جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بازی جدید آمریکا در عراق


بازی جدید آمریکا در عراق
روزنامه العرب چاپ عراق متن یا گوشه هایی از متن مذاکرات وزیر خارجه آمریکا با نخست وزیر عراق را منتشر کرد. در سفر اوایل این هفته، هیلاری کلینتون از نوری مالکی می خواهد که با اعطای عفو به بعثی های عراق و شرکت آنان در ساختارهای ارتش و دولت موافقت کند و پس از آنکه با مخالفت وی مواجه می گردد، مالکی را تهدید می کند که ظرف دو هفته دولت فعلی را از کار برکنار می کند!
سفر هیلاری کلینتون در روز شنبه دقیقاً دو روز پس از وقوع انفجار در محله کاظمین واقع در حومه جنوبی بغداد واقع شد و خود این سفر کافی بود تا رابطه انفجارهای بعقوبه، دیاله و بغداد را با نیروهای آمریکایی مشخص کند، اظهارات تند وزیر امور خارجه نشان داد که آمریکایی ها تا چه اندازه نسبت به تحولات عراق نگران و نومید هستند. البته اظهارات کلینتون کم تجربگی او را نیز برملا کرد چرا که او باید می دانست که نوری مالکی یک رهبر است که از پشتوانه عظیم حمایت مردمی و حمایت طوایف و گروههای عراقی برخوردار است و طبعاً از استقلال و هویت مستقل کشورش دفاع می کند که همینطور هم شد. درست یک روز پس از بازگشت هیلاری به واشنگتن نوری مالکی دستور بازداشت چهار افسر آمریکایی را که در بصره وارد خانه شهروند عراقی شده و یکی از اعضای آن خانواده را کشته بودند، صادر کرد.
طبعاً اگر او سفر دیگری به عراق نماید، ادبیات خود را اصلاح می کند و واقعیت یک کشور مستقل را می پذیرد.
پیش از این رایس نیز دچار این بی تجربگی شده بود. در روز سوم یا چهارم جنگ ۳۳ روزه که اسرائیل بشدت در مناطق مسکونی و اداری و تجاری شیعیان لبنان حمله می کرد و این گمان وجود داشت که رژیم صهیونیستی پیروز شود، کاندو لیزا رایس در مقام وزیر جدید خارجه آمریکا راهی بیروت شد و مسئولان لبنانی را به یک جلسه مشترک فراخواند. در آن جلسه او بعد از دادن یک سری اشتلم، به نبیه بری رئیس مجلس و رابط حزب الله با حاکمیت لبنان رو کرده و گفته بود: من دو ساعت در اینجا- دفتر نخست وزیر لبنان- می نشینم، شما دو اسیر اسرائیلی- که چند روز پیش از آن به اسارت حزب الله درآمده بودند- را بیاورید تا با خود به تل آویو ببرم. در آن جلسه بری به او پاسخ داده بود: «وقت شما اینجا تلف می شود، لطفاً تشریف ببرید» و رایس با عصبانیت مشت بر میز نخست وزیر لبنان کوبیده و راهی فرودگاه بیروت شده بود تا به اسرائیلی ها یادآوری کند که اوضاع اصلاً در کنترل نیست.
آمریکایی ها خروج از شهرها و روستاها و جاده های عراق را باید تا ۳۰ ژولای ۲۰۰۹ - یعنی هشتم مردادماه آینده- عملی کند و در حال حاضر به شدت تحت فشار دولت و مردم عراق برای عملی کردن آن حتماً پیش از موعد مقرر در توافقنامه امنیتی بغداد- واشنگتن هستند و این همه در حالی است که نیروهایی که آمریکا می توانست روی آن ها برای تداوم تسلط بر عراق حساب کند، همه به حاشیه رفته اند و از دایره قدرت خارج هستند. امروز حزب وابسته بعث و ارتش وابسته بعث و سکولارهای شیعی و سنی عراق و آن دسته از نیروهای مذهبی رادیکال که مخالف نخست وزیری یک شیعه هستند- مانند گروه حارث الضاری، القاعده و صهوه ها- هیچ نقشی در اداره عراق ندارند و لذا خروج نظامیان آمریکا و انگلیس از عراق به معنای تسلیم رسمی عراق به مخالفان آمریکا و مخالفان وابستگان منطقه ای آمریکا است و برای آینده آمریکا و رژیم های سعودی، مصر و... در خاورمیانه بسیار خطرناک می باشد.
چندی پیش مقامات آمریکایی فشار فراوانی به مقامات عراقی وارد کردند تا صهوه هایی که توسط آمریکا سازماندهی شده و آموزش دیده اند و شامل بیش از ۵۰ هزار نیرو می شوند را در ساختار نظامی و امنیتی عراق بپذیرند ولی نخست وزیر عراق با صراحت به آنان گفت ما باید صلاحیت تک تک آنان را بررسی کنیم در صورتی که وابستگی به ارتش سابق و حزب سابق بعث و گروههای تروریستی نداشته باشند می توانند به اندازه نیاز در ارتش پذیرش شوند. آمریکایی ها این موضع مالکی را به معنای شانه خالی کردن او از پذیرش صهوه ها دانستند چرا که خود می دانستند که اکثر اعضای صهوه ها-یا به عبارت دیگر شوراهای بیداری- اساساً بر مبنای مخالفت با استقرار عراق مستقل پذیرش شده اند و در واقع صهوه ها برای مزدوری دور هم جمع شده اند. این مسئله نشان می داد که دولت عراق خود را در شرایط بالنسبه مطلوب ارزیابی می کند و باور کرده است که آمریکا ناچار به پذیرش نظم جدید در عراق است.
در این بین آمریکایی ها دست به کار شدند تا از خود تصویر جدیدی در ذهن مقامات عراقی ترسیم کنند آنان بدین منظور بطور یک جانبه طی دو هفته ۱۵۰۰نفر از زندانیانی که اکثراً از اعضای حزب بعث و یا از اعضای گروههای تروریستی بودند را آزاد کردند و در واقع آن عفو عمومی که مالکی از تعمیم آن به بعثی ها و تروریست ها امتناع می کرد را عملی کردند و این در عین حال به معنای زیر پا گذاشتن توافقنامه و اعلام الغای آن نیز بود چرا که براساس توافقنامه، آمریکایی ها موظف بودند زندانیان و زندان ها را تحویل دولت عراق بدهند نه اینکه خود، آنان را آزاد کنند. باید اضافه کرد که دولت عراق طی چند نوبت مذاکره با مقامات آمریکایی، اسناد مشارکت تروریستی بسیاری از زندانی هایی که بعداً به طی ۳ هفته اخیر- آزاد شدند را به مقامات آمریکایی نشان داده و با آزادی آنان بشدت مخالفت کرده بودند.
اما از آن طرف آمریکایی ها که مسئولیت امنیتی بیشتر شهرهای میانی عراق را بعهده داشتند، بسیاری از این مناطق - از جمله مناطقی از بعقوبه، دیاله و کاظمین- را تخلیه کرده و نیروها را به درون پادگان ها بردند. این اقدام از یک سو نشان دادن علامت به تروریست ها برای نفوذ به مناطق آزاد شده بود و از سوی دیگر یک اقدام تخریبی علیه دولت نوری مالکی به حساب می آمد. در واقع در اینجا نیز آمریکایی ها توافقنامه امنیتی را نقض کردند چرا که براساس توافقنامه، فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا پیش از ترک هر منطقه موضوع را به اطلاع مقامات مسئول عراقی برسانند تا آنان فرصت جایگزین کردن نیروهای امنیتی و انتظامی عراق را پیدا کنند.
با این روند کاملاً مشخص بود که انفجارها و عملیات های ترور گسترش می یابد و امنیت نسبی عراق دستخوش تغییرات منفی می گردد ولی این وضعیت از نظر آمریکایی ها مطلوب بود چرا که آنان می توانند از یک سو مدعی عدم توانایی دولت عراق در اعاده و تامین امنیت شوند و از سوی دیگر دولت عراق را به تجدیدنظر در شرایط توافقنامه وادار نمایند. در این رابطه آمریکایی ها بطور آشکار و مشخص روی جدول خروج و مسئله کاپیتولاسیون زوم کردند ولی مسئله اصلی آنان این دو نبود. در این بین فرمانده نظامیان آمریکایی در عراق به نکته ای اشاره کرد که تا حدی مسئله اصلی را لو داد او گفت:«ما به دعوت دولت عراق نیامده ایم تا با نظر آنان درباره زمان و نحوه حضور نظامیان خود تصمیم گیری کنیم» مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا که به همراه وزیرخارجه این کشور به بغداد سفر کرده بود هم اعلام کرد: «شرایط عراق شکننده است» در نهایت باراک اوباما به دولت نوری مالکی یادآور شد که: «عراق را باید با توافق طوایف و گروهها اداره و مشکلات آن را حل کرد» همزمان با این مسئله وزیر امور خارجه عربستان سعودی نیز در یک مصاحبه مطبوعاتی از لزوم در پیش گرفتن «مکانیسم توافق» برای اداره عراق سخن گفت و در کنار آن گفت: «عراق یک کشور عربی است و ایران نباید در امور آن دخالت کند» در واقع از سخنان اوباما، سعودالفیصل و مایک مولمن یک نکته اساسی به چشم می خورد: «ساختار سیاسی مبتنی بر آراء مردم و قانون اساسی مصوب مردم عراق که به دولت مالکی اجازه می دهد با خواسته های آمریکا مخالفت کند باید کنار رود و مکانیسم توافق که در آن سکولارها به دلیل در اختیار داشتن احزاب بیشتر در اکثریت هستند جایگزین شود.» مکانیسم توافق در واقع کودتای زرد علیه ساختار قانونی عراق به حساب می آید. این موضوع بخصوص پس از انتخابات شوراهای استانی عراق که در آن لیست «دولت قانون» وابسته به نوری مالکی اول شد، شدت گرفت و آمریکا و عربستان عزم جزمتری برای راه انداختن تغییرات پیدا کردند. البته اینجا یک سوال اساسی وجود دارد آیا آمریکا دنبال تغییر توافقنامه امنیتی بغداد واشنگتن است یا دنبال تغییر ساختار سیاسی عراق؟
اما در عین حال باید این نکته را با تاکید گفت که میان خواسته ها و توانایی های آمریکا فاصله زیادی وجود دارد. آمریکایی ها واقعا قادر نیستند خواسته های خود را به دولت عراق تحمیل کنند این موضوع چند دلیل عمده دارد:
۱) نوری مالکی بر ساختار قانونی، پشتیبانی مردم، پشتیبانی نهادهای مذهبی و طوایف عراقی تکیه دارد و قادر است در برابر خواسته های آمریکا مقاومت کند.
۲) نخست وزیر عراق می داند که خواسته های آمریکا حداقلی نیستند هر چند با عباراتی حداقلی بیان می شوند بنابراین نوری مالکی بین تبدیل شدن به یک شخصیت بی اثر که عنوان را دارد ولی اختیاری ندارد و یک شخصیت موثر که باید مشکلاتی را تحمل کند تا منافع ملی عراق را تامین نماید، قرار گرفته است او تاکنون راه دوم را برگزیده و از این رو محبوبیت فراوانی یافته و لیست اعلامی او بیشترین رای را به خود اختصاص داده است
۳) مشکلات آمریکا زیاد شده است و حالا دیگر آمریکا قادر به اداره همزمان چند پرونده نیست. مدیریت عراق امروز برای آمریکا به دلیل فرهمند شدن نهادهای مردمی عراق بسیار دشوارتر از عراق زمان صدام و سالهای اول پس از سقوط اوست. آمریکا گرد و خاک می کند ولی نمی تواند بازی را اداره کند چرا که طرف مقابل او بدون عجله و با تسلط بر خود و آشنایی کامل به بازی رفتار او را کاملا زیرنظر دارد و در مواقع مناسب ضربه خود را وارد می کند.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان