، اداره و گسترش كمی و كیفی موزه‌ها را نمی‌توان وظیفه‌ای قلمداد كرد كه تنها بر عهده سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری كشور است، بلكه موزه مقوله‌ای عمومی است كه همه بخش‌های دولتی و خصوصی باید در پویایی آن نقش‌آفرینی كنند.
خوشبختانه‌ ایجاد موزه به وسیله نهادهایی غیر از سازمان میراث فرهنگی سابقه طولانی دارد. برای نمونه آستان قدس رضوی از نخستین نهادهایی است كه در دهه ۱۳۱۰ خورشیدی موزه‌ای را از اشیا و اسناد تاریخی بارگاه امام هشتم علیه‌‌السلام ترتیب داد و اداره موزه‌های آستانه از آن زمان تا به امروز به شكل روزافزونی گسترش یافته است. بر همین منوال شركت پست، موزه پست، بانك سپه موزه كوچك اما ارزشمند سكه، اداره برق تهران، موزه صنعت برق و آموزش و پرورش اصفهان، موزه آموزش و پرورش را راه‌اندازی كرده‌اند و از این دست موزه‌ها بسیارند. اما شاید غیر از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، هیچ نهادی به اندازه بنیاد مستضعفان اشیای تاریخی ارزشمند و متنوع در اختیار نداشته باشد به گونه‌ای كه طبق اعلام مدیرعامل موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد، «در خزانه‌های این موسسه نزدیك به یك میلیون شیء نگهداری می‌شود كه تنوع یكی از ویژگی‌های آن است.» این اشیا عمدتا از مصادره اموال وابستگان رژیم گذشته به دست آمده‌اند و هر نوع اثر تاریخی از كتاب و سند و وسایل شخصی تا اجناس دكوری، عتیقه‌های زیرخاكی، خودروهای قدیمی، كلكسیون‌های تمبر و اسكناس، تابلوهای هنری، مجسمه‌های فاخر و زیورآلات، جنگ‌افزار و ... را در بر می‌گیرند. علی‌القاعده بنیاد مستضعفان به در اختیار داشتن این آثار با چنین حجم، تنوع و كیفیتی به خود می‌بالد اما در واقع نهاد مذكور باید امانتداری این اشیا را وظیفه‌ای فوق تحمل خود قلمداد كند كه تاكنون نتوانسته به درستی از عهده‌اش برآید. واقعیت این است كه اگر سازمان‌های مختلف دست به تاسیس و اداره موزه‌ها می‌زنند، این موزه‌ها در همان حوزه تخصصی آنها جا می‌گیرد و سازمان میراث فرهنگی كه موزه‌های متنوعی را در اختیار دارد، سازمان تخصصی مادر در این‌گونه امور تلقی می‌شود و تشكیلات گسترده‌ای نیز برای این كار در اختیار دارد، با این حال حتی این سازمان نیز فعالیت خود را از دایره تاریخ، باستان‌شناسی و مردم‌شناسی فراتر نبرده و هیچگاه وارد حوزه موزه‌های حیات وحش یا موزه‌های تخصصی علوم نشده است اما بنیاد مستضعفان در حالی دست به تاسیس انواع و اقسام موزه‌های تخصصی (تماشاگه خودرو، تماشاگه پول، تماشاگه زمان و تقریبا تماشاگه مطبوعات) زده كه نه سازمانی تخصصی در این حوزه‌هاست و نه تشكیلات كافی و كارآمدی در این‌باره در اختیار دارد. كافی است سری به موزه‌های تحت اداره بنیاد بزنیم و با مشاهده وضع موجود صحت این مدعا را دریابیم. برای مثال بنیاد مستضعفان در خیابان زعفرانیه تهران و در نزدیكی كاخ ـ موزه‌های سعدآباد، یك خانه مصادره‌ای در اختیار دارد كه به تماشاگه زمان اختصاص یافته است. هر چه ساعت لوكس و قدیمی دیواری و رومیزی و مچی بوده و از خانه فلان شاهزاده و سناتور و سرمایه‌دار و وزیر و وكیل بیرون آمده در آنجا جمع شده است.
آثار بی‌هیچ ترتیب منطقی و بدون رعایت استانداردهای موزه‌ای در اتاق‌های كوچك و بزرگ این خانه گرد آمده‌اند و پیش از آنكه اطلاعی از سیر پیدایی و تكوین تاریخ به بیننده بدهند كثرت و قیمت آثار موجود در گنجینه‌های بنیاد مستضعفان را به رخ می‌كشند. همچنین برخلاف سایت موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد كه از بازدید «شخصیت‌ها و گروه‌های كثیری از تماشاگه‌ها» خبر می‌‌دهد اگر كسی بخواهد به جایی برود كه ساعت‌ها غیر از خودش كس دیگری را نبیند، بهترین جا یكی از اتاق‌های طبقه فوقانی تماشاگه زمان است! در همین وب‌سایت كه حالت یك وبگاه نیمه‌تعطیل و رهاشده را دارد، فقط لینك سایت دو موزه پول و خودرو به چشم می‌آید و با كمال تاسف با كلیك روی لینك موزه خودرو به صفحه‌ای غیرمربوط با ده‌ها لینك از سایت‌های غیراخلاقی منتقل می‌شوید! شاید همین دست‌های خالی در امر پژوهش، آموزش و معرفی پیرامون یك میلیون اثر تاریخی باشد كه هفته گذشته مدیرعامل موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد را بر آن داشت تا در نشست خبری خود بیشتر درباره تعداد موزه‌های جهان و توزیع قاره‌ای آنها یا مسائل كلی مربوط به موزه‌ها و میراث جهانی سخن بگوید و كمتر وارد نقدهای مربوط به حوزه تحت تصدی خود شود. وی در این نشست درباره بانك اطلاعاتی موزه گفت: «از آنجا كه تعریف درستی از موزه نداریم، آمار و بانك اطلاعاتی درستی نیز نداریم ولی با این وجود، بانك اطلاعاتی موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد با ضریب ۸۰ درصد اطمینان ارائه می‌شود.» كارشناس پیگیری و مرمت اشیا و آثار موسسه نیز در این نشست اظهار داشت: «متاسفانه هم اكنون در خزانه‌های ما شرایط كافی برای نگهداری آثار وجود ندارد و بسیاری از آثار موجود در موزه‌های ما احتیاج به درمان دارند.» هر چند این اعتراف صادقانه به نداشتن تعریف از موزه و وخامت وضع آثار در گنجینه‌ها به نوبه خود ستودنی است اما این پرسش را به ذهن متبادر می‌سازد كه در این شرایط، چرا بنیاد مستضعفان اصرار به نگهداری و اداره این همه اثر دارد؟ به علاوه چگونه می‌توان اطمینان داشت موسسه‌ای كه نمی‌تواند یك وب‌سایت ساده را پویا و به‌روز سازد و لینك‌هایش از صفحات غیراخلاقی سر در می‌آورند، ضریب اطمینان بانك اطلاعاتی‌اش ۸۰ درصد باشد؟ به هر روی موزه به عنوان یك نهاد همچون هر نهاد دیگری مجموعه‌ای از روابط و ساختار‌های مبتنی بر آن روابط و محیط‌های مادی مبتنی بر آن ساختارهاست. در اختیار گرفتن یك تعداد شیء و چیدن آنها در ساختمان‌های مختلف به معنای تاسیس موزه نیست، بلكه مقدم بر این اقدام باید به تعریف روابط و ایجاد ساختار دست یازید. كاری كه به نظر می‌رسد تماشاگه‌های بنیاد مستضعفان تاكنون از انجام آن بازمانده‌اند. در این باره مدیرعامل موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد اذعان دارد كه «از نظر استاندارد ما هم اكنون به حداقل استانداردها رسیده‌ایم ولی هنوز وضعیت نگهداری اشیا در موزه‌های ما قابل مقایسه با موزه‌های اروپایی و آمریكایی نیست و هنوز فاصله زیادی از استانداردهای این كشورها داریم.» بخش دوم این سخن‌ یعنی فاصله داشتن با موزه‌های اروپایی و آمریكایی شامل همه موزه‌های ایران ـ و نه فقط موزه‌های بنیاد ـ می‌شود‌ اما بعید می‌نماید كه رسیدن به حداقل استاندارد در موزه‌های بنیاد تحقق یافته باشد. با این وصف شاید بهتر باشد كه مدیران محترم تماشاگه‌‌های بنیاد بیش از این بر «موزه‌دار بودن» اصرار نورزند و متواضعانه به مقام «خزانه‌داری» قناعت كنند.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید