جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


کودکان خجالتی و راهکارهایی برای خانواده


کودکان خجالتی و راهکارهایی برای خانواده
هنگامی كه فرزند دوم متولد می شود نیز، شاید شباهتی به فرزند اول نداشته باشد. برای مثال، خانواده ای را در نظر بگیرید كه والدین هر دو در زمان كودكی شان بسیار آرام، كم حرف و خجالتی بودند ولی دختر كوچكشان برعكس، بسیار اجتماعی و خوش سر و زبان است. در همین خانواده، فرزند دوم بسیار خوددار، گوشه گیر، ساكت و كم حرف است كه مدام به مادر می چسبد و كسی نمی تواند او را جدا كند. بنابراین همان طور كه بچه ها متفاوتند، نحوه رفتار و فرزندپروری والدین نیز باید منطبق با ویژگی های خلقی و رفتاری كودكشان باشد. زمانی كه شما با كودك خجالتی و خوددار مواجه می شوید، با رعایت نكات و موارد به ظاهر كوچك تربیتی می توانید مسیر تربیت و پرورش او را ساده تر كنید.
با توجه به تفاوت های فردی، هر كودكی با ویژگی های خلقی و شخصیتی خاصی متولد می شود كه در طول شیرخوارگی و نونهالی نمایان می شود. طبق نظر كارشناسان، بچه های خجالتی میزان بالاتری از بازداری، در خود فرورفتگی و اضطراب را در مقایسه با كودكان اجتماعی تجربه می كنند. معمولاً در مورد كم رویی و ملاحظه كاری، دلایل ژنتیكی را بیشتر عنوان می كنند. دانشمندان عقیده دارند كه زیست شناسی، تأثیر والدین، روابط دوران كودكی و احساس كودك درباره خودش می تواند در كم رویی فرد مؤثر واقع شود.
نقش والدین به عنوان مددرسان
این واقعیت دارد كه بچه های آرام و خجالتی هم می توانند خوشحال و خشنود باشند ولی اغلب آنها از ترس هایی كه دارند خجالت می كشند. یك كودك خجول معمولاً اعتماد به نفس كافی را در رابطه با خودش، توانایی هایش و یا دنیای پیرامون ندارد. در این مورد، تجربیات كودكی خود والدین و میزان نفوذی كه می توانند داشته باشند به عنوان عوامل كمك كننده یا مشكل ساز در برخورد با رفتار خجالت و كم رویی مطرح است. با كاربرد تكنیك های خلاقانه و اندكی تشویق می توان به كودك برای كاهش خجالت خود و رفع آن بدون اینكه خودش متوجه شود كمك كرد.
تربیت كودك خجالتی
اولین گام در پرورش كودك خجالتی پذیرش او است. كودك خود را آن طور كه هست بپذیرید، نه آن طور كه دوست داشتید یا انتظار دارید باشد. كودك با دانستن این مطلب كه «همین طور كه هست» بسیار دوست داشتنی است، اعتماد به نفس اش ترمیم خواهد شد. البته این مطلب در مورد بزرگترها نیز صدق می كند.
دوم: سعی در تغییر رفتار خجالت كودكتان داشته باشید با تأكید بر این نكته كه مجبور نیست كاری را كه دوست ندارد، انجام دهد زیرا اصرار بر انجام كار، روحیه تدافعی در كودك را افزایش می دهد.
سوم: احساسات كودك خود را شناخته و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما، او می تواند بر ترس های خود غلبه كند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور كنید تا او نیز خود را باور كند.
چهارم: كودك خود را در یافتن فرصت های زمانی كه می تواند خارج از محیط آشنای خود قدم بردارد یاری دهید. همه ما در موقعیت های سخت و مبهمی برای تصمیم گیری درباره مسائل قرار گرفته ایم. ما دوست داریم كاری را انجام دهیم ولی می ترسیم و همین ترس ما را منصرف می كند. زمانی كه چنین موقعیت هایی هم برای كودكتان پیش می آید او را تشویق به پریدن از مانع و سعی در رسیدن به مقصود كنید. اگر او سعی كرد، از او تقدیر كرده و تشویق كنید ولی اگر سعی نكرد، مشكلی نیست و به او بگویید همچنان مقبول نظر شماست.
پنجم: پرخاشگری نسبت به كودكی كه با ترس هایش درگیر است به هیچ وجه مناسب نیست. پذیرش، عشق ورزی و تشویق از نكات كلیدی پرورش كودك خجول است. بنابراین درك این نكته كه موفقیت یا شكست او در رفع خجالت و كم رویی آن قدر مهم نیست تا یادگیری دوست داشتن خود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خجالت طبیعی یا كم رویی افراطی
تصور كنید دختر ۳ ساله شما زمانی كه در حضور شماست نسبتاً پرحرف و پرسر و صداست ولی در حضور هیچ شخص دیگری صحبت نمی كند. او حتی پیشنهاد بازی با همسن های خود را نمی پذیرد یا پسر ۵ ساله شما هنگام مهمانی، پشت كاناپه پنهان شده و در جمع ظاهر نمی شود. آیا چنین رفتارهایی در حوزه كم رویی طبیعی كودكان قرار می گیرد؟ والدین در این موقعیت ها چه باید بكنند؟ تصمیم گیری در مورد میزان كم رویی كودك و افراطی بودن آن بسیار دشوار بوده و شاید نیاز به مشاوره با متخصص داشته باشد. برای تصمیم گیری در این زمینه كه آیا كودك نیاز به كمك خلاقانه برای رفع خجالت دارد یا اینكه بی توجهی موقتی به موضوع و امید به رفع آن در سنین بالاتر چاره كار است، باید به چند نكته توجه كرد:
۱. آیا فرزند شما در بیشتر مواقع كم روست یا در بعضی مواقع؟
۲. آیا او احساس رضایت و خشنودی نسبت به زندگی اش دارد؟
۳. آیا اغلب در موقعیت های اجتماعی احساس ناراحتی و دشواری دارد؟
۴. آیا زمانی كه ترس هایش مانع بازی با همسالانش می شود احساس یأس و ناراحتی می كند؟
پاسخ به این سؤالات منجر به آگاهی از میزان مداخله و پیشروی خجالت در زندگی كودك می شود. اضطراب، زمانی نقش مداخله ای در زندگی كودك می یابد كه وقفه و گسستی در روند موفقیت و پیشرفت كودك ایجاد كند. همچنین اگر نگرانی والدین متناسب با مسأله كم رویی كودك نباشد مشكلاتی بروز می كند، چنانچه نگرانی و توجه زیاد برای كمك به رفع كم رویی كودك مانع توجه به ابعاد و موقعیت های دیگری كه كودك در حین بزرگ شدن با آن مواجه است، می شود.دیدگاه های متنوعی در زمینه برخورد با كم رویی كودك مطرح است. برخی از متخصصان معتقدند كه نباید بچه های خجالتی را فاقد اعتماد به نفس تصور كرد چرا كه بسیاری از بچه های تودار و خجالتی، خود مفهومی مثبت دارند. اگر كودك ترسو و خجالتی شما در عین حال خوش خلق و شاد است، نیازی به تغییر رفتار او نیست. برای تشخیص اینكه كودكتان در قلمرو افراد خجالتی و كم رو قرار می گیرد یا خیر، لازم است دوباره به جلوه های عاطفی و احساسی كودكتان دقت كنید. كودكان تودار با خودپنداره و خودارزشمندی سالم ذاتاً باادب هستند. تماس رودررو و نزدیك برقرار كرده و عموماً خوشحالند. اما اگر فرزند شما مضطرب و كلاً در موقعیت های اجتماعی احساس ناراحتی می كند، تصمیم برای انجام كارهای بعدی مانند كار بر روی ترس های وی و مشاوره گرفتن از متخصص توصیه می شود.
از آنجا كه هر كودكی منحصر به فرد است، هیچ فرمول مشاوره اعجازآوری برای تغییر رفتار كودكان نمی توان یافت. هر شخصی بیشترین تجربه و مهارت را در نحوه برخورد با كودك خویش دارد. بچه ها نیز از طریق رفتارشان نشان می دهند كه آیا روش های ما مناسب آنهاست یا خیر، بنابراین به طور مصداقی می توان روش های مفید و قابل استفاده را در هدایت رفتار كودكمان به كار بریم.
راههای تأثیرگذاری والدین
۱. شناخت ویژگی های شخصیتی خود؛ ترس ها، اضطراب ها و استرس های خویش، پذیرش نقش مهم وراثت در ویژگی های رفتار فعلی كودك، كار بر روی ترس های خود و تلاش در ارائه نقش مثبت در شكل دهی رفتار كودك
۲. مشاهده رفتار كودك خود؛ آیا او همیشه كناره گیر است یا فقط بعضی اوقات؟ چه شرایطی عامل یا مسبب رفتار خجالت زدگی می شود؟ عملكرد او در گروه بهتر است یا به صورت انفرادی؟ آیا به نظر می رسد كه او علاقه مند به بازی با بچه های دیگر است ولی از همراهی آنها به شدت می ترسد؟
خلقیات كودك را با مشاهده واكنش های او نسبت به افراد متفاوت، تغییر در برنامه های روزانه و سطح فعالیت بشناسید. به این ترتیب موقعیت های آسیب زای احتمالی شناسایی شده و كمك به فرزند از طریق دور كردن كودك از موقعیت آسیب زا یا قرار دادن وی در موقعیت های مناسب شروع می شود.
۳. با كودك خود ارتباط برقرار كرده و همواره او را مورد تشویق قرار دهید. بچه ها معمولاً احساسات خود را نمی شناسند، كلماتی را برایشان معرفی كرده و درباره ترس هایشان صحبت كنید. برای مثال اگر دختر شما از بازی با پسربچه ها می ترسد، شما درباره علت آن جویا شوید و درباره آن با او صحبت كنید. بدون اینكه كلمه «چرا» به كار برید. مثلاً بگویید: «فكر می كنی چه اتفاقی می افتد اگر با آن پسر كوچولو بازی كنی؟» صحبت كردن درباره موقعیت ها، امكان ارزیابی شرایط را به فرزندتان می دهد تا متوجه شود هیچ چیز وحشتناكی نیست و او باید با ترس هایش مواجه شود و شما می توانید از شدت ترس های او آگاه شده و او را تشویق به ارتباطات بیشتر كنید.
۴. تجربیات جدید را ملموس سازید؛ تكنیك هایی برای مواجهه بچه های خجالتی با موقعیت های جدید و ناآشنا وجود دارد. یكی از تكنیك های مؤثر، آشنا كردن كودك با تجربیات جدید است، برای مثال قبل از شروع مدارس می توانید با كودك خود به محوطه مدرسه رفته و زمانی را در كلاس ها و محیط مدرسه بگذرانید تا ترس و هیجان كودك كمتر شود. همچنین پس از به مدرسه رفتن كودك می توان درباره احساس ها و تجربیاتی كه داشته تبادل نظر كنید. در مورد بچه های كوچكتر می توان در موقعیت های سخت، كودك را همراهی كنیم مثلاً زمانی كه كودك شما از تماس با دیگر بچه ها واهمه دارد او را همراهی كنیم و در حالی كه كودكمان ساكت است مكالمه را با كودك دیگر آغاز كرده و درباره اسم و میزان علاقه اش به بازی بپرسیم. زمانی كه به اصطلاح یخ رابطه باز شد، وقت مناسبی برای ورود كودك خجالتی به صحنه صحبت و بازی است. همچنین می توان هنگام دعوت بچه های اقوام و دوستان به منزل در ابتدا با مقداری صحبت و یا مشاركت كردن در بازی آنها فضای ارتباط بچه ها را گرم و صمیمی كرد. در ضمن بهتر است برنامه مهمانی و بازی ها و حتی غذا خوردن مشخص باشد، زیرا بچه های مضطرب در صورتی كه برنامه هایشان مشخص و قابل پیش بینی باشد عملكرد بهتری خواهند داشت و كودك شما هم در چنین جوی احساس آرامش بیشتری می كند.بچه های بزرگتر كه اعتماد به نفس بیشتری داشته، به خود متكی هستند می توانند كارهایی از قبیل سفارش غذا در رستوران، پاسخ دادن به تلفن یا پاسخ دادن به سؤالات سر كلاس را با انجام تمرینات قبلی، با كارآمدی بالا انجام دهند. همیشه صحبت درباره اینكه بدترین اتفاق ممكن چه می تواند باشد و همراهی كودك در بعضی موقعیت ها و تمرین درباره چگونگی مدیریت موقعیت های سخت و اضطراب آور از جمله فعالیت هایی است كه می توان برای غلبه كودك بر اضطرابش انجام داد.
سهل گیری یا سخت گیری
شما به عنوان والدین می توانید كودك را همیشه تشویق كنید. اما وارد كردن فشار و سخت گیری بر كودك یك روند بی فایده و فرسایشی برای هر دو طرف (كودك و والد) است. البته فهمیدن اینكه چه مقدار تشویق یا عقب نشینی از موضع لازم است، خیلی آسان نیست. توصیه می شود:
الف) زمانی به فرزندتان اجازه ابتكار عمل را بدهید كه آمادگی دارد و هنگامی به او كمك كنید كه طالب آن است. تحمیل انجام كاری به كودك زمانی كه آمادگی انجامش را ندارد دو پیغام منفی به همراه دارد:
نخست اینكه كودكتان ناتوان و فاقد صلاحیت بوده و مورد موافقت و تأیید والدین نیست و دوم اینكه: كودك كم استعداد و بی عرضه است و نمی داند چه طور مناسب رفتار كند. بنابراین عمیقاً باور داشته باشید كه فرزندتان را نباید تغییر دهید، تنها می توانید شرایط مساعدی برای رشد وی فراهم كنید.
ب) اجازه برنامه ریزی به فرزندتان داده و فرصت هایی را بجویید كه كودك آمادگی دارد تا دامنه آسایش و راحتی اش را گسترش دهد. سپس از تكنیك هایی كه در این مقاله ذكر شد برای تجهیز فرزندتان در انجام تجربه جدید استفاده كنید. یكی از مهم ترین اصول در پرورش فرزند، پذیرش تفاوت های فردی است، احترام به اصل تفاوت های فردی منجر به لذت بردن از طبیعت فرزندتان (خجالتی، كم رو، ...) شده و شما را به سوی تلاش مؤثر برای شكوفایی توانایی های بالقوه فرزندان سوق می دهد.
منبع: www.aak.com
مهسان بهنود كارشناس ارشد جامعه شناسی
منبع : روزنامه ایران