یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


پارس جنوبی در دستان ماست


پارس جنوبی در دستان ماست
اوایل دهه هفتاد میلادی، قطر نخستین سال های استقلال خود را در حالی پشت سر می گذاشت که جهان هنوز در شوک تحریم نفت از سوی اعراب بود؛ تحریمی که دلیل آن جنگ رمضان بود و نتیجه اش افزایش قمیت نفت. در همان سال خبر اکتشاف بزرگ ترین میدان گازی یکپارچه جهان در خلیج فارس، خبر نخست رسانه های دنیا شد.
بادکنکی را تصور کنید که در آن سوراخ هایی ایجاد شده و بیشتر از ۱۱۵ سال طول می کشد تا حجم هوای داخل آن خالی شود، این بادکنک شگفت انگیز، با فرض برداشت روزانه ۳۰ میلیارد فوت مکعب گاز، بزرگترین میدان گازی فرا ساحل جهان در خلیج فارس است. این مخزن در لایه ای به ضخامت ۴۵۰ متر و در عمق حدود ۳هزار متری زیر بستر دریا قرار دارد. این میدان در آب های سرزمینی ایران ۳۷۰۰ کیلومتر مربع و در بخش قطری ۶ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد. ذخیره بخش ایرانی میدان ۵۰۰ تریلیون فوت مکعب گاز در جا و ۳۶۰ تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت است که حدود یک سوم (۳۶ درصد) ذخایر گازی ایران و ۵/۵ درصد از ذخایر گازی جهان را تشکیل می دهد. ذخیره بخش قطری میدان نیز ۱۳۰۰ تریلیون فوت مکعب گاز در جا و ۹۱۰ تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت است.
برنامه ریزی ایران برای برداشت از این میدان گازی حدود ۱۰ سال طول کشید. در این ۱۰ سال ایران حوادث زیادی را از سر گذراند که مهم ترین آنها انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بود؛ همین دو واقعه کافی بود تا شیخ خلیفه ‌بن حمد آل‌ ثانی که تازه از سال ۱۹۷۱ شبه جزیره اش از انگلستان اعلام استقلال کرده بود، از فرصت استفاده کند و برای استخراج منابع گازش دست به سوی چشم آبی هایی دراز کند.
مساحت قطر نصف بوشهر خودمان است و جمعیتش هم تقریبا به همان اندازه این استان ایران. وقتی که ۹۴ درصد خاک کشورتان بیابان و ریگزار باشد، آب شیرین زیادی برای تان باقی نمی ماند. این جاست که ایران یکی از بزرگ ترین صادرکنندگان آب شیرین به کشورتان لقب می گیرد. هم اکنون قطر طرح‌های جامعی برای انتقال آب شیرین از ایران دارد‎. با این شرایط توسعه میدان گازی عظیم مشترک با ایران در خلیج فارس برای این کشور یک امتیاز بزرگ برای ایجاد رفاه و آبادانی به شمار می رود.
● آغاز جنگ تحمیلی و فرصت طلبی قطر در توسعه گنبد شمالی
قطری ها از اواخر دهه ۸۰ میلادی همزمان با اوج گرفتن جنگ تحمیلی عراق با ایران، با امضای قراردادهای بزرگ صادرات گاز به صورت «ال.ان.جی» با شرکت‌های نفتی صاحب نام آمریکایی، اروپایی، ژاپنی و کره ای، برای توسعه میدان گازی مشترک با ایران که نام گنبد شمالی را بر آن گذاشته اند، دست به کار شدند و با فرصت طلبی و بهره گیری گسترده از توان و تکنولوژی خارجی ها، شالوده اقتصاد خود را بر توسعه صنعت گاز پایه ریزی کردند.
قطر زمانی توسعه میدان گازی مشترک را آغاز کرد که تأسیسات و سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس روزانه از باران بمب میراژها و میگ های عراقی ویران می شدند. همان زمان تمام نیروهای متخصص صنعت نفت هم در حال بازسازی تأسیسات نفتی بمباران شده بودند. از سوی دیگر صادرات نفت از پایانه خارگ نیز نباید متوقف می شد. پس از پایان جنگ، ایران فعالیت گسترده ای را برای بازسازی خرابی های جنگ آغاز کرد؛ پس نتوانست همزمان با قطر، فعالیت های توسعه ای برای برداشت از مخزن هیدروکربوری مشترک پارس جنوبی را آغاز کند.
در پایان دوره سازندگی، ۱۱ سال از آغاز توسعه میدان گنبد شمالی از سوی قطر می گذشت. در این زمان ایران وارد مرحله جدیدی از توسعه شد؛ این یعنی سرمایه گذاری و توسعه پارس جنوبی در ۲۸ فاز استاندارد؛ فازهایی به ظرفیت تولید روزانه یک میلیارد فوت مکعب در عسلویه. بنابراین ایران اولویت توسعه این میدان را نیز در فازهای مرزی تعریف کرد. سرمایه گذاران زیادی برای حضور در طرح های توسعه ای پارس جنوبی جذب و مشغول به فعالیت شدند.
● قطر؛ دست کمک به سوی دیگران. ایران؛ دست بر زانوان
در حالی که قطر سومین دهه فعالیت خود در توسعه میدان گازی مشترک با ایران می گذراند و تا به حال روزانه ۱۲ میلیارد فوت مکعب از چاه ها بیرون کشیده، رکورد ایران پس از ۱۰ سال به روزانه ۱۰ میلیارد فوت مکعب گاز از پارس جنوبی رسیده؛ در حالی است که اگر ایران ۱۸ فاز دیگر خود را تکمیل کند به ظرفیتی بیش از ۳۰ میلیارد فوت مکعب در روز دست می یابد.
تولید ۱۰ میلیارد فوت مکعبی ایران در فاصله حدود ۱۰ سالی که توسعه پارس جنوبی را آغاز کرده است، در برابر تولید ۱۲ میلیارد فوت مکعبی گاز قطر از گنبد شمالی در طول حدود ۲۱ سال گذشته، مقایسه را سخت می کند و دیگر به سادگی نمی توان گفت که برداشت قطر از مخزن مشترک بیش از ایران است. با این شرایط باید پرسید وقتی ایران در طول ده سال به ظرفیت برداشت روزانه ۱۰ میلیارد فوت مکعب گاز از مخزن مشترک پارس جنوبی رسیده است، چرا قطر با وجودی که ۱۱ سال زودتر از ایران توسعه میدان مشترک را آغاز کرده، نتوانسته بر برداشت خود بیفزاید. از سوی دیگر، توسعه پارس جنوبی از سوی ایران در شرایط انواع تحریم های بین المللی و با تکیه بر دانش و توان داخلی و به دنبال بومی سازی تکنولوژی انجام شده، در صورتی که قطر حمایت گسترده شرکت های معتبر غربی را در توسعه گنبد شمالی (مشروع الشمال) همراه خود داشته است.
● سیاست های تأمین انرژی جهان ملزم به عبور از چهارراه ایران
انتقال گاز به فواصل بیش از ۲ هزار مایل به صورت ال.ان.جی انجام می شود، اما با توجه به عدم صرفه اقتصادی انتقال ال.ان.جی به مقصدهایی با مسافت کمتر از ۲ هزار مایل، از خطوط لوله استفاده می شود، بر این اساس با در نظر گرفتن شعاع ۲ هزار مایلی از مرکز پارس جنوبی، کشورهای هند، پاکستان، ارمنستان، شیخ نشین های حوزه خلیج فارس و اروپای شرقی خواهان انتقال گاز ایران از طریق خط لوله هستند، در واقع ایران چهارراه انرژی منطقه است و نقل و انتقال انرژی از این منطقه بدون حضور ایران ممکن نیست.
سواحل یکهزار و ۸۸۰ کیلومتری ایران در خلیج فارس و دریای عمان در چهارراه انرژی منطقه واقع شده است، این در حالی است که طول سواحل دایره ای شکل قطر تقریباً ۷۴۸ کیلومتر است و تنها ۶۰ کیلومتر مرز خشکی با عربستان سعودی دارد، از این رو مزیت نسبی ایران برای انتقال گاز از طریق خط لوله را ندارد و آینده توسعه میدان مشترک پارس جنوبی برای ایران چشم انداز بسیار مطلوبی دارد. از سوی دیگر، با وجود تحریم های همه جانبه اعمال شده علیه ایران، تمام سکوهای فازهای پارس جنوبی در ایران ساخته می شود و در واقع دانش فنی سکوسازی و اجرای پروژه های عظیمی صنایع نفت و گاز در ایران بومی شده است.
● رقابت در میدان مشترک برای برداشت بیشتر میعانات است و نه گاز
میعانات گازی یا کاندنسیت، بنزین وحشی یا چکیده نفتی شامل ترکیب هایی سنگین تر از بوتان (C۴H۱۰) و دارای مولکول هایی با اتم کربن بیشتر و در شرایط اتمسفر به حالت مایع است. چکیده نفتی در واقع نوعی نفت بسیار سبک به شمار می آید. این محصول از ارزشمندترین هیدروکربورهاست.
در بخش ایرانی میدان گازی پارس جنوبی بیش از ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی ذخیره شده است. به ازای تولید یک میلیارد فوت مکعب گاز از هر فاز استاندارد پارس جنوبی، حدود ۴۰ هزار بشکه میعانات گازی استحصال می شود، بنابراین از مجموع ۱۰ فاز بهره برداری شده پارس جنوبی روزانه ۴۰۰ هزار بشکه کاندنسیت نزدیک به تولید نفت کشور اکوادور (عضو اوپک) به دست می آید که ارزش آن بسیار بیش از نفت و گاز است، از این رو به نظر می رسد بیش از آنچه که موضوع برداشت بیشتر گاز از میدان مشترک بین ایران و قطر مطرح باشد، رقابت بر سر برداشت هر چه بیشتر میعانات گازی است، چرا که می توان آن را به راحتی در بازار فروخت و یا پالایش کرد.
● توسعه پارس جنوبی، نوک پیکان صنعت نفت ایران
پارس جنوبی سه درصد بودجه اختصاصی برای توسعه در اختیار دارد و همچنین هر ساله بودجه های ویژه ای به توسعه آن تعلق می گیرد، بازدیدهای مستمر وزیر نفت به این منطقه نیز گواه آن است که توسعه پارس جنوبی، در نوک پیکان توسعه صنعت نفت ایران قرار گرفته است. از سوی دیگر، تلاش برای استفاده از مشارکت های بین المللی در توسعه پروژه ها نیز از سیاست های اصلی راهبران صنعت نفت ایران است. همچنین در طول یک دهه توسعه پارس جنوبی، شرکت های پیمانکاری توانمند شده اند؛ به طوری که هم اکنون تعداد شرکت های ایرانی خودکفا که پروژه ها را به صورت EPC اجرا می کنند، قابل قیاس با ۱۰ سال گذشته نیست.
● پارس جنوبی محور توسعه صنعتی ایران
قطر گاز تولید شده از گنبد شمالی را به صورت ال ان جی صادر می کند و در واقع اقتصاد این کشور ۹۰۰ هزار نفری به شدت وابسته به صادرات نفت و ال ان جی است؛ این در حالی است که در ایران گاز تولیدی از پارس جنوبی ضمن تأمین نیاز انرژی بخش های خانگی و تجاری، خوراک بسیاری از صنایع و نیروگاه های بزرگ کشور را تأمین می کند و در واقع ایران افزون بر بهره مندی از جایگاه ژئوپولتیک و مزیت های نسبی سرزمینی برای صادرات، بازار بزرگی در داخل دارد؛ اما قطر از نظر وسعت سرزمینی و جمعیتی بازاری برای گاز خود در داخل ندارد و این کشور تمام توان و سرمایه خود را برای توسعه منابع نفت و گاز و صادرات آن متمرکز کرده است.
هم اکنون قطر یک کارخانه عظیم تولید ال ان جی است و شرکت های زیادی از سراسر جهان با ملیت های مختلف در این شیخ نشین فعالیت می کنند. این کشور نوپا بخشی از انرژی مورد نیاز کشورهای صنعتی جهان را تأمین می کند و یک کارخانه چند ملیتی برای تولید گاز مورد نیاز کشورهای صنعتی است؛ از این رو می توان گفت استقلال قطر یک استقلال قراردادی و وابسته به انرژی است.
بی گمان بسیاری از انتقادهایی که از نحوه برداشت و عقب افتادن ایران در برداشت از مخزن مشترک پارس جنوبی می شود، برخاسته از دلسوزی است، اما باید به سال های پس از انقلاب اسلامی، هشت سال جنگ تحمیلی و دوران سازندگی توجه داشت، در واقع زمانی که ما با حماسه سازی های مهندسان و متخصصان مشغول بازسازی و حفظ تولید و صادرات نفت کشور بودیم، قطری ها با یاری غول های انرژی دنیا در حال توسعه میدان مشترک بودند، از این رو با توجه به شرایط مطلوب کنونی برای توسعه پارس جنوبی و با تجربه یک دهه گذشته توسعه پارس جنوبی، می توان آینده مطلوبی را در دهه دوم عمر توسعه این میدان متصور بود.
امیرحسین هاشمی جاوید
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا